شناسهٔ خبر: 28776309 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

طراحي سوئيفت ايراني ممکن خواهد بود؟

صاحب‌خبر -

خبرگزاري آريا-اتحاديه اروپا و 3 کشور اروپايي امضا کننده برجام به دنبال پيدا کردن راه‌هايي براي دور زدن تحريم‌هاي نفتي و بانکي آمريکا عليه ايران هستند.
سوئيفت نوعي شبکه اجتماعي-اقتصادي- بانکي بين المللي است.
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از سايت اسپوتنيک روسي ،چند روز پس از آنکه اروپا «مکانيزم خاص» دورزدن سوئيفت و سلطه آمريکا در عرصه نقل و انتقالات مالي به دلار آمريکا را معرفي کرد، ايران پايان طراحي مکانيزمي را اعلام کرد که انجام معاملات نفتي با دور زدن تحريم هاي آمريکا را ممکن مي سازد.
قدرت‌هاي اتحاديه اروپا در حال مذاکره براي ايجاد يک کانال پرداخت مالي به ايران هستند تا شرکت‌هاي اروپايي را قادر سازند به تجارت و معاملات خود با ايران ادامه دهند. اين اقدام در راستاي بخشي از تلاش‌ها براي فائق آمدن به مانع تحريم‌هاي ايالات متحده و حفظ توافق هسته اي با ايران (برجام) انجام مي‌شود.
بنا به گفته ديپلمات‌هاي اروپايي، هدف سياست‌گذاران اروپايي اين است که با حفظ پيوندهاي تجاري اتحاديه اروپا با ايران، همچنان مزاياي تجاري برجام را براي ايران حفظ کنند تا دولتمردان تهران، همچنان مجاب به ادامه اعمال محدوديت‌هاي هسته‌اي در قالب برجام باشند.
سوئيفت اروپايي که مخصوص شرکت هاي اروپايي ايجاد مي شود، منحصر به تبادلات مالي با ايران است که تا اندازه اي سه کشور اروپايي انگليس، فرانسه و آلمان در اين رابطه به نتيجه رسيدند.
اسپوتنيک در خصوص  «سوئيفت ايراني»  با دکتر امير حسين نوربخش حقوقدان، تحليلگر سياسي و دبير کمپين بين المللي «جهان عليه خشونت و افراط گرايي» به گفتگو نشست.

 نظر شما در باره طراحي مکانيزم دور زدن سوئيفت چيست؟ و آيا کشورهاي اروپايي چنين مکانيزمي را خواهند پذيرفت؟
 اين يک موضوع خيلي خوب است، از اين جهت که ايران توي فضاي بين المللي دست بالا را دارد، به دليل اينکه هر چند ايران تحريم شده و فشارهاي اقتصادي زيادي روي دستگاه و سيستم ايران دارد مي آيد اما حقانيت ايران بهرحال اثبات شده. چرا؟ به دليل اينکه ايران هم برجام را پذيرفته و هم با وجود اينکه آمريکا عهدشکني کرده و يکجانبه از برجام بيرون آمده و زير قولش زده و زير تعهدات بين المللي اش زده است، اما ايران در برجام همچنان مانده است و در واقع برجام اروپايي را حفظ کرده است. از طرفي ديگر قراري در ديوان لاهه از پيمان مودتي که بوده صادر شده و آمريکايي ها بهرحال محکوم شدند. همچنين در عرصه بين المللي ايران هرچقدر فشار مشاهده مي کند دوباره مي رود به سمت آيين هاي گفتگو.
در همين راستا بحث سوئيفت مطرح مي شود که بهرحال ايران چطور مي تواند از سامانه سوئيفت استفاده بکند. اولا ما بايد ببينيم سوئيفت اصلا چي هست. سوئيفت صرفا يک سامانه اطلاع رساني هست. اما خوب يک پيام رسان معتبر است، يعني بهرحال به نوعي يک شبکه اجتماعي اقتصادي بانکي  بين المللي است که در واقع داراي اعتبار است.
اروپايي ها در اينجا مي توانند به انحاي مختلف به ايران کمک بکنند، يعني آنها بايست اينکار را انجام بدهند. به دليل اينکه در قبال توافق جامع هسته اي تعهد دارند. ايران هم شفافيت در اين زمينه از خودش نشان داده است و در تمام اسناد بين المللي ادبيات ديپلماتيک را رعايت کرده است. اين نشاندهنده حسن نيت ايران است و در فضاي بين المللي اثبات کرده است که با آيين هاي گفتگو ومذاکره موافق است. اگر اروپايي ها مي خواهند حسن نيت خودشان را نشان بدهند، و حداقل در برابر گزارشي که آژانس بين المللي انرژي هسته اي که ايران را کشوري معرفي کرده که به برجام پايبند بوده است مناسب هست. ما مي دانيم که مرکز سوئيف در بروکسل بلژيک است و سامانه سوئيفت بيشتر يک سامانه اروپايي است هرچند که الان ارزش جهاني پيدا کرده است، بنابراين برابر تصميمي که اروپايي ها قرار است بگيرند مي تواند درواقع يک سامانه مخصوص ايران تعريف بشود. در واقع يک «سوئيفت ايراني» تصويب بشود که مي تواند باعث تسهيل مبادلات تجاري بشود.
يادآوري مي کنم که سوئيفت نوعي شبکه اجتماعي — بانکي است که بيشتر به دليل اعتباري که دارد و گذشته معتبري که دارد، عمده کشورها براي نقل و انتقالات بانکي از سوئيفت استفاده مي کنند. اصلا مناسب نيست که دولت ايالات متحده آمريکا از سوئيفت به عنوان يک اهرم فشار در فضاي بين المللي استفاده بکند و روابط بين الملل را مختل بکنيم به دليل اينکه منافع ما توي فضاي بين المللي نرسيده است. اگر خانم نيکي هيلي امروز مي آيد و استعفا مي کند به دليل اينکه واقعا آمريکا توي فضاي بين الملل بجز حرف زور  چيزي براي گفتن ندارد و سياست هاي امپرياليستي که در واقع پي مي گيرد هرگز نتوانسته يک قدرت بين المللي براي آمريکا بوجود آورد. هيجان انگيزي و تشنج محوري که آمريکايي ها توي فضاي بين المللي بوجود آورند، بين اروپا و آمريکا هم شديدا اختلاف انداخته است.
به نظرمن مسأله سوئيفت بايد هر چه سريعتر حل بشود، به دليل اينکه بهر حال ايران بتواند به تعهدات بين المللي و بحث هاي اقتصادي — بازرگاني پايبندي داشته باشد و وفاداري اش را نشان بدهد. بنابراين تعريف يک سامانه اختصاصي براي ايران خيلي راحت و به نظر من ممکن است و مي تواند در خود اتحاديه اروپا و شوراي اروپا اين روند به وجود بيابد و نوعي سوئيفت اروپايي را بتوانند براي ايران تعريف بکنند.
علاوه بر سوئيفت ما مي دانيم که سامانه هاي اطلاع رساني ديگري هم توي فضاي بين المللي وجود دارد که از طريق آن ها هم مي شود اطلاعات را استفاده کرد اما خيلي به اندازه سوئيفت معتبر نيستند. بنابراين تعريفي به عنوان سوئيفت اروپايي — ايراني مي تواند نيازهاي ايران را برطرف بکند و نشان بدهد که چقدر اروپائي ها مي خواهند در کنار ايران بمانند و در برابر زورگويي يکطرفه آمريکا که الان فقط شامل ايران نيست، ترکيه و روسيه ، کانادا و حتي خود اتحاديه اروپا را هم دربرگرفته است.
هر کشوري که با سياست هاي يکطرفه ترامپ (نمي گويم آمريکا) — ترامپيست- موافقت نمي کند يکطرفه تحريم مي شود و اين مدل سياست ورزي بهرحال اشتباه است.

در صورت طراحي سوئيفت اروپايي براي ايران، آمريکا تا چه حد مي تواند بر روند اجرايي شدن اين مکانيزم تأثيرگذار باشد؟
بهرحال آمريکايي ها از هيچ اقدامي براي اعمال فشار بر ايران فروگذار نخواهند کرد. اگر هم بحث سوئيفت حل بشود، به نظر مي رسد که آنها باز يک اقدام ديگري را انجام مي دهند. هر چند که مدام مي گويند که «ما بحث تغيير رژيم را در ايران نداريم و نمي خواهيم فشار وارد بکينم»، اما رفتارهاي آنها نشان مي دهد که از هيچ اقدامي براي از بين بردن نظم سياسي ايران نمي خواهند فروگذار بکنند.
به نظر مي رسد که اگر ايران موفق بشود با اروپايي ها به يک توافق برسد، آمريکا در موضع انزوا قرار خواهد گرفت و ممکن است دست به يک اقدامات ديگري بزند و مجددا از يک ادبيات ديگري در عرصه تجاري — اقتصادي بين المللي استفاده بکند و اعمال فشار را بر ديگر کشورها بگذارد که بين ايران و آمريکا، يکي را انتخاب بکنند. اين دامنه اعمال فشار فقط بر ايران نخواهد بود و بر بقيه کشورها هم اين موضوع گسترش پيدا خواهد کرد.
ضمن اينکه انتظار مي رود از کشورهاي ديگر مثل اروپا و روسيه خصوصا که بارها و بارها در طي اين سالها با ايران مراوداتي داشتند و خصوصا اينکه ايران نيز حسن نيت خود را ثابت کرده است و شرکا و همپيمانان خود را در فضاي بين المللي تنها نگذاشته است. به نظر مي رسد که رفتارهاي غير ديپلماتيک و رفتارهاي خلاف صلح و امنيت بين المللي توسط يکسري کشورهايي که من اسمشان را مي گذارم «کمربند ارتجاع»مرتب درحال تکرار است. بهرحال کشورهاي عرب حاشيه خليج فارس، البته نه همه آن ها، اما بيشترشان اکثرا به همراه اسرائيل و آمريکا مرتبا در حال اعمال فشارهاي غيردوستانه ، خلاف حقوق بشر و يکطرفه هستند و دکترين زور و فشار را دارند در  فضاي بين المللي توسعه مي دهند. من فکر مي کنم که آنها از اعمال هيچگونه فشاري بر ايران مضايقه نخواهند کرد. اما به نظر مي رسد که در اينجا، همپيمانان ايران هستند که بايد حسن نيت خود را نشان بدهند. قطعا اروپايي ها، روسيه، چين و کشورهاي ديگري که طي اين سال ها با ايران همپيمان بودند و چه آنها و چه ايران حسن نيت خود را به همديگر نشان دادند لازم است که از ايران حمايت بکنند و ايران را در برابر امپرياليست تنها نگذارند. به دليل اينکه اگر شعله انقلاب ايران خاموش بشود، فشارهاي فزاينده اي بر اين کشورها قطعا واردخواهد آمد و چيني که امروز تحريم شده و روسيه اي که امروز تحريم شده، اگر همپيماني مانند ايران را بهرحال تنها بگذارند، فشارها بر آنها چندين و چند برابر خواهد شد. به دليل اينکه آمريکا اصولا نشان داده است که به هيچ عنوان در واقع قابل اعتماد نيست.
ايران لوايح اف اي تي اف را با وجود مخالفت هاي داخلي خيلي شديدي که بهرحال ممکن است در مقاطعي هم به ثبات سياسي ايران آسيب بزند و باوجود فشار افکار عمومي تصويب کرد و حسن نيت خود را نشان داد. مناسب است که ايران در مقابل جبهه ارتجاع و امپرياليست تنها نماند و کشورهايي که همسايه ايران و همپيمان با ايران هستند بصورت عملي، از جمله اتحاديه اروپا، چين و روسيه اثبات بکنند و بيشتر ايران را حمايت بکنند تا بتوانيم يک سيستم تجاري بهتري را تعريف بکنيم. قطعا يک زمينه آن بحث اقتصادي و استفاده از ظرفيت هايي است که وجود دارد.
هم اکنون ايران عضو سازمان (اکو) — سازمان همکاري هاي اقتصادي- است که کشورهاي عضو آن مي توانند واحد پولي مستقلي را تعريف بکنند و مي توانند سامانه هاي جايگزين براي سوئيفت پيدا بکنند و مي توانند نظام بانکي جديد تعريف بکنند و از اين حالت انفعالي که دارند دربيايند و همين موضوع سبب مي شود که تحريم ها را به فرصت تبديل بکنند و آمريکا، کشورهاي عربي و يا اسرائيل نتواند به اين راحتي به آنها فشار وارد بکنند و نظم اقتصادي آن ها را بهم بزنند و سيستم نارضايتي عمومي بوجود بياورند. بنابراين پيمان هاي منطقه اي مي تواند تا حد زيادي به اين موضوع کمک بکند و آمريکا و حتي سامانه هايي مثل سوئيفت را از محوريت کامل دربياورد.
 به عنوان يک مثال اسطوره اي مي خواهم مظلوميت ايران را خدمت شما و رسانه محترمتان بگويم: «همه ما مي دانيم که اطلس اسطوره اي بوده است که با دست خودش و يکنفره انگار کره زمين را نگه داشته بود و هرکول وقتي به او مي رسد مي بيند که او مجبور است يکنفره بار هستي  و فشار دنيا — گيتي را روي دوش خودش تحمل بکند». ايران در واقع به نوعي به همان وضعيت دچار شده است و در برابر امپرياليست تنها مانده است ومناسب است که کشورهاي همپيمان با ايران به حمايت خود از ايران ادامه داده و آن را بيشتر بکنند و در کنار هم باشند و صفوف آنها بدست اعراب و اسرائيل و آمريکايي ها گسسته نشود. زيرا آنها قابل اعتماد نيستند.
مي شود راه حل هاي اقتصادي-بازرگاني را هم تعريف کرد. سامانه سويئفت خيلي فرقي با پيام رسان هاي تلگرام، واتس اپ، فيس بوک و توييتر ندارد، تنها تفاوت آن اين است که ارزش اقتصادي و بازرگاني مخصوصي دارد. بنابراين در اين عصري که سرعت ارتباط شبکه هاي اطلاعاتي خيلي بالاست، انتظار مي رود از کشورهاي همپيمان با ايران و کشور ايران که مذاکرات بهتري براي جايگزين اين موضوع داشته باشند يا يک سوئيفت مخصوص براي ايران استفاده بکنند، شبکه مالي و ارتباطي براي ايران بوجود بياورند و يا از يکي ديگر از پيام رسانه هاي ديگر اقتصادي — بانکي که ما همين الان هم داريم، استفاده بکنند.

 اسپوتنيک در خصوص طراحي مکانيزم  دور زدن سوئيفت توسط ايران با پروفسور نيکلاي الکساندرويچ کوژانوف، خاورشناس و کارشناس دانشگاه شرق شناسي سن پيترزبورگ به گفتگو نشست.

آيا ايجاد مکانيزمي براي دور زدن سوئيف از طرف ايران و کشورهاي اروپايي ممکن است؟

ايران با همکاري کشورهاي آسيايي و اروپايي سعي مي کند مکانيزم جديد تراکنش را ايجاد کند. ايران را مي توان يک نوع طرف قرارداد دانست.
شايد ايجاد آلترناتيو سيستم ارتباط بين بانکي بين المللي در جريان است که امکان تراکنش و معاملات بانکي را بطور مستقيم مثلا بين بانک هاي روسيه و بانک هاي اروپايي و همچنين بانک هاي کشورهاي آسيايي براي ادامه تجارت بين المللي با ايران که در تلاش سازماندهي آن هستند، فراهم کند.
ايده ايجاد چنين سيستمي غيرواقعي به نظر مي رسد. هرچه باشد اجراي آن از نظر فني دشوار خواهد بود. از يکسو نشان دادن اراده و تمايل براي کار با چنين سيستمي مطرح است.
هم اکنون تمايل کشورهاي اروپايي به حفظ روابط تجاري باقيمانده هاي شرکت هاي خود در ايران به تهران کمک مي کند تا به فکر طراحي چنين سيستمي براي اجرايي کردن تراکنش باشد.

کارايي چنين سيستمي در چه حد مي تواند باشد؟
اراده سياسي اتحاديه اروپا به سويي جهتگيري شده است که از هر نوع امکاني براي ادامه همکاري و تعامل با ايران بهره گيرد.
اين سيستم مي تواند موثر باشد،ولي براي حمايت تجارت بزرگ اروپايي با ايران کافي نخواهد بود. اکثر شرکت هاي بزرگ اروپايي به دليل تحريم هاي آمريکايي عملا ايران را ترک کرده اند. صاف و ساده تجارت اروپايي نگران آن است که مقامات و اولياء امور اتحاديه اروپا نتوانند تا حد ضروري از آن ها حمايت کنند که نگراني آنها در اين رابطه بجاست و حق دارند نگران باشند.
به نظر من ايده چنين سيستمي نمي تواند از تجارت کلان حمايت کند در اينجا تأثير نجات صددرصد مانند «چرخاندن چوب جادو» که همه چيز سريع روبراه شود وجود نخواهد داشت.
اما وجود آن امکاني براي تجارت خرد و متوسط فراهم خواهد کرد تا وابسته به اينکه تا چه حد با بازار آمريکا در ارتباط باشند به فعاليت تجاري خود ادامه بدهند. شرايط طوري خواهد بود که نه بطور کامل تأثير منفي تحريم ها به صفر رسانده شوند، بلکه تا حدودي جبران شوند. بطور کلي ايجاد چنين مکانيزمي مي تواند مفيد باشد.

آيا به نظر شما امکان ايجاد سوئيفت آسيايي وجود دارد؟
به نظر من اجرايي شدن چنين هدفي بسيار دشوار خواهد بود. حداقل اينکه تلاش ها وتجربيات ديگر کشورها نشان داد که براي ايجاد چنين مکانيزمي نياز به زمان و هماهنگي تلاش ها در سطح جهاني خواهد بود. بهتر است در اين خصوص نتيجه گيري عجولانه انجام نشود.

 


نظر شما