وقتی در تصویری که بر بزرگترین دیوارنگاره پایتخت نقش میبندد، جای خالی زنان به این وضوح احساس میشود، چه اتفاقهایی را میتوان انتظار داشت؟ پاسخ این سؤال، تحلیل این تصویر، پیامدها و پیامهایش موضوعی است که در «ایرانعصر» با دکتر الهام فخاری – رئیس شورای اسلامی استان تهران و منوچهر پهلوان - دکترای جامعه شناسی ومدرس دانشگاه – به گفتوگو نشستیم.
دکتر فخاری که قبل از هرچیز لازم میداند از تفاوت دیوارنگاره میدان ولیعصر با سایر دیوارنگارهها و تابلوهایتبلیغاتی سطح شهر بگوید، این دیوارنگاره مستقر در میدان ولیعصر تهران را دارای اهمیت و ارزش نمادین متفاوتی میداند که شهروندان هم نسبت به پیام و تصاویر آن حساسیت بیشتری دارند، کما اینکه گفتمان شهری متفاوتتری هم دارد. از اینرو به عقیده این رئیس شورای اسلامی استان تهران و دانشآموخته روانشناسیتربیتی لازم است نسبت به آن دقت و حساسیت بیشتری وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه «چه از موضع یک زن، چه از موضع یک شهروند و چه از موضع یک زن شاغل در شورای شهر تهران، وقتی برای اولینبار این تصویر به چشمم خورد، با صدای بلند پرسیدم این یعنی «ما نبودیم؟ یعنی ما نیستیم؟» چنین واکنشی را یک سؤال اعتراضی میداند که بلافاصله در ذهن جامعه زنان ایران نقش میبندد، اگرچه که امیدوار است این سؤال در ذهن مردهای تهران هم شکل گرفته باشد و از خودشان بپرسند پس بقیه کجا هستند؟!»
فخاری از سوی دیگر نگاهها را متوجه این واقعیت میکند که با یک تصویر نمادین نه زنها حذف میشوند نه اضافه، واقعیت این است که چنین تصویری بهصورت نمادین یک ایدئولوژی شهری را به مردم منتقل میکند که هر بخشی از آن را حذف، بزرگنمایی یا کوچکنمایی کنیم پیامهای اجتماعی خاصی را به جامعه میدهد.
به گفته وی زنان که قابل حذف شدن نیستند، آنها حضور دارند و فعالیت و زندگی میکنند، با این حال حتی اگر زنان هیچ شغل دیگری نمیداشتند که داشتند و در تاریخ کهن ایران تا به امروز از بازرگانی تا نویسندگان عرصه کارشان بوده، دستکم مدیریت خانه برعهده زنان بوده است، حتی همین نقش سنتی بااهمیت هم در این تصویر به رسمیت شناخته نشده است.
در شرایط امروزی کارآفرین برتر جهانِاسلام یک زن از اتاق بازرگانی کشورمان است، مورد تقدیرترین متخصصها، نقشآفرینها در حوزههای مختلف از ریاضیات گرفته تا شیمی، از نهادهای آموزشی تا نهادهای درمانی زنان ایرانی هستند که همواره حضور مؤثر و فعالی داشتهاند و نه تنها در سطح پایتخت و ملی که در سطح جهان شناخته شده هستند. این درحالی است که در بزرگترین و حساسترین دیوارنگاره پایتخت نادیده گرفتهشدهاند و انکار این اثربخشی باعث میشود اثر نمادین دیوارنگاره هم مخدوش شود.
ضمن اینکه این احساس انکارشدن به نوعی سرخوردگی و خشم میانجامد در صورتی که امروز بیشتر از هر چیزی به ائتلاف اجتماعی و همراهی مشترک در همه حوزهها، برای بهبود کشور و حل مسائل نیاز داریم نه اینکه گامهای تأثیرگذاری که تاکنون برداشتهایم و تلاش برای حل مشکلات، زندگی و کار دوشادوش یکدیگر را انکار کنیم.
دکتر فخاری با گریزی به تجربه قبلی در خصوص تصویر دیوارنگاره میدان ولیعصر مقارن با جامجهانی فوتبال، گفت: انتظار میرفت حساسیت بیشتری نسبت به دیوارنگاره میدان ولیعصر وجود داشته باشد از اینرو امیدوارم اگر این تصویر از سر سهلانگاری بوده دیگر تکرار نشود و اگر سهلانگاری نبود اصلاح و عذرخواهی شود.
جامعه پاسخ این انکار را بهصورت مشخصتری خواهد داد. از این جهت میگویم که بهتر است به جای سرخوردگیهای اجتماعی که خشم را دامن میزند واقعیت را همانطور که باید به تصویر بکشیم.
واقعیت امروز، این مرزها و این شکل دوقطبی شده عدم حضور زنها نیست، واقعیت زنهایی هستند که در نهادهای انتخاباتی، انتصابی، خصوصی و هم نهادهای دولتی و عمومی توانمند عمل کردهاند و حضورشان پررنگ است. اگر هم اعتراضی مطرح میشود به خاطر تحریف واقعیت است و اتفاقاً ما زنان نباید اجازه بدهیم با تصویری که تحریف واقعیت است زمینهای برای تخریب فضای سیاسی و اجتماعیمان فراهم شود.
اعتراض ما به معنی نفی یا حذف چهرههای مؤثر و ارزشآفرینی که در تصویر آمده نیست تا به این وسیله کاراکتر دیگری به آن اضافه شود، بلکه این واکنش و اعتراض به واقعیتی است که انکار و حذف شده است چراکه دوشادوش این مردها، زنهای شهید، نویسنده و دانشمندی وجود داشته و دارند که گرچه مجال بروز و ظهورشان کمتر وجود داشته، اما نقشآفرینی و نامآوریشان به اندازه همین مردها درخشان بوده است.
زنان با این تصویر یا بدون این تصویر بوده و هستند، زنده و پویا و پرشور امیدهای اصلاح و بهبود کشور بوده و هستند. بهتر است برای همراهی و همدلی با ایران بر طبل انکار و حذف کوبیده نشود. ما با هم یک ملت، یک جامعه منسجم و مقاوم میتوانیم باشیم، زنان و مردان.
جای خالی زنها
در همین راستا دکتر منوچهر پهلوان هم جامعهای را در تعادل و توازن میداند که زنان و مردان آن به یک اندازه فرصت نقشآفرینی داشته باشند و معتقد است در غیر اینصورت باید انتظار بروز انحرافها، آسیبها و بیتعادلی را در جامعه داشت.
از اینرو است که تصویر دیوارنگاره میدان ولیعصر را مورد انتقاد قرار میدهد و از زنانی میگوید که در شگلگیری انقلاب، پایان جنگ ایران و عراق و در همه دورهها و بحرانها مؤثر بودهاند و نه تنها در دوران سازندگی، دورههای انتخاباتی و گردنههای بزرگ تاریخی سنگر را خالی نکردند که همسران، پسران و برادرانشان را برای مشارکت، حمایت و پشتیبانی کردند.
وی در ادامه به این موضوع اشاره میکند که اگر بنا باشد این تصویر را از دیدگاه تضاد یا کشمکش مورد تحلیل قرار بدهیم در این تصویر که 90 درصد آن را مردها و تنها 10 درصدش را زنها تشکیل میدهند این تضاد و کشمکش دیده میشود؛ در این شرایط پیشنهاد میشود زنان به جای توجه به این ناکامیهای تاریخی، با ولع به سمت توسعه آموزشی و مسلح شدن به انواع دانشها پیش بروند وخود را به بالاترین نقطه از هرم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی برسانند تا مغلوب این اقتدار سنتی و جنگ نهفته نشوند.
دیدگاه اجتماعی دیگری که این جامعهشناس براساس آن به تحلیل تصویر دیوارنگاره میدان ولیعصر میپردازد، آن است که تعاملات اجتماعی نوعی بده بستان هستند که بیتعادلی در این بده بستانها، سرآغاز آسیبها و انحرافها خواهد بود. از اینرو اگر زنان احساس کنند در مشارکتهای اجتماعی بازی داده نشدهاند به لحاظ روحی و روانی دچار نوعی اعوجاج رفتاری میشوند و در طولانیمدت هم ضعف ساختاری و از دستدادن انگیزه درونی در نسل بعدی ایجاد خواهد شد به همین خاطر متولیهای امر باید ارزش، جایگاه و اعتبار زنها را به شکل واقعی نشان دهند و مردانشان و مهتران جامعه نیز فضا را برای حضور زنان هموارتر کنند.
دکتر پهلوان هم با اشاره به سردارها، شهدایهستهای، ژنرالهای بزرگ کشور و افراد مؤثر در جنگتحمیلی که در تصویر دیده میشوند و در واقع ملغمهای پیچیده از شرایط کنونی جامعه نشان داده میشود، از «مادران دلسوز و زنان رعنایی» میگوید که عقبه تاریخی ملت ایران و هویت ملی این مردها با حضور و وجود آنها شکل گرفته و به پشتوانه همین زنان توانستهاند در جبهههای اقتصادی، علمی و نظامی پرورش پیدا کنند و به همین جهت نمیتوان براحتی نادیدهشان گرفت.
وی ادامه میدهد: نمیشود گفت این تصویر تمام واقعیتها و پدیدههای اجتماعی را در خود جای داده چراکه باید تصویر دیگری را میدیدم برای همین من ورای این تصویر را میبینم و پشت تکتک پنجرههای این تصویر جای خالی چشمهای نگران مادران و زنان نقشآفرین را. به همین خاطر نه تنها این تصویر باید اصلاح شود که باید برگردیم و بر دست مادران و زنانی که ایران امروز را ساختند بوسه بزنیم.
منوچهر پهلوان در پایان به نسل امروز یادآور شد یکبار دیگر آگاهی نسلی و وجدان عمیق هویتی خود را بازتعریف و بازخوانی کنند و با توجه به آموزههای ملی و شرایط اقتصادی کشور، همچنان خود را برای سازندگی و خلاقیت مهیا کنند تا بواسطه نسلی امیدوار، کشور به توسعه پایدار برسد./ ایران عصر - عکس: امیر رجبی
نظر شما