«فرهیختگان» با مدنظر قرار دادن این مسائل تحولات اخیر با محوریت عربستان و موضوع توازن قوا در منطقه را مورد بررسی قرار داده است.
1 ماجرای سوریه: عربستان با تمام قوا دلارهای نفتی خود را برای پاره کردن مهمترین حلقه اتصال ایران به حزبالله و گروههای مقاومت فلسطینی به سوریه سرازیر کرد تا با گسترش گروههای تروریستی از جمله داعش اول سوریه را از حیز انتفاع ساقط کند و سپس طبق نقشه با تشکیل حکومت اسلامی عراق - شام علاوهبر قطع کردن ارتباط زمینی ایران با حزبالله، حماس و جهاد اسلامی، همسایهای بسیار خطرناک در مرزهای غربی برای ایران پدید آورد. اما بیش از پنج سال جنگ تمامعیار، نهتنها این هدف محقق نشد، که ورق دقیقا برگشت و این ایران بود که با موفقیت قابلتوجه هم حکومت سوریه را به دست مردم و گروههای مقاومت سپرد و هم تروریستها را از عراق ناامید کرد و هم نیروهای مقاومت را برای اولین بار به مرزهای جولان اشغالی رساند.
2 ماجرای یمن: سعودیها امید داشتند که به قول خودشان هلال شیعی را در منطقه ناقص کرده و تهدید بزرگ در مرزهای جنوبی خود را ساقط کنند. از اینرو با تمام قوا و البته پس از ناکامی در میدان سیاست، حمله نظامی تمامعیاری را علیه مردم یمن آغاز کردند و کار را به جایی رساندند که گرسنگی و بیماری بیش از حملات نظامی از این مردم تلفات بگیرد. نهایتا اما با تداوم مقاومت در یمن، سعودیها که اینجا هم میلیاردها دلار هزینه کرده و نهتنها از رسیدن به حداقلیترین نتایج بازمانده بودند، بلکه بستر حمله ارتش یمن به خاک ریاض و حتی تاسیسات نفتی خود را فراهم کرده بودند، مجبور به نشستن پشت میز مذاکره با انصارالله شدند و نهایتا توافقی بهشدت ضعیف را برای خود پذیرفتند. حالا اگر این توافق به مرحله اجرا برسد و احتمالا یمن در آینده از جنگ رها شود، هم تهدید جنوبی باقی مانده، هم سرافکندگی سیاسی در عرصه بینالمللی بر عربستان سایه انداخته و هم تنگه استراتژیک بابالمندب که گفته شده از نقاط مهم برای قطع جریان نفت خاورمیانه به غرب به شمار میرود، در دست متحدان ایران قرار گرفته است. تسلط بر این تنگه که شاید مهمترین هدف آمریکا از شارژ سعودیها برای حمله به یمن بود، تضمین قطعی شدن تحریم نفتی ایران و تداوم صادرات نفت به غرب در نگاه برخی تحلیلگران سیاسی و امنیتی است.
3 ماجرای تحریم نفتی: آمریکا در مسیر تحریمهای خود علیه ایران همواره تلاش کرده با کمترین هزینه حرکت کند؛ یعنی هم نفت ایران را از بازار جمع کند و هم قیمتها را ثابت و کاهشی نگه دارد. در این راه عربستان بهعنوان مهمترین عضو اوپک بازوی اجرایی ماجرا است تا هم با مازاد تولید جایگزین نفت ایران شود و هم با اقدامات سیاسی مانع از تصمیماتی برای افزایش قیمت نفت در اوپک باشد. درگیری اخیر بر سر قتل جمال خاشقجی و دیگر چالشهای سیاسی میان ترامپ و پادشاهی سعودی باعث شد در اجلاسیه اخیر اوپک پس از سالها همراهی عربستان برای جبران کسری بودجه خود که در این سالها ناشی از کاهش قیمت نفت و همزمان هزینه سرسامآور جنگ با یمن و سوریها بوده، از دستورات آمریکا پیروی نکند و کاهش تولید را در دستور کار اوپک قرار دهد. حالا علاوهبر این اقدام برخی خبرگزاریها هم از کاهش احتمالی و ناگهانی تولید نفت عربستان در ماه آینده خبر میدهد که اگر درست باشد، به واقع دقیقا سیاستی خلاف آنچه آمریکا میخواسته در پیش گرفته شده و سود آن برای ایران علاوهبر افزایش قیمت نفت، افزایش وابستگی کشورهای مختلف به نفت ایران و عدم وجود گزینههای جایگزین خواهد بود.
* نویسنده : علی جمشیدی دبیرگروه سیاسی
نظر شما