شناسهٔ خبر: 29360877 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

پشت پرده سرمايه گذاري آمريکا از اشرف تا آلباني؛

رشوه به جان بولتون و برداشتن رحم زنان در اردوگاه منافقين

صاحب‌خبر -
خبرگزاري آريا- نشانه هايي از سياست اشتباه دولت ترامپ در قبال ايران وجود دارد که از جمله آن روي آوردن به گروهک تروريستي منافقين است.
به گزارش خبرگزاري آريا، پايگاه اينترنتي لوبلاگ در گزارشي به قلم پل آر. پيلار تحت عنوان ‹‹مجاهدين خلق ( گروهک تروريستي منافقين) و سياست شکست خورده آمريکا در قبال ايران›› نوشت:
علائم و نشانه هاي متعددي وجود دارد که از سياست اشتباه دولت دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريکا، در قبال ايران حکايت مي کنند. يکي از اين علائم و نشانه ها روي آوردن اين دولت به يک گروه تروريستي شناخته شده مانند مجاهدين خلق (گروهک تروريستي منافقين) و علاقه مندي به اين گروه تروريستي است. جان بولتون، مشاور امنيت ملي آمريکا، و رودي جولياني، وکيل ترامپ، از جمله مهمترين مقامات دولت ترامپ هستند که از اين گروه حمايت مي کنند و در نشست هاي آنها حاضر مي شوند و در اين نشست ها سخنراني مي کنند. اين دسته از مسئولان دولت ترامپ و افرادي از اين دست در کاخ سفيد به اين گروه همچون گروهي مي نگرند که مي تواند جايگزيني دموکراتيک براي نظام سياسي کنوني در ايران باشد. اما واقعيت آن است که مجاهدين خلق (گروهک تروريستي منافقين )اين گونه نيست.

قمار صدام روي ترور فرقه اي
آرون مرات Arron Merat، از تحليل گران با تجربه مسائل ايران و خبرنگار سابق نشريه اکونوميست در تهران، به تازگي مقاله اي 6600 کلمه اي درباره مجاهدين خلق(گروهک تروريستي منافقين) در گاردين منتشر کرده است. اين مقاله ارزش خواندن را دارد و تصويري کامل و به روز رساني شده ارائه مي دهد که ماهيت اين گروه را مشخص مي نمايد. اين مقاله نشان مي دهد که اقدام آمريکا در استفاده از اين گروه به عنوان ابزاري براي پيشبرد سياست هايش در منطقه يک اقدام نامناسب است. .
با شروع جنگ هشت ساله ايران و عراق(جنگ تحميلي)، مجاهدين خلق (گروهک تروريستي منافقين )با صدام ، ديکتاتور سابق عراق، همراه و همسو شد. ديکتاتور عراق پول و اسلحه در اختيار اين گروه قرار داد. صدام به پاس ادامه حملات اين گروه در داخل ايران و به نشانه قدرداني از حمايت هاي اين گروه در سرکوب مخالفت هاي داخلي مردم عراق با وي مجموعه اي را به نام ‹‹پادگان اشرف›› در اختيار آن قرار داد. ايراني ها اين مرحله از تاريخ اين گروه را به عنوان يک اقدام خيانت بار غيرقابل گذشت تلقي مي کنند.
در مقاله مرات ابعاد مختلف اقدامات ‹‹فرقه گونه›› اين گروهک تروريستي در اردوگاه اشرف و نيز رفتارهاي بعدي اين گروه بعد از ترک عراق و استقرار در اردوگاهي در آلباني تشريح شده است. زوج مسعود و مريم رجوي به عنوان رهبران اين آيين و فرقه همچون افرادي نظير جيم جونز Jim Jones و شوکو آساهارا Shoko Asahara عمل مي کردند. جيم جونز (1931–1978) يک رهبر آييني بود و معتقد بود که کمونيسم نظم اجتماعي درستي است. او به خاطر بنيان‌گذاري و رهبري جرياني موسوم به پيپلز تمپل (People`s Temple) که گرايش‌هاي چپ گرايانه راديکال داشت به شهرت مضاعف رسيد. جريان پيپلز تمپل به نظر برخي افراد يک جريان با کيفيات آيين گونه بود. او به خاطر خودکشي دسته جمعي 918 نفر در شهر جونزتاون Jonestown کشور گويان و نيز ترور لئو رايان (سياستمدار دموکرات آمريکايي) معروف است.
شوکو آساهارا (1955 - 2018) رهبر مذهبي گروه اوم‌شينريکيو و اهل ژاپن بود. او فرقه موسوم به اوم‌شينريکيو Aum Shinrikyo را در سال 1984 بنيان گذاشت. شوکو آساهارا خود را هم مسيح و هم نخستين کسي مي‌دانست که بعد از بودا به مرحله معرفت حقيقي يا تنوير رسيده‌ است. او پس از حادثه حمله با گاز سارين در متروي توکيو در سال 1995 دستگير و محکوم به اعدام شد. حکم اعدام وي در ششم ژوئيه 2018 اجرا شد.

عمل هيستروکتومي زنان در اردوگاه آلباني
در درون اين گروه خانواده ها از هم پاشيده شدند. زوج ها مجبور شدند که از يکديگر طلاق بگيرند. زنان تهديد مي شدند که اگر با مسعود ‹‹ازدواج›› نکنند و آزارهاي جنسي وي را تحمل نکنند ،مجازات مي شوند. مسعود (رجوي) بعد از حمله آمريکا به عراق از انظار ناپديد شده است و معلوم نيست که آيا زنده است يا مرده. مريم (رجوي) همچنان به عنوان رهبر گروه در انظار ظاهر مي شود. هنوز اخبار مشمئز کننده از مکان کنوني اين گروه تروريستي در آلباني دريافت مي شود. از جمله اين که گفته مي شود زنان مجبور مي شوند عمل هيستروکتومي انجام دهند. هيستروکتومي به برداشتن رحم در زنان گفته مي شود. با برداشتن رحم زن ديگر توانايي بچه دار شدن را پيدا نمي کند. همچنين، کساني که تلاش مي کنند از اردوگاه مجاهدين خلق(گروهک تروريستي منافقين) در آلباني بگريزند به زندان هاي انفرادي محکوم مي شوند. رئيس پيشين دستگاه اطلاعاتي آلباني مي گويد اعضاي اين گروه همچون ‹‹گروگان›› در محل استقرار کنوني آن در آلباني زندگي مي کنند و ‹‹خشونت هاي رواني شديد و تهديد به قتل›› را شاهد هستند.

رشوه 180 هزار دلاري منافقين به جان بولتون
اين گروه تروريستي در خلال دو دهه گذشته تلاش کرده است وجهه عمومي خود را بهبود ببخشد، اما اين تلاش آنها با واقعيت هاي دروني اين گروه مغايرت دارد. اين گروه تلاش کرده است که خود را به عنوان نيرويي براي تقويت و پيشبرد دموکراسي در ايران معرفي کند. با اين حال، اين گروه تروريستي براي آن که بتواند تاييد چهره هاي سرشناس را اخذ کند مجبور بوده است مبالغ هنگفتي پول هزينه نمايد. گفته مي شود جان بولتون، مشاور امنيت ملي آمريکا، براي يک بار حضور در جمع اين گروه در پاريس و سخنراني در اين جمع در سال گذشته ميلادي مبلغ 40 هزار دلار (از اين گروه تروريستي )دريافت کرده است. مرات برآورد مي کند که بولتون تا کنون به خاطر حضورهاي متعددش در گردهمايي هاي اين گروه حدود 180 هزار دلار دريافت کرده است.

اتوبوسهاي حامل منافقين از کجا به پاريس آمد؟
افزون بر اين، لابي کردن با استفاده از ديگر تکنيک هاي پرهزينه و شناخته شده نيز صورت گرفته است. براي مثال، جمعيتي که در تجمع اين گروه در پاريس گرد آمده بودند با اتوبوس از اروپاي شرقي به پاريس آورده شده بودند. اين افراد از اين که مي توانستند تعطيلات آخر هفته را در پاريس سپري کنند خوشحال بودند.

تجمع فقط به خاطر يک وعده غذا
اين گروه تروريستي چند سال پيش از اين از همين تکنيک گردآوري جمعيت در تجمع اين گروه در مقابل وزارت امور خارجه امريکا بهره برده بود. تجمع کنندگان در مقابل وزارت امور خارجه آمريکا خواستار آن بودند که نام اين گروه از فهرست گروه هاي تروريستي وزارت امور خارجه آمريکا خارج شود. شماري از شرکت کنندگان در آن تجمع افراد بي خانماني بودند که از نواخانه هاي شهر نيويورک به واشنگتن آورده شده بودند. آنها اذعان داشتند که چيز زيادي درباره اين گروه نمي دانند، اما از اين که با حضور در اين تجمع غذاي رايگان در اختيارشان گذاشته شده بود قدرداني مي کردند.
هنوز معلوم نيست که منابع مالي اين گروه تروريستي چگونه تامين مي شود. با اين حال، برخي علائم و نشانه ها حاکي از آن است که به احتمال زياد رقباي منطقه اي ايران در تامين اين منابع مالي دست دارند.

نفرت چهره هاي شناخته شده آمريکايي از گروهک منافقين
در ارتباط با تلاش هاي اين گروه براي شکل دهي دوباره به وجهه خود مي توان به دو مسئله ديگر اشاره کرد. يکي از مسائل اين است که چگونه افراد مشهور تمايل پيدا کرده اند و پذيرفته اند در ازاي دريافت آن مبالغ کلان مالي به دفاع از اين گروه روي بياورند. طيف گسترده اي از چهره هاي سياسي در اين بازي وارد شده اند: از هاوارد دين Howard Dean چپگرا گرفته تا جان بولتون راست گرا. برخي از اين چهره ها به هنگامي که در اين جريانات ورود پيدا کردند اطلاعاتشان درباره اين گروه به اندازه اطلاعاتي بود که بي خانمان هاي نيويورک درباره اين گروه در اختيار داشتند. اد رندر Ed Rendell، فرماندار سابق پنسيلوانيا، اذعان کرد هنگامي که اعضاي اين گروه از وي دعوت کردند که در گردهمايي اين گروه در هتلي در مرکز واشنگتن حضور به هم رساند اطلاعات اندکي درباره مجاهدين خلق(گروهک تروريستي منافقين) در اختيار داشت. اما همه چهره هاي شناخته شده سياسي نيز به پول هاي اغوا کننده اي که اين گروه به سخنرانان دعوت شده در مراسم خود تقديم مي کردند تسليم نشدند. براي مثال، اليوت آبرامز Elliott Abram، از نومحافظه کاران شناخته شده در آمريکا، دعوت براي حضور در يک گردهمايي متعلق به اين گروه را رد کرد. او با استناد به اين که نام اين گروه هنوز در فهرست گروه هاي تروريستي قرار دارد از حضور در اين گردهمايي خودداري کرد.

سرمايه گذاري آمريکا روي ترور يا هيچ
مسئله ديگري که وجود دارد اين است که يک گروه منفور مانند گروه مجاهدين خلق(تروريستي منافقين) در سياست دولت آمريکا در قبال ايران تا اين اندازه جايگاه پيدا کرده است. اين مسئله شکست سياست هاي امريکا در اين زمينه حکايت دارد. اگر اين گروه در اين بازي ورود کرده است، به هيچ وجه به دنبال دموکراسي يا حقوق بشر در ايران نيست. بولتون و ديگر چهره هاي سرشناس آمريکايي که در تجمعات و گردهمايي هاي اين گروه حضور يافته اند به اندازه کافي زيرک هستند که اين مسئله را درک کنند و بدانند که ماهيت واقعي اين گروه چيست. آنها علاقه اي به دموکراسي در ايران ندارند، بلکه علاقه آنها به دستيابي به توان خرابکاري، تخريب و ترور در داخل ايران است. وجود اين توانمندي و ظرفيت در اين گروه و بهره گيري از اين گونه توانمندي ها و ظرفيت ها مي تواند در راستاي اهداف رقباي منطقه اي ايران باشد، رقبايي که خرابکاري، تخريب و ترور در ايران را در راستاي اهداف خود مي دانند. به طور حتم اين گونه اهداف در راستاي منافع آمريکا نيست. روي آوردن به اجرايي کردن چنين اهدافي بي ثباتي در ايران و اطراف اين کشور را افزايش مي دهند. اگر اين گروه آن چيزي هستند که در نگاه رهبران آمريکا به دموکراسي وجود دارد، پس مي توان گفت، ايراني ها علاقه اي به آن ندارند.

نظر شما