به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «هنرهفتم نیازمند حمایت همه جانبه، بلاتکلیفی شهروندان سرپل ذهابی پس از یکسال و پیامدهای ناشناخته تغییرات اقلیمی بر اکوسیستم ها» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که در مطبوعات امروز (یکشنبه) برجسته شده است.
** هنر هفتم نیازمند حمایت همه جانبه
سینما از هنرهای بزرگ و از سرمایههای ملی ایرانیان از گذشته تاکنون بوده است و این عرصه نیاز به آرامش، تعامل و حمایت همه جانبه دارد. انتقال فرهنگ و آموزش با ابزار هنری همچون سینما اثرگذاری فراوانی داشته و لازم است این عرصه بیش از پیش تقویت و توسعه داده شود.
روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان «بازیگر دیگر نمیتواند دستمزد غیرمعقول بگیرد» به گفت وگو با محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی پرداخت و نوشت: اگرچه دستمزد حِرَف مختلف در کشور متفاوت است اما باید پشت این دستمزدها منطق وجود داشته باشد، برای داشتن منطق نیز باید ابتدا اقتصادی آن فعالیت مدنظر قرار گیرد. اقتصاد و بازگشت سرمایه سینمای ایران ظرفیت مشخصی دارد لذا نباید هزینه تمام شده یک فیلم به بازگشت سرمایه آن غلبه پیدا کند. نظام تهیهکنندگی با همکاری و مشورت تهیهکنندگان تدوین و برای اجرا ابلاغ شده است و اگر هرچه سریعتر در صنف تهیه کنندگی قوام و شکل بگیرد، مشکلات فوق نیز برطرف خواهد شد. با اجرای نظامنامه تهیهکنندگی بازیگر نمیتواند قیمت های غیرمعقول به تولیدکننده بدهد چراکه با محدودیت از سوی صنف رو بهرو میشود.
در ادامه این گفت و گو می خوانیم: از این پس هر پروانه ساختی صادر شود براساس این نظام نامه ارزیابی خواهد شد و با اجرای نظامنامه تهیهکنندگی بازیگر نمیتواند قیمت های غیرمعقول به تولیدکننده بدهد چراکه با محدودیت از سوی صنف روبهرو میشود. از این پس بازیگر نمیتواند قیمت های غیرمعقول به تهیهکننده داده و آنها را در منگنه قرار دهند چراکه در این صورت با محدودیت از سوی صنف روبهرو خواهد شد. سهم بردن بازیگر از فروش مزموم نیست اما در تمام دنیا دستمزد بازیگران براساس رتبه و درجه خودشان، اقتصاد سینما، هزینه و سرمایه فیلم تعیین میشود. احتمالا تا آخر سال جاری وضعیت تهیهکنندگان موجود با نظام نامه جدید تطبیق نهایی داده خواهد شد و این نظام میتواند پایه و اساس شکلگیری مابقی نظامها در صنعت سینما شود.
روزنامه «اعتماد» با درج یادداشتی با عنوان«سینمای پرمدعای بیبضاعت» می نویسد: انگاری رسم هرساله سینمای ایران شده که تا کار به انتخاب نماینده برای فرستادن به آکادمی اسکار میرسد، عدهای میگویند باید نماینده بفرستیم و عدهای میگویند اصلا معنی نماینده داشتن در اسکار چیست؟ هر دو گروه هم شبهه منطقی میآورند و حرف گروه اول مثل همیشه پیروز ماجرا میشود؛ و این تازه ابتدای قصه است که خب حالا چه فیلمی را با چه کسی بفرستیم به این مهمانی فرنگی؟
سینمای ایران هرساله ده ها فیلم تولید میکند و جشنواره فجر محل بروز تولیدات یک ساله اوست. جشنوارهای که هر سال روی هم رفته شاید دو یا سه فیلم قابل تامل یا در خور بحث داشته باشد. سینمایی که در این سالها شیب ابتذال را به سرعت طی میکند یا آثارش در سخیف بودن با یکدیگر رقابت میکنند، یا از نظر فیلمنامه و ساخت سینمایی هنوز ابتدای ماجرا ماندهاند، یا حتی آنقدر کلیشهای و از مد افتادهاند که گویی در رسیدن به جریان سینما یک دهه دیر کردهاند.
در ادامه این یادداشت که به قلم رضا صدیق نگاشته شد، می خوانیم: در میان این خیل تولیدات، انتخاب یک اثر که نام نماینده ایران را در یک نمایش فرنگی یدک بکشد، دشوارتر از شور و مشورت چند سینماگر یا سازمان سینمایی است. حال به تمام این موارد، این نکته را هم باید اضافه کرد که فرضا فیلمی از لحاظ مولفههای سینمایی هم خوب باشد ولی قرار است چه چهرهای از ایران به نمایش بگذارد؟ مگر صنعت فرهنگ و بالخصوص ابزار مدرنازیسیونی چون سینما از امر سیاسی بری و تهی است؟ و ایضا مگر فستیوالهای فرنگی از متر و معیار سیاسی خالی هستند؟ و مگر جز این است که میزبانهای این فستیوالها، همان کشورهایی هستند که در منزوی کردن ایران در طول چهار دهه گذشته نقش بسزایی داشتهاند؟ و از این مهمتر آیا از اسکار سیاسیتر هم هست؟
روزنامه «صبح نو» در مطلبی با عنوان «پای بیتکوین و ژنخوب از سینما بریده میشود» به گفت وگو با سیدضیاء هاشمی، رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان پرداخت و آورد: نظام تهیه کنندگی با همکاری و مشورت تهیهکنندگان تدوین و برای اجرا ابلاغ شده است و اگر هرچه سریعتر در صنف تهیه کنندگی قوام و شکل بگیرد، مشکلات فوق نیز برطرف خواهد شد. این نظامنامه توسط خود ما تهیه شده و توسط رییس سازمان سینمایی ابلاغ شده است. این نظامنامه از هفته گذشته اجرایی شده است و در دستورالعمل پروانه ساخت هم قرار گرفته است. هدف نهایی این ابلاغیه این است که تمام تهیهکنندگان در یک چارچوب و معیار قرار گرفته و براساس آن خروجی ایجاد شود. شکلهای مختلفی تعریف شده است و براساس تعداد فیلمهایی که ساختهاند، فعالیتهایی که دارند، وضعیت فعلیشان و... بررسی میشوند.
در ادامه این گفت وگو آمده است: با این کار ممکن است جوان ترها بگویند قدیمیترها برای خودشان حکومتی ساختهاند که دیگران را به آن راه نمیدهند! اینطور نیست؟ بله، ممکن است برخی این تصور را داشته باشند. اتفاقاً این نظام نامه جوانگراست. سختتر شدن آن به معنای تخصصی شدن آن است. ما نمیخواهیم مثل الان، هرکسی که پول زیادی داشت وارد این کار شوند؛ انواع پول دارها وارد عرصه شدهاند. رانت خواری، پول های بادآورده، بیت کوین، ژن خوب و... اینها در نظامنامه جدید جایی ندارند! با کسی تعارف نداریم و با این موارد برخورد میکنیم. در اواخر تابستان 11درخواست داشتهایم که فقط دو جوان موفق به دریافت مجوز شدند. ما به استعدادها و فعالیتهایشان اهمیت دادهایم. سرمایه گذاری برایمان مهم است اما به شرط اینکه با پول جیب خودش آمده باشد. بدون مدارک کاری انجام نمیدهیم. مثلاً حداقل باید پنج سال فعالیت در سینما داشته باشد. باید در یکی از بخشهای سینما فعال بوده باشد؛ نمیشود ناگهان وارد کار شود. حتی اگر از دانشگاه هم بیاید، بدون سابقه فعالیت مجوز نخواهد گرفت. باید بدانیم که تهیهکنندگی یک تخصص است. تهیهکننده با سرمایهگذار فرق دارد.
** بلاتکلیفی شهروندان سرپل ذهابی پس از یکسال
حدود یکسال از زلزله 7.3 ریشتری کرمانشاه و سرپل ذهاب می گذرد که لرزش وحشتناک زمین در چشم به هم زدنی همه چیز را آوار کرد. هنوز هم کابوس شبانه نجات یافتگان را رها نمی کند؛ حدود 11 ماه از زلزله میگذرد، خانههای زیادی از نو ساخته شدهاند اما همچنان هستند شهروندانی چشم امید به کمک و یاری مسوولان و دیگر هم وطنان خود دارند.
روزنامه «آرمان» با درج گزارشی با عنوان «مستاجران در مناطق زلزله زده کف خیابان زندگی میکنند» می نویسد: تقریبا یکسال از زلزله سرپل ذهاب میگذرد، اما همچنان مشکلات متعدد در این مناطق مشاهده میشود. روز به روز از میزان دمای هوا در این مناطق کاسته میشود. انتظار میرود که بعد از گذشت یکسال امکانات زندگی اولیه برای این افراد مهیا شود. حدود 30 درصد مستاجران خانههای تخریبی شهری در کرمانشاه کف خیابان زندگی میکنند، به این معنا که هنوز در اسکان موقت بهسر میبرند و در چادر و کانکس هستند. این روزها همه مشغول مشارکت در ساختوساز کرمانشاه هستند و درباره آماده نشدن همه خانهها، باید بگویم؛ فقط 28 روز بتنریزی کف زمان میبرد، بنابراین با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که ترمیم همه خانهها زمان زیادی را نیاز دارد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: در سال گذشته هلال احمر دو میلیون تومان به واحدهای تخریبی برای تامین وسایل گرمایشی اختصاص داد و این وسایل به تعداد نیاز در اختیار مردم قرار گرفت و اگر در حال حاضر کسی نیاز به وسایل گرمایشی داشته باشد، هلال احمر برای تامین آن ورود میکند. فرهاد تجری نماینده قصرشیرین در مجلس درباره وضعیت مردم در مناطق زلزلهزده به خبرنگار آرمان می گوید: تا امروز برای آب و برق مناطق زلزلهزده و سرپل ذهاب وجهی دریافت نشده است، اما از ماه جاری قبض دریافت میکنند و باید مبالغ را بپردازند. هرکسی که مستحق دریافت کانکس بوده و باید از چادر خارج میشده، شرایط این کار برای او فراهم شده است. برخی به تمایل خودشان اسکان در چادر را انتخاب کردهاند، در واقع افرادی که در چادر اسکان دارند، بهجای دریافت کانکس، مبلغی را برای ترمیم خانههای خود دریافت کردهاند. برهمین اساس امکان دارد، هنوز افرادی وجود داشته باشند که در چادر زندگی کنند، بنابراین افرادی که در حال حاضر هنوز در چادر زندگی میکنند به خواست خود در این شرایط هستند.
روزنامه «اعتماد» با درج یادداشتی با عنوان «آموزش و بهداشت؛ یکسال بعد از زلزله سرپلذهاب» که به قلم میرشاهین فاطمی نگاشته شد، آورده است: در یکی از همین شبهای پاییزی سال گذشته بود؛ خبر بهتآور زلزله 7.3 ریشتری سرپلذهاب همه جا به گوش میرسید؛ بسیاری با شتاب خود را به مناطق زلزلهزده رسانده و به یاری مردم آسیبدیده شتافتند. به سرعت گروه های دولتی، خیریه و مردمی جهت امدادرسانی و تامین وسایل ضروری زندگی به مردم منطقه تشکیل شد. اما اکنون و پس از گذشت حدود یکسال خبر خاصی از آنجا نیست. گویا همه چیز سر جای اولش بازگشته. اما اگر سفر کوتاهی به مناطق زلزلهزده داشته باشید، پی خواهید برد که نهتنها هیچ چیز سر جای اولش بازنگشته، بلکه معضلات بسیاری ایجاد شدهاند که کمتر از 7.3 ریشتر زلزله نیستند! چه بسا بسیاری از مسائلی که در جوامع انسانی پس از فجایع طبیعی به وجود میآیند در بلندمدت و در صورت حل نشدن موجب آسیبخیز شدن اجتماع مورد نظر و حتی از هم پاشیدگی آن میشوند.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: با همکاری دفتر سردشت و سرپلذهاب انجمن جامعهشناسی ایران و به جهت بررسی ابعاد اجتماعی زلزله و در قالب چند کارگروه به شهر سرپلذهاب رفتیم. به فراخور رشته تحصیلیام سعی کردم تا به بررسی ابعاد معیشتی- رفاهی پسازلزله بپردازم و موضوعاتی چون وضعیت رفاه مطلق، اشتغال، سلامت و آموزش در این منطقه را مورد بررسی قرار دهم. از تخریب فیزیکی مدارس شهر سرپلذهاب که بگذریم، بسیاری دانشآموزان دچار معلولیت و مشکلات روانی ناشی از زلزله شده و قادر به ادامه تحصیل در شرایط معمول نیستند و نیازمند مراقبتهای پزشکی و مشاورههای روانپزشکی هستند. به دلیل رواج گسترده اخذ هزینه در مدارس در سرپلذهاب در سالهای اخیر بسیاری از خانوادهها که در برآورده کردن مایحتاج اولیه زندگی خود در دوران پسازلزله با مشکل روبهرو هستند قادر به پرداخت شهریه مدارس کودکان و همچنین تهیه کتابها و لوازم تحصیل آنها نیستند.
روزنامه «بهار» با درج مطلبی با عنوان «عدم بازسازی منازل زلزله زده سرپل ذهاب» می نویسد: منازل و ساختمان های مسکونی در شهر سر پل ذهاب استان کرمانشاه که بر اثر زلزله 7.3 دهم ریشتری آبان ماه سال 96 ویران شده اند و دیگر قابل سکونت نبودند، مدتی است که روند بازسازی و نوسازیشان توسط مردم، خیرین و پیمانکاران آغاز شده است. ولی پس ازگذشت یازده ماه از این اتفاق و در پیش داشتن فصل سرما به علت گرانی مصالح ساختمانی و همان طور عدم توان مالی مردم برای خرید لوازم و مصالح و باز پرداخت وام ها کار و روند باز سازی به حالت تعلیق و نیمه تمام، رها شده است. به این علت مردم این شهر زندگی اجباری در کانکس ها را به زندگی در منازل ترجیح می دهند.
در ادامه این گزارش آمده است: با وجود همه مشقات جریان زندگی در کانکسهای رنگارنگ و گاها سفید یا خاکستری، در مناطق مختلف سر پل ذهاب، جاری است. مواجهه و برخورد مردم با زندگی در کانکسها بر اساس شرایط فرهنگی و اقتصادی، متفاوت است. اما شرایط کنونی مردم این منطقه حس هم دلی، همیاری و بالا بردن تحمل شرایط سخت را برایشان به ارمغان آورده است. ورود مشاغل به کانکسها، معنایی فراتر از یک سر پناه در بر داشته و کاربردی متفاوت و درآمدزایی برای خانوادهها را ایجاد کرده است. متولد شدن نوزادان و بازیهای کودکان، پرورش گل و گیاه در داخل و خارج از کانکسها رنگی از امید به آینده و انگیزه ی بیشتر در لایههای مختلف مردم به وجود آورده است.
** پیامدهای ناشناخته تغییرات اقلیمی بر اکوسیستم ها
تغییر اقلیم از مهمترین چالش های جهان و دارای پیامدهای ملی و فرامنطقه ای است که جامعه جهانی با آن روبرو خواهد بود. اصلی ترین و بارزترین پیامد آن در سراسر جهان افزایش درجه حرارت و تغییر الگوهای بارش است که باعث گسترش بیابانزایی و نیز خشکسالی های پی در پی در جهان شده است. تغییر اقلیم همه بخش های اقتصادی را تا اندازه ای تحت تأثیر قرار می دهد و پیامدهای ناشناخته و گسترده ای بر اکوسیستم های طبیعی دارد.
روزنامه «آرمان» با درج گزارشی با عنوان «درختان، ناتوان در مهار روان آبها» می نویسد: سیل اخیر در استانهای شمال کشور، یکی از کم سابقه ترین بارش های پاییزی در سالهای اخیر بود که خسارات زیادی به مردم و اموال عمومی زد. همان قدر که این روزها فلات مرکزی ایران از کم آبی و خشکسالی میسوزد، صفحات شمالی کشور از سیلاب نالان است،چون با این وجود که سازمان هواشناسی هشدار داده بود، این 13استان در خطر وقوع«سیلاب ناگهانی» قرار دارند، باز هم بارش کمسابقه باران مردم مشگینشهر را غافلگیر کرد. با خسارات فراوانی که سیل اخیر به استانهای شمالی زد، این سوال بار دیگر در ذهن ناظران این فجایع شکل گرفت که چرا در افزایش وقوع سیل در ایران؛ ما مقصریم نه طبیعت؟! جنگل یک مجموعه پوشیده از گیاهان است که به دلیل دارا بودن لایههای مختلف ارتفاعی از جمله علفی، درختچهها و درختان انبوه که به آن اشکوببندی گفته میشود، در زمان بارندگی هر کدام از این لایهها، بخشی از باران را جذب میکنند. همانند بارندگی اخیر در چند روز گذشته در یک بازه 24 ساعته حدود 200 میلیمتر باران بارید و به دلیل شدت فراوان و زمان کم زمین برای جذب آب، روان آب ایجاد شد که این امر موجب بروز سیل شد.
در ادامه این گزارش آمده است: مهمترین رکنی که درختان میتوانند در مقابل سیل مقاومت کنند، داشتن ریشهها ی عمیق است و هرگونهای که به آب علاقه بیشتری داشته باشد، ریشه سطحی دارد. گونهای مانند توسکا که نیاز آبی زیادی دارد، در جایی مستقر میشود که سطح آب سفره زیرزمینی بالا باشد، بنابراین این گیاه چون نیازی نمیبیند که در اعماق زمین رطوبت را جذب کند، ریشهاش را به صورت سطحی در سطح خاک پخش میکند؛ بنابراین این گیاه مقاومت کمتری را در برابر سیلاب دارد، اما گونهای مانند راش، بلوط و ممرز چون ریشه عمیقتری دارند، میتوانند در مقابل سیل مقاومت بیشتری داشته باشند. تصاویر زیادی از سیل شدید در تالش و 15 روستای گیلان، منتشر شده که نشان میدهد، سیلاب، بیامان بر مردم تاخته است. فیلمهای تکان دهندهای از سیل هولناک تالش و گرفتار شدن ماشینها در جاده اسالم مردم را میخکوب کرد که چرا باید این فجایع در شمال اتفاق بیفتد. هرچند واقعا بلایی که سیل بر سر روستاهای گیلان آورد با خسارات هیچ سانحه دیگری قابل مقایسه نبود. نه تنها در استان گیلان بلکه در چهار استان درگیر سیل و آبگرفتگی هم خسارات جبران ناپذیری به مردم وارد شد.
روزنامه «اعتماد»با درج مطلبی با عنوان «استارت آپ ها به کمک محیط زیست میآیند» به گفت وگو با علی مریدی، مدیرکل دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست پرداخت و نوشت: یکی از مشکلات عمده در مدیریت پسماند آن است که در وزارت کشور و شهرداریها عمدتا روی نقطه آخر مدیریت پسماند یعنی «امحاء» تمرکز شده است؛ درحالی که بر اساس استانداردهای جهانی، مراحل مختلفی برای مدیریت پسماند وجود دارد که «تفکیک از مبدا» و «کاهش تولید پسماند از مبدا» از جمله مهمترین مراحل آن است. مریدی تاکید کرده امحای پسماند بدون استفاده از فناوریهای روز دنیا ممکن نیست و اوضاع بد اقتصادی کشور مانع خرید این فناوریهای نوین میشود، به همین علت مدیریت پسماند به یک مساله لاینحل در ایران تبدیل شده است. طی ماههای اخیر برنامههای مدیریت پسماند وزارت کشور را دریافت کردیم و متوجه شدیم که عمده تمرکز این برنامهها بر امحای پسماند شامل زبالهسوزی و ایجاد واحدهای کمپوست است که باید از طریق صنایع وارداتی انجام شود و طبیعتا نیاز ارزی خاص خود را دارد.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: خوب میدانیم که در چنین شرایط اقتصادی، این برنامهها عملیاتی به نظر نمیرسد.مدیرکل دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست درباره شیوه حمایت از استارتآپهای مدیریت پسماند، گفت: معاونت علم و فناوری ریاستجمهوری از این طرحها حمایت میکند و داوطلبان میتوانند به این بخش مراجعه کنند. سازمان حفاظت محیط زیست هم از چنین ایدههایی حمایت میکند و امکان مراجعه به این سازمان نیز وجود دارد؛ ضمن اینکه سعی داریم از طریق صندوق ملی محیط زیست فرصت حمایت مالی از استارتآپهای مدیریت پسماند را ایجاد کنیم.
روزنامه «ابتکار» با درج گزارشی با عنوان «گرمایش جهانی+ گوشتخواری = قحطی!» می نویسد: گزارش های جدید نشان میدهد که جهان نیازمند کاهش قابل توجه مصرف گوشت توسط انسان است. کاهشی که باید همراه تغییرات بزرگی در تکنیکهای کشاورزی و الگوهای کشت باشد تا توانایی آینده سیاره زمین برای حمایت از بشریت تضمین شود. حتما سالهای اخیر خبرهای زیادی از انقراض برخی از گونههای جانوری و گیاهی یا حیوانات و گیاهانی که در معرض خطر انقراض هستند خوانده یا شنیدهاید. خبرهایی که حکایت از کاهش جمعیت گونههای گیاهی و جانوری در سراسر جهان دارد. در مقابل این کاهش چشمگیر جمعیت حیوانات و گیاهان، این انسانها هستند که زاد و ولدشان در سالهای آینده رقم چشمگیری خواهد داشت. در آخرین گزارشی که سازمان ملل متحد در سال 96 منتشر کرده، روند رشد جمعیت جهان با افزایش 83 میلیون نفری در سال 2030 ارزیابی کرده است. طبق پیش بینیهای این گزارش به این ترتیب جمعیت جهان در سال 2030 به 8 میلیارد و 600 میلیون نفر، در سال 2050 به 9 میلیارد و800 میلیون نفر و در سال 2100 میلادی این تعداد بالغ بر 11میلیارد و 200 میلیون نفر خواهد شد.
در ادامه این گزارش آمده است: برهمین اساس 47 کشور از توسعه نیافتهترین کشورهای جهان عمدتا مسئول این رشد جمعیت خواهند بود که در آنها هر زن بطور میانگین 4 فرزند به دنیا میآورد که در نتیجه مجموعا تا سال 2050 نزدیک به2 میلیارد نفر بر جمعیت جهان اضافه خواهند کرد. این افزایش جمعیت که به گفته سازمان ملل چالشی برای توسعه پایدار جهان خواهد بود حتی بقای انسانها را نیز با چالش روبهرو خواهد کرد. با هر درجهای که زمین گرمتر میشود، تولید چه محصولاتی کاهش مییابد؟ تجزیه و تحلیلها از جمعیت آینده زمین و تاثیر تکنیکهای کشاورزی و الگوی کشت فعلی بر محیطزیست جهان زنگهای خطر را به صدا در آورده و جهان را به تغییرات سریع ملزم کرده است. چرا که گرم شدن زمین تاثیرات قابل توجهی بر تولید مواد غذایی خواهد گذاشت. تاثیراتی که هماکنون نمایش خود را آغاز کرده است.تحلیلگران و محققان میگویند تخمین زده میشود که با هر درجه سانتیگراد افزایش دمای زمین، تولید جهانی گندم 6 درصد کاهش یابد، این در حالی است که برآورد میشود تولید جهانی برنج نیز با 10 درصد کاهش همراه باشد.
پژوهشم**9117**9131
«بررسی مطبوعات»
سینما، ابزاری قدرتمند برای مدیریت فرهنگی
تهران- ایرنا- سینما زبانی گویا برای انتقال مفاهیم به مخاطب دارد و ابزاری قدرتمند برای مدیریت فرهنگی و مسایل اجتماعی شناخته می شود که در شرایط کنونی هنر هفتم نیازمند حمایتهای مسوولان است تا بتواند با جذب جوانان علاقه مند به این عرصه توسعه اقتصادی کشور را رونق بخشد.
صاحبخبر -
نظر شما