شناسهٔ خبر: 28807278 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

پیامک های شما

صاحب‌خبر - لطفا در سوالات خود « سن، میزان تحصیلات، شغل، سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود و خانواده» (همین اطلاعات را درباره فرد مقابل خود) درج کنید. مردی 29 ساله ام. بعد از یک دعوای شدید با همسرم، مدام دچار اضطراب و استرس می شوم. پیش روان پزشک هم رفتم و قرص داد اما تاثیری نداشت. این احساس ها به شدت عصبی ام کرده است و مدام پسر و دختران 7 و 9 ساله ام را تنبیه بدنی و کلامی می کنم. لطفا کمکم کنید. دختری هستم 19 ساله. دوست ندارم کسی کوچک ترین دخالتی در زندگی ام بکند مثلا اعضای خانواده‌. از امر و نهی کردن هم خوشم نمی آید. قبلا روحیه حساسی نداشتم اما چند وقت است که با کوچک ترین حرف دیگران که تحریک آمیز است، ناراحت می شوم. در ضمن دو سال است پشت کنکور مانده ام و این مسئله هم روانم را درگیر کرده است. وقتی ناراحت می شوم به سختی می توانم درس بخوانم. حرف ناراحت کننده دیگران که بیشتر جنبه حسادت و ناراحت کردن من را دارد، در ذهن ام می ماند و تمرکزم را در زندگی روزمره از دست می دهم. راهنمایی ام کنید. 19 ساله ام و شش ماه است با پسری آشنا شده ام. متاسفانه او گل می کشد. در صفحه شما درباره خطرات این ماده، مطالبی را خواندم. یک بار و به مدت دو ماه به عشق من ترک کرد اما بعد از مدتی گفت که دلم برای آن روزها تنگ شده و نمی توانم مصرف نکنم. الان دوباره مصرف می کند و در برابر اصرار من برای ترک هم می گوید: «نمی خواهی برو». دوست اش دارم و نمی توانم از دست اش بدهم و از طرفی هم نمی توانم شاهد گل کشیدنش باشم. چه کنم؟ برای شوهرم هر چند ماه یک بار، یک پیام عاشقانه از طرف یک خانم می آید و او هم پاسخ می دهد. من 28 ساله و شوهرم 31 ساله است. سوالم این است که باید این اتفاق را به رویش بیاورم و درباره اش با او بحث کنم؟ یا صبر کنم تا این ماجرا جدی تر شود یا اگر اقدام جدی تری دیدم، اقدام کنم؟ من نمی توانم به خواستگارهایم اعتماد کنم. اهل رابطه های نامناسب هم نبودم و هیچ بی اعتمادی هم از پدرم ندیدم اما می ترسم تنها بمانم. نمی دانم این ترس از کجا و چرا شروع شده. باید چه کنم تا مشکل ام حل شود. 23 ساله و دانشجوی مکانیک هستم و خانواده تقریبا مذهبی دارم.

نظر شما