گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما رژیم آل سعود به علت عملیات فضاحت بار علیه جمال خاشقجی منتقد سعودی به صورت روز افزونی در تنگنای شدید دیپلماتیک قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه اینترنتی ستاو ، دکتر برهان الدین دوران کارشناس «مرکز تحقیقات سیاست، اقتصاد و جامعه setav » وابسته به ریاست جمهوری ترکیه مقاله ای با عنوان «افتضاح خاشقجی و نظم منطقه ای» منتشر کرد و نوشت: رژیم آل سعود به علت عملیات فضاحت بار علیه جمال خاشقجی به صورت روز افزون در تنگنای شدید دیپلماتیک قرار گرفته است.
جوخه ترور 15 نفری به ترکیه آمد. رزیدانس(کاخ سرکنسول) به کانون عملیات مشکوک تبدیل شده است.
رجب طیب اردوغان اعلام کرد که سیستم دوربینهای امنیتی سرکنسولگری بسیار پیشرفته است. وی از حادثه خاشقجی صرف نظر نخواهد کرد.
ترامپ تحت فشار سنای آمریکا ناچار شد لحن شدیدی علیه رژیم عربستان سعودی به کار برد. ترامپ افزود برای روشن شدن قضیه با ترکیه همکاری خواهند کرد.
رهبران ریاض باید بدانند که به قضیه سرپوش گذارده نخواهد شد. ترامپ با توجه به اینکه ارتباط نزدیک دامادش جارد کوشنر با دو ولیعهد( آل سعود و امارات) خلیج(فارس) زیر سئوال رفته است، ناچار شد که وارد پرونده خاشقجی شود. سازمان اطلاعات آمریکا گفتگوی تلفنی بن سلمان و دستور وی برای اجرای عملیات را ثبت کرده است. واشنگتن پست از ترامپ به خاطر اجرای سیاست «لوس و ننر کردن» محمد بن سلمان انتقاد کرد. حتی رسانه های آمریکا معتقدند که آمریکا به علت اجرای سیاست خودداری از حفظ نظام لیبرالیسم بین المللی ، باعث وقوع چنین حوادثی شده است.
بلومبرگ نیز نوشت: حادثه خاشقجی نشان داد که آمریکا از منطقه خاورمیانه عقب نشینی نخواهد کرد و اداره امور منطقه را به کشورهای منطقه واگذار نخواهد کرد. اگر آمریکا از منطقه خارج شود، در خاومیانه صلح و ثبات برقرار نخواهد شد.
ترامپ بعد از آنکه به ریاست جمهوری دست یافت روابط نزدیکی با عربستان سعودی و امارات متحده عربی بر قرار و آنراها جسورتر
کرد. باراک اوباما تلاش کرد ایران را به سوی همگرایی با نظام بین المللی بکشاند اما ترامپ برعکس اوباما رفتار کرد و برجام را لغو و
ایران را مورد هدف قرارداد. تغییر این سیاست به منزله آرایش رؤیاهای عربستان سعودی و امارات بود. ترامپ با قدرت تمام از سیاست توسعه طلبانه اسرائیل حمایت می کند. در راستای همین امر عربستان سعودی و امارات خیال کردند که می توانند اقدامات ایران را محدود کنند و نظم منطقه ای برهم خورده بعد از شورشهای عربی را بار دیگر احیا کنند. آنها حتی خیال کردند که می توانند همانند سیاست توسعه طلبانه ای را که با موفقیت در لیبی اجراء کردند در یمن نیزاجرا کنند و به اهداف خود تحقق بخشند.
چنانکه ابتدا شاهد بدست گیری مقام ولیعهدی محمد بن سلمان و سپس بازداشت و سرکوب مخالفان درون خاندان آل سعود شدیم. محاصره قطر با تکیه به اعتماد به ترامپ و دامادش انجام گرفت . سپس سیاست سرکوب مخالفان که مهمترین آنها جمال خاشقجی بود آغاز شد. اما این روند ادامه خواهد داشت.
سیاست ترامپ برای ایجاد خط اتحاد بین «اسرائیل، ریاض ، ابوظبی و قاهره» به معنی ایجاد نظم جدید منطقه ای نیست، بلکه نمایانگر آغاز مبارزه جدید برای کسب قدرت و درگیری در منطقه است. عملیات فضاحت بار علیه خاشقجی یکی ازحوادث دردناکی است که واقعیت موجود را پیش روی ما قرار داده است. آمریکا مدعی حافظ نظام لیبرال در خاورمیانه ، آتش بیار درگیری در خاومیانه شده است. اشغال افغانستان و عراق که منجر به کشته شدن صدها هزار نفر و آواره شدن میلیونها نفر ، ظهورسازمانهای رادیکال شده است، هنوز در اذهان عمومی حفظ می شود.
حمایت واشنگتن از ریاض، ابوظبی و تل آویو به معنی خروج آمریکا از منطقه نیست. بلکه با یک روش جدید در امور منطقه دخالت می کند. البته حادثه خاشقجی را نمی توان به معنی «از منطقه خاورمیانه خارج نمی شویم، متحدان ما نمی توانند در آنجا نظم برقرار کنند زیرا عملیاتی نظیر عملیات فضاحت بارقاشقچی تکرار خواهد شد، نیست.»
همه می دانند که واشنگتن از منطقه خارج نخواهد شد اما باید در روش اجرای اصول ، همکاری با نقش آفرینان و اهدافش را با واقعیتهای منطقه تطبیق داده شود و مورد تجدید نظر قرار گیرد. تا موقعی که نقش متعادل کننده ترکیه تقویت نشود، نمی توان رقابت بین خلیج(کشورهای عرب خلیج فارس) با ایران را مدیریت کرد. امکان ندارد که آنها از این موضوع بی اطلاع باشند اما گویا نظم(آمریکا) نمی خواهد آن را اجراء کند.