قريب به يازده دهه ازتاسيس بلديه در طهران مي گذرد. در اين يازده دهه، مفاهيم، مقررات و سياستهاي اداره شهر با فراز و نشيبها و تحولات فراواني مواجه گشته و در اين فرايند، همواره با بهرهگيري از تجربيات داخلي و الگوبرداري از تجربيات موفق ساير شهرهاي دنيا، به سوي ايجاد مفهوم جديدي از مديريت شهري که مترصد تغيير و ارتقاء درک و بينش شهرنشينان و تبديل آنان به شهروندان مسئوليت پذير بوده؛ گام برداشتهاست.
حسب مدارک موجود در آغاز راه، برزنچيان1، درکي از مسئوليت اجتماعي به معناي امروزين آن نداشته و انجام امور خدماتي را وظيفه ذاتي سازمان خود ميپنداشتند. بايد اين نکته را مدنظر داشت که بلديه طهران در ابتداي شکلگيري، به عنوان نهادي صرفاً خدماتي2 تاسيس گرديد که بنا به تشخيص قانونگذار وقت، عمده فعاليتهاي آن حول محور مباحث خدماتي و بعضاً عمراني تعريف شدهبود.
در گذر زمان، با توسعه و ايجاد تغييرات کالبدي در شهر و در روند تحولات گوناگون اجتماعي، فرهنگي، سياسي و تبديل طهران از قريهاي با جمعيت اندک به تهران، کلانشهري با انبوه جمعيت مهاجر از اقصي نقاط کشور ايجاد شد که از سويي با مباحث عمدهاي چون رشد حاشيهنشيني، بروز جلوههاي گوناگون فقر اعم از فقر مالي، استضعاف فرهنگي و بيعدالتي اجتماعي و شکلگيري واژه، ادبيات وخردهفرهنگ جنوب شهر و شمال شهر و تفاوت مفهومي و ماهوي فاحش نهفته در اين دو واژه، پديدآمدن آسيبهاي اجتماعي با زمينه هاي بروز مختلف از زيادهخواهي و تداخل اقوام و وجود خردهفرهنگهاي قومي و بومي و...... مواجه بود و از سوي ديگر پديدارشدن قرائت جديدي از مفهوم فرهنگ شهرنشيني و لزوم پرداختن به ارتقاء سطح دانش زندگي شهري و نيز آشنايي شهروندان با حقوق و مفاهيم شهروندي و ساير مواردي از اين قبيل، سبب ايجاد مطالبات و نيازهاي جديد فرهنگي و اجتماعي، شهري و زيستمحيطي گرديد که اين موارد باعث تغيير آهسته و نامحسوس رويکرد عملياتي شهرداري تهران از نهادي خدماتي به سوي نهادي اجتماعي و فرهنگي شد. سير نامحسوس و آرام اين تغييرات طوري بود که در گذر زمان، اين اقدامات اخلاقي و شهرونددوستانه شهرداري تهران که غالباً در غياب نهادهاي متولي امر يا تعلل آن نهادها در انجام وظايف قانونيشان انجام ميشد؛ اندکاندک به صورت وظيفه ذاتي شهرداري تهران تلقي شد.
از سويي نيز نقطه کانوني مطالبات شهروندان در حوزه اموري که شهرداري بر حسب حس مسئوليت اجتماعي و فارغ از مسئوليتهاي قانوني و به منظور اجراييشدن سياستهاي اجتماعي و فرهنگي شهرداران وقت تهران در گير آن شده ، به جاي نهادهاي متولي، متوجه شهرداري تهران گرديده است.
در همين راستا امروزه شهرداري تهران به عنوان يک نهاد عمومي، خدماتي، اجتماعي و فرهنگي خدمترسان، با برنامه مهم و راهبردي «شهر زيستپذير، شهروند مشارکتپذير»، عليرغم اينکه با کمبودها و موانع موجود در راه تأمين منابع مالي و سرمايهاي مواجهاست؛ علاوه بر تلاش مضاعف و تمرکز بر ارائه خدمات جاري در حوزه شرح وظايف مصوب و قانوني خود در زمينههاي گوناگون اعم از خدماتشهري و زيستمحيطي، شهرسازي و عمراني و توجه بر توسعه زيرساختها در اين حوزهها، با رويکرد جلب مشارکت شهروندان در اداره امور شهر، با شفافيت در امور و اقدام در فضايي شيشهاي، توسعه متوازن، دقّت و عمقبخشي در فعاليتها را سرلوحه امور قرارداده و با تلاشي دو چندان در امور مرتبط با مسئوليتهاي اجتماعي مورد انتظار افکارعمومي از اين ابرنهاد شهري را به منصه ظهور ميرساند.
با توجه به آنچه در مقدمه بيان شد؛ اگر بخواهيم نظرات مديريت شهري تهران را در حوزه مسئوليت اجتماعي و جلب مشارکت عمومي به گونهاي ديگر بيان کنيم بايد گفت امروزه و در هزاره سوم، مفهوم مسئوليت اجتماعي سازمان، شامل موضوعاتي مرتبط با رفتار سازمان در محيط اجتماعي بوده و فراتر از قلمروهاي صرفاً اقتصادي است که سازمانها به طور سنتي با آنها در ارتباط هستند. وقتي زمينهاي را در نظر ميگيريم که بهطور خاص، اقتصادي و سودآور نبوده؛ به عنوان نمونه ايجاد خوابگاههاي موقت براي افراد بيخانمان، مساعدت به توانمندسازي زنان سرپرست خانواده، جمعآوري معتادان متجاهر، ايجاد مراکز فرهنگي، هنري و سپردن مديريت اين مراکز به شهروندان و اداره آنها توسط خود ساکنين محل، نشانگر آن است که شهرداري در انجام اين امور، با مجموعهاي از حقوق و مسئوليتهاي مرتبط با جامعهاي که آنها را دربرگرفته است؛ روبرو شده و به مديران خود اجازه نميدهد تا تنها بر روي مديريت اقتصادي به منظور دستيابي به اهداف خود تمرکز کنند؛ بلکه با حسي نشأتگرفته از حس انساندوستي و با روحيه مساعدت به همنوعان بر مبناي تأکيدات ديني و اصول و معيارهاي اخلاقي اقدام نمايند.
بايد توجه داشت مسئوليت اجتماعي اهداف گستردهتري را در برميگيرد که شامل جنبههاي اجتماعي- اقتصادي هستند. اين مفهوم فراتر از صرفاً انديشيدن به منافع اقتصادي است؛ بلکه بهبود رفاه شهروندان جامعه را نيز شامل ميگردد و از آن دفاع مينمايد. فعاليتهاي شهرداري تهران در حوزههاي مبارزه با تکديگري، اعتياد، توانمندسازي معلولين و زنان سرپرست خانوار، ساماندهي افراد فاقد مکان و کارتنخوابها، دستگيري از نيازمندان و ارائه سبدهاي غذايي به فقرا و ايجاد سراهاي محلات، مساعدت عمراني به بازسازي مدارس، رفع مشکلات عمراني و تأسيساتي مساجد، کمکهاي مناسبتي به هيأتها و تکايا، ورود در حوزه نشاط شهروندي و..... بخشي از اموري است که گواه اين جنبه از فعاليتهاي مرتبط با مسئوليتهاي اجتماعي است که شهرداري تهران بدون در نظرگرفتن منافع اقتصادي و تحملنمودن بار هزينههاي مالي مترتب بر اين فعاليتها، در کنار ساير سازمانهاي مسئول و بعضاً به نيابت از آنها در حوزههاي ذکرشده مبادرت به آن داشتهاست. در حقيقت ميتوانگفت شهرداري تهران نه تنها از لحاظ مادي از اين فعاليتها منتفع نميگردد؛ بلکه نيازهاي مجموعهاي از بازيگران اجتماعي را برآورده ميکند که به شهرداري تهران از لحاظ ساختاري وابستگي نداشته و رفع نياز آنان توسط ساير حوزهها و سازمانها بايد صورت پذيرد.
با نگاه از زاويهاي ديگر بايد گفت شهرداري تهران، سازماني مسئول در برابر شهروندان تهراني است که از نظر ساختاري و ماهوي، سازماني اقتصادي و رقابتي است و سعي بر انجام وظايفي دارد که درآمد حاصله از بخشي از آن فعاليتها، تضمينکننده بقاء و دوام زندگي شهروندان و اداره شهر تهران هستند. برانگيختهشدن حس مسئوليت اجتماعي در شهرداري تهران، شرايط خاصي را فراهم ميکند و بخشي از فعاليتها، اين سازمان را به سمتي سوق دهد تا خدماتي را ارائه نمايد که به نيازهاي شهروندان، در حوزههايي غير از حدود وظايف تعيينشده در قوانين پاسخ دهند و يا از انجام حداقلها فراتر روند و در فرايند انجام اين خدمات و تصميمگيري در مورد آنها به طور اخلاقي و برمبناي اصول انساندوستانه اقدام نمايند تا تهران، شهري زيستپذير شود و در عينحال با در نظرگرفتن اقدامات فراوظيفهاي خود، شرايط کاري سالم و امني را براي کارکنان به عنوان مهمترين سرمايه سازمان فراهم نمايند.
بر همين اساس و در جهت تحقق اهداف و برنامه سازماني، رسالت و مأموريت مرکز ارتباطات و امور بينالملل شهرداري تهران، ايجاد و تعميق تعامل دوسويه مديريت شهري و شهروندان، ارتقاي اعتماد عمومي به مجموعه شهرداري، بسترسازي لازم جهت انعکاسي دقيق، شفاف و بهموقع برنامهها و عملکرد شهرداري تهران، تعريف و ريلگذاري شدهاست.
همچنين در راستاي سياست خارجي جمهوري اسلامي، توجه به ظرفيتهاي نوين و مؤثر ديپلماسي شهري و بهرهمندي از فرصت عضويت تهران در مجامع و سازمانهاي بينالمللي و منطقهاي در دستور کار حوزه بينالملل مرکز قرارگرفته است.
1. لازم به ذکر است طهران در ابتداي تشکيل بلديه به چندين برزن (محله) تقسيم شده بود و مسئوليت اداره آن بخشها به افرادي که برزنچي ناميده ميشدند سپرده شده بود.
2. بلديه در لغتنامه دهخدا اين چنين تعريف شده است: «مؤسسهاي در هر شهر که به کار نظافت و خوبي آب ونان و چراغ و سوخت و خواربار و صحت نظر دارد» . اين تعريف دهخدا مويد آن است که شهرداري در آغاز صرفا به امور خدماتي مي پرداخت.
نظر شما