فرزانه ابراهیمزاده
خبرنگار
«این اوقات از اهتمامات اولیای دولت قاهره کارخانه بلورسازی دارالخلافه طهران به راه افتاده واستادان کارخانه مزبور مشغول ساختن بلورآلات هستند. روز اول که کارخانه راه افتاده بود جناب جلاتمآب صدراعظم برای توجه و رسیدگی به امر کارخانه مزبوره به آنجا رفتند بلورآلاتی که از قبیل قلیان و لاله و گلدان ساخته شده بود ملاحظه کردند و چون با وصف اینکه هنوز ابتدای راهافتادن کارخانه بود بسیار خوب ساخته شده و از بلور قم بهتر بود.»
شاید برای برخی از خوانندگان جالب باشد که بدانند در زمستان ۱۲۳۰ شمسی تهران صاحب یک کارخانه بلورسازی شده که قصد داشته با نمونههای بلوری که از فرنگ میآمد رقابت کند. حال این رقابت در نهایت به چه سرانجامی میرسد داستان دیگری اما باید گفت افتتاح کارخانه بلورسازی در صفحه اول نمره ۵۷ روزنامه وقایع اتفاقیه در 12 جمادیالاول ۱۲۶۸ - برابر با ۱۴ اسفند ۱۲۳۰ شمسی انعکاس یافته و این کارخانه مورد بازدید صدراعظم آن زمان آقاخان نوری قرار گرفته است. ناگفته معلوم است که این کارخانه هم از ایدههای امیرکبیر بود که فقط دو ماه از تبعید و مرگش میگذشت. ماجرا این بود که در آن زمان بلورهایی که از فرنگ به ایران میآمد بسیار گران بود و هر کسی توان خرید آن را نداشت و ظروف شیشهای که در ایران ساخته میشد نیز کیفیت خوبی نداشت. به همین دلیل با پیشنهاد امیرکبیر قرار میشود کارخانههای بلورسازی در شهرهای مختلف از جمله تهران راهاندازی شود. کارخانهای که محصولش مانند سایر ایدههای امیر بعد از مرگ او وارد بازار میشود و آن طور که در این شماره از وقایع اتفاقیه هم میخوانیم این جانشین اوست که برای بازدید از کارخانه میرود و به استادان کارخانه انعام میدهد و چند پارچه از آن بلورها را برای شاه میبرد.
اما خبر بازدید صدراعظم از کارخانه بلور تنها خبر شماره ۵۷ روزنامه وقایع اتفاقیه نیست. خبر اول این شماره از روزنامه خبر نامگذاری و اعلام ولیعهدی شاهزاده معینمیرزا است. پسر اول جیران تجریشی سوگلی ناصرالدینشاه که نخستین ولیعهد او نیز هست. ولیعهدی که به سنت شاهان قاجار و براساس قانون بنیانگذار آن انتخاب نمیشود. براساس قانون شاهان قاجار، باید ولیعهد بزرگترین پسر شاه از مادری با تبار قاجار باشد اما معینمیرزا نه بزرگترین پسر بلکه چهارمین شاه قاجار از مادری غیر قاجاری بود. البته مسعودمیرزا ظلالسلطان بزرگترین پسر شاه بود که مانند معینمیرزا مادری غیر قاجاری داشت. البته معینمیرزا که در این جشن که به نوشته روزنامه بسیار مفصل نیز برگزار شده بود به یکسالگی نرسیده از دنیا رفت. ناصرالدینشاه بعد از فوت معینمیرزا پسر دیگر جیران ملک قاسم میرزا را بهعنوان ولیعهد انتخاب کرد. اما دومین ولیعهد هم قبل از چهارسالگی مرد و شاه پسر چهارم خود که اتفاقاً مادری قاجاری داشت و از همان بدو تولد بیمار بود یعنی مظفرالدینمیرزا را بهعنوان ولیعهد برگزید. ولیعهدی که عاقبت جانشین پدرش شد.
در بخش دیگری از شماره ۵۷ روزنامه وقایع اتفاقیه همچنین قیمت تسعیر اجناس در دارالخلافه تهران را در زمستان ۱۲۳۰ شمسی میبینیم. در این سیاهه قیمت انواع گندم از گندم ساوجبلاغی، گندم دور شهر و گندم غریبه به تفکیک آمده است. همچنین قیمت یونجه و کاه و جو در کنار قیمت عدس و لوبیا و نخود و شیره و کشک و خرما و پیه گوسفند را میشود دید. نکته جالب در این گزارش اقتصادی قیمت مختلف چهار گونه از برنج است. آبلیمو و سکنجبین و فلفل و دارچین از دیگر اقلامی است که در این گزارش قیمت آنها را میشود دید.
در بخش احوالات متفرقه این شماره از روزنامه مطلبی درباره پژوهشهای پزشکان فرنگی درباره سفید شدن موی سر به علت ترس نوشته است. این گزارش برای نمونه از ماجرای جوانی اسپانیایی مینویسد که دوستانش برای اینکه جرأت او را امتحان کنند به او میگویند که شاه قرار است به جرم خیانت او را اعدام کند و این خبر باعث میشود بخشی از موهای جوان سفید شود.
در بخش اعلانات این روزنامه هم به مطلب جالبی بر میخوریم:«فردا که روز جمعه سیزدهم شهر جمادیالاول است اسبابی از حکیم کاضولانی مرحوم در پیش خانه حاجی عبدالکریم تاجر شکاروری هراج(حراج) میشود ابتدای فروختن اسباب یکساعت و نیم پیش از ظهر است.»
∎
خبرنگار
«این اوقات از اهتمامات اولیای دولت قاهره کارخانه بلورسازی دارالخلافه طهران به راه افتاده واستادان کارخانه مزبور مشغول ساختن بلورآلات هستند. روز اول که کارخانه راه افتاده بود جناب جلاتمآب صدراعظم برای توجه و رسیدگی به امر کارخانه مزبوره به آنجا رفتند بلورآلاتی که از قبیل قلیان و لاله و گلدان ساخته شده بود ملاحظه کردند و چون با وصف اینکه هنوز ابتدای راهافتادن کارخانه بود بسیار خوب ساخته شده و از بلور قم بهتر بود.»
شاید برای برخی از خوانندگان جالب باشد که بدانند در زمستان ۱۲۳۰ شمسی تهران صاحب یک کارخانه بلورسازی شده که قصد داشته با نمونههای بلوری که از فرنگ میآمد رقابت کند. حال این رقابت در نهایت به چه سرانجامی میرسد داستان دیگری اما باید گفت افتتاح کارخانه بلورسازی در صفحه اول نمره ۵۷ روزنامه وقایع اتفاقیه در 12 جمادیالاول ۱۲۶۸ - برابر با ۱۴ اسفند ۱۲۳۰ شمسی انعکاس یافته و این کارخانه مورد بازدید صدراعظم آن زمان آقاخان نوری قرار گرفته است. ناگفته معلوم است که این کارخانه هم از ایدههای امیرکبیر بود که فقط دو ماه از تبعید و مرگش میگذشت. ماجرا این بود که در آن زمان بلورهایی که از فرنگ به ایران میآمد بسیار گران بود و هر کسی توان خرید آن را نداشت و ظروف شیشهای که در ایران ساخته میشد نیز کیفیت خوبی نداشت. به همین دلیل با پیشنهاد امیرکبیر قرار میشود کارخانههای بلورسازی در شهرهای مختلف از جمله تهران راهاندازی شود. کارخانهای که محصولش مانند سایر ایدههای امیر بعد از مرگ او وارد بازار میشود و آن طور که در این شماره از وقایع اتفاقیه هم میخوانیم این جانشین اوست که برای بازدید از کارخانه میرود و به استادان کارخانه انعام میدهد و چند پارچه از آن بلورها را برای شاه میبرد.
اما خبر بازدید صدراعظم از کارخانه بلور تنها خبر شماره ۵۷ روزنامه وقایع اتفاقیه نیست. خبر اول این شماره از روزنامه خبر نامگذاری و اعلام ولیعهدی شاهزاده معینمیرزا است. پسر اول جیران تجریشی سوگلی ناصرالدینشاه که نخستین ولیعهد او نیز هست. ولیعهدی که به سنت شاهان قاجار و براساس قانون بنیانگذار آن انتخاب نمیشود. براساس قانون شاهان قاجار، باید ولیعهد بزرگترین پسر شاه از مادری با تبار قاجار باشد اما معینمیرزا نه بزرگترین پسر بلکه چهارمین شاه قاجار از مادری غیر قاجاری بود. البته مسعودمیرزا ظلالسلطان بزرگترین پسر شاه بود که مانند معینمیرزا مادری غیر قاجاری داشت. البته معینمیرزا که در این جشن که به نوشته روزنامه بسیار مفصل نیز برگزار شده بود به یکسالگی نرسیده از دنیا رفت. ناصرالدینشاه بعد از فوت معینمیرزا پسر دیگر جیران ملک قاسم میرزا را بهعنوان ولیعهد انتخاب کرد. اما دومین ولیعهد هم قبل از چهارسالگی مرد و شاه پسر چهارم خود که اتفاقاً مادری قاجاری داشت و از همان بدو تولد بیمار بود یعنی مظفرالدینمیرزا را بهعنوان ولیعهد برگزید. ولیعهدی که عاقبت جانشین پدرش شد.
در بخش دیگری از شماره ۵۷ روزنامه وقایع اتفاقیه همچنین قیمت تسعیر اجناس در دارالخلافه تهران را در زمستان ۱۲۳۰ شمسی میبینیم. در این سیاهه قیمت انواع گندم از گندم ساوجبلاغی، گندم دور شهر و گندم غریبه به تفکیک آمده است. همچنین قیمت یونجه و کاه و جو در کنار قیمت عدس و لوبیا و نخود و شیره و کشک و خرما و پیه گوسفند را میشود دید. نکته جالب در این گزارش اقتصادی قیمت مختلف چهار گونه از برنج است. آبلیمو و سکنجبین و فلفل و دارچین از دیگر اقلامی است که در این گزارش قیمت آنها را میشود دید.
در بخش احوالات متفرقه این شماره از روزنامه مطلبی درباره پژوهشهای پزشکان فرنگی درباره سفید شدن موی سر به علت ترس نوشته است. این گزارش برای نمونه از ماجرای جوانی اسپانیایی مینویسد که دوستانش برای اینکه جرأت او را امتحان کنند به او میگویند که شاه قرار است به جرم خیانت او را اعدام کند و این خبر باعث میشود بخشی از موهای جوان سفید شود.
در بخش اعلانات این روزنامه هم به مطلب جالبی بر میخوریم:«فردا که روز جمعه سیزدهم شهر جمادیالاول است اسبابی از حکیم کاضولانی مرحوم در پیش خانه حاجی عبدالکریم تاجر شکاروری هراج(حراج) میشود ابتدای فروختن اسباب یکساعت و نیم پیش از ظهر است.»
نظر شما