شناسهٔ خبر: 29919539 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ادیان نیوز-قدیمی | لینک خبر

بخش دوم/ هویت احمد الحسن بصری و ماهیت ادعاهای او

یکی از جریان‌های انحرافی مربوط به مهدویت که در سال‌های اخیر در عراق شکل گرفته و طرف داران محدودی نیز در برخی شهرهای حاشیه‌ای استان خوزستان پیدا کرده، جریان احمدالحسن است.

صاحب‌خبر -

بخش اول را از اینجا مطالعه کنید

اقدامات نظامی و ضد امنیتی فرقه احمدالحسن

پیش از بیان این اقدامات و تهدیدهای آنها شاید بد نباشد مقطعی از تاریخ معاصر عراق را با هم مرور کنیم. حزب بـعث عراق بعد از سرکوب قیام شیعیان علیه استبداد صدام در اوایل دهه نود میلادی، هنگامی‌که مشاهده کرد روح اسلامی در مردم مسلمان عراق نمرده و هنوز هم می‌تواند آنها را به انقلاب وا دارد، این بـار تـاکتیک خـود را در مبارزه با اسلام عوض کرد و به‌جای نـشان دادن چـهره خـشن، جنگ نـرمی را بر ضد اسلام و حوزه و مردم مظلوم شیعه عراق راه انداخت. در واقع این کار همان استفاده ابزاری از مذهب بر ضد مذهب بود. صدام علاوه بر تظاهر به نماز و رفتن به زیـارت چند اقدام خطرناک دیگر را نیز انجام داد که یکی از آنها نفوذ دادن جوانان مستعد بعثی در حوزه‌های علمیه و با ظاهر طلاب علوم دینی برای مأموریت‌های ضددینی بود. نتیجه این نفوذها بعدها و در جریاناتی چون تحرکات مسلحانه و ضدامنیتی گروهک صرخی و... ظاهر شد.

درباره جریان احمدالحسن توجه به عضویت برادرش در حزب بعث عراق و ورودش به حوزه علمیه بعد از سرکوب قیام مردمی شیعه، می‌تواند سرنخ‌های بسیار مشخصی را در اختیار پژوهشگران و جریان شناسان این فرقه قرار دهد.(18)

از آن گذشته این جریان، آموزش نظامی را برای اعضای خود لازم دانـسته عناصر خـود را در باغ‌های مناطق «العماره» و «الفاس» و «التیره» عراق با انواع سلاح‌ها آشنا می‌کرد. یکی از آموزش‌های آن‌ها آموزش سر بریدن افراد بوده است. اولین اقدام نـظامی آنها هماهنگ شدن با گروهک تروریستی «جند السماء» بـه رهـبری شخصی به نام «گـرعاوی»‌ در تاسوعای سال 1428هـ ق در منطقه الزرگه کوفه بود. در آن عملیات حدود دویست نفر از جماعت یمانی کشته شدند. آنان طی یک فعالیت نظامی بر ضد دولت شیعی عراق و حوزه‌های علمیه به‌صورت مشترک در یک عملیات وارد شـدند و سـرکوب گردیدند. این امر حاکی از این است که هر دو جریان از پشت پرده توسط رهبری واحدی اداره می‌شدند و ادعاهای عقیدتی آن‌ها غیرواقعی بوده اسـت.

با سرکوب شورش مسلحانه گـرعاوی در منطقه الزرگه نجف، یمانی تصمیم گرفت در عاشورای سال 1429هـ ق دست به شورش دیگری بزند. اما یک ماه پیش از وقـت مـقرّر با دستگیری چهل نفر از پیروانش در نـجف، توانایی‌اش کـاهش یافت و نـتوانست در نـجف و کـربلا در مراسم روز عاشورا اقدامی انجام دهـد. این گـروه تصمیم داشت روز تاسوعا قیام کند و زائران حرم امام حسین و حرم حضرت عـباس(علیهم‌السلام) را قتل‌عام کرده دو حرم مقدس را بـه اشغال درآورد. سپس با رهـبری میدانی شـخصی دارای سابقه بعثی به نام «سید حـسن الحـمامی» به‌سوی نجف حرکت کند و مراجع دینی را ترور نماید. سپس با شخصی به نام «ابن بـثینه» به‌عنوان امام مهدی بیعت کنند و دامنه فعالیت‌هایشان را به‌سوی بصره و ناصریه بکشانند. البته در آن زمان و طی حمله به مقر شرکت نفت جنوب عراق و حمله به مقر تیپ واکنش سریع منطقه بصره، توانستند چندین نفر بی‌گناه و نظامی از جمله فرمانده تیپ فوق‌الذکر و فرمانده اطلاعات آن را به قتل برسانند. اما نهایتاً غائله آنها با ورود پلیس به منطقه و دستگیری و کشتن حدود 60 تن از آنها سرکوب شد.

حسن الحمامی از رهبران میدانی عملیات آنها بعد از دستگیری اعتراف کرد که اعضای گروهش قصد داشتند در روز عاشورا مراجع دینی و هیئت‌های حـسینی را مـورد هـدف قرار دهند. وی در اعترافاتش گفت که هزینه‌های فرقه‌شان ما از کشورهای خارجی به‌ویژه امارات عربی تأمین می‌شود.

پس از این سرکوب، و از آن زمان تاکنون اعضای این فرقه و طرف دارانشان فاز نظامی را کنار گذاشتند و با تأسیس سایت‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای و انتشار کتاب‌ها و مجله‌ها و نشریه‌های متعدد، اقدام به تبلیغ و عضوگیری کرده‌اند. البته خود احمدالحسن تحت تعقیب است و اطلاعاتی از مکان اختفایش در درست نیست. برخی خبرگزاری‌های ادعا کرده‌اند وی به کشور امارات عربی گریخته و در دبی اقامتی مخفی دارد.(19)

تناقضات جریان احـمد الحسن

این جریان و ادعاها و فعالیت‌هایشان، تناقضات بسیار زیادی دارند. تناقضاتی که فقط برای فهرستشان، به یادداشت جداگانه‌ای نیاز است. بااین‌حال برخی از این تناقضات عبارت‌اند از:

1. احمدالحسن از طایفه صیامر منطقه زبیراسـت. این طایفه از بنی‌هاشم نیستند اما بااین‌حال نام‌برده با پوشیدن عمامه سیاه و یدک کـشیدن عـنوان «سید احـمد» خود را «سیّد» و از بنی‌هاشم معرفی کرده است.

2. در فیلمی که از احمدالحسن موجود است وی ضمن خطابه‌ای می‌گوید: «من یـک ‌ روسـتایی ساده هستم و هیچ‌گونه ادعایی ندارم»، امّا درعین‌حال می‌گوید: «خدا مرا برگزیده و ائمه همراه من هـستند. من صـاحب نـفس مطمئنه‌ام و نور سراسر وجود مرا فرا گرفته است».

3. در همان فـیلم، وقتی به عربی فصیح تکلم می‌کند، در لحن کلام او اشتباهات زیاد صرفی و نحوی وجود دارد که نشان از بی‌بهرگی او از دانش و سواد است و با ادعاهای او نیز در تناقض است.

4. وی در عین اینکه خود را فرزند امـام زمـان و سـید هاشمی می‌داند، خود را یمانی نامیده اسـت درحالی‌که دو عنوان «یمانی» و «هاشمی» آن هم برای کسی که اهل عراق است قابل‌جمع نیست. «یمانی» ظهور در این دارد که اهل یمن است درحالی‌که وی به اعتبار محل تولد و رشد و نموش عـراقی اسـت. البته گویی خـود او متوجه این تناقض شده، لذا با این مغالطه، این لقـب را تـوجیه نموده است که چون مکه از تهامه است و تهامه از یمن است پس محمد و آل محمد(علیهم‌السلام) همگی یمانی هستند! وجه مغالطه بودن این توجیه این است که تهامه یک منطقه جغرافیایی است که از شمال جزیره العرب یعنی بالاتر از مکه و مـدینه آغاز می‌شود و جنوب آن به یمن می‌رسد. بنابراین مکه و مدینه بخشی از تهامه هستند و یمن هم از تهامه است، ولی تهامه از یمن نیست بلکه یـمن در جـنوب جـزیره العرب قرار دارد و شامل شمال و میانه جزیره العرب نیست. بنابراین محمد و آل محمد(علیهم‌السلام) حجازی و تـهامی هـستند اما یمانی نیستند.

5. احمدالحسن در پیامی که برای مردم عراق فرستاده است از یک‌سو ادعا می‌کند که من از طـرف امـام زمـان(عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) و با تأیید جبرئیل و میکائیل آمده‌ام، بنابراین پیروزی او با امدادهای غیبی بـاید حـتمی باشد درحالی‌که از مردم عراق یاری می‌طلبد و می‌گوید: «اگر نصرتم ندهید، شما سابقه بی‌وفایی بـه مـسلم بـن عقیل را داشتید» و بدین‌صورت خود را به مسلم بن عقیل تشبیه می‌کند.

6. وی به خواب‌های خودش و خواب‌های دیـگران استناد می‌کند درحالی‌که خواب در مسائل شرعی و عقیدتی برای دیگران هیچ‌گونه حجیت و اعتباری ندارد. هیچ پیـامبر و حـجت خـدایی حقانیت خود را با خواب اثبات نکرده است. مخصوصاً که خواب صرفاً ادعا است و امکان دارد آدم دروغ‌گو هم آن را ادعـا بکند.(20)

به‌هرحال همه آن استنادات حدیثی غیر صحیح، همه آن تهدیدها و آسیب‌های مشکوک امنیتی و همه این تناقضات نشان می‌دهد که شیعه با فرقه انحرافی جدید و خطرناکی روبه‌رو شده است. بنابراین همان‌طور که در طول تاریخ خود با جهاد علمی و عملی علما و فقها توانسته راه اصیل اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را از میان بیراهه‌های فرقه‌های انحرافی حفظ کند، این بار هم ان‌شاءالله با روشن‌بینی و روشن‌اندیشی توده‌های شیعی، طومار این فرقه انحرافی را در هم خواهد پیچید و با هدایت فریب‌خوردگان این فرقه، رؤیاهای استعمارگران در تضعیف مکتب و دین را به کابوس بدل خواهد ساخت.

.............................................

پی‌نوشت:

(1). مقاله «نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت: با تکیه بر آراء احمد الحسن»، آیتی، نصرت‌الله، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، بهار 1392هـ ش، شماره 25، ص 6 و 7.

(2). همان، ص 7 و 8.

(3). کمال‌الدین و تمام النعمة، ابن‌بابویه، محمد بن علی، محقق/ مصحح: غفاری، علی‌اکبر، نشر اسلامیه، تهران، 1395هـ ق، چاپ دوم، ج 2، ص 385.

(4). معجم رجال حدیث، خویی، ابوالقاسم، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1399هـ ق، ج 13، ص 169.

(5). مقاله «بررسی جریان جدید مدعی یمانی (احمد الحسن)»، حیدری آل کثیری، محسن، حیدری چراتی، حجت، نشریه علمی تخصصی انتظار موعود، شماره 34، بهار 1390هـ ش، ص 185.

(6). الغیبة، طوسی، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، دار المعارف الإسلامیة، قم، 1411هـ ق، چاپ اول، ص 156.

(7). معجم رجال حدیث، خویی، ابوالقاسم، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1399هـ ق، ج 12، ص 46.

(8). همان، ج 2، ص 224.

(9). مقاله «بررسی جریان جدید مدعی یمانی (احمد الحسن)»، همان، ص 188.

(10). الغیبة، طوسی، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، دار المعارف الإسلامیة، قم،1411هـ ق، چاپ اول، ص 478.

(11). قاموس الرجال، شوشتری، محمدتقی، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، قم، بی‌تا، ص 268 و 269.سی، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، دار المعارف الإسلامیة، قم، 1411هـ ق، چاپ اول، ص 478.

(12). مقاله «بررسی جریان جدید مدعی یمانی (احمد الحسن)»، همان.

(13). مختصر البصائر، حلی، حسن بن سلیمان بن محمد، محقق/ مصحح: مظفر، مشتاق، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1421هـ ق، چاپ اول، ص 166.

(14). مقاله «بررسی جریان جدید مدعی یمانی (احمد الحسن)»، همان، ص 189.

(15). مقاله «نقد و بررسی آراء مدعیان مهدویت: با تکیه بر آراء احمد الحسن»، آیتی، نصرت‌الله، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، بهار 1392هـ ش، شماره 25.

(16). الإرشاد، مفید، محمد بن نعمان، نشر بصیرتی، قم، 1412هـ ق، ص 336.

(17). بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1402هـ ق، چاپ دوم، ج 83، ص 148.

(18). مقاله «بررسی جریان جدید مدعی یمانی (احمد الحسن)»، همان، ص 179 و 180.

(19). همان، ص 193 و 194.

(20). همان، ص 203 و 204.

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله مکارم شیرازی

نظر شما