به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «مهار آسیب های اجتماعی با تدابیر دستگاهای متولی فرهنگ، تلاش در راستای حفاظت از اکوسیستم با آگاهی های عمومی و امیرکبیر، سیاستمداری اندیشمند در اصلاحات کشور» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که در مطبوعات امروز(چهارشنبه) برجسته شده است.
** مهار آسیب های اجتماعی با تدابیر دستگاهای متولی فرهنگ
طلاق، اعتیاد، خودکشی، مقابله با تکدی گری، حاشیه نشینی، نزاع خیابانی، خشونت و .... از جمله مصداق های بارز آسیب های اجتماعی به شمار می روند که در چند سال اخیر در جامعه گسترش پیدا کرده اند. از این رو دستگاه های متولی فرهنگ نظیر آموزش و پرورش می توانند با برنامه های مناسب در این راستا برای مهار ناهنجاری ها و پیشگیری از آنها قدم های لازم را بردارند.
روزنامه «جوان» با درج گزارشی با عنوان «شما قلیان را می کشید قلیان شما را می کشد» نوشت: یکی از معضلات جامعه ما در چند سال اخیر مصرف بی رویه دخانیات خصوصا قلیان توسط نوجوانان جوانان است. این در حالی است که اکثر آنان دلیل گرایش خود به مصرف قلیان را نداشتن تفریح و سرگرمی و دوتانی می دانند که برای اولین به آنها قلیان را پیشنهاد داده اند.این افراد در واقع عوارض مصرف طولانی مدت آن را نمی دانند و فقط به لذت لحظه ای آن بسنده می کنند آنها نمی دهادنند که امرو قلیان را می کشند و قلیان به مرور آنها را می کشد. با مصرف قلیان اکسیژن کمتری به بدن می رسد و این امر موجب بالارفتن فشار خون و افزایش ضربان قلب و به مرور باعث غلظت خون و در نهایت سکته هی قلبی و مغزی می شود.
در ادامه این گزارش آمده است: از دیگر عوارض قلیان می توان به عوارض جسمی نظیر تنگی نفس، تغییرات تنفسی، تغییر در اشتها و حتی تغییر در خواب، تغییر در پویایی، رنگ پریدگی، سردرد و حالت تهوع از میان رفتن مینای دندان و همچنین نابودی استحکام آنها، بیماری های دهانی، برونشیت مزمن، آسم و ... اشاره کرد. استفاده مشترک از سری های قلیان هم که دیگر جای خود را دارد. اما مصرف قلیان دارای یکسری عوارض روانی نیز است. تبعات روانی سخت و دهشتناکی همچون پرخاشگری، بزهکاری، عدم اعتماد به نفس، تنهایی، افسردگی، اضطراب و ...
روزنامه «آرمان» با درج مطلبی با عنوان «کاهش سن مصرف مواد مخدر به 11 سال» به گفت وگو با فرید براتی رییس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی پرداخت و آورد: تعدادی از کوکان مصرف کننده مواد مخدر هستند.باید گفت که برخی کودکان در خانواده های آشفته زندگی می کنند. اغلب در این نوع خانواده ها پدر یا مادر مصرف کننده مواد مخدر هستند. بنابراین فرند یا فرزندان نیز مصرف کننده می شوند. برخی از کوان کار و خیابان نیز مصرف کننده مواد مخدر هستند تا بتوانند شرایط بیرون را تحمل کنند. براساس تعاریف جهانی افراد زیر 18 سال کودک محسوب می شوند. باید این واقعیت را پذیرفت، اما اینکه برای مهار این قضیه چه اقدام انجام می شود.
در ادامه این مطلب می خوانیم: دانشگاه های علوم پزشکی یا در بخش اطفال بیمارستان ها یا بیمارستان های مخصوص کوکان آنها را سم زدایی می کنند. حداکثر این کودکان باید یک هفته یا چند روز ستری شوند. باید دانست درمان اعتیاد در کودکان و بزرگسالان متفاوت است. حتی اگر در صورت بستری با توجه به شرایط می توان برنامه ریزی کرد. در آن موقع اگر کودکان خانواده داشته باشند دانشگا عوم پزشکی آنها را تحویل خانواده می دهد. البته اگر خانواده صلاحیت داشته باشد.
روزنامه «قانون» با انتخاب مطلبی با عنوان «دستبردهای یواشکی» علت سرقتهای کوچک از فروشگاهها را بررسی کرد و نوشت: ساعت از از چهار و نیم عصر گذشته و فروشگاه پر ازآدمهای ریز و درشت شده است؛ آدمهایی که برای گرفتن مایحتاج زندگی به فروشگاههای بزرگ و هایپرمارکتها سرازیر شدند تا بتوانند از تخفیفهای کالاها حتی به مقدار کم، استفاده کنند. فروشگاههایی بزرگ در قلب شهر، دالانهایی پر از مشتری و قفسههایی مملو از اجناس رنگارنگ؛ ازکنسرو و پفک گرفته تا دمپایی و دستمال سفره و وسایل تزیینی که به مشتری این اجازه را میدهد به راحتی کالاها و جنسهای مختلف را بارها از قفسهها بردارد تا انتخاب کند. دختری یک چشمش به صفحه رایانه و چشم دیگرش به دستان مشتری روبهرویی بود، معلوم بود خسته است. با مشتریای تند و با دیگری آرام و شمرده صحبت میکرد. دختر دیگری به پشت صندوق میآید تا کمر پشت میز خم میشود و پچ پچی در گوش صندوقدار کرده و همان جا میایستد. دختر جوانی که تازه نوبت به او رسیده، بعضی از اجناس انتخاب کرده اش را روی میز میگذارد. نگاه عجیب صندوقدار به او باعث میشود که دست و پایش را گم کند.
در ادامه این گزارش آمده است: ضربالمثل «تخم مرغ دزد، شترمرغ دزد میشود» برای همه ما آشناست. دستبرد زدنهای ریز و کوچک، عادت بعضیها شده و در شرایط فعلی اقتصاد و گرانی اجناس، باعث میشود بسیاری از افراد دست به این کار بزنند و دلیل قانع کنندهای هم برای خودشان دارند وبا جیبهای پرازفروشگاهها خارج شوند. آنها در فروشگاههای بزرگ به راحتی حر کت میکنند، جنسها را بر میدارند و اگر باب میلشان بود، کش می روند. چیزهای زیادی پیدا میشود که به راحتی زیر لباس یا حتی داخل کیف یا جیب یک دزد جا شود. چه بخواهیم و چه نخواهیم اینها دزد هستند و هر نامی هم برایشان بگذاریم از«کف رفتن» گرفته تا «کش رفتن» و «ناخنک زدن» و بسیاری نامهای دیگر بازهم به کلمه «دزدی» میرسیم. علیرضا 39 ساله که سوپرمارکتی در غرب تهران دارد، در گفتوگو با «قانون» میگوید که از بس مچ مردم را گرفتیم، خسته شدیم. فکر نمیکنند که ما هم باید پول اجناس مغازه را برگردانیم . آنها از چکهای برگشتی ما خبر ندارند و فقط و فقط به مغازههای پر از جنس نگاه و از غفلت ما استفاده میکنند و حتی شده یک آدامس بر میدارند و میروند و به خیال خودشان زرنگی کردهاند. «اتفاقا بعضیا هم آشنا هستند.»
** تلاش در راستای حفاظت از اکوسیستم با آگاهی های عمومی
کنترل سیلاب ها، بهبود کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی، احیای مراتع و کاهش خسارت خشکسالی و جلوگیری از فرسایش های بادی باید از جمله اهداف مورد نظر برای حفظ محیط زیست باشد تا بدین وسیله آسیبی به اکوسیستم وارد نشود. از این رو تلاش در راستای حفاظت از محیط زیست تنها در صورتی به بار خواهد نشست که آگاهی های عمومی در این راستا ارتقا یابد و مردم با سازمان های مردم نهاد محیط زیستی ارتباط برقرار کنند.
روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر سلامت مردم» به نقل از مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، نوشت: بر اساس مصوبه 1393 دولت، ستاد احیای دریاچه ارومیه موظف شد آثار اقتصادی، سیاسی، زیستمحیطی و بهداشتی خشک شدن دریاچه ارومیه را بررسی و نتیجه را به دولت ارایه کند. اختلاف نظرهایی در مورد این وجود داشت که بودجه مدنظر به کدام یک از دستگاهها اختصاص داده شود. تا اینکه در سال 92 با سازمان برنامه و بودجه به تفاهم رسیدیم و مطالعاتی را در این زمینه انجام دادیم. در همان مقطع روی 88 دانشآموز هشت تا 13 سال مطالعهای انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده نزدیک 10 درصد از این افراد دچار گرفتگی ریه شدهاند. در همان مقطع دو نشست با دانشگاههای علوم پزشکی آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی برگزار و این پرسش از سوی ستاد مطرح شد که آیا مشکلی به لحاظ سلامت در مورد گردوغبار وجود دارد یا خیر. دانشگاههای علوم پزشکی آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی اعلام کردند که هیچ گزارشی در این زمینه دریافت نکردهاند.
در ادامه این مطلب می خوانیم: به هر حال ستاد احیای دریاچه ارومیه منابع مالی مربوط به مطالعات اثرات خشکی دریاچه روی سلامت مردم را تهیه کرد و در اختیار دانشگاه علوم پزشکی تبریز قرار داد. قراردادی در این زمینه بین این دانشگاه و ستاد احیای دریاچه ارومیه منعقد شد. آذر ماه امسال مطالعات تقریبا به پایان رسید و تا آخر سال جاری تکمیل خواهد شد. در این مطالعات آثار خشکی دریاچه روی دام و منابع طبیعی بررسی میشود. تا آخر سال جاری نتایج بخشی از مطالعات مربوط به بررسی اثرات خشکی دریاچه ارومیه اعلام خواهد شد اما دانشگاه علوم پزشکی تبریز اعلام کرده است که با یک سال بررسی آزمایش خون نمیتواند اظهارنظر دقیقی در این مورد داشته باشد بنابراین قرار بر این شده فرصت بیشتری در اختیار این دانشگاه قرار گیرد اما در مورد پارامترهایی که به نتیجه رسیدهاند حتما اطلاعات اعلام خواهد شد. واضح است که حتما نمک در اتمسفر افزایش یافته است و شواهدی وجود دارد که لبهای مردم منطقه نمکی میشود همچنین فشار خون نیم درجه افزایش یافته است.
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «اکوتوریسم یا تخریب طبیعت؟» می نویسد: چند سالی است که صنعت اکوتوریسم در کشور شکل گرفته و هیجان آفرود سواری بسیاری را به سمت طبیعت بکر به ویژه مناطق کویری کشانده است. استقبال از طبیعت گردی از سوی برخی از مردم، منجر به شکلگیری تورهای طبیعتگردی و جولان تورهای آفرود در مناطق طبیعی کشور شده است، تا طبیعت بکر زیر چرخ خودروهای دو دیفرانسیل له شود. برای صحت سنجی بازار داغ تورهای گردشگری، کافی است سری به اینترنت یا شبکههای مجازی بزنیم، با حجم انبوهی از تبلیغات تورهای کویرگردی و طبیعت گردی مواجه میشویم که با عکسهای دسته جمعی و زیبا در دل طبیعت به دنبال جذب هر چه بیشتر مشتری هستند. مشتری های که به گفته دغدغهمندان محیط زیست، به دلیل آسیبهایی که به محیط زیست وارد میآورند، بسیاری از آنان مهمانان خوبی برای طبیعت نیستند.
در ادامه این مطلب آمده است: همان گونه که براساس قواعد جهان هستی، در بطن هر موضوع مثبت، موضوعی منفی نهفته است یا بالعکس، استقبال از اکوتوریسم از سوی بسیاری از مردم نیز از این قاعده مستثنی نیست. از یک سو، به این دلیل که طبیعت گردی مورد اقبال عمومی قرار گرفته است، میتوان خشنود بود که صنعت گردشگری در کشور رو به پیشرفت است و علاقه مردم به طبیعت زیبای کشور رو به افزایش است، اما جنبه تلخ ماجرا این است که این طبیعت گردی به دلیل فقدان نظارت و گردشگری بیضابطه به قیمت تخریب جدی طبیعت و محیط زیست تمام میشود. کارشناسان محیط زیست میگویند: هجوم گردشگران به مناطق بکر طبیعی مانند مناطق کویری یا حتی جنگلی و ...در قالب تورهای اکوتوریسم صدمات جبران ناپذیری را به طبیعت وارد کرده است. به وِیژه رواج آفرود سواری به این آسیبها سرعت بیشتری بخشیده است. به نحوی که پوشش گیاهی مناطق مورد توجه آفرودسواران نسبت به سال های قبل کاهش محسوسی یافته است. غیر از نابودی پوشش گیاهی، تاخت و تاز آفرودسواران باعث شخم خوردن پوشش سطحی خاک تپه های شنی شده است، که خود این موضوع باعث به حرکت درآمدن تپه ها و بحران گردوخاک می شود. فارغ از تخریب محیط زیست و منابع طبیعی، با ورود آفرودسواران آرامش و سکوت بکر که خاص این مناطق است بر هم میخورد و آلودگی صوتی جای آن سکوت آرام بخش را میگیرد.
روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «طبیعت راه اصلاح خود را می داند» نوشت: برخی شکار و برداشت از محیط زیست را برای همه حتی بومیان مناطق ناشایست می دانند. در حالی که به نظر گروه دیگر افراد محلی حق دارند تا جایی از محیط زیست برداشت کنند تا زمینه های حفظ و نگهداری از آن در اندیشه انها نهادینه شود. این در شرایطی است که گرانی و مشکلت اقتصادی میزان برداشت از مناطق را بیش از پیش کرده است. نکته قابل توجه در این میان برداشت از سرمایه های ژنتیک کشور است. در ایران جنگل هایی با قدمت طولانی داریم که ارزشی بالاتر از آنچه برای مصرفشان در نظر گرفته می شود در خود نهفته دارند.
در ادامه این مطلب آمده است: جنگل های هیرکانی و ارسباران از قدیمی ترین جنگل های اران اند که همواره مورد تهاجم و برداشت قرار می گرند. خبر قطع درختان ارسباران قطع نمی شود، دی 97 مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان شرقی در واکنش به قطع تعدادی از درختان منطقع قره داغ اعلام کرد: درختان از نوع جنگلی نبوده و چوب آلات باغی مسن و پوسیده بودند. با وجود تاکید مسوولان به اینکه درختانی که تا به امروز قطع شده اند از درختان جنگلی نبودند و صدور حکمی برای جلوگیری از قطع درختان باغ های منطقه ارسباران هنوز هم شاهد کاهش مساحت جنگل های این بخش هستیم.
** امیرکبیر، سیاستمداری اندیشمند در اصلاحات کشور
میرزا محمدتقی خان امیرکبیر از سیاستمداران بزرگ ایران به شمار می رود که شرایط سخت کشور را که گرفتار در هرج و مرج شدید بود با اصلاحات کلی برای نظم بخشیدن به سیاست و دیگر امور مملکت وضعیت را تغییر داد. او با ایجاد امنیت و پایان دادن به شورش ها و نیز اصلاحات مالی و جلوگیری از اجحاف های پیدا و پنهان صاحبان قدرت و نفوذ را در اولویت برنامه های خود قرار داد و نفوذ و دخالت بیگانگان را در امور مختلف کشور کاست.
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «امیرکبیر چهرهای درخشان در دورانی تاریک» می نویسد: اکنون 200 سال از زمانی میگذرد که ایران در جنگی بزرگ، گرجستان و بخشی از قفقاز را در جنگ با روسها از دست داد. قرارداد گلستان پس از شکست اصلاندوز برای ایرانیان اهانتآمیز و غمبار بود. تصور میکردند عباسمیرزا که سرداری دلیر بود، بتواند آن شکست خفتبار را جبران کند و شاه عباس دیگری شود و آن عظمت افسانهای را به ایران بازگرداند. امیرکبیر در آن زمان جوانی بود که دیوان دربار تبریز در خدمت میرزا ابوالقاسم قائم مقام، وزیر عباس میرزا بود. ادعاها حاکی از آن است که جنگ دوم ایران و روس بر خلاف میل عباس میرزا و قائم مقام رخ داد اما اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که گرچه تحریکات خیابانی علیه روسها که خواهان استرداد دختران اسیر گرجی بودند که برخی به کابین بزرگان ایرانی درآمده بودند و با برانگیختن غیرت ایرانیان زمینهساز جنگ و انتقام شد اما عباس میرزا و قائم مقام و حتی میرزا تقی خان جوان آرزوی انتقام را در دل میپروراندند.
در ادامه این یادداشت که به قلم فریدون مجلسی نگاشته شد، می خوانیم: اتفاقا فتحعلیشاه ناچار شد به فتاوی و اصرار آنان تن دهد و خود نیز در چمن سلطانیه حضور یافت و آنچه در توان کشور بود، عرضه و به ابراز بدبینی به سرانجام جنگ با آنان اتمام حجت کرد. ما در آن جنگ باختیم و دیگر رمقی برای ایران باقی نماند. دو سال بعد عباس میرزا و فتحعلیشاه به فاصله کم درگذشتند و در دوران سلطنت 14 ساله محمد شاه، میرزا تقی خان که اکنون امیرنظام بود، وزارت ناصرالدین میرزا ولیعهد نوجوان را در دربار تبریز برعهده داشت. میرزا تقی خان که دوران سخت جنگ را در خدمت عباس میرزا و قائم مقام درک کرده بود از منویات عباس میرزا آگاه بود که راز شکست سربازان از جان گذشته ایرانی را از ژوبر، سفیر فرانسه پرسیده بود. ژوبر به برتری علمی و صنعتی و استراتژی اشاره کرده بود. عباس میرزا نیز راهحل فوری را در اعزام دانشجویان به اروپا دیده و اقدام کرده بود.
روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «امیر توسعه و عدالت» آورده است: زمانی که امیر زمام امور را به دست گرفت، اکثر نقاط کشور درگیر شورش، کشور ناامن و خزانه دولت تهی بود، ولی او در سه سال وضع مملکت را سامان داد و زمینه اصلاح را فراهم کرد. «صنف منشیان و مستوفیان قدر او را میشناختند و تعبیر «نظم میرزاتقی خانی» از آنان است.» میان دولتیها برخی افراد کاردان مسن حضور و با امیر کمال همکاری را داشتند ولی امیر برای اداره و اصلاح امور، محتاج جوانان فعال و کاردان بود. از این جهت یکی از مشکلات عمده دولت امیر، بییار و یاوری بود. در تاریخ سیاسی ایران کمتر کسی را میتوان یافت که نظیر امیر، درنهایت قدرت هم خودش بری از فساد باشد و هم جدا و اساسا به مبارزه با فسادهای اقتصادی اهتمام ورزد؛ تا آنجا که حتی هدیه و انعام هم قبول نمیکرد. واتسون نوشته است: «درنظر ایرانیان فوقالعادهترین و حتی شگفتانگیزترین جنبه اخلاقی امیر، همان فسادناپذیری مطلق وی بود. امیرنظام مافوق آن بود که کسی بتواند او را به رشوه بفریبد. او مصمم گشت آن نظام رشوهخواری را که از 6 جهت احاطهاش کرده بود، براندازد.»
در ادامه این مطلب می خوانیم: نظم امیرکبیر بر همین دو اصل استوار بود؛ یعنی وضع قانون و ضمانت اجرای آن. عاملی که سبب شد امیر برخلاف اکثر سیاستمداران در امر مبارزه با فساد موفق باشد، اولا سلامت مالی شخص او و ثانیا اصرارش بر اجرای قوانین وضعشده بود. او حتی حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دو هزار تومان رسانید و حقوق زیاد درباریها و شاهزادهها را کم کرد؛ مواجب بیحسابی را که حاجمیرزا آقاسی برقرار کرده بود، قطع و سروسامانی به قوانین مالیاتی داد.
اگرچه به گفته دکتر پلاک «پولهایی که میخواستند به او رشوه دهند و نمیگرفت، صرف کشتن او شد»، اما عزم و جدیت او در حوزه مبارزه با فساد در مدت زمان کوتاه صدارتش نتیجه محسوسی داشت. ایرانیان از وضع ماقبل امیرکبیر -که به گفته واتسون «شوق دائمی برای سودجویی نامشروع داشتند» و «لفظ «مداخل» به گوششان بس دلپذیر بود»- در عرض مدت زمان کوتاهی بدانجا رسیدند که رضاقلیخان هدایت میگوید: «[چون از طرف امیر به ماموریت خوارزم گمارده شدم، دوهزار اشرفی برای خرج سفر او از خزانه دولت رسید]؛ خواستم 20 اشرفی به آورنده بدهم؛ نپذیرفت و گفت من انعام و هدیه قبول نمیکنم.»
روزنامه «اطلاعات» با درج یادداشتی با عنوان «امیرکبیر و غرب ایران» که به قلم محمدعلی سلطانی نگاشته شد، آورده است: در سال 1268ق که دستهای پنهان از این پیشرفت و خدمت و اتحاد نمیآسود، دست به کار گردید. هر چند از مدتها پیش در پی تفرقه و تخریب این اساس مرصوص بود تا با عزل و توطئه مرگ فجیع امیرکبیر بدین آرزو دست یافتند. امیرکبیر در باغ فین به تاریخ 17 ربیعالاول 1268دهم ژانویه 1852 به قتل رسید و به زندگی پرافتخارش خاتمه دادند. عزیزخان سردار کل به سبب کیاست و دانایی و زیرکی و مدیریت مدتی باز بر سر کار بود؛ اما از توطئهچینی میرزا آقاخان نوری ـ عامل شهادت امیرکبیر و فرد طراز اول تاریخ قاجاریه در این دوره ـ برکنار نماند و حدیث مرگ عزیزخان نیز همانند امیرکبیر در جریان بود که به قول نیکیتین، بر اثر توطئهچینیها و سعایتهای میرزا آقاخان صدراعظم، عزیزخان سردار متهم شد که برای جداکردن کردستان از خاک ایران با دولتهای روس و انگلیس زد و بند کرده است! عزیزخان مغضوب شاه شد و بر سر املاک خود در بوکان بازگشت.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: همزمان با عزیمت ناصرالدین شاه و امیرکبیر از تبریز به تهران، رضاقلیخان اردلان ـ حکمران کردستان ـ و برادرش اماناللهخان ثانی معروف به غلامشاهخان معارض و مدعی حکومت کردستان نیز در تکاپوی نیل به مقام حکمرانی بود و ماجراها داشتند. رضاقلی خان سرکشیها کرد. او مردی جنگی و زورآزمای بود، اما کیاست و دانش و سیاست ورزی از آن امان الله خان (غلامشاه خان) بود، میرزا شکرالله سنندجی (فخرالکتاب) در تحفه ناصری آورده است: «[رضاقلیخان اردلان حکمران کردستان بود] تا این که ناصرالدین شاه در تبریز به تخت سلطنت جلوس و برای تاجگذاری عاجلاً عزیمت دارالخلافه فرموده، موکب همایونی... از راه زنجان به اهتزاز آمده است. سرکار امان الله خان ملقب به غلامشاه خان که شخص عاقل و دانا و مدتی در طهران با نهایت پریشانی متوقف بوده و از حاجی آقاسی مأیوسی داشته، این شرارت کردستانی و جسارت رضاقلیخان والی را به فال نیک شمرده و به راهنمایی بخت بیدار، با جمعی از بستگان خود استقبال موکب همایون از راه زنجان رهسپار شده، در ورود اردوی همایون به منزل میرزا تقیخان فراهانی که از دانشمندان روزگار و به موجب لیاقت و سابقه خدمت، منظور نظر شهریار تاجدار آن اوان وزیر لشکر و کشور و ملقب به امیرکبیر و در مرتبه صدارت عظمی بوده است، رفته و امیرکبیر او را در تحت حمایت خود کشیده و دستورالعملهای لازمه را داده است، یک رأس اسب تازی با یراق نقره، اماناللهخان به سان جلودار جلو اسب را گرفته و در موقع خاص به رسم تقدیمی از نظر اعلیحضرت ناصرالدین شاه گذرانده و امیرکبیر او را معرفی بهسزا نموده، چون خاطر شاه جمجاه از حرکت وحشیانه رضاقلیخان و جسارت کردستانیها مسبوق و مطلع نموده، این خدمتگزاری و آداب دانی امانالله خان بسیار جلوه نموده است.
پژوهشم**9117**9131
«بررسی مطبوعات»
مهار آسیب های اجتماعی با اشاعه نشاط و امید در جامعه
تهران- ایرنا- دستیابی به نگرش مثبت و عقلایی به امور، افزایش سرمایه اجتماعی، نشاط و سلامت و مشارکت هدفمند، مولفه های کلیدی در فرآیند توسعه پایدار به شمار می رود که این مهم با مدیریت اصولی و کارشناسانه، مساله شناسی و راهکار های موثر برای مهار چالش ها و آسیب ها حاصل می شود.
صاحبخبر -
نظر شما