ستاره صبح-پژوهشگران معاصر درباره رویدادهای خرد و کلان ایران بهویژه آنچه پس از کودتای 28 مرداد 1332 که با اقدام مشترک انگلیس و آمریکا در ایران رخ داد که براثر آن دولت ملی دکتر مصدق ساقط شد و شاه که از روز 25 مرداد همان سال از ایران رفته بود دوباره به ایران بازگشت و بر «اریکه قدرت» نشست و کشور را به مدت 25 سال بهصورت فردی و بدون مشارکت دادن نخبگان و نحلههای فکری و جلوگیری از برگزاری انتخابات آزاد اداره و استبداد را حاکم کرد. در این شرایط سخت و خفقانآور این دانشجویان بودند که از سنگر دانشگاه تهران ندای آزادی سر دادند و به مخالفت با کودتا برخاستند تا آنجا که در روز 16 آذر همان سال سه دانشجو به نامهای مهدی شریعت رضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا خونشان بر کف دانشکده فنی بر زمین ریخته شد. دانشجویان و برخی از اساتید دانشگاه مثل مهندس مهدی بازرگان، دکتر علی شریعتی و... زیر بار کودتا نرفتند و از طریق بیان، قلم، زندان و ... به روشنگری پرداختند و بستر را برای مشروعیت زدایی از شاه و تغییر فراهم کردند. نگارنده که در متن مبارزات دانشجویی حضور داشت سه دلیل میآورد که دانشجویان چگونه از شاه مشروعیت زدایی کردند.
1. تعداد زندانیان سیاسی از سال 50 به بعد رو به فزونی گذاشت و حدود 4000 تا 5000 زندانی سیاسی در کشور وجود داشت، بیشتر از 90 درصد از این زندانیان دانشجو بودند و حدود 10 درصد دیگر روحانی، بازاری، ملیگرا و ... بودند. حضور این تعداد نخبه در زندان موتور اعتراض در دانشگاهها شده بود. بزرگترها، یعنی آنهایی که در تظاهرات خیابانی سالهای 56 و 57 حضور داشتند به یاد دارند شعار «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد» بر فضای شهرهای ایران طنین افکنده بود.
2. در دهه 40 و 50 تحصیل در اروپا یا آمریکا برای خانوادههای متوسط به بالای ایرانی «ارزش» بهحساب میآمد، به همین دلیل تعداد زیادی دانشجوی ایرانی در اروپا و آمریکا حضور داشتند. دانشجویان چپ در قالب «کنفدراسیون دانشجویی» و دانشجویان مسلمان به رهبری دکتر ابراهیم یزدی در قالب «انجمن اسلامی» فعالیت میکردند. این دو گروه توانستند روشنفکران اروپا و آمریکا ازجمله فیلسوف مهم آن روزگار یعنی «ژان پل سارتر» را با خود همراه کنند، سارتر بهقدری تحت تأثیر دانشجویان قرارگرفته بود که بهطور علنی با استبداد شاهانه مخالفت میکرد و یکبار هم با ارسال نامه به شاه از او خواست که از اعدام سید کاظم بجنوردی خودداری کند، درخواستی که موردقبول واقع شد.
3. شاه در سفری که به فرانسه داشت در تلویزیون فرانسه حاضر شد، خبرنگاری از او درباره وجود هزاران زندانی سیاسی و شکنجه سؤال کرد، شاه عصبانی شد و فریاد برآورد که اینها که در ایران زندانی هستند، آدم کش هستند نه زندانی سیاسی نمونه دیگر اینکه وقتی شاه با کارتر در آمریکا در حال مذاکره بود مخالفان وی که در مقابل کاخ سفید اجتماع کرده بودند بهسوی شاه و کارتر گاز اشکآور پرتاب کردند که شاه با دستمال اشکهایش را پاک کرد. این سه نمونه و نمونههای دیگر نشان میدهد که دانشجویان نهتنها فضای داخلی را در خصوص نامشروع بودن سلطنت تحت تأثیر قراردادند بلکه توانستند فضای غرب را نیز بر ضد شاه بشورانند.شواهد و قاین نشان میدهد که دانشجویان در ایران، در زندان، در اروپا، در آمریکا و... همواره از فرصتها برای مشروعیت زدایی از شاه بهره میگرفتند و روزنامههای غربی و رادیو بیبیسی هم اخبار مخالفان شاه را باآبوتاب پخش میکردند. دانشجویان تحت تأثیر افکار دکتر شریعتی و مهدی بازرگان موتور پیروزی انقلاب شدند. همانگونه که این گروه پس از پیروزی انقلاب در تثبیت نظام و پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری تاکنون نقش کلیدی ایفا کردهاند.به عقیده نویسنده شرایط بهگونهای است که باید پنجره دانشگاهها برای گفتوگو، مباحثه، مجادله احسن و... گشوده شود و از پتانسیل دانشگاه برای غلبه بر مشکلات کشور استفاده شود.
علی صالحآبادی- دبیر کل کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب
نقش دانشجویان در مشروعیت زدایی از شاه
صاحبخبر -
نظر شما