شناسهٔ خبر: 28828384 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

به بهانه روز جهانی مبارزه با فقر

گفتگو با میثم هاشم‌خانی؛ پژوهشگر اقتصاد اجتماعی

تهران- ایرنا- با توجه به وضعیت اقتصادی در شرایط کنونی و افزایش تعداد افراد و خانواده های آسیب پذیر و نیازمند، به نظر می رسد ارائه راهبردهایی در قالب تبدیل یارانه سیاه به یارانه سپید و بهبود فضای کسب و کار برای فقرا موثر باشد.

صاحب‌خبر -

در به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، نوسانات اقتصادی و قیمت اجناس در روزهای اخیر، زندگی و معیشت بسیاری از افراد را با چالش هایی رو به رو کرده است. این امر سبب شده که بسیاری از افراد و خانواده ها با توجه به میزان درآمد خود نتوانند سطح رفاه مطلوب و مناسبی برای خود و فرزندانشان فراهم کنند و در نتیجه با مشکلات بسیاری در زمینه تهیه کالاهای اساسی، آموزش و رفاه مواجه شوند. به طوریکه شاهد این امر هستیم که جامعه بسرعت به سمت طبقاتی شدن می رود و فقرا روز به روز فقیر تر و ثروتمندان روز به روز ثروتمندتر می شوند.

به بهانه روز جهانی فقر و لزوم سیاستگذاری دراین زمینه با میثم هاشم خانی، اقتصاددان و محقق حوزه فقرزُدایی به گفت و گو نشستیم.
ایرنا- به نظر شما چه عواملی اقتصاد ملی را در شریط کنونی با چالش رو به رو کرده است؟
تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان از یک سو و انباشت مشکلات مربوط به سیاست‌گذاری‌های ناصحیح اقتصادی از سوی دیگر، اقتصاد ملی را با چالش‌های متعددی مواجه ساخته و متاسفانه بار اصلی این چالش‌ها بر دوش آسیب‌پذیرترین خانوارهای کشور قرار دارد و بدون تردید دولت مسوولیتی سنگین در برابر سقوط روزافزون قدرت خرید این اقشار بر عهده دارد.
ایرنا: با توجه به محدودیت‌های مالی سنگین دولت و نیز با توجه به فشار سنگین ناشی از تحریم‌های ظالمانه خارجی بر فقیرترین خانوارهای کشور، به نظر شما مناسب‌ترین سیاست‌گذاری برای فقرزُدایی در دوره تحریم، چیست؟
در درجه نخست، باید انواع «یارانه‌های سیاه» (تشدیدگر فقر و نابرابری) را در کشور متوقف کرده و «یارانه‌های سپید» (فقر_زُدا) را جایگزین کنیم. برای مثال در بهار و تابستان 97، یارانه اعطاشده در قالب دلار دولتی به سفرهای خارج از کشور، بیش از 9.000.000.000.000 تومان بوده است. اگر این یارانه سفرهای خارجی را حذف می‌کردیم، می‌توانستیم با این بودجه برای 8 سال، در 30 % محروم‌ترین مدارس ابتدایی کشور، هفته‌ای 3 وعده غذای رایگان به دانش‌آموزان بدهیم.
یارانه به سفرهای خارجی در قالب دلار ارزان، چیزی است که من به آن «یارانه سیاه» می‌گویم. یعنی یارانه‌ای که اولا سهم عمده آن به گروه‌های ثروتمندتر جامعه می‌رسد و ثانیا، به انواع فساد دامن می‌زنند. در نقطه مقابل، ارائه تعذیه رایگان در مدارس ابتدایی مناطق محروم، مصداقی از «یارانه سپید» است؛ چرا که اولا، بخش عمده آن به فقرا می‌رسد، ثانیا ریسک بروز فساد در آن بسیار ناچیز است و ثالثا، می‌تواند به‌طور غیرمستقیم چرخه‌های دیگری را در زمینه فقرزُدایی فعال کند، مثل ترغیب بیشتر خانوارهای مناطق محروم به فرستادن منظم فرزندان به مدرسه.
ایرنا: درباره «یارانه سیاه» که به نظر شما فقر و نابرابری را بیشتر می‌کند، چه مثال‌های دیگری وجود دارد؟ درباره «یارانه سپید» که به نظر شما معادل فقرزدایی پایدار است، چه مصادیق دیگری وجود دارد؟
مثال دیگر از «یارانه سیاه»، به فروش سکه طلا به قیمت دولتی و ارزان مربوط می‌شود که در بهار و تابستان امسال، بالغ بر 12.000.000.000.000 تومان از منابع مالی دولت به این موضوع اختصاص یافت. اگر می‌خواستیم این بودجه را برای «یارانه سپید» صرف کنیم، می‌توانستیم یارانه نقدی یک‌سوم از خانوارهای فقیرتر کشور را، به مدت یک سال، 2 برابر کنیم.
مثال دیگر، به یارانه عظیم بنزین مربوط است که به صاحبان خودرو پرداخت می‌شود. وقتی قیمت بنزین در کشور بسیار ارزان‌تر از میانگین کشورهای همسایه تعیین می‌شود، یعنی ثروت خدادادی نفت را که متعلق به همه ایرانیان است را، صرف پرداخت یارانه سیاه بنزین می‌کنیم که به وضوح سهم عمده آن نصیب ثروتمندان می‌شود. اگر بخواهیم یارانه سیاه بنزین را حذف کرده و به «یارانه سپید» تبدیل کنیم، یک روش مناسب آن است که سهمیه بنزین را به همه ایرانیان بالای 18 ساله (اعم از صاحب اتومبیل و فاقد اتومبیل) اختصاص دهیم و اجازه دهیم افراد فاقد اتومبیل بتوانند سهمیه خود را به افراد دارای اتومبیل بفروشند. به این ترتیب خانوارهای فقیر می‌توانستند سهم خود از ثروت‌های خدادادی کشور را مستقیما دریافت کنند.

ایرنا: برای سیاست‌های فقرزُدایی در دوره تحریم، بجز مباحث مربوط به تبدیل «یارانه سیاه» به «یارانه سپید»، چه سیاست‌های دیگری می‌تواند در دستور کار دولت قرار گیرد؟
در چالش اقتصادی پیش رو، فرآیند تشدید فشار بر فقرا، در ترکیب با محدودیت‌های شدید بودجه‌ای دولت که مانع از طراحی برنامه‌های فقر_زُدایی توسط دولت می‌شود، شرایطی پیچیده را ایجاد کرده که قابل انتظار است در کنار جهش جمعیت مبتلا به انوع فقر چند بُعدی (فقر درآمدی، فقر آموزشی و مهارتی، فقر سلامت و فقر تغذیه)، تبعات مخربی را در قالب رشد محسوس آسیب‌های اجتماعی، رشد محسوس جرائم و افزایش تلاطم سیاسی، به بار آورد.
اما مجموعه این محدویت‌ها، می‌تواند فرصتی را برای یکپارچه ساختن مجموعه‌ای از سیاست‌های «بهبود فضای کسب‌وکار برای فقرا» و ایجاد اجماع ملی بر روی برنامه‌ای ملی در این حوزه، فراهم کند. برنامه‌هایی با اختصاص کمترین بودجه دولتی، می‌توانند بهبودی ملموس در معیشت بخش بزرگی از فقرا ایجاد کنند.
می‌توانیم این مجموعه سیاست‌های فقرزُدایی موثر ولی دارای بودجه بسیار ناچیز را، تحت عنوان برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر» نام‌گذاری کنیم.
ایرنا: پیشنهاد شما درباره برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر»، چه بخش‌هایی دارد؟ چطور می‌توان سیاست‌گذاری‌هایی انجام داد که بدون نیاز به بودجه، بتواند فقر را کاهش دهد؟
برنامه‌هایی که ذیل برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر» قرار می‌گیرند، بودجه بسیار ناچیزی نیاز دارند. این برنامه‌ها، عموما از جنس بهبود قوانین هستند. یک مثال آن به رسمی‌سازی و مولد_سازی مشاغل غیررسمی خرده‌پا، به‌ویژه دستفروشان و زباله‌گردان در کلانشهرها مربوط می‌شود. این برنامه، باید از طریق آسان‌سازی قوانین سرمایه‌گذاری، فرآیندی آسان را برای «رسمی‌سازی» و «مولدسازی» دستفروشان و زباله‌گردان در قالب رفع موانع سرمایه‌گذاری‌های خلاقانه موسوم به «قعر هرم» (BOP) طراحی کند.
مثال دیگر، به «تسهیل کسب هویت رسمی برای شهروندان فاقد شناسنامه» مربوط می‌شود. این برنامه، باید در ابتدا به تعریف فرآیندی ساده برای اعطای تابعیت ایرانی به کلیه شهروندانی بپردازد که حاصل ازدواج زنان یا مردان ایرانی با زنان یا مردان غیرایرانی (عمدتا افغانستانی، عراقی و پاکستانی) هستند. در درجه بعد، این برنامه باید شامل اعطای شناسنامه ایرانی به کلیه افرادی باشد که متولد و بزرگ‌شده ایران هستند و به دلایل مختلفی شناسنامه ندارند؛ پدیده‌که در مناطق شدیدا محروم استان‌های مرزی کشور به ویژه سیستان و بلوچستان، بسیار رایج است.
مثال بعد به حمایت «غیررانتی» از توسعه مشاغل در «بازیافت زباله» مربوط می‌شود. سرمایه‌گذاری در بازیافت زباله، به‌عنوان یکی از حوزه‌های سرمایه‌گذاری «کار _ بر» (Labor _ Intensive)، قابلیت بالایی دارد تا با فشار اندک به منابع محدود پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کشور، مشاغلی انبوه را ایجاد کند. در این زمینه، پیشنهاد اولیه می‌تواند به این شرح باشد: ارائه معافیت مالیاتی کامل تا پایان سال 1400، و نیز صدور کلیه مجوزها ظرف حداکثر 100 روز، برای کلیه سرمایه‌گذاری‌های حوزه بازیافت زباله در شهرهای بالای 100 هزار نفر می‌توان لیست فوق را تکمیل کرد و موارد متعددی از برنامه‌هایی را ذکر کرد که بودجه دولتی آنها نزدیک به صفر است، ریسک بروز فساد در آنها بسیار ناچیز است و اثر محسوسی بر بهبود وضعیت بخشی از فقرا دارند. در هر حال معتقدم که برنامه ملی «فقرزُدایی با بودجه صفر»، می‌تواند یکی از موثرترین سیاست‌های دولت برای فقرزُدایی در دوره تحریم باشد و امیدوارم به زودی در دستور کار دولت قرار گیرد.

نظر شما