توجیه برای افزایش قیمت بنزین متکی به یک سلسله خلاف گوییهای حیرت انگیز است.
این مطلب را دکتر فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس موسسه دین و اقتصاد اعلام کرد و افزود: وقتی تکلیف ما از مسأله عدالت اجتماعی و توسعه با آنچه که در دیدگاه اسلامی وجود دارد، مشخص نباشد، در امر سیاستگذاری هم دچار آشوبناکی فکری و بحرانسازی عملی خواهیم شد. برای نمونه دوباره بحث افزایش قیمت بنزین مطرح شده است یا کسانی دوباره به دنبال افزایش نرخ ارز هستند و ادعا میکنند که به صورت نقدی میتوان ضرر شهروندان را جبران کرد. سوال من این است که چرا ما قادر به یادگیری از تجربههای مکرر آزموده شده در داخل کشور نیستیم؟ و چرا مردم باید هزینه این عدم یادگیریها را بپردازند؟
وی که در نشست اخیر این موسسه سخن می گفت،ادامه داد: به نمایندگان مجلس که باید درباره این موضوع تصمیم بگیرند، یادآور میشوم که در تجربه قبلی پرداخت یارانه نقدی و وارد کردن شوک به قیمت حاملهای انرژی در هیچ یک از عرصهها، مصرف حاملهای انرژی کاهش پیدا نکرد ؛چون ادعا میشود که هدف آن است. در مقابل مصرف آنها افزایش یافت، گرانیها شدت گرفت و ارزش یارانه نقدی پرداختی از نظر قدرت خرید به سمت صفر متمایل شد.
مومنی تصریح کرد: در کنار اینکه هیچ یک از اهداف از پیش تعیین شده محقق نشد با انبوه بیسابقهای از ناهنجاریها، به همریختگیها، بحرانها و البته فاجعههای انسانی، اجتماعی و محیط زیستی روبهرو شدیم. در آن شیوه اداره کشور که از طریق به فلاکت انداختن مردم کسب درآمد شد، مشاهده میشود که دولت با شتاب بیشتری به سمت فروپاشی مالی، تولیدکنندگان به سمت ورشکستگی و مردم به سمت فلاکت مضاعف حرکت کردند.
وی افزود: بر اساس استاندارد شاخص فلاکت، اندازه شاخص در پایان دوران احمدینژاد تقریبا دو برابر ماههای آغاز به کار ایشان بود. از برآیند این تجربه میتوان یاد گرفت که این اتفاقات باعث شد تا نابرابریهای ناموجه به صورت بیسابقه و شکننده افزایش یابد و نشان داد که زور منافع رانتی ائتلاف غیرمولدها بیشتر از منافع تولیدکنندگان، مردم و توسعه ملی است.استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه توجیه افزایش قیمت بنزین متکی به یک سلسله خلاف گویی های حیرت انگیز است، گفت: از نمایندگان درخواست دارم در برابر این خلاف گوییها تا جایی که توان دارند مطالبه سند معتبر کنند. برای نمونه گفته میشود چون قیمت بنزین ارزان است، نیروی محرکه مصرف شده است در حالی اگر قیمتهای مطلق ملاک قضاوت باشند، مطلقا اعتبار علمی ندارد. در اقتصاد با قیمتهای نسبی سر و کار داریم که باید نسبت دستمزد و حقوق پرداختی در آن لحاظ شود تا درک واقع بینانهای داشته باشیم.
وی ادامه داد: همچنین ادعا می شود که مصرف بنزین ایران بسیار زیاد است درحالیکه مستندات حکایت از این دارد که تقریباً همه کشورهای صنعتی و همه کشورهای صادر کننده عمده نفت مصرف سرانه بنزینشان بیشتر از ایران است. در سال ۲۰۱۸ مصرف سرانه بنزین در آمریکا و کانادا بیش از ۵ برابر ایران بود و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هم سه برابر ایران مصرف بنزین داشتند. وقتی نسبت بهای بنزین به هزینههای مصرف نهایی خانوارها مبنا باشد بهای بنزین در ایران ۵ر۱ تا ۶ برابر بیشتر از کشورهای oecd است و البته این نسبت در کشورهای خلیج فارس هم موضوعیت دارد.
مومنی افزود: همچنین هزینه نهایی استفاده از خودرو نسبت به کل مخارج خانوارها در ایران بین ۱۰تا ۳۰ برابر کشورهای پیشرفته صنعتی و بین ۵ تا ۱۰ برابر کشورهای جنوب خلیج فارس است.
وی گفت: نمایندگان توجه داشته باشند که تمام مطالعات از سال ۱۳۷۰ تا امروز نشان میدهد وقتی دولت از طریق سیاستهای تورمزا به دنبال کسب درآمد باشد، افلاس و فلاکتی که در جنبه مالی گریبانگیر دولت میشود به مراتب بسیار بیشتر از مردم و تولید کنندگان خواهد بود.
این استاد دانشگاه متذکر شد: باید توجه داشت که ۳۰ سال است از این شیوه برای اداره کشور استفاده میشود و دولت تا حدود زیادی در تسخیر گروههای غیرمولد درآمده است و در حال حاضر هم با روند بحرانساز مسئولیت گریزی دولت روبهرو هستیم و دائماً به شیوههای مختلف در مورد مسئولیت آموزش، بهداشت، …به مردم طفره میروند و این طفره رفتنها میتواند خطرناک باشد چون نیروهای گریز از مرکز را در مناطق بسیار فقیرنشین حاشیه کشور تقویت میکند.
نظر شما