به گزارش ایکنا از خراسانشمالی، اعتیاد، خماری، کارتنخوابی، سرنگ، قاچاقچی و ... کلماتی است که روزانه بارها و بارها میشنویم و میخوانیم و حتی بدتر از همه چیز میبینیم، اگر شانس بیاوریم و خودمان مستقیم درگیر این معضل نباشیم، به واسطه کسانی که در اجتماع حضور دارند و درگیر چنین مسئلهای هستند ما هم کم و بیش درگیر میشویم. در این میان شاید چیزی که کمتر به آن پرداخته شده بُعد زنانگی اعتیاد است؛ زنانی که در این عرصه هستند از معتاد گرفته تا کارتنخواب و مواد فروش. در این گزارش به سراغ زنان مواد فروش رفتیم آنها که کمتر بهشان پرداخته شده و اکنون خورشید امید زندگیشان کمفروغتر است. با هم میخوانیم:
مقابل ساختمان سه طبقه سفیدی میایستم زنگ دوم را میزنم و صدایی پر هیجان از من میخواهد که وارد خانه شوم از پلهها بالا میروم ساختمان تازه ساختی است که هنوز درب و پنجره و سفید کاری در و دیوار آن به طور کامل اتمام نشده است.
جلوی در ورودی طبقه دوم زنی قد بلند با چهرهای سفید و چشمانی درشت و خاکستری ایستاده و از من میخواهد وارد خانه شوم، داخل خانه میروم دو تا فرش کرم رنگ گل قرمز پهن کرده و یک تلویزیون کوچک گوشه خانه قرار دارد اما از همه مهمتر اولین چیزی که نظرم را جلب میکند داخل هال چراغ کوچکی است که سیخی متصل به آهنربا روی آن قرار دارد.
کبری از من میخواهد که بنشینم، خودش در کنار چراغ دو بالشت قرار داده و مینشیند و سینی چراغ را جلوتر میکشد. این زن 50 ساله با ظاهری آراسته، مهربان به نظر میرسد و همان طور که از فلاکس کنارش برای من چای میریخت گفت نمیتوانی همه حرفهای من را بنویسی شاید اگر برایت از بدبختیهایم حرف بزنم خودش یک کتاب شود.
از این که در کنار من بساط خود را پهن کرده بود ابایی نداشت گویا همیشه در داخل هال، آن دو بالشت وجود دارد حالا چه مهمان غریبه باشد چه آشنا، انگار برای پنهان کردن آن دیگر ترسی ندارد. از او خواستم شروع کند که بگوید چگونه معتاد شده و بعدها به خرید و فروش مواد پرداخته است. کبری برای لحظهای خیره شد و گفت: همه زندگیم به یکباره آتش گرفت و مثل این سیخ، داغی بردلم گذاشت.
کبری شروع کرد: در 9 سالگی با همسرم علی ازدواج کردم و برای او چهار دختر و سه پسر به دنیا آوردم. همسرم در همان مغازه جلوی در خانه به بقالی مشغول بود و روزگار ما میگذشت در آن سالها برای پسر 15 سالهام زن گرفته بودم و دختر 12 سالهام نیز شوهر کرده بود. دومین دخترم که 13 سال داشت را به یکی از اقوام شوهرم دادیم که 10 سال از او بزرگتر بود همه چیز از زمان ورود اصغر به زندگی ما شروع شد، اصغر در کار خرید و فروش موادمخدر بود و برای ما هم شغل او خیلی مهم نبود. زیرا امکانات لازم را برای دخترم فراهم کرده بود و ما خیلی به این مسئله اهمیت نمیدادیم.
کبری مکثی کرد و گفت: نمیدانم از کجا شروع شد؛ تا به خودم آمدم دیدم در کار خرید و فروش مواد هستم و با اصغر به تهران و مشهد و شمال میروم و مواد آورده و میفروشم، اصغر بهصورت کلی میفروخت و من خرده فروشی میکردم، مشتریها هم پیدا میشدند. همسرم علی، همیشه از این موضوع ناراحت بود و سروصدا میکرد که این چه کاری است که تو انجام میدهی و من همیشه در جواب او میگفتم وقتی تو خرجی نمیدهی باید این کار را هم انجام بدهم. شاید بد قضاوت کردم یا زیادهخواه بودم البته علی هم خسیس بود حتی وقتی میخواست برای بچههای خودش هم خرج کند به قول خودم «مرگ از یقهاش میگرفت».
کبری گفت: یک بار که با اصغر برای خرید مواد به مشهد رفتیم موقع بازگشت در پلیسراه شیروان، ما را دستگیر کردند من و اصغر هر دو زندانی شدیم. شوهرم خیلی دنبال کارهای من نبود میگفت که از اول به تو گفتم این کارها آخر و عاقبت ندارد. خلاصه هر چه بود گذشت و من برای اینکه از عفو استفاده کرده و از زندان آزاد شوم از او خواستم مرا بهصورت صوری طلاق بدهد که البته او مخالف بود ولی به هر صورتی بود از او طلاق گرفتم و بعد از تحمل حدود یک سال حبس از زندان آزاد شدم. اصغر بعد از دو سال از زندان آزاد شد و باز روز از نو روزی از نو و من دوباره با اصغر به خرید و فروش مواد پرداختم، در همان حین دخترم، دچار بیماری سرطان شد و ما مجبور به کوچ از بجنورد شده و در مشهد ساکن شدیم.
به اینجا که رسیدیم بغضش را فرو خورد و ادامه داد: پس از یک دوره طولانی و رفتن و آمدن به دکتر بالاخره دخترم تاب نیاورد و در سن 21 سالگی جانش را بر اثر سرطان از دست داد. این موضوع خیلی اثرات بدی بر روی من داشت زیرا من و پدرش به زور فاطمه را شوهر دادیم و او از زندگیش رضایت نداشت، با مرگ دخترم دو طفل پسر دو و پنج ساله بر روی دستمان ماند و این موضوع به قدری بر روح و روان من اثر گذاشت که بیشتر به تریاک و شیره پناه بردم و مصرف مداومم شروع شد. اصغر هم مدتی بعد از مرگ دخترم در یک سفری به مشهد به دلیل حمل مواد به حبس ابد محکوم شد و نوههایم را نیز به پدرو مادرش سپرد و ما را از دیدن نوههایم محروم کرد و این موضوع برای ما خیلی سخت بود. الان تنها در مسکن مهر خودم زندگی میکنم و چارهای نیست و محکوم به این زندگی هستم، پشیمانم اما سودی نداره چون دیگر چیزی به اولش برنمیگرده و زندگی من هم مثل این آتش سوخت.
داستان اعتیاد مریم؛ مادربزرگ معتاد
مریم هم زنی 48 ساله معتاد از اعتیاد خودش میگوید: شوهرم راننده مینیبوس است و از بجنورد به روستاهای اطراف مسافر میبرد چهار فرزند؛ دو دختر و دو پسر دارد، شوهرم از از زمانی که دختر اولم سه ساله بود اعتیاد داشت و الان با گذشت 28 سال همچنان تریک و شیره مصرف میکند، اما من خودم از ابتدا مصرف نمیکردم و الان حدود 8 سالی هست که شیره میکشم.
مریم با بیان اینکه الان داماد و عروس و نوه هم دارم، گفت: هنوز یک دختر و پسر مجرد در خانه دارم که سن ازدواجشان رسیده ولی هنوز ازدواج نکردهاند. قبل از اینکه مصرف مواد را شروع کنم حتی اگر بوی آن به من میرسید سردرد میشدم، اما رفته رفته مشکلات زندگی باعث شد که به کشیدن مواد روی بیاورم این مسئله هم خودم هم فرزندانم را اذیت میکند اما آنان به روی خودشان نمیآورند.
در اسلام در حوزه آسیبها جنسیت ملاک عمل نیست
حجتالاسلام علی خادمی، مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی خراسان شمالی به ایکنا گفت: دین مبین اسلام در آسیب ها بین زنان و مردان فرقی قائل نبوده و در این حوزه جنسیت ملاک عمل نیست.
وی با بیان اینکه در حوزه ارزشها و دسترسی به تعالی برای زنان و مردان محدودیتی وجود ندارد، ادامه داد: در بخش آسیبها حکم کلی آن است که هر آن چیزی که به سلامت بدن انسان زیان برساند حرام است.
وی با اشاره به اهمیت سلامت انسان در دین اسلام، افزود: هنگامی که فرد برای انجام تکالیف واجب خود بخواهد آسیبی به سلامتی و یا بدنش بزند آن تکلیف از گردن وی ساقط شده است همان طور که افراد به تناسب شرایط خود میتوانند نماز را در حال ایستاده، تکیه داده یا نشسته بخوانند و یا اینکه به جای وضو تیمم کنند.
خادمی با بیان اینکه در ماه مبارک رمضان نیز خداوند به بندگانش به منظور حفظ سلامتی تخفیف میدهد، افزود: در این ایام اگر فرد نمیتواند روزه بگیرد، یا باید قضای آن را به جای آورد، یا کفاره دهد و اگر نتوانست استغفار کند.
وی با ذکر اینکه نگاه اسلام ایجاد جامعهای سالم و عاری از آسیب است، یادآور شد: از منظر اسلام هر آن چیزی که سلامت انسان را از بین میبرد امری ناپسند و مذموم است.
زنان جامعه اهمیت بیشتری دارند
وی با بیان اینکه زنان به عنوان مادران جامعه که فرزندان دختر و پسر را در دامن خود میپرورانند اهمیت بیشتری دارند، گفت: در این صورت زنان باید بیشتر در مباحث اخلاقی حدود را حفظ کنند زیرا تربیت نسل دیگر برعهده آنان است.
خادمی با بیان اینکه برخی هم از روی اینکه بخواهند قوای جسمی و جنسی خود را افزایش دهند لب به مواد مخدر میزنند، افزود: در جامعه امروز شرایط کار و تولید و اشتغال برای همه مهیا بوده و زنان میتوانند اوقات فراغت خود را با فعالیت در این عرصه پر کرده و به اقتصاد خانواده کمک کنند.
وی یادآور شد: برخی از افراد نیز به دلیل نگاه درمانی به سمت مواد مخدر رفته و درگیر تبعات ناشی از آن میشوند که این امر یک بهانه است زیرا در حال حاضر به لحاظ درمانی به قدری پیشرفت کردهایم که از کشورهای همسایه برای درمان به ایران مراجعه میکنند.
وی گفت: اعتیاد به مواد مخدر نیز شکل دیگری از آسیب زدن به سلامتی است زیرا مواد ذره ذره در جان افراد رخنه کرده و سلامت جسم و روان آنان را از بین میبرد که این مهم از سوی اسلام امری مذموم است.
قبح مصرف مواد میان زنان و دختران از بین رفته است
مهدی نوری، جامعهشناس در خراسان شمالی اظهار کرد: بحث اعتیاد در میان زنان به دلیل برخوردی آنان از یک جایگاه ویژه و مسئولیت مادر بودن بسیار حائز اهمیت است.
وی با اشاره به پیشرفت تکنولوژی و فعالیت شبکههای اجتماعی، ادامه داد: متاسفانه در بیشتر مواقع مردم ما به جای اینکه از تکنولوژی به صورت صحیح استفاده کنند کاملا برعکس عمل کرده و به جای بهرهگیری از مزایای آن بیشتر از معایب آن برخوردار می شوند.
نوری ادامه داد: مصرف مواد بین زنانی که همسر یا یکی از اعضای خانوادهشان مصرف میکند بیشتر بوده و برای این افراد نسبت به دیگر افراد جامعه زمینه گرایش به آن فراهم است.
وی با بیان اینکه در مناطق حاشیه شهر نیز مصرف مواد مخدر بین زنان و مردان بسیار بالا است، افزود: به دلیل در دسترس بودن مواد و همچنین روابط اجتماعی حاکم بر مناطق حاشیه شهر میزان اعتیاد افراد در آن محل بیشتر است.
نوری با ذکر اینکه افراد با تعبیر آزادی هر کاری را انجام میدهند به طوری که الان بسیاری از هنجارها از بین رفته و متاسفانه به یک رفتار عادی تبدیل شده است، گفت: در این میان برخی از زنان نیز به دلیل مشکلات مالی که بر زندگیشان تحمیل شده و به ناچار باید همسرشان مدت زمان زیادی را بیرون از خانه به کار و فعالیت بپردازد و دیگر آن نگاه و توجه لازم را به زن و زندگی خود ندارد برای پر کردن خلأهای عاطفی خود به مصرف مواد پناه میبرند.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر سن اعتیاد بین زنان و دختران پایین آمده است، ادامه داد: امروز زنان و دختران به راحتی و آزادانه نسبت به مصرف مواد مخدر و سیگار و قلیان اقدام میکنند و در اعتراض به این کار میگویند آزادی میخواهیم و تعبیر آنان از آزادی این است که فردی به کار اشتباه فرد دیگر توجه نکند.
وی یادآور شد: عدم نظارت خانوادهها و مسئولان در اعتیاد دختران و پسران در این جامعه بیتاثیر نیست و شاید باید خیلی زودتر از اینها به فکر پیشگیری و نهادینهسازی جایگاه خانواده در جامعه میشدیم.
مراجعه 415 زن معتاد به کمپهای ترک اعتیاد
هاجر پاکدین، معاون پیشگیری از اعتیاد ادارهکل بهزیستی خراسان شمالی نیز به ایکنا اظهار کرد: از ابتدای سال جاری تاکنون 415 نفر از بانوان دارای اعتیاد در کمپهای ترک اعتیاد از یک تا سه ماه نگهداری شدهاند تا از اعتیاد رهایی یابند.
وی با بیان اینکه بیشتر رده سنی زنان دارای اعتیاد استان در سن 24 تا 35 سال است، ادامه داد: زنان این استان بیشتر به مواد مخدر سنتی اعتیاد دارند اما میزان اعتیاد به مواد مخدر صنعتی نیز رو به افزایش است.
وی عمده دلایل اعتیاد زنان را در خراسان شمالی طلاق، مشکلات جسمی، روحی و روانی و اعتیاد همسر برشمرد. در بیشتر مواقع اعتیاد زنان به مواد مخدر به دلیل استفاده همسر آنان از مواد بوده و این در حالیست که زنان مطلقه نیز به منظور پرکردن خلاء عاطفی و مشکلات روحی و روانی خود به مصرف مواد مخدر روی میآورند.
پاکدین با اشاره به وجود دو کمپ ترک اعتیاد در شهرستانهای بجنورد و شیروان، افزود: در حال حاضر یک مرکز دیگر در بجنورد، یک مرکز در آشخانه در زمینه اعتیاد بانوان فعال بوده و موافقت اصولی برای راهاندازی این مرکز برای بانوان در شهر اسفراین نیز اخذ شده است.
وی با بیان اینکه تعرفه ترک اعتیاد در کمپهای بانوان به ازای هر نفر 600 هزار تومان است، ادامه داد: هزینه ترک اعتیاد افرادی که با حکم قضایی و یا به دلیل عدم وجود توان مالی به این مراکز معرفی میشوند از سوی دولت پرداخت شده و برای معتادان رایگان است.
یک درصد سارقین خراسانشمالی زنان معتاد هستند
سرهنگ رضا عرب زاده، رئیس پلیس آگاهی خراسان شمالی نیزبه ایکنا اظهار کرد: از ابتدای سال جاری در خراسان شمالی چهارهزار و 277 فقره سرقت رخ داده که حدود یک درصد آنان توسط سارقان زن انجام شده است.
وی با بیان اینکه بیشتر سرقت سارقان زن، سرقتهای خرد است، افزود: زنان دارای اعتیاد برای تامین هزینههای مواد خود اقدام به سرقت میکنند که بیشتر سرقتها نیز از فروشگاههای مواد غذایی و لباس فروشیها رخ میدهد.
رئیس پلیس آگاهی خراسان شمالی با ذکر اینکه تعداد زنان سارق این استان به تعداد انگشتان دست است، گفت: در مجموع میزان سرقتها طی سال جاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 39 درصد رشد داشته است.
دستگیری 55 قاچاقچی زن در خراسان شمالی
سرهنگ محمد غلامی، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر خراسان شمالی نیز به ایکنا گفت:از ابتدای سال جاری تاکنون یک تن و 355 کیلو و 175 گرم انواع مواد مخدر در استان کشف شده است.
وی با بیان اینکه میزان کشف مواد مخدر سنتی در خراسان شمالی نسبت به صنعتی بیشتر است، ادامه داد: در این مدت 814 قاچاقچی مواد مخدر دستگیر شدهاند که از این تعداد 759 نفر مرد و 55 نفر نیز زن هستند.
غلامی با اشاره به اینکه طی هفت ماهه سال جاری 997 معتاد متجاهر در استان دستگیر شدهاند، گفت: از این تعداد معتاد 921 نفر مرد و 77 نفر نیز زن بودند که به کمپهای ترک اعتیاد ارجاع شدهاند.
وقوع 1192 واقعه طلاق در خراسان شمالی
علی زاهدی نیا، مدیرکل ثبت احوال خراسان شمالی نیز به ایکنا گفت: طی هفت ماهه سال جاری در سطح استان یک هزار و 192 واقعه طلاق به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش داشته است.
وی با بیان اینکه نرخ طلاق در خراسان شمالی 2.1 دهم در هزار است، افزود: به ازای هر یک هزارنفر جمعیت در استان دو واقعه طلاق در خراسان شمالی رخ میدهد.
زاهدینیا با بیان اینکه خوشبختانه خراسان شمالی در واقعه طلاق جایگاه قابل قبولی در کشور دارد که هنوز هم باید تلاش شود تا میزان آن کاهش یابد، گفت: این استان در سطح کشور در شاخص طلاق رتبه 16 را دارد.
وی با بیان اینکه روازنه بیش از پنج طلاق در این استان رخ میدهد، افزود: میزان طلاق در مناطق شهری استان بیشتر از روستایی است. دلایلی مختلفی از قبیل اعتیاد، مشکلات اقتصادی، فقر فرهنگی و دیگر مسائل در وقوع این طلاقها دخالت دارند اما نوع دلیل طلاق نه در ثبت احوال و نه در دادگستری ثبت نمیشود.
کلام آخر
چه تقصیر را گردن خودمان بیندازیم چه گردن دیگران و چه گردن خود قربانیان ماجرا، در اصل صورت مسئله که وجود آنهاست فرقی نمیکند، اگر همهمان به مثابه یک جان باشیم انگار که بر پیکره این جان زخمی ناسور نشسته که خوب شدنی هم نیست، حال این پرسش مطرح میشود که متولی مشخص حوزه آسیبهای اجتماعی کیست؟ شاید بتوان رویکرد صرف سیاسی، امنیتی، قضایی و انتظامی به مسائل در حوزه آسیبها و جدی گرفته نشدن امور اجتماعی و عدم ارزیابی مستمر طرحها و برنامههای اجتماعی از علل معضل اعتیاد و مواد مخدر است؛ اما باید دید تا کی باید در مرحله شناخت علل بمانیم و کی وقت آن میرسد که از مرحله عبور کنیم و به درمان بپردازیم. اصلاً چه درمانی مناسب است و آیا در همایشها، سمینارها و ... که برگزار میشوند داروی این درمان کشف میشود؟
فرار از مشکلات، نبود تفریحات سالم، جدی نبودن آموزش کافی در کتب درسی، بیکاری و نبود اشتغال مستمر از عوامل گرایش جوانان به اعتیاد است اما در هر صورت این آسیب اجتماعی که روز به روز نیز توسعه پیدا میکند، قابل انکار نیست.
انتهای پیام
نظر شما