شناسهٔ خبر: 29943673 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: میزان | لینک خبر

حکایت های شبانه

من قرائتی‌ام!

خبرگزاری میزان- دیگری گفت: نه بابا! قرائتی محافظ دارد، ماشین دارد، شیر نفت درجیبش است. من به آن‌ها گفتم: قرائتی هستم.

صاحب‌خبر -

به گزارش فرهنگی خبرگزاری میزان ؛زمانی یک بلیط اتوبوس داشتم و کنار خیابان منتظر اتوبوس ایستاده بودم. بعد از مدتی اتوبوس آمد و همه سوار شدیم. دیدم دونفر می‌گویند: این مرد چقدر شبیه قرائتی است. دیگری گفت: نه بابا! قرائتی محافظ دارد، ماشین دارد، شیر نفت درجیبش است. من به آن‌ها گفتم: قرائتی هستم. گفتند: نه بابا! قرائتی را ما می‌شناسیم. یکی از دندانهایش کوتاه است؛ لذا دهانم را باز کردم و آن‌ها که دندانم را دیدند، گویا شناختند. چرا خودت را در غیبت و گناه می‌اندازی و پشت سر مردم و مسئولین حرف می‌زنی! آن هم اکثر اطلاعات تو از شنیده‌های مردم است؛ لذا چیزی را که ندیده‌ای نگو.

 

انتهای پیام/

نظر شما