بهروز پورسینا
مدتها بود که نویسنده یادداشت حاضر، مترصد زمان مناسب دیگری بود تا در خصوص فضای سایبری و در ادامه سرفصلهای مختلف مرتبط با این مهم که از اواسط سال قبل شروع شد، طرح مبحث جدیدی کند. در همین راستا و در خبرهای دیروز، خبر خوبی نظرم را جلب کرد: «آرمين راد مجاهد سايبري كه چندي پيش صفحات گروهك تروريستي الاحوازيه را در فضاي مجازي از بين برد، مدرك دكتراي خود را به رهبرمعظم انقلاب اهداء نمود». متن خبر را دستمایه ورود به بحث قرار میدهم که یک مجاهد سایبری اقدام مهمی را در فضای مجازی انجام داده است. پرسش قابل طرح در اینجا این است که چرا وقتی از فرد یا کار برجستهای در این حوزه یعنی Cyberspace یاد میشود، به خود اجازه نمیدهیم از واژه مجازی استفاده کنیم و به طور مثال و در همین جا گفته میشود مجاهد سایبری و نه مجاهد مجازی اما در ادامه همین خبر، اصل ماجرا که مربوط به فضای سایبر است را با تعبیر فضای مجازی یاد میکنیم؟! آیا کسی پاسخ قانع کنندهای دارد که بی تردید، هیچ پاسخ قانع کنندهای وجود ندارد الا اینکه گفته شود، سایبر به مجاز و غیر حقیقی در سه دهه پیش ترجمه شده است و به همین دلیل مجبوریم به خطا و مرتب، فضای سایبر را فضای مجازی بگوئیم اما وقتی سخن از افراد و کارهای برجسته میشود دیگر درست نیست از واژه مجازی استفاده کنیم بلکه باید بگوئیم حملات سایبری، جنگهای سایبری، دفاع و پدافند سایبری بد افزارهای سایبری پلیس سایبری و به عبارتی پلیس فتا و بالاخره، مجاهد سایبری. حال، به راستی چنین پاسخی درست و قانع کننده است؟! بلاشک پاسخ به این پرسش منفی است اما شاید گفته شود که نباید به اصطلاح مته اینقدر، به خشخاش زد و به کارگیری غلط مصطلح خود یک روش متداول است. در اینجا دو نکته قابل ذکر حائز اهمیت وجود دارد؛ اول اینکه پذیرفتهایم که این ترجمه، یک غلط مصطلح است و دوم، توجه به این مهم است که به کارگیری روزانه صدها بار مجاز برای ارجاع به مباحث مرتبط با فضای سایبر، تالی فاسدههای جدی را در بر دارد. این تالی فاسدهها در کل، در دو سر فصل است. سر فصل اول این است که با تعبیر خطای مجاز و مجازی، به تودههای میلیونی مردم و جامعه، ناخواسته آدرس غلط میدهیم و از ابعاد فضای سایبر نه تنها غافل میشویم بلکه با شناخت و معرفت نادرست، آسیب پذیریها را تشدید میکنیم و بهرهمندیها را کم فروغ! سرفصل دوم نیز این است که، ناخواسته و بر خلاف شرع مقدس راوی یک تعبیر نادرست و شاید حتی کذب میشویم چرا که فضای سایبر، یک فضای مجازی و غیر حقیقی نیست بلکه فضایی حقیقی و از نوع واقعیات نوین از نوع دوم است. به تعبیر دیگر، بشر امروز در دو سر فصل حقیقی زندگی میکند که یکی فضا و دنیای واقعی است با مختصاتش و دیگری، فضا و دنیای سایبری با تمام خصوصیاتش؛ وجه سومی وجود ندارد و اعتبار قائل شدن برای فضای مجازی، انتسابی موهوم و کاملا غلط به فضای سایبری است. فضای سایبری، بستری متکی بر فن آوریهای نوین بشر در حوزه اینترنت و قواعد حاکم بر علوم و ابزارهای سایبرنتیک است. این فضا، بخش دوم از سبک زندگی نوین بشر قرن بیست و یکم است که در کنار فضا و دنیای واقعی و در فضایی کاملا حقیقی، سبک زندگی را در کلیه تعاملات، پیشرفتها، پدافندها، جنگها، تبادلات مالی و بازرگانی، مدیریت و کنترل، جرائم و سایر شئون تمدن بشری، راهبری میکند. اینکه ما در ترجمه فضای سایبری در بیش از ۳ دهه قبل دچار یک اشتباه فاحش به دلیل انتشار کتابهای علمی - تخیلی و ساخت فیلمهای علمی- تخیلی پیرامون حملات سایبری در دهه ۱۹۸۰ میلادی شدهایم و با کج سلیقگی تمام، برخی مترجمین ناآگاه در آن زمان نام فضای سایبر را به خطا، فضای مجازی گذاشتند و این ناآگاهی موجب شد تا جهان رو به توسعه و گسترش سایبر و فضای سایبری، یک فضای مهم اما غیر حقیقی و تخیلی پنداشته شود. نگارنده بی اغراق باز هم تاکید میکند که خطر، کاملا جدی است چرا که به همین دلیل و غفلت بزرگ و فراگیر، بسیاری فرصتها را به تهدید تبدیل میکنیم و در برابر بسیاری از تهدیدات دیگر نیز به دلیل داشتن گارد باز، بسیار آسیب پذیر شدهایم.
کلام نهایی
مرکز ملی فضای مجازی، خود باید در اصلاح این مهم با نظر رهبری معظم انقلاب پیشقدم شود. شاید ذکر این نکته خالی از فایده نباشد که در هیچ یک از زبانهای دنیا، کلمه یا واژهای برای فضای سایبری یافت نشده و اجماع جهانی، بر استفاده از همان واژه لاتین سایبری است. پلیس فتا با آنکه ترجمه پلیس سایبری را در عبارت زیبای پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات معادلسازی کرده است اما اولا، فتا یک کلمه و واژه معادل برای ترجمه سایبر نیست و در ثانی، فضای سایبر، بسیار اعم از مفهوم فضای فتا یا همان فضای تولید و تبادل اطلاعات است. پس به قول آن شاعر حکیم، من آنچه شرط بلاغست با تو ميگويم، تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال.
نظر شما