شناسهٔ خبر: 28844270 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

حسین پارسایی، مدیر سینمایی‌ که دوسال است در فضای هنرهای نمایشی تئاترهای لاکچری به روی صحنه می‌برد

چند سوال از «بینوایان»

عوامل تئاتر «بینوایان» در صورتی می‌توانند ادعا کنند که اتهام آمارسازی جعلی فروش و ایجاد حباب تورمی در جدول این نمایش صحت ندارد که بلیت‌فروشی «بینوایان» در یک گیشه اینترنتی شفاف و قابل بررسی دقیق صورت می‌گرفت.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سوال اول «من خیلی شفاف می‌گویم که از دولت پول نگرفته‌ام، از ارشاد پول نگرفته‌ام، سالن دولتی را هم اشغال نکرده‌ام. شخص محترمی در این پروژه[تئاتر موزیکال بینوایان] سرمایه‌گذاری کرده که هیچ ارتباطی با فرهنگ ندارد.»

این حرف را یکی از مدیران دولتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تئاتری می‌گوید که قیمت بلیت آن و محل برگزاری‌اش خون مردم ایران را به جوش آورده و حتی یک نفر هم غیر از عوامل این نمایش پیدا نشده است که از چنین پروژه‌ای دفاع کند. در همین ایام که قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان به صدر اخبار و کانون توجهات مردم و رسانه‌های ایران صعود کرده است؛ نکته‌ای در این باره مطرح می‌شود که توجه به آن در پیوند با حرف‌های حسین پارسایی، مدیرکل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که می‌گوید «از دولت پول نگرفته ام» جالب توجه خواهد بود. در پیوند با قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان، اخیرا بحثی مطرح شده که به لزوم ممانعت از همکاری مدیران دولتی با شرکت‌های خصوصی، بعد از اتمام دوره مدیریتی‌شان اشاره می‌کند و نمونه‌هایی از اجرای این قانون در کشورهای دیگر دنیا هم به‌عنوان شاهد مثالی در این‌باره مطرح می‌شوند. این قانون تکمیلی به دلیل جلوگیری از دسترسی شرکت‌های خصوصی به رانت اطلاعاتی اقتصادی دولت‌ها صورت می‌گیرد و حالا اولین سوال از آقای حسین پارسایی می‌تواند همین باشد که شما چطور همزمان هم یکی از مدیران بلندپایه وزارت ارشاد هستید و هم ادعا می‌کنید که گرانقیمت‌ترین پروژه تاریخ تئاتر در قاره آسیا را روی صحنه می‌برید بدون اینکه توان انجام این کار در شما بدون توجه به سمت مدیریتی‌تان ایجاد شده باشد؟ در قانون کشورهای دیگر تاکید شده که مدیران دولتی حتی بعد از بازنشستگی‌شان هم حق ندارند با شرکت‌های خصوصی همکاری کنند اما حسین پارسایی در حالی که هنوز سمت مدیریتی‌اش را دارد، آن هم نه در یک پروژه معمولی، بلکه در یکی از شبهه‌انگیزترین پروژه‌های فرهنگی کشور به لحاظ اقتصادی، مشارکت کرده است و باید به پرسش‌ها در این خصوص پاسخ بدهد.

سوال دوم سرمایه‌گذار نمایش «بینوایان» فردی به نام محمدصادق رنجکشان است. رنجکشان رئیس هیات‌مدیره و همچنین موسس یکی از آژانس‌های مسافرتی و توریستی کشور به نام دلتابان است که حدود 20 سال پیش تاسیس شده و با روی کار آمدن دولت جدید  در سه دوره متوالی سال‌های 94، 95 و 96 به‌عنوان برگزیده برتر ملی گردشگری انتخاب شده است.

محمدصادق رنجکشان در بازسازی سینما آستارا که یکی از قدیمی‌ترین سینماهای تهران محسوب می‌شود با سیدجمال ساداتیان همکاری داشته است. او همچنین اخیرا در تامین سرمایه فیلمی به نام «سرکوب» هم مشارکت داشته که قرار است به کارگردانی رضا گوران تولید شود. این شرکت در روزهای جام‌جهانی 2018 روسیه تعدادی از بازیگران ازجمله پوریا پورسرخ و یوسف تیموری را با هزینه خود به روسیه فرستاد و در ایام برگزاری مسابقات هم اقدام به تولید مستندی تحت‌عنوان «ایران به توان2» به تهیه‌کنندگی فردی به نام فرناز امیری کرد. در بعضی از برنامه‌های دیگر این شرکت چهره‌هایی مانند مرحوم ناصر ملک‌مطیعی و مجید مظفری هم دیده شده‌اند.

سوال سوم اگر هزینه کردن برای عکس یادگاری با هنرمندان توسط یک شخص ثروتمند توجیه فردی و شخصیتی داشته باشد، سرمایه‌گذاری عظیم اقتصادی از طرف او در یک پروژه هنری نیازمند توجیه اقتصادی است. نمایش «بینوایان» ۱۶میلیارد تومان، هزینه داشته است که این یعنی با متوسط بلیت ۱۵۰هزار تومان باید ۱۰۷ هزار نفر این نمایش را ببینند تا سرمایه اولیه‌اش برگردد و ١٠٧ هزار تماشاگر یعنی اینکه سالن ۲۵۰۰ نفری هتل اسپیناس باید ۴٣ روز کامل شود و یک صندلی آن هم خالی نماند. در این صورت تازه هزینه اولیه این نمایش بدون ریالی سوددهی باز خواهد گشت و سوال اول از سرمایه‌گذار آن شروع خواهد شد. اینجا می‌شود از آقای رنجکشان پرسید که شما چرا ۱۶میلیارد تومان پول‌تان را مدت‌ها در پروژه‌ا‌ی می‌خوابانید که نهایتا بدون ریالی سوددهی همان اصل مبلغ را برمی‌گرداند؟ آیا این با منطق بازار آزاد که توجیه بسیاری از مخالفان اصل «اولویت فرهنگی» هستند همخوانی دارد؟ اما مساله اینجاست اگر کسی مدتی در عالم تئاتر ایران حتی قدمی زده باشد، این را می‌داند که با بلیت ۱۵هزار تومان هم نمی‌شود ۱۰۷ هزار نفر را به آن نقطه از شهر برای تماشای چنین اثری آورد؛ چه رسد به بلیت ۱۵۰ هزار تومانی! فروش اینترنتی بلیت‌های تئاتر «بینوایان» در سایت تیوال و سایت‌های مشهور دیگر انجام نمی‌شود و یک سایت اینترنتی گمنام بلیت فروشی این تئاتر را انجام می‌دهد. طبق اعلام این سایت در روز 24 مهرماه، بلیت‌های چهار روز اول این نمایش به‌طور کامل فروش رفته‌اند و گنجایش سالن نمایش در این چهار روز پر است.

این آمار هم بی‌شباهت به تقلب‌هایی نیست که گاهی در اعلام آمار بازار بورس صورت می‌گیرد و با بالا نشان دادن یک شاخص، سعی در ایجاد حباب تورمی و واقعا بالاتر رفتن آن می‌شود. عوامل تئاتر «بینوایان» در صورتی می‌توانند ادعا کنند که اتهام آمارسازی جعلی فروش و ایجاد حباب تورمی در جدول این نمایش صحت ندارد که بلیت‌فروشی «بینوایان» در یک گیشه اینترنتی شفاف و قابل بررسی دقیق صورت می‌گرفت. سوال بعدی از حسین پارسایی می‌تواند همین باشد که از کجا معلوم اینقدر فروخته‌اید و رقم‌هایتان آمارسازی نبوده‌اند؟

سوال چهارم بخش عمده‌ای از سینما و شبکه نمایش خانگی ایران در حال آموزش چیستی مفهوم «پولشویی» به مردم ایران است. بدون شک، این پروژه‌های مساله‌دار فرهنگی در سال‌های اخیر بوده‌اند که باعث شده‌اند مردم ایران بیشترین آشنایی را با مفهوم پولشویی پیدا کنند. در پنج سال اخیر، زمان هرچه پیش‌تر رفت، مساله پولشویی در فعالیت‌های هنری ایران نیز بغرنج‌تر شد و اخیرا شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران بیانیه صریحی داد که در آن از پولشویی در سینمای ایران و رقم‌های نجومی دستمزد بازیگران گلایه شده بود. این بیانیه صراحتا به بعضی سریال‌های شبکه نمایش خانگی هم اشاره داشت که عامل اصلی این وضع هستند. مسئول مستقیم چنین وضعیتی که آژیر قرمز را در سینمای ایران راجع‌به مفاسد اقتصادی به صدا درآورده، حسین پارسایی، مدیرکل دفتر نمایش خانگی، مستند و کوتاه وزارت فرهنگ و ارشاد است. او امروز خودش تئاتری را روی صحنه برده که اگر به ضرب و تقسیم‌ها و پرسش‌های آماری از دخل‌وخرج آن پاسخ ندهد، هیچ منطقی غیراز پولشویی نمی‌تواند ‌انگیزه تولید و روی صحنه رفتن آن را توجیه کند. حالا حسین پارسایی باید به پرسش‌های پیچیده‌ای درباره پولشویی‌های شبکه نمایش خانگی از یک طرف و حوزه تئاتر از طرف دیگر و همچنین ارتباط سرمایه‌گذارانی که بین این دو حوزه رفت‌وآمد دارند و با خود او هم مرتبط هستند، پاسخ بدهد.
 

نظر شما