«زندگي در کثافت»:
بحرانهاي شهري در آمريکا
صاحبخبر - سرويس جهان مشرق - آمريکاييها طي سالهاي اخير (مشخصاً از سال ۲۰۱۱ به اين سو) با يک معضل شهري-اجتماعي مواجه شدهاند که هر سال نسبت به سال گذشته وخيمتر ميشود: «بحران مدفوع.» آمارهاي عجيب و غريبي از اين معضل وجود دارد که بعضي از آنها باورکردني نيستند. و البته واقعيتهاي جالبي هم در اينباره وجود دارد که بيشتر شبيه به جوک هستند. مثلاً اينکه ساکنان آپارتماني در شيکاگو، سال ۲۰۱۶ تصميم گرفتند هر وقت يک تکه مدفوع سگ را پيدا کردند اقدام به «مدفوعشکافي» (کالبدشکافي مدفوع) کنند، يعني آن را به آزمايشگاه ببرند و روي آن آزمايش دياناي انجام بدهند تا بفهمند متعلق به سگِ چه کسي است . فعلاً در همين حد توضيح بدهيم که مسئله صرفاً تقصير سگها هم نيست. مأموران شهري در حال شستوشوي پيادهرو؛ معضل پوپ به نوعي بزرگترين معضل ساکنان سانفرانسيسکو محسوب ميشود لازم به ذکر است که براي جلوگيري از استفاده مکرر از واژه کريهالمنظر «مدفوع» در اين گزارش، از اينجا به بعد، از يکي از معادلهاي انگليسي آن يعني «پوپ» و يا معادلهاي ديگر استفاده ميکنيم. سانفرانسيسکو «پايتخت پوپ» آمريکا پايگاه اينترنتي آمريکايي «ريلتيهاپ» طي گزارشي تحت عنوان «پيپي: بحران جديد شهري» به بررسي معضل وجود "پوپ" (مدفوع) در سطح خيابانهاي شهرهاي بزرگ آمريکا و به طور خاص، شيکاگو، نيويورک و سانفرانسيسکو پرداخته است. در ابتداي اين گزارش تصويرسازي دردناکي انجام شده است که البته ممکن است براي شما آنچنان آشنا نباشد: همه ما تجربهاش را داريم: داري از يک عصر زيبا لذت ميبري؛ شايد قدمزنان به سمت جايي ميروي که قرار است با چند نفر از دوستانت شام بخوريد؛ که يکهو...! در کسري از ثانيه، احساسات مختلفي به سمتت هجوم ميآورند: عصبانيت، ناراحتي، شرمندگي، يا حتي شايد تهوع. پايين را نگاه ميکني و بله... پايت روي پوپ رفته است. بوي گندي ميدهد، واقعاً گند. و البته حس ناخوشايند آن لحظهاي هم هست که پايت در پوپ فرو ميرود. آنجاست که از خودت ميپرسي: کدام ... بعد از آنکه دوست پشمالوي کوچکش پوپ کرد، جايش را تميز نميکند؟ متأسفانه، فضولات سگ، تنها نوع پوپ نيست که ما مجبوريم با آن دست و پنجه نرم کنيم. در بسياري از شهرهاي بزرگ، فضولات انساني هم معضل بزرگي است. اين واقعيت، روي ديگر و تاريک شهرهايي است که تا زماني بسيار عالي به نظر ميرسند که مجبور نشدهايد مدتي در آنها زندگي کنيد. پوپ نه تنها يک آلاينده زيستمحيطي بزرگ است، بلکه نشانهاي از پاکيزگي يک شهر هم هست که به نوبه خود، بخش بزرگي از اعتبار نام يک شهر را رقم ميزند. بنابراين تعجبي ندارد که شهرهاي سراسر جهان، از جمله نيويورک، مادريد و لندن، همگي راههايي براي مقابله با بحران پوپ دارند؛ راههايي مانند اِعمال جريمه براي پوپ و اجراي برنامههايي براي تميز کردن پيادهروها. با وجود همه اينها، متأسفانه همچنان شاهد کلمه «پوپ» در تيترهاي خبري هستيم و بياختيار ميپرسيم: «آيا بحران پوپ وارد مرحله کاملاً جديدي شده است؟» ريلتيهاپ براي پاسخ به اين سؤال به سراغ آمارهاي کاملاً رسمي رفته است. اين پايگاه اينترنتي تعداد تماسهايي را در نظر گرفته است که براي شکايت درباره پوپ به شماره ۳۱۱ گرفته ميشود. ۳۱۱ شماره تماسي است که شهروندان در بسياري از شهرهاي آمريکا ميتوانند از آن براي گزارش مشکلات شهري استفاده کنند. ريلتيهاپ آمار تماسها با ۳۱۱ درباره معضل پوپ را در سه شهر بزرگ شيکاگو ، نيويورک و سانفرانسيسکو با برخي آمارهاي ديگر ترکيب کرده و نتايج جالبي را به دست آورده است که برخي از آنها از اين قرارند: سانفرانسيسکو پايتخت پوپ آمريکاست. در اين شهر طي سال ۲۰۱۷ به ازاي هر يک مايل مربع (حدوداً ۲/۶ کيلومتر مربع) مساحت، ۴۵۵/۸۹ مورد مشاهده پوپ در خيابان گزارش شده است. به اين ترتيب، سال گذشته در سانفرانسيسکو به طور متوسط در هر ۵/۷ متر مربع مساحت، يک مورد پوپ روي زمين ديده و گزارش شده است. طبيعتاً آماري از موارد ديدهشده اما گزارشنشده در دست نيست. در شيکاگو [۷] ، نسبت مستقيم و همبستگي مثبتي ميان مالکيت خانهها و تعداد شکايتهاي مرتبط با پوپ وجود دارد. يعني هرچه تعداد خانههايي که افراد در آنها مالک هستند در يک محله بيشتر ميشود، شکايتهاي بيشتري هم در زمينه معضل پوپ در آن محله به ثبت ميرسد. همچنين آمار در يکي از مناطق شيکاگو، نسبت معکوس و همبستگي منفي معناداري را ميان ارزش متوسط خانهها و تعداد شکايتها درباره پوپ نشان ميدهد. يعني هرچه قيمت خانههاي يک محله بيشتر ميشود، تعداد شکايتها از وضعيت پوپ کمتر ميشود. در نيويورک [۸] ، هيچ رابطه مستقيمي ميان مالکيت خانهها در يک محله با تعداد شکايتها درباره پوپ وجود ندارد، اما نسبت معکوس و معنادار ميان ارزش متوسط خانهها و شکايتها از معضل پوپ، در اين شهر هم مشاهده ميشود. در سال ۲۰۱۷ «برانکس» کثيفترين محله نيويورک از نظر تعداد شکايتها درباره پوپ به ازاي هر کيلومتر مربع بوده است. اين در حالي است که محله «منهتن» تا اين لحظه از سال ۲۰۱۸ از نظر تعداد شکايتها درباره معضل پوپ در سال جاري از برانکس جلو زده است. آمار تا ۳۱ آگوست امسال، حاکي از ثبت ۹/۶ شکايت به ازاي هر ۲/۶ کيلومتر مربع در منهتن به طور متوسط است. تا زمان نگارش اين گزارش، سال ۲۰۱۷ در سانفرانسيسکو با ثبت ۲۰/۸۹۹ شکايت در زمينه پوپ، همچنان رکورددار بدترين سال در زمينه شکايتهاي مرتبط با پوپ بوده است. با اين حال، جاي هيچ نگراني نيست، چون مسيري که نمودارهاي سال ۲۰۱۸ در پيش گرفتهاند، نشان ميدهد امسال به زودي رکورد سال قبل را خواهد شکست. گزارش ريلتيهاپ به طور کاملاً مفصل آمار هر سه شهر شيکاگو، نيويورک و سانفرانسيسکو را بررسي و درباره آنها نتيجهگيري کرده است، اما واقعيت اين است که اگرچه شيکاگو مشهور به «شهر بادها»، پايتخت موش آمريکا هم هست و علاوه بر معضل فضولات سگ، با چالش موش هم مواجه است، و اگرچه نيويورک مشهور به «سيب بزرگ»، صدها هزار سگ و دستکم ۷۷ هزار بيخانمان دارد و بنابراين علاوه بر پوپ سگ، پوپ انسان هم يکي از معضلهاي نيويورک محسوب ميشود، اما آمارهاي اين دو شهر در مقابل آمارهاي سانفرانسيسکو رنگ ميبازد و کسلکننده به نظر ميآيد. بنابراين در اين گزارش، مستقيماً به سراغ آمارهاي عجيب شهر سانفرانسيسکو ميرويم. وبسايت ريلتيهاپ توضيحات خود درباره سانفرانسيسکو را با جملهاي منتسب به «اسکار وايلد» شاعر و نمايشنامهنويس مشهور ايرلندي آغاز ميکند: «عجيب است، اما هر کس که ناپديد ميشود، ميگويند در سانفرانسيسکو است.» اين پايگاه آمريکايي سپس ادامه ميدهد: واقعيت هم همين است که سانفرانسيسکو با آب و هوا، مناظر و تنوعي که دارد يکي از زيباترين شهرهاي آمريکاست. با اين وجود، هر شهر يک روي تاريک هم دارد و سانفرانسيسکو نيز از اين قاعده مستثني نيست. اين شهر، همان اندازه که کوچک است، غرق در پوپ هم هست؛ هم پوپ سگ و هم پوپ انسان. طبق گزارش اداره حيوانات سانفرانسيسکو، حدود ۱۲۰ هزار سگ (به صورت رسمي و ثبتشده) در سانفرانسيسکو وجود دارد و اين يعني اين شهر يکي از سگدوستترين شهرهاي آمريکاست. با اين حال، سانفرانسيسکو علاوه بر دوستان پشمالوي ما، ميزبان بيش از ۷۰۰۰ بيخانمان نيز هست. اگرچه شايد در نگاه اول، اين آمار از نيويورک يا لسآنجلس خيلي بهتر به نظر برسد، اما واقعيت اين است که عدم برخورداري سانفرانسيسکو از پناهگاههاي مختص بيخانمانها و نبود يک سيستم خوب براي برخورد با اين معضل ، اين شهر را در معرض خطر قرار داده است.∎
نظر شما