دانش؛ يگانه راه براي نگاه به آينده
نگاهي به پديده فرار مغزها
منصور يحيوي فركوش
Yahyavi.ir@gmail.com
در دهههاي اخير مهاجرت دانشجويان و متخصصان يا همان پديده فرار مغزها به كشورهاي توسعه يافته يكي از چالشهاي آموزشي كشور است. با نگاهي به آمار نگران كننده مهاجرت دانشجويان به خارج از كشور، ميتوان به عمق اين مشكل پي برد. در اين ميان مسئولان امر از ميزان مهاجرت نخبگان ايراني آمار متناقضي بيان ميكنند. و گاهي ادعا ميكنندكه در اثر تلاشهاي آنها شرايط بهتر شده و تعداد فرار مغزها نيز کاهش يافته است! اما تحقيقات و مشاهدات بر خلاف نظر آنها موج مهاجرت از كشور را آماري غير قابل باور و نگران كننده مطرح ميكند. براستي دلايل مهاجرت دانش آموختهها و دانشجويان چيست؟
بر اين اساس كارشناسان ابراز ميدارند؛ ايران با معضلاتي جدي همچون رکود دستمزدها، مديريت ضعيف اقتصادي، بيکاري و نااميدي در ميان جوانان تحصيلکرده روبرو است. در اين ميان دکتر رشيد حيدري مقدم استاد دانشگا، آمار مهاجرت دانشجويي سال 1396 را غير قابل تصور و فاجعه بار عنوان ميكند. بسياري از کارشناسان نيز معتقدند ، تبعيض، بيکاري، نااميدي از آينده و ... در خروج نخبگان و تحصيلکردگان ايراني به خارج از کشور موثر است و همه اين مسايل دست به دست هم داده تا نخبگان و مغزهاي ايراني جذب کشورها و دانشگاههاي مطرح دنيا شوند.
بطوريكه ميدانيم؛ متاسفانه با مهاجرت نخبگان، کشور از حضور افراد بااستعداد بيبهره خواهد شد و اشخاصي که شايستگي لازم را ندارند جايگزين نخبگان ميشوند که اين مشكل در آينده آسيبهاي جدي را به كشور وارد خواهد کرد. بدترين اتفاق در پديده فرار مغزها فرار ژن از کشور است که به احتمال زياد کشور در دهه آينده با پديده پايين آمدن آيکيو يا فکر خلاق و نوآور مواجه خواهد شد.
به طور نمونه؛ ماني، دانشجوي ترم آخر کارشناسيارشد حقوق در دانشگاه تهران است و تصميم دارد براي ادامه تحصيل به آلمان مهاجرت کند. او نااميدي از آينده را دليل تصميم خود براي سفر به آلمان عنوان ميکند. مانا امامي ديگر دانشجوي است كه ابراز ميدارد، خدا را شکر از شرايط الانم راضي هستم. اگر در ايران بودم عضو هيات علمي و اصلا استاد ميشدم ميتوانستم صاحب اين زندگي و شغلي که در آمريکا دارم، شوم؟ به هرحال من چيزي را از دست ندادم، مسئولان من را از دست دادند. با اين وجود در سخنان همه افرادي که درباره مهاجرت و ادامه تحصيل به خارج از کشور مصاحبه کردند زبان مشترکي وجود داشت و آن هم نااميدي از شرايط کسب و کار و زندگي در ايران بود.
به هرحال اميداست اين موارد زنگ خطري براي مسئولان امر باشد تا هرچه زودتر به فکر حل مشكل باشند و پديده مهاجرت به خارج از کشور را كاهش دهند شايد در آيندهاي نه چندان دور فقط راه برون رفت و بدون بازگشتي براي نخبگان ايراني شکل بگيرد و اين مسير، راه يک طرفهاي براي خروج و نه بازگشت از کشورهاي خارجي به ايران تبديل شود.
∎
نظر شما