جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۱:۳۰ بامداد یکشنبه ۲۱بهمنماه مأموران کلانتری۱۳۴ شهرک قدس از قتل مرد میانسالی در خانهاش حوالی بلوار دریا با خبر و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه که اتاق خواب آپارتمانی در طبقه چهارم مجتمع مسکونی بود با جسد مرد ۶۸سالهای به نام احمد روبهرو شدند که دستها، پاها و دهانش با زیر پیراهن و شلواری پارچهای بسته شده بود. نخستین بررسیها حکایت از این داشت احمد بر اثر انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده است. از سوی دیگر به هم ریختگی وسایل خانه و سرقت طلاها و پولهای مقتول نشان میداد قاتل یا قاتلان با انگیزه سرقت دست به جنایت زدهاند.
پس از اعلام این خبر بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. بررسیهای تخصصی پلیس نشان داد قاتل یا قاتلان افراد آشنایی هستند که بدون تخریب در ورودی وارد خانه شده و در اقدامی غافلگیرانه مرد میانسال را به قتل رساندهاند. بدین ترتیب مأموران ابتدا از پسر و پسر خوانده مقتول تحقیق کردند.
پسر مقتول گفت: سال ۷۸ مادرم فوت کرد و پدرم دوباره ازدواج کرد، اما زن دوم او هم مدتی بعد فوت کرد و پدرم برای سومین بار ازدواج کرد که یک پسر هم به نام کامبیز داشت. پدرم همه اموالش را به نام من زده بود و کامبیز هم به خاطر همین موضوع ناراحت بود. ساعتی قبل کامبیز با من تماس گرفت و گفت: پدرم در خانه را باز نمیکند و دقایقی بعد هم زنگ زد و گفت: پدرم به طرز موزی فوت کرده است. پس از این مأموران از کامبیز تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: ساعت۱۴ دیروز همراه خانوادهام به خانه پدر خواندهام رفتیم و پس از خوردن ناهار ساعت۱۷ به خانهمان در کرج بازگشتیم و با پدرم تماس گرفتم که به او بگویم به خانه رسیدهایم، اما جواب نداد که مشکوک شدم و همراه یکی از بستگان همسرم به خانه پدر خواندهام آمدم و با این صحنه روبهرو شدم و پس از آن با برادر بزرگترم تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم. مأموران در ادامه متوجه تناقضگوییهای کامبیز شدند و وی را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند. متهم پس از انتقال به ادارهآگاهی به قتل پدر خواندهاش با همدستی متهم سابقه داری به نام علی و دو نفر از دوستانش اعتراف کرد.
بررسیهای مأموران نشان داد علی ۳۵ساله که متهم سابقه داری است، سال۹۱ به اتهام آزار و اذیت پسر ۲۱سالهای در حوالی ستارخان دستگیر و راهی زندان شده است. همچنین مشخص شد علی از اوباش معروفی است که در آن زمان خانواده شاکی را تهدید به قتل کرده بود تا اینکه از سوی مأموران دستگیر و روانه زندان شد تا اینکه چند ماه قبل از زندان آزاد میشود. پس از این مأموران علی را بازداشت کردند. وی در بازجویی به قتل مرد پولدار با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای فرهاد ۲۹ساله و امیر ۳۰ساله اعتراف کرد. بدین ترتیب مأموران دو متهم دیگر را هم بازداشت کردند. مأموران در بازرسی از مخفیگاه متهمان علاوه بر طلاهای سرقتی از خانه مقتول تعدادی فرشهای گرانقیمت سرقتی و اموال دیگر کشف کردند که حکایت از این داشت این باند با شناسایی زنان و مردان سالخورده تنها از خانه آنها سرقت میکنند. همچنین مشخص شد متهمان نقشه سرقت از خانه افراد پولدار در شهرهای تبریز و اصفهان را طراحی کرده بودند که قبل از اجرا دستگیر میشوند. صبح دیروز چهار متهم برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیق از متهمان در پلیس آگاهی ادامه دارد و از تمامی شهروندان و مالباختگانی که بدین شیوه و شگرد مورد سرقت به عنف منازل خود قرار گرفتند دعوت میشود تا جهت شناسایی متهمان و پیگیری شکایات خود به نشانی اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
گفتوگو با متهمان
پس از اعلام این خبر بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. بررسیهای تخصصی پلیس نشان داد قاتل یا قاتلان افراد آشنایی هستند که بدون تخریب در ورودی وارد خانه شده و در اقدامی غافلگیرانه مرد میانسال را به قتل رساندهاند. بدین ترتیب مأموران ابتدا از پسر و پسر خوانده مقتول تحقیق کردند.
پسر مقتول گفت: سال ۷۸ مادرم فوت کرد و پدرم دوباره ازدواج کرد، اما زن دوم او هم مدتی بعد فوت کرد و پدرم برای سومین بار ازدواج کرد که یک پسر هم به نام کامبیز داشت. پدرم همه اموالش را به نام من زده بود و کامبیز هم به خاطر همین موضوع ناراحت بود. ساعتی قبل کامبیز با من تماس گرفت و گفت: پدرم در خانه را باز نمیکند و دقایقی بعد هم زنگ زد و گفت: پدرم به طرز موزی فوت کرده است. پس از این مأموران از کامبیز تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: ساعت۱۴ دیروز همراه خانوادهام به خانه پدر خواندهام رفتیم و پس از خوردن ناهار ساعت۱۷ به خانهمان در کرج بازگشتیم و با پدرم تماس گرفتم که به او بگویم به خانه رسیدهایم، اما جواب نداد که مشکوک شدم و همراه یکی از بستگان همسرم به خانه پدر خواندهام آمدم و با این صحنه روبهرو شدم و پس از آن با برادر بزرگترم تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم. مأموران در ادامه متوجه تناقضگوییهای کامبیز شدند و وی را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند. متهم پس از انتقال به ادارهآگاهی به قتل پدر خواندهاش با همدستی متهم سابقه داری به نام علی و دو نفر از دوستانش اعتراف کرد.
بررسیهای مأموران نشان داد علی ۳۵ساله که متهم سابقه داری است، سال۹۱ به اتهام آزار و اذیت پسر ۲۱سالهای در حوالی ستارخان دستگیر و راهی زندان شده است. همچنین مشخص شد علی از اوباش معروفی است که در آن زمان خانواده شاکی را تهدید به قتل کرده بود تا اینکه از سوی مأموران دستگیر و روانه زندان شد تا اینکه چند ماه قبل از زندان آزاد میشود. پس از این مأموران علی را بازداشت کردند. وی در بازجویی به قتل مرد پولدار با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای فرهاد ۲۹ساله و امیر ۳۰ساله اعتراف کرد. بدین ترتیب مأموران دو متهم دیگر را هم بازداشت کردند. مأموران در بازرسی از مخفیگاه متهمان علاوه بر طلاهای سرقتی از خانه مقتول تعدادی فرشهای گرانقیمت سرقتی و اموال دیگر کشف کردند که حکایت از این داشت این باند با شناسایی زنان و مردان سالخورده تنها از خانه آنها سرقت میکنند. همچنین مشخص شد متهمان نقشه سرقت از خانه افراد پولدار در شهرهای تبریز و اصفهان را طراحی کرده بودند که قبل از اجرا دستگیر میشوند. صبح دیروز چهار متهم برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند. سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیق از متهمان در پلیس آگاهی ادامه دارد و از تمامی شهروندان و مالباختگانی که بدین شیوه و شگرد مورد سرقت به عنف منازل خود قرار گرفتند دعوت میشود تا جهت شناسایی متهمان و پیگیری شکایات خود به نشانی اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
گفتوگو با متهمان
گفتوگو با پسرخوانده مقتول
خودت را معرفی کن؟
کامبیز هستم ۳۲ ساله.
به چه کاری مشغولی؟
کارمندم و کارشناس بازاریاب. با افراد و شرکتهایی که اقدام به برگزاری کنفرانس و همایشهای تخصصی میکنند به عنوان کارشناس همکاری میکنم.
چقدر درس خواندی؟
تحصیلاتم بالا است و مدرک دکتری مدیریت استراتژیک بازاریابی دارم یا همانامبیای و دیپلم افتخاری هم از آکسفورد گرفتهام.
یعنی از دانشگاه مدرک دکتری گرفتهای؟
نه از آموزشگاه ها.
درباره ازدواج پدر خواندهات با مادرت توضیح بده؟
من چهارساله بودم که پدرم فوت کرد و مادرم دوباره ازدواج کرد. پس از آن احمد مرا بزرگ کرد و مثل پدرم بود.
پس چرا نقشه قتل او را طراحی کردی؟
قرار بود علی و دوستانش فقط از خانهاش سرقت کنند و فکر نمیکردم که او را به قتل برسانند.
چرا نقشه سرقت کشیدی؟
واقعیتش من مقداری پول کم آوردم و هر وقت به پدر خواندهام میگفتم بهانه میگرفت و به من پول نمیداد و وقتی علی نقشه سرقت را طراحی کرد. وسوسه شدم و برای اینکه بدهیام را بدهم قبول کردم.
چقدر بدهی داشتی؟
چند سال قبل برای انجام کاری ۲میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از نزولخواری پول بهرهای گرفتم، اما نتوانستم پولش را پس بدهم که شد ۷میلیون تومان و بعد هم شد ۲۰میلیون تومان که این نقشه را قبول کردم البته تهدیدهای علی هم نقش داشت.
شما که مدرک بالایی داردی چرا ۲ ونیم میلیون تومان قرض گرفتی؟
بله، اما حقوقم زیاد نیست.
چرا علی تهدید کرد؟
او از زندان آزاد شده بود و میگفت: میخواهم سرقت کنم و گفت: اگر در سرقت از خانه پدر خواندهام با او همکاری کنم بدهی مرا پرداخت میکند. وقتی قبول نکردم مرا تهدید کرد که بچههایم را میدزد که ترسیدم و قبول کردم.
چند فرزند داری؟
یک پسر ششساله و یک دختر پنجساله دارم.
گفتوگو با عامل جنایت
خودت را معرفی کن؟
علی هستم ۳۵ ساله.
سابقه داری؟
بله، سال ۹۱ به جرم آزار و اذیت روانه زندان شدم.
از شرورهای معروف منطقه ستارخان هستی؟
نه، شرور نیستم.
اما آن زمان شاکی گفته بود که آنها را به خاطر شکایتشان تهدید کردهبودی؟
بله.
چه زمانی از زندان آزاد شدی؟
حدود ۴ ماه قبل.
چطور با پسر خوانده مقتول آشنا شدی؟
۱۱ سال قبل با کامبیز آشنا شدم و از آن زمان به بعد دوست هستیم.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
ما اعضای یک باند هستیم که سرقت میکردیم.
قبل از حادثه قتل از خانه دیگری هم سرقت کردهاید؟
بله. از چند خانه که صاحبان آنها افراد سالخوردهای بودند، سرقت کردیم.
چه شد که دست به جنایت زدید؟
مدتی قبل کامبیز گفت: پدر خواندهاش گاوصندوقی در خانهاش دارد که پر از طلا و مدارک و اسناد مالکیت است. او گفت: ما از خانه مرد میانسال سرقت کنیم و پولها و طلاها را خودمان برداریم و مدارک را به او بدهیم که با دو نفر از دوستانم موضوع را درمیان گذاشتم و قبول کردند.
درباره روز حادثه توضیح بده؟
آن روز طبق نقشه او همراه خانوادهاش به خانه پدر خواندهاش رفت و در حیاط را باز گذاشت و من و دو همدستم وارد شدیم و در پشت بام مخفی شدیم تا اینکه آنها بیرون رفتند و بعد به عنوان همسایه پشت در خانه مقتول رفتیم و در زدیم و وقتی در را باز کرد به زور وارد شدیم و نقشهمان را اجرا کردیم.
بعد چه شد؟
او را به اتاق خواب بردیم و دست و پا و دهانش را با پارچه محکم بستیم و شکنجه دادیم تا گاو صندوق را به ما نشان دهد، اما گاو صندوقی در کار نبود تا اینکه محل نگهداری طلاها را پیدا کردیم و پس از سرقت از آنجا فرار کردیم.
نظر شما