خبرگزاري آريا- رئيس جمهور سوريه گفت حقايق در سوريه و وضعيت سياست بين‌المللي تغيير کرده اما دو چيز تغيير نکرده است: اول طرح سلطه‌جويي کشورهاي غربي و در رأس آن آمريکا و دوم، اراده مقاومت مردم سوريه که ريشه‌دارتر هم شده است.
به گزارش خبرگزاري آريا، بشار اسد در نخستين سخنراني عمومي خود در پانزده ماه اخير، برگزاري انتخابات شوراهاي محلي در سوريه در موعد مقرر را نشانه قدرت دولت و ملت سوريه و شکست تروريسم دانست و گفت: امروز اراده ملت سوريه طرح سلطه‌جويي آمريکا و کشورهاي غربي عليه سوريه را شکست داده است.
اسد با اشاره به کساني که به کشورشان پشت کردند گفت: «برخي خودشان را فروختند و سرانجام بعد از آنکه بازار برده‌فروشي کساد شد، او را فروختند»... ميهن صاحبان اصيل خود را دارد و دزدها مالک آن نيستند. ميهن، مردمي دارد که آن را مثل روح خود مي‌دانند... مسير به سوي مردم، مستقيم و از طريق صداقت و شفافيت است نه از طريق سرويس‌هاي اطلاعاتي کشورهاي ديگر.
اسد گفت،‌ سوريه با شجاعت جنگيد و استوارتر خواهد بود... به لطف نيروهاي مسلح و نيروهاي هم‌پيمان و کشورهاي دوست و برادر، تروريسم در بيشتر نقاط وطن کنار زده شد. اگر حمايت عميق و وحدت ملي مردم نبود، اين موفقيت حاصل نمي‌شد.
ابشار اسد گفت، سوريه در سال گذشته شاهد بازگشت ده‌ها هزار نفر از آوارگان و بازگشت مردم به ميهن خود بود. اگر تعداد آوارگان براي برخي کشورها ارقامي در جهت بازي سياسي است اما براي دمشق به معناي بازگشت کرامت به مردم است... سوريه به همه فرزندان خود نيازمند است و خواستار بازگشت آوارگان به کشور است.. سوريه به گفت‌وگوي ملي واقعي و پخته نياز دارد.
اسد گفت: برخي از طريق طرح انديشه‌هاي ويرانگر به دنبال ايجاد اختلاف و دودستگي جديد در جامعه سوريه هستند... آگاهي ملي طرح مسموم دشمنان را شکست داد هر چند اين طرح هنوز تمام نشده. برخي همچنين در دام طرح تجزيه سوريه افتاده‌اند که برخي دشمنان آن را پهن کرده‌اند.
رئيس جمهور سوريه افزود: گفت‌وگو هميشه مسئله‌اي اساسي است. هيچ چيزي در يک کشور مثل گفت‌وگو مفيد نيست. گفت‌وگو نيز بايد بر اساس حقايق باشد نه بر اساس احساس و انفعال. همچنين نقدي که سوريه به آن گوش فرا مي‌دهد، ضروري است و مهم‌تر آن است که اين نقد واقعگرا باشد.
اسد با بيان اينکه نبايد گمان کنيم که جنگ به پايان رسيده است گفت، ما هم‌اکنون در دل چهار جنگ به سر مي‌بريم که اولين آن جنگ نظامي است. جنگ دوم، جنگ محاصره (و تحريم) است. گاهي در آن پيروز مي‌شويم و گاهي خير. به طور کل در سال‌هاي گذشته تشديد شده است. جنگ سوم جنگ اينترنت و شبکه‌هاي اجتماعي فضاي مجازي است... جنگ چهارم، جنگ فاسد‌ها است. زمانيکه از علل اين مسئله صحبت مي‌کنيم نمي‌خواهيم کوتاهي را توجيه کنيم اما بايد بدانيم که در هر يک از اين حالات، مشکل چيست.