به گزارش خبرگزاری فارس، مشرق نیوز نوشت: «عباس عبدی»، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی اخیراً در یادداشت روزنامه اعتماد با اشاره به طرح زمزمههایی برای کمک بیشتر سپاه به اجرائیات اقتصادی دولت نوشته است: «این روزها برخی افراد و گروهها شعار میدهند که اگر میدان در اختیار دیگران قرار گیرد، آنان که موشک و ماهواره میسازند، اقتصاد را درست میکنند و احتمالاً خودروهای باکیفیتی نیز تحویل خواهند داد. آیا این ادعا میتواند درست باشد؟»
او میافزاید: زمانی که اتحاد جماهیر شوروی اولین فضانورد را به دور زمین فرستاد و ایالات متحده را از این پیشرفت به حیرت انداخت، زمانی که قویترین بمب جهان را منفجر کرد، زمانی که شنیدن قدرت تخریبی موشکهای اتمی و قارهپیمای آن مو بر تن هر فرد و سیاستمدار غربی سیخ میکرد، زمانی که شوروی هر گاه اراده میکرد در هر کشوری کودتا میکرد، زمانی که احزاب کمونیست وابسته به شوروی در کشورهای جهان و اروپا رو به رشد بودند و زمانی که نیمی از قاره اروپا را فتح کرده بودند و هر جا اراده میکردند بیرودربایستی دخالت نظامی میکردند و… با این حال در همان زمان اقتصاد شوروی تکان نمیخورد و تولیدات کشاورزیاش رو به افول بود و مردم شوروی دربهدر دنبال کالای مصرفی حتی در حد و اندازههای تولیدات ایران و کشورهای مشابه بودند. کفش ملی ایران بزرگترین هدیهای بود که میتوانستند به دست آورند.
عبدی در خاتمه ادعا میکند: فرآیند تولید موشک از طریق غیراقتصادی و به کار گرفتن افراد و کارشناسان برجسته و با حقوقهای بالا و غیر رقابتی و بسیج تمام امکانات کشور برای تولید آن کالا و مستثنی بودن از تمامی مقررات، قابل تعمیم به تولید سایر کالاها نیست .[۱]
در همین حال، احمد زیدآبادی، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در این رابطه طی یادداشتی تلگرامی نوشته است:
«محض اطلاع آن دسته از "اصولگرایان" مدافع حضور نظامیان در حوزۀ اجرا و اقتصاد یادآور میشوم: هر که بتواند موشک و بمبافکن و حتی بمب اتم بسازد، لزوماً نمیتواند کالای مرغوب تولید کند، تاجر خوبی شود، توسعۀ متوازنی در پیش گیرد و به اقتصاد خرد و کلان سامان دهد. اگر باور ندارید تجربۀ اتحاد جماهیر شوروی، کرۀ شمالی و پاکستان پیش روی ماست. همین پاکستانیها در همسایگی ما که نظامیاناش موفق به آزمایش و تولید بمب اتم و انواع موشکهای پیشرفته شدهاند، آیا به رغم سیطرهشان بر امور آن کشور مشکل اقتصاد را حل کردهاند؟ اگر حل کردهاند پس این همه فقیر و بینوای پاکستانی که گاه مرزها را در مینوردند و در هر کوی و برزن شهرهای کوچک و بزرگ کشورهای همسایه به صورت خانوادگی گدایی می کنند، صرفاً از سرِ سیری و برای خوشگذرانی است؟ آیا در کشور ما، خطا بودن یک فکر حتماً باید در تجربه ثابت شود؟ ظاهراً که اینطور است!»
مشرق می نویسد: این اظهارات را میتوان در چارچوب پروژه چندین ساله اصلاحطلبان برای ایجاد «فتنه اقتصادی» در کشور تحلیل کرد. پروژهای که در یکی از وجوه خود بایستی مانع استشفای مشکلات اقتصادی و تکنولوژیکی کشور شود و هرکس که توانمندیهای آشکاری در این زمینه دارد را به باد استهزاء بگیرد!
جالب آنکه یکی از وزرای سابق اطلاعات نیز چندی قبل اعلام کرد که جاسوسی در یکی از وزارتخانهها دستگیر شده که وظیفهاش رماندن چهرههای اجرایی مطلوب و افراد نخبه از ساحت آن وزارتخانه بوده است.
درباره اظهارات عبدی و زیدآبادی بیان چند نکته ضروری است:
یکم: مثال عباس عبدی درباره شوروی یک مثال ناقص است. کشور شوروی همواره و حتی امروز که به جماهیر مختلف تقسیم شده، همواره با مشکلی به نام گران بودن تولید ملی و تأمین غذا مواجه بوده است. این مسئله دلایل مختلفی دارد که از جمله آن اقلیم خاص جماهیر شوروی، پهناور بودن مجموع ارضی این جماهیر و… است.
اما روسیه همین حد از برخورداری خود از فناوری، کاهش سطح تهدیدات خارجی و فراهم آوردن غذای مردمش ولو با مشقّت را مدیون روحیه نظامیگری بولشویکهای شوروی است که تا امروز نیز در حکومت پوتین ادامه یافته. بولشویکهایی که پس از انقلاب ۱۹۱۷، طرح صنعتیسازی شوروی موسوم به «پیاتی لتکا» را توسط استالین در مدت ۵ سال اجرا کردند و از یک شوروری کهنه و مندرس، یک شوروی صنعتی ساختند.
طرحی بزرگ که گفته میشود قطارهای امروز روسیه همچنان بر روی ریلهایی حرکت میکنند که در طرح پیاتیلتکا ساخته شد.در واقع عبدی به بهانه یک مشکل ذاتی جماهیر شوروری، چشم خود را به روی رفع تهدیدات مختلف نظامی و اقتصادی علیه روسیه بسته است. رفع تهدیداتی که جز با جاری شدن روح پیشرفتهای نظامی شوروی قدیم و روسیه جدید در تمام ساختها و زیرساختهای روسیه ممکن نبود و نیست.
مثال زیدآبادی درباره پاکستان نیز یک مثال ناموفق است. چه اینکه اولاً سبک زندگی واحد مردم در پاکستان و هند و افغانستان را بایستی مد نظر داشت و ثانیاً پاکستان حکومتی دو بخشی و محتاج وامهای خارجی است و بخشهای امنیتی و نظامی آن اساساً در ساختاری خارج از اقتصاد و سیاست آشکار این کشور حرکت میکنند و عزمی هم برای حرکت اقتصادی ندارند.
دوم: اظهارات عباس عبدی و زیدآبادی در حالی است که تنها در یک مثال، دولت به تازگی مجوزهایی به سپاه پاسداران داده است تا بحث مقابله با قاچاق کالا با جدیت بیشتری دنبال شود .[۲]
همانطور که همین دولت پیش از این نیز برای ساخت پروژههای بزرگ شهری و عمرانی خود دست به دامان سپاه شده بود و همانطور که برای ساخت مجتمع ستاره خلیج فارس، پارس جنوبی و غیره نیز از سپاه مدد گرفت.
ماجرای قطع ید مافیای شیلات جنوب که در زد و بند با چینیها، نان صیادان محلی را قطع کرده بود اما با اقدام قاطع سپاه مواجه شد نیز از همین قبیل است .[۳]
با این سابقه انتفاع سپاه پاسداران برای اقتصاد آیا بدیهی نیست که اگر بخشی از این توانایی و روحیه به بدنه اقتصادی کشور تزریق شود؛ چه رخدادهای مطلوبی در انتظار خواهد بود؟! و چگونه مشکل گرانی گوشت و یا خودرویی مثل پراید مرتفع خواهد شد.
و از طرف دیگر آیا اکنون بهتر مشخص نیست که چرا عبدی و امثال عبدی به دنبال قطع کردن هرگونه احتمال کمک سپاه به اقتصاد هستند؟!
سوم: "حمزه پاریاب" روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه دفاعی کشورمان به تازگی در یادداشتی صحبتهای جالبی را در پاسخ به عباس عبدی منتشر کرد.
او در بخشی از این یادداشت مینویسد: «باید به این نکته توجه داشت هر زمان خودروسازان سراغ نیروهای مسلح رفته اند، هم با روی باز مواجه شده اند و هم با سرریز شدن فناوری. که طبیعتاً روش عکس آن، نه پاسخ به همراه دارد و نه منطقی است.
به عنوان مثال، می توان از خاطرات منوچهر منطقی (از مدیران عامل سابق ایرانخودرو) یاد کرد که ورود نسل اول بازوهای رباتیک به این کارخانه را از ثمرات مشارکت با بخشهای هایتک وزارت دفاع توصیف می کرد و طی ماههای اخیر نیز شرکت های وزارت دفاع موفق به تولید چند هزار ECU مورد نیاز خودروسازان شده اند؛ دستگاهی مهم که ورود آن به کشور با اخلال مواجه و هزاران خودرو تولیدی به دلیل نداشتن این قطعه، به دست مردم نمی رسید .»[۴]
1_ https://fararu.com/fa/print/391573
2_ http://www.irna.ir/fa/News/83218196
3_ https://www.alef.ir/news/3971127237.html
4_ mshrgh.ir/938929
انتهای پیام/
نظر شما