در همین ابتدای مطلب جا دارد تا گریزی بزنم به مطلب زیبای دوست عزیزم میثم عبداللهی پور که یکی از زیباترین مقالات را در توصیف استاد شینجی میکامی به رشته تحریر در آورد و بدون شک خواندن بخش هایی از آن در مطلب امروزمان که تماما در مورد این استاد بزرگ و بازی هایش است، خالی از لطف نخواهد بود.

“درست در عصر طلایی کپکام و در زمانی که هرکدام از بازی های منتشر شده توسط این شرکت، زمین لرزه ای عظیم در صنعت به راه می انداخت، سونی هم در سمت و سویی دیگر، با یکی از موفق ترین کنسول های تاریخ، یعنی پلی استیشن ۱ راه را برای شروع حکمرانی طولانی مدتش در این صنعت بازی می کرد. حکم رانی بی چون و چرایی که تا پایان عمر دومین پلی استیشن ادامه پیدا کرد.
در همین دوره زمانی بود که میکامی هم از ساخت بازی های کوچک و اقتباسی از دنیای دیزنی فاصله گرفت و موفق شد به عنوان کارگردان یکی از مهمترین پروژه های کپکام انتخاب شود. پروژه ای که قرار بود ادامه‌ای معنوی باشد برای یکی از بازی های قدیمی تر کمپانی به نام Sweet Home. بازی نسبتاً ترسناکی که براساس سری فیلم هایی ژاپنی با همین نام ساخته می شدند. Sweet Home یک بازی در سبک نقش افرینی بود که بیش تر از هرچیز به حل کردن پازل ها و معماها تکیه داشت. البته نباید فراموش کرد که قسمت عمده‌ای از داستان این بازی در یک عمارت متروکه اتفاق می افتاد. با همه این ها، سرمایه گذاری کپکام برروی میکامی، نه تنها باعث ساخت یک بازی بی نظیر شد. بلکه بستری مناسب را فراهم کرد تا یکی از بهترین بازی سازهای تاریخ، یکی از بهترین ایده هایش را پیاده سازی و اجرا کند. ایده‌ای که بدون شک، باعث و بانی خلق شدن سبک وحشت و بقا بوده است.

میکامی از ترسیدن تنفر دارد. این یک حقیقت است، چرا که کارگردان اصلی سری Sweet Home دقیقاً به علت همین تنفرِ عظیم میکامی از ترسیدن، ساخت یک بازی ترسناک را به او سپرد. شینجی جوان اما به علت تنفری که از ترسیدن داشت، دشمن را خوب می شناخت. او به واسطه متنفر بودن از حس ترس، این حس و عوامل به وجود امدنش را، حداقل در رابطه با خودش، به خوبی می شناخت. او به زیبایی می توانست ترسیدن را معنی کند. خودتان را جای میکامی بگذارید و لحظه ای تصور کنید که از ارتفاع تنفر دارید. این تنفر خاص باعث می شود که به طور دقیق، هر عاملی را که باعث سقوط می شود شناخته و در ذهنتان به دفعات بررسی کنید. هزاران بار از یک بلندی سقوط کنید و بارها لظحه برخوردتان با زمین را تصور کنید. شاید در قدم اول به نظر برسد که ترس و نفرت، باعث می شوند از عاملی که این حس ها را ایجاد می کنند دوری کنیم. اما در واقع به علت وجود همین دو حس، ما به خوبی عوامل به وجود آمدنشان را می شناسیم و درک می کنیم. و میکامی که برخلاف بسیاری از ما، اصلاً دلش نمی خواست بترسد… خیلی خوب عوامل این حسِ عجیب را میشناخت و می دانست که چه چیزی ترسناک است. شناخت خاص میکامی از مقوله ترس و نگاه متفاوتی که به زامبی ها داشت، باعث شد که او در پروژه جدیدش، راه و رسم متفاوتی نسبت به دیگر عناوین سبک ترسناک پیش بگیرد. او با تکیه بر عنصر اصلی حل معما سعی داشت بازی ترسناکی بسازد که نقص های موجود در بازی های دیگر، و فیلم های سینمایی ترسناک را در خود نداشته باشد و در کنارش، تمامی عناصر خوب این آثار را در یک بازی زیبا جمع کند. او با استفاده از زامبی ها و موضوع مهم جهش های ژنتیکی، با تکیه زدن به ستون محکم علم و قصه زیبای بازی‌اش، عنوانی را خلق کرد که می توان گفت او را به هدفش رساند. یک بازی درجه یک.”

“میکامی یکی از بزرگترین بازی سازان تاریخ است. این مسئله با وجود شکست هایش بیش تر از قبل خودنمایی می کند. چرا که او، برخلاف بسیاری از بازی سازان، حاضر نیست از فرمول های امتحان پس داده بهره ببرد و با اضافه کردن یک یا دو عنصر جدید یک بازی کاملاً موفق خلق کند. میکامی صرفاً پدر بودن را بلد است. او می آید، بازی جدیدی می سازد که پر شده از ایده ها، عناصر و حتی استاندادرهایی جدید. گاهی موفق می شود، گاهی شکست می خورد و باز برای چند سال غیب می شود. میکامی حتی حاضر نیست که عناصر ساخته شده توسط خودش را هم بدون وجود ایده های نو به کار ببرد. قصد ندارم بگویم که تمام بازی های او جدید و نو هستند. اما بی شک در میان بازی های پرتعدادی که توسط این مرد ساخته شده است. همگی، همگی دارای عناصری جدید و استاندارد ساز هستند. از Resident Evil و ساخت یک سبک جدید گرفته تا Killer 7 و نشان دادن اهمیت فضاسازی در بازی ها. میکامی بی شک یکی از بزرگترین مردان زمان ماست. او با همه تجربه ای که کسب کرده و با تمام ریسک هایی که پذیرفته، هنوز هم مثل جوانی یک دنده رفتار می کند و از محافظ کاری پرهیز می کند. میکامی در سن ۵۱ سالگی هم بی پرواست و به دنبال ایده های نو می گردد. ریسک می کند و در اخر، یک بازی نامتعارف تحویلمان می دهد که بعد از چند سال، رد پایش را در هر بازی دیگری می بینیم. او شاید بیشتر از هر مرد دیگری به این صنعت خدمت کرده باشد. او یک سبک جدید ساخته، دوربین روی شانه آشنای امروز با خلق و کرده و پرورانده، دوربینی که بدون وجودش دیگر هیچ بازی شوتری سوم شخصی، رنگج و بوی زیبایی نمی گیرد.

میکامی، بازی ساز عجیبی است. این را می شود از بازی هایش هم فهمید. عاشق ایده های جدید است و منتفر از پایبند بودن به رسم و رسوم. میکامی شبیه همه پدرهاست، می دانید او می آید و همه داشته هایش را به خطر می اندازد تا فرزندهایش راهشان را پیدا کنند. بدون هیچ چشم داشتی، هرچه که در چنته دارد رو می کند، همه کارت هایش را می گذارد روی میز و بعد، حتی اگر بازی را ببازد منتظر می نشیند تا یک نفر یک جایی با روش های او برنده باشد. هرچه از او و خدمت هایی که به بازی های ویدئویی کرده بگوییم کم است. اما با خیال راحت می گوییم که او پدر هنرمند وحشت و بقاست و شاید، پدر همه بازی ها … پدری که لایق احترامی بی حد است، حتی اگر هیچ وقت کمر راست نکند. با این همه اما، بی صبرانه در انتظار اثر دیگری از او هستیم.”

بله… از این بهتر نمی شد در مورد استاد میکامی و بزرگی اش صحبت کرد. مردی که با سری Resident Evil به نوعی شروع کننده یک مسیر و پایه گذار سبک وحشت-بقا شد و اگر امروز عناوین وحشت بقای بسیار باکیفیت و جذابی عرضه می شوند، به نوعی این را مدیون هنر و نبوغ استاد شینجی میکامی و فرنچایز شاهکارش Resident Evil هستیم. مردی که تاثیرش بر سبک وحشت بقا و بر کل تاریخ بازی های رایانه ای بسیار بالاست و به عنوان یکی از نمادها و نوابغ این صنعت و هنر نامش جاودانه است و خواهد بود.

امروز صحبت از نه شخص استاد میکامی، بلکه از بازی های ایشان است. هر چند که بازی های یک هنرمند که آثار هنری وی هستند بخشی از وجود او هستند که آن بخش از خودش را با ما به اشتراک گذاشته است و نمی شود بازی های یک بازیساز را از خودش جدا دانست. در این مطلب قصد داریم تا به برترین عناوینی که آقای شینجی میکامی بزرگ در پروسه ساخت آنها نقش کارگردان یا تهییه کننده را داشته است، اشاره کنیم و آن ها را همراه شما برشماریم. عناوینی که هر کدام بازی هایی ارزشمند در حوزه و سبک خود هستند و همگی بدون استثنا خاطرات خیلی خوبی را برای ما رقم زده اند. به مانند همیشه و در مقالات ۱۰ برتر و ۲۰ برتر و … قبل از شروع این مطلب باید نکاتی را ذکر کنم که از شما عزیزان خواهشمندم آن ها را مطالعه نمایید تا شک و شبهه ای برای شما دوستان پیش نیاید. قطعا جدا از این لیست که بنده تهیه کرده ام تعدادی گزینه های دیگر نیز از ساخته های استاد میکامی وجود داشته اند که می توانستند در این مطلب حاضر باشند اما به هر حال تعداد محدودیت دارد و نویسنده، انتخاب هایی را که از نظر خود برتر بوده اند در لیست جای داده است. پس دقت کنید که این مقاله، “برترین عناوین استاد شینجی میکامی” به انتخاب و بر اساس رتبه بندی نویسنده است، زیرا که اساس چنین مقالاتی این گونه است و سلیقه شخصی نیز بسیار اهمیت دارد. رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن آن وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است، البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی یک بازی از یک سازنده دیگر را بیاورد و در جایگاه اول لیست قرار دهد و بگوید این سلیقه من است!! زیرا که این توهین به شعور مخاطب است اما به هر حال سلیقه شخصی نیز در چنین مقالاتی بسیار اهمیت دارد. قطعا در رده بندی این بازی ها سلایق و علایق با هم متفاوت است و بر اساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد جایگاه ها را تعیین می کند و قاعدتا هر شخصی از هر عنوانی که بیشتر از آن خاطره داشته باشد و به آن علاقمند باشد، آن را بالاتر قرار خواهد داد. البته ما در این مطلب سعی کرده ایم تا عناوینی را قرار دهیم که یک وفاق جمعی بین بسیاری از بازیبازان و منابع و مراجع معتبر گیمینگ دنیا در مورد این که این بازی ها برترین کارهای آقای میکامی هستند برقرار است و بدون شک بازی های این لیست در خیلی یا بهتر است بگویم در تمام ویدئوها و مطالب مربوط به این موضوع با مطلب ما مشترک هستند. در نظر داشته باشید که عنوانی که مثلا من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که آن بازی حتما و به صورت وحی منزل، ششمین بازی برتر استاد میکامی است، بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد و یا شاید اصلا در لیست شما حضور نداشته باشد.. دوستان عزیزم توجه داشته باشید که تمامی گزینه های این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا بازی دیگری می تواند به جای فلان شماره از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه آن فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. نکاتی که خدمت شما عرض کردم مهم ترین مواردی بود که باید هنگام خواندن مقاله در نظر داشته باشید تا نظراتی عجیب و غریب را شاهد نباشیم. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن برخی خاطراتتان را مرور کرده و یا با برخی عناوین جذاب و شاهکار استاد شینجی میکامی، آشنا خواهید شد، نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تا کنون به خواندن مقاله ادامه داده اید از شما دعوت می کنم تا در ادامه مطلب “برترین عناوین استاد شینجی میکامی” با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید. 

۱۳ – Phoenix Wright: Ace Attorney – Trials and Tribulations

سازنده:  Capcom

ناشر: Capcom

ژانر: Adventure و Visual novel

پلتفرم مقصد:Game Boy Advance, Microsoft Windows, Nintendo DS, Wii, iOS, Android, Nintendo 3DS, Nintendo Switch, PlayStation 4, Xbox One

سال انتشار:  ۲۰۰۴

امتیاز متا:  ۸۱/۱۰۰

استاد میکامی در مقام تهیه کننده

لیست را با فرنچایزی شروع می کنیم که اصلا کسی در ایران کاری با آن نداشته و ندارد و نخواهد داشت!!‌البته خود آقای میکامی هم همین یک بار در این نسخه به عنوان Executive producer همکاری کرد و دیگر در این سری حضور نداشت. صحبت از سری عناوین جذاب Phoenix Wright است که محبوبیت زیادی را در ژاپن دارد و مخصوصا ۳ گانه Ace Attorney آن شهرت بالایی بین بازیبازان دارند. نسخه مد نظر ما نیز سومین بازی از همین ۳ گانه است. بازی Phoenix Wright: Ace Attorney – Trials and Tribulations که در ژانر ماجرایی قرار دارد، توسط کپکام ساخته شده و در سال ۲۰۰۴ و سپس در طول سال های بعدی تا به امروز، توسط همین کمپانی برای پلتفرم های پرتعدادی شامل Game Boy Advance, Microsoft Windows, Nintendo DS, Wii, iOS, Android, Nintendo 3DS, Nintendo Switch, PlayStation 4, عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفته است.  این بازی همان طور که گفته شد در واقع سومین نسخه از سری Ace Attorney است و بعد از دو عنوان Phoenix Wright: Ace Attorney در سال ۲۰۰۱ و Justice for All در سال ۲۰۰۲ عرضه گردید. بازی داستان وکیل مدافع، فونیکس رایت و Mia Fey را دنبال می کرد که در ۵ اپیزود داستانی، از موکلین خود در دادگاه دفاع می کردند و لحظات حساسی را برای بازیباز رقم می زدند.

گیم پلی بازی به بخش های حضور در دادگاه که در آن باید شاهدان را احضار کرده و از آنها سوال می کردید تا حقایقی را به دست بیاورید و از شهادت هایشان نکاتی کسب کنید و بخش های خارج دادگاه به به بررسی و تحقیق و جمع آوری مدارک اختصاص داشت. نقطه قوت اصلی بازی داستان و نوع روند پیشروی آن بود که جذابیت و حساسیت بالایی را در جلسات دادگاه و.. برای بازیباز رقم می زد و برای کسانی که به این موضوعات علاقمند هستند قطعا جذابیتش چند برابر هم می شد. Phoenix Wright: Ace Attorney – Trials and Tribulations که بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای بسیار خوب و مثبتی را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۸۱/۱۰۰ به کار خود پایان داد که نشان از عنوانی خوش ساخت دارد و مخصوصا کسب این امتیاز برای عنوانی در سبک ماجرایی و تعاملی خیلی هم سخت تر است. آقای شینجی میکامی در این بازی در مقام تهیه کنندگی قرار داشت (Executive producer) و تنها نسخه ای از این سری بود که این بازیساز بزرگ در آن همکاری داشت. تردیدی نیست که بازی Phoenix Wright: Ace Attorney – Trials and Tribulations، به عنوان یکی از آثار باکیفیت استاد شینجی میکامی محسوب می شود و این بازی در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه سیزدهم قرار گرفته است.

۱۲ – The Evil Within 2

سازنده:  Tango Gameworks

ناشر:  Bethesda Softworks

ژانر:  Survival horror Third Person Shooter

پلتفرم مقصد: Microsoft Windows ,PlayStation 4 ,Xbox One

سال انتشار:  ۲۰۱۷

امتیاز متا:  ۸۲/۱۰۰

استاد میکامی در مقام تهیه کننده

پس از موفقیت بالای بازی اول این سری، خوب می دانستیم که فقط مسئله زمان است تا بالاخره بتزدا بازی دوم آن را معرفی کند و در سرانجام در کنفرانس مطبوعاتی بتزدا در نمایشگاه E3 سال ۲۰۱۷ این اتفاق رخ داد و با یک تریلر زیبا عنوان The Evil Within 2 معرفی و چند ماه بعد منتشر شد. بازی The Evil Within 2 که در ژانر وحشت-بقا قرار دارد، به مانند نسخه اول توسط Tango Gameworks ساخته شد و در سال ۲۰۱۷ توسط Bethesda Softworks برای پلتفرم های Microsoft Windows ,PlayStation 4 و Xbox One عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفت. در داستان بازی دوم، شاهد وقایع بعد از پایان عنوان اول هستیم که مدتی از آن می گذرد و تا کنون هیچ کس حرف های سباستین را مبنی بر رخ دادن اتفاقات بازی اول باور نکرده و فکر می کنند او دیوانه شده و حتی کارش را نیز از دست داده است. پس از مدتی جولی کیدمن که با او در نسخه اول و بسته های الحاقی آن آشنا شدیم به سراغ سباستین آمده و به او می گوید که سازمانی مخوف به نام موبیوس دختر وی یعنی لیلی را که او فکر می کرده در حادثه آتش سوزی جانش را از دست داده است در اختیار دارد و از قدرت ذهن وی برای خلق یک دنیای زهنی به نام یونیون استفاده کرده است. سباستین اگر بخواهد لیلی را نجات دهد باید پای به دنیای مرگبار و وحشتناک یونیون بگذارد و با تمام هیولاهای مخوف و مرگبار آنجا روبرو شده تا نهایتا لیلی را نجات دهد. سباستین این کار را می کند و در ادامه وقایع داستان پشت سر هم رقم می خورند.

The Evil Within 2 که این بار برخلاف بازی اول شینجی میکامی را در مقام تهیه کننده خود داشت (در نسخه اول کارگردان بود) و جدیدترین بازی شینجی میکامی نیز هست، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای مثبتی را از سوی مراجع گیمینگ و همین طور طرفداران، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۸۲/۱۰۰ به کار خود پایان داد تا نامش به عنوان یک بازی موفق و خوش ساخت دیگر در سابقه استاد میکامی ثبت گردد. گیم پلی بازی به مانند نسخه اول ستاره بازی و نقطه عطف ان محسوب می شود. بزرگترین محرک شما برای ییشروی در بازی همین گیم پلی آن است. یکی از ویژگی‌های خوب در این نسخه، آزادی عملی است که به گیمر در انجام کار‌ها می‌دهد. بازی در ایجاد تعادل در بخش‌های مختلف کاملا موفق عمل کرده و نهایتا هم با پایان احساسی‌ و زیبایش سبب می شود تا تجربه گیم پلی و داستان آن برای همیشه در یادتان باقی بماند. The Evil Within 2 نسبت به عنوان اول دنیای بزرگتری دارد و به طور کلی مقداری المان های نقش آفرینی برای جذاب تر کردن به بازی افزوده شده اند که واقعا امروزه می بینیم دارد در تمامی بازی ها از اساسین گرفته تا عناوین سبک های دیگر همه گیر می شود و همه سازندگان تعدادی المان های نقش آفرینی را به بازی های خود اضافه می کنند یا اصلا نقش آفرینی می شوند!!

در بازی The Evil Within 2 این موضوع شامل تقریبا جهان ازاد شدن بازی و دادن انتخاب به بازیباز برای نوع پیشروی و راه رسیدن به هدف و همین طور قرار دادن سیستم Crafting و انواع و اقسام ارتقاها و آپگریدها می شود که البته در بازی اول هم وجود داشت ولی این بار خیلی گسترده تر از قبل شده است. صداها نیز در بازی آن قدر بی نقص هستند که به معنای واقعی تن و بدن شما را می لرزانند. وقتی در یک محیط تاریک و ترسناک به ارامی قدم برمی دارید از صدای پای خودتان هم می ترسید و این هنر سازندگان بازی است. صداهای دشمنان بازی انسان را در برخی مواقع به یاد صداهای خوفناک و شاهکار نکرومورف ها در بازی Dead Space می اندازد. از ناله های برخی دشمنان گرفته تا جیغ های وحشتناکی که از صدایشان قلبتان از ترس گویی می خواهد بایستد. ترساندن در بازی که شما فقط و فقط یک چراغ قوه در دست دارید و اوج مخفی کاریتان، کمد دیواری است، خیلی راحت‌ تر است از ترساندن بازیبازی در نقش یک شخصیت تعلیم دیده و مجهز به انواع اسلحه‌ها مثل The Evil Within 2. تردیدی نیست که بازی The Evil Within 2 نیز به مانند بازی اول، همواره به عنوان یکی از آثار منتخب استاد شینجی میکامی در کارنامه درخشانش محسوب می شود. The Evil Within 2 در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه دوازهم قرار گرفته است.

۱۱ –  God Hand

سازنده:  Clover Studio

ناشر:  Capcom

ژانر: Action و beat ’em up

پلتفرم مقصد: PlayStation 2

سال انتشار:  ۲۰۰۶

امتیاز متا:  ۷۳/۱۰۰

استاد میکامی در مقام کارگردان

فکر نکنید شینجی میکامی فقط شوتر می سازد. خیر! او “بزن بزن” هم ساخته است! یک “بزن بزن” باحال و دوست داشتنی به نام “دست خدا بر سر ماست” ببخشید، God Hand!! البته این دست خدا زیاد از نظر فروش موفق عمل نکرد و تبدیل شد به چوب خدا که صدا هم داشت و بر فرق سر استودیو کلاور فرود آمد و آن را ناک اوت کرد!‌ ولی خب دلیل نمی شود که چون بازی کم فروخته بازی بدی باشد. اکامی هم کم فروخت ولی شاهکار بود. این بازی God Hand هم خیلی باحال و دوست داشتنی بود و یک بزن بزن جذاب محسوب می شد. بازی God Hand که در ژانر اکشن و beat ’em up قرار دارد، توسط Clover Studio ساخته شده و در سال ۲۰۰۶ توسط کمپانی کپکام به صورت انحصاری برای کنسول افسانه ای PlayStation 2 عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفت. خواسته میکامی در خلق God Hand این بود که یک بازی برای بازیبازان هاردکور بسازد که در آن طنز هم به نوعی جاری باشد. بازی تم وسترن و ژاپنی کمدی را با هم مخلوط کرده و دارای شخصیت ها و سکانس های داستانی بسیار اغراق شده بود.

گیم پلی بازی ترکیبی از المان های آشنای عناوین beat ’em up با یک سری موارد جدید بود. مثلا شما می توانستید کمبو و حملات مورد علاقه تان را روی دکمه های کنترلر تنظیم کنید تا به این شکل کمبو.های خاص و منحصر به فرد خلق نمایید. در بازی در نقش Gene که یک مبارز رزمی ۲۳ ساله و خوش تیپ بود قرار می گرفتید و او حامل “God Hands” افسانه ای بود و باید دنیا را از شر شیاطین نجات می داد. God Hand که شینجی میکامی را در مقام کارگردان خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای تقریبا مثبتی را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا و مخصوصا طرفداران، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۷۳/۱۰۰ به کار خود پایان داد که البته افرادی که این بازی را تجربه کرده اند همیشه نامش را حتی تا به امروز نیز به خاطر داشته و آن را دوست دارند. متاسفانه بازی اصلا فروش خوبی را تجربه نکرد و همین موضوع باعث شد تا “دست خدا” استودیوی کلاور را تعطیل کند!! تردیدی نیست که بازی God Hand، همواره به عنوان یکی از آثار جذاب استاد شینجی میکامی محسوب می شود که خاطرات خیلی شیرینی را برای ما رقم زده است  و در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” نیز در جایگاه یازدهم قرار گرفته است.

۱۰ –  Shadows of the Damned

سازنده بازی: Grasshopper Manufacture

ناشر بازی:  Electronic Arts

ژانر:  Action-Adventure

پلتفرم های مقصد: PlayStation 3, Xbox 360

سال انتشار: ۲۰۱۱

امتیاز متا:  ۷۶/۱۰۰

استاد میکامی در مقام طراح و تهیه کننده

 Shadows of the Damned محصول کیفیت بالای کار شینجی میکامی در زمینه ساخت شوتر سوم شخص با تم وحشت است که در ترکیب با دیوانه بازی های خاص و منحصر به فرد سودا ۵۱ و با موزیکی عالی از Akira Yamaoka، معجونی را پدید آورده است که تجربه کردن آن برای هر علاقمندی به این سبک، حداقل برای یک بار واجب است. Shadows of the Damned همان عنوان خاصی است که انتظار داریم وقتی نام سودا ۵۱ را در یک بازی بشنویم، ساخته شود و همان امضای جنون آمیز همیشگی عناوین این بازیساز بزرگ و با دل و جرات را همراه خود دارد و دنیای خاص و شخصیت های خاص و قوانین خاص دنیای بازی و المان های خاص گیم پلی و البته همان طنز سیاه همیشگی بازی های این بازیساز را با خود دارد و هر چند که وی کارگردان بازی نبوده است ولی خوب می دانیم که عناوین استودیو گراس هاپرز مستقیما حاصل اندیشه و سبک بازیسازی وی هستند. قطعا Shadows of the Damned در داستان و شخصیت پردازی و گرافیک و برخی موارد گیم پلی، ضعف هایی دارد که برخی از آنها بزرگ و تاثیرگذار هم هستند، ولی باید بدانید که عناوین سودا ۵۱ همیشه همین طور هستند و هدف وی ساختن یک بازی خاص و متفاوت با همه بازی های دیگر است و در این راه آن قدر نکات مثبت و یونیک هم به بازی هایش اضافه می کند تا بدون توجه زیاد به ضعف ها، بتوانیم از عناوین وی همواره لذت ببریم و دل و جرات او در ساخت انواع و اقسام عناوین مختلف که هر بار هیچ ربطی به هم ندارند و حتی سبک هایشان هم گوناگون است، تحسین کنیم، زیرا که در دوران بازی های تکراری و همیشه مانند هم، وجود افراد خلاقی مثل سودا ۵۱ با دل و جرات بالا و ریسک پذیری، لازم است و باعث می شود تا هنوز هم بازی های خاص را در این صنعت ببینیم و بتوانیم از تجربه بازی هایی مثل Killer 7 و Shadows of the Damned و No More Heroes و Killer is Dead و Lollipop Chainsaw و Black Knight Sword بهره مند شویم و مقداری از حال و هوای تکرار بیرون برویم. عناوینی که شاید ضعف داشته باشند ولی خاص بودن و یونیک بودن آن ها تمام مشکلات را به کنار می زند و نکات مثبت پرتعدادشان هستند که در یاد بازیباز باقی خواهند ماند.

بازی Shadows of the Damned که در ژانر اکشن ماجرایی و شوتر سوم شخص با المان های وحشت بقا قرار دارد، توسط Grasshopper Manufacture با کارگردانی سودا ۵۱، تهیه کنندگی و طراحی شینجی میکامی و آهنگسازی آکیرا یامائوکا ساخته شده و در سال ۲۰۱۱ توسط کمپانی Electronic Arts برای پلتفرم های PlayStation 3 و Xbox 360 عرضه گردید. نخستین نکته ای که در مورد بازی بسیار به چشم می آمد نام بزرگ سازندگان آن بود و به دلیل همین نام های بزرگ هم انتظارات به حد وحشتناکی از بازی بالا رفته بود و سبب شد تا بعد از انتشار، بازی را بسیار سخت گیرانه تر از حالت معمول نقد کنند که البته حق هم داشتند زیرا از بزرگان انتظار اشتباه کمتری می رود. Shadows of the Damned ضعف هایی داشت که گاه کم هم نبودند، ولی واقعا نکات مثبت و جذاب آن به حدی بیشتر بودند که نکات منفی نمی توانستند به اصل تجربه و لذت شما از بازی خدشه ای عمیق و اساسی وارد کنند و بازیبازانی که این عنوان را تجربه کردند اکثرا بعد از پایان بازی لبخندی از رضایت را بر لب داشتند و همیشه از Shadows of the Damned به عنوان یک عنوان جذاب و زیبا و البته یک بازی یونیک و خاص یاد خواهند کرد. در حقیقت باید بگویم شاید اگر تک تک و بسیار ریزبینانه و دقیق مانند یک منتقد سخت گیر به هر بخش بازی Shadows of the Damned نگاه کنیم ایرادات تقریبا زیادی را می توان از آن گرفت ولی وقتی در قالب یک بازیباز، کلیت آن را به عنوان یک بازی که هدفش سرگرم کردن است بسنجیم، Shadows of the Damned یک بازی بسیار بسیار جذاب و دیوانه وار است که هرگز بازی مانند آن را تجربه نکرده اید و بدون هیچ شکی از آن لذت خواهید برد. بازی به معنای واقعی یک شوتر سوم شخص با تم وحشت فوق العاده خوش ساخت و جذاب بود که هر طرفدار این سبک را پای خود میخکوب می کرد و پر بود از لحظه های هیجان انگیز و موجودات عجیب و دیوانه بازی های سودا ۵۱. Shadows of the Damned بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای مثبتی را (نه در سطح جذابیت و کیفیتش) دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۷۶/۱۰۰ به کار خود پایان داد.

البته این بازی امتیازاتی مانند نمره فوق العاده عالی ۹۳ از Game Informer و ۸۵ از GameSpot را نیز در کارنامه دارد. واقعا خیلی از منتقدین با نمراتی که به این بازی دادند کاملا مشخص بود که حتی اصلا بازی را نفهمیده اند و کلا آن را درک نکرده اند در حالی که Shadows of the Damned یک بازی خیلی خیلی عالی با رگه های طنز و وحشت و جنون و اروتیک و جهنم با موسیقی های زیبا بود که خیلی ها از درک آن عاجز ماندند وگرنه بدون شک ۳ نابغه به نام های میکامی، سودا ۵۱ و یامائوکا هر کدام به تنهایی برای یک بازی کافی هستند چه برسد که هر ۳ باهم یک بازی بسازند و قطعا این بازی آنقدر عجیب خواهد شد که خیلی ها نمی توانند آن را درک کنند و همین اتفاق هم برای Shadows of the Damned رخ داد. Shadows of the Damned یک بازی بسیار بسیار جذاب و دیوانه وار است که هرگز بازی مانند آن را تجربه نکرده اید و بدون هیچ شکی از آن لذت خواهید برد. Shadows of the Damned گاهی به شما استرس می دهد، گاهی شما را می خنداند، گاهی شما را می ترساند، گاهی شگفت زده می کند، گاهی اکشن محض است، گاهی شوتر سوم شخص، گاهی پازل، گاهی وحشت بقا و گاهی هم عنوانی دوبعدی و ساید اسکرولر. همین تنوع است که آن را تبدیل به عنوانی جذاب کرده است که سازندگانش از ریسک کردن نترسیده و ایده هایشان را در بازی پیاده کرده اند. در این صنعت به بازی هایی مانند Shadows of the Damned و سازندگانی مانند سودا ۵۱ و شینجی میکامی نیاز داریم. تردیدی نیست که بازی Shadows of the Damned، همواره به عنوان یکی از آثار به یادماندنی استاد شینجی میکامی محسوب می شود که طرفداران عناوین این بازیساز بزرگ باید آن را تجربه نمایند. Shadows of the Damned در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه دهم قرار گرفته است.

۹ –  Dino Crisis

سازنده:  Capcom

ناشر: Capcom

ژانر:  Survival-Horror

پلتفرم مقصد: PlayStation, Dreamcast, Microsoft Windows

سال انتشار:  ۱۹۹۹

امتیاز متا:  ۷۴/۱۰۰

استاد میکامی در مقام کارگردان و تهیه کننده

بی شک سری عناوین Dino Crisis یکی از درخشان ترین فرنچایزها در نسل ۵ است.. نسلی که پر بود از عناوین درخشان. نسلی که به همراه نسل بعد از آن دیگر هیچ وقت تکرار نخواهند شد، اما خاطراتش نه برای ما پاک خواهد شد و نه قطعا برای شرکت کپکام. نسلی که تازه حالا دارند یکی یکی بازی هایش را بازسازی می کنند و البته ما هم که خیلی خوشحال هستیم. چه کسی است که از بازسازی خاطراتش با گرافیک نسل جدید ناراضی باشد؟! امیدواریم که این بازسازی ها به سری Dino Crisis نیز برسد و شاهد بازسازی ۳ گانه نخست این فرنچایز باشیم. در واقع Dino Crisis نیز در سیاهه طولانی فرنچایزهای بی نظیری که کپکام در نسل پنجم برای کنسول افسانه ای پلی استیشن منتشر می کرد و همگان را به تحسین وا می داشت قرار دارد. فرنچایزهایی که برخی از برترین خاطرات ما در آن نسل را رقم زدند.  Dino Crisis یک سری وحشت بقا و اکشن ماجرایی است که بر پایه نجات از یک فاجعه دایناسوری بنا شده بود.. آقای شینجی میکامی این سری را نیز به زیبایی هر چه تمام تر در کمپانی کپکام خلق نمود و تبدیل به یکی از برترین و خاطره انگیز ترین بازی ها برای ما کرد. بازی نخست Dino Crisis توسط کپکام ساخته شد و این کمپانی در سال ۱۹۹۹ و در سال های بعد آن را برای پلتفرم های PlayStation, Dreamcast و Microsoft Windows منتشر نمود.

Dino Crisis عنوانی است که تا همیشه در ذهن هر شخصی که حتی چند دقیقه آن را بازی کرده باشد می ماند. هر چند که بعید می دانم کسی باشد که آن را چند دقیقه بازی کرده باشد زیرا وقتی وارد آن می شدید دیگر نمی توانستید آن را رها کنید و به هر شکلی که شده سعی می کردید آن را به پایان برسانید. یک بازی خوش ساخت، زیبا و هیجان انگیز با یک ترکیب فوق العاده از اکشن ادونچر و گاهی وحشت بقا که شما را واقعا عاشق و شیفته خود می کرد. تاکنون عناوین مختلفی از این سری منتشر گردیده است اما هیچ کدام به مانند دو نسخه اول بازی نشدند. بازی های این سری تاکنون شامل Dino Crisis: Dungeon in Chaos (2003) ،Dino Crisis 3 (2003) ،Dino Stalker (2002) ،Dino Crisis 2 (2000) ، Dino Crisis (1999 می باشند و همچنین کمیک بوک ها و موارد مختلف دیگری نیز بر اساس این فرنچایز زیبا و محبوب منتشر گردیدند. Dino Crisis که شینجی میکامی را در مقام کارگردان و تهیه کننده خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای نسبتا مثبتی را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا و مخصوصا از سوی طرفداران، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۷۴/۱۰۰ به کار خود پایان داد که درست است این امتیاز یک امتیاز متای خیلی بالا و عالی محسوب نمی شود ولی کافی است نام داینو کرایسیس را برای بازیبازان قدیمی تر مطرح کنید تا متوجه شوید این امتیاز هیج ربطی به میزان لذتی که ما از این بازی بی نظیر برده ایم ندارد.

در حقیقت باید گفت فارغ از امتیاز متا که اصلا آن روزها کسی حتی نمی دانست وجود دارد، عنوان اول سری، بازخوردهای بسیار مثبتی را از نظر هواداران دریافت کرد و دوستداران بسیاری در سراسر دنیا و در کشور خودمان پیدا نمود که بسیار به این فرنچایز جدید که به زیبایی هر چه تمام تر توسط خالق رزیدنت ایول خلق شده بود علاقمند شده بودند. کپکام نیز که در آن سال ها بازی ها را یکی از دیگری بهتر منتشر می کرد، بلافاصله تصمیم به ساخت نسخه دوم بازی گرفت و دست به کار شد و عنوان فوق العاده زیبای Dino Crisis 2 نیز در سال ۲۰۰۰ برای کنسول افسانه ای PlayStation منتشر شد که از نسخه اول نیز موفق تر عمل کرد. البته این بازی دو سال بعد نیز در سال ۲۰۰۲ بازی برای رایانه های شخصی و سپس در طول سال های بعد برای پلتفرم های PlayStation, PlayStation 3, PlayStation Portable و Nintendo 64 نیز منتشر گردید. لازم به ذکر است که همزمان با عرضه نسخه پلی استیشن بازی دوم در سال ۲۰۰۰، عنوان اول نیز برای کنسول دریم کست و رایانه های شخصی منتشر شد. در نهایت باید گفت تردیدی نیست که بازی Dino Crisis و به طور کلی این فرنچایز، همواره به عنوان یکی از آثار جاودانه استاد شینجی میکامی شناخته می شود که تمامی طرفداران عناوین این سازنده بزرگ و تاریخساز با آن کلی لذت برده اند و این بازی در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه نهم قرار گرفته است.

۸ –  Viewtiful Joe 

سازنده:  Capcom Production Studio 4

ناشر: Capcom

ژانر:  Action, platformer, beat ’em up

پلتفرم مقصد:   GameCube, PlayStation 2

سال انتشار:  ۲۰۰۳

امتیاز متا: ۹۳/۱۰۰

استاد میکامی در مقام تهیه کننده

اصلا لازم به توضیح خاصی نیست. فقط به همین تصاویر که برایتان قرار داده ام نگاه کنید! اصلا چیزی دقیقا شبیه به این را دیده اید؟ Viewtiful Joe بی نظیر بود. واقعا خاص و فوق العاده بود… یک side scrolling beat ’em up با متای ۹۳ که این عدد خودش همه چیز را گویاست و یک دنیا معنی دارد. هیدکی کامیا و شینجی میکامی بار دیگر نشان دادند چطور می شود یک شاهکار خلق کرد، حالا در هر سبک و ژانری که باشد. بازی Viewtiful Joe که در ژانرهای اکشن و “بزن بزن” و پلتفرمر قرار دارد، توسط Capcom Production Studio 4 ساخته شده و در سال ۲۰۰۳ توسط کمپانی کپکام برای پلتفرم های GameCube و PlayStation 2 عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفت. داستان بازی در باره جو است که طی یک فیلم که در آن ابرقهرمان محبوب جو یعنی Captain Blue ایفای نقش می کند، دوست دخترش ربوده شده و به سرزمین Movieland برده می شود. جو نیز به آنجا می رود و متوجه می شود که یک گروه شرور به نام Jadow او را دزدیده است. بعد از این که جو یک V-Watch ویژه و مخصوص را از ابر قهرمان محبوبش Captain Blue دریافت می کند، ناگهان تغییر شکل داده و تبدیل به شخصیتی که خودش یک قهرمان است می شود که “Viewtiful Joe” نام دارد و به این ترتیب و با قدرت هایی که به دست آورده است، پای به مسیر نجات معشوقه اش می گذارد.

گیم پلی بازی به نوعی ترکیبی است از المان های اکشن و سایداسکرولینگ پلتفرمر ۲ بعدی و beat ’em up با گرافیک ۳ بعدی سل شید. قدرت ها و توانایی های ویژه جو که در بازی “VFX Powers” نام دارند به او قابلیت های خاصی مانند کند کردن و سریع کردن زمان را برای مبارزات و حل کردن پازل ها می بخشند. در بازی معمولا در یک مسیر ۲ بعدی فیکس شده، می توانید به چپ و راست و بالا و پایین حرکت کرده و همچنین برای المان های پلتفرمینگ بازی قابلیت پرش و پرش دوبل را در اختیار دارید. در مبارزات انواع و اقسام دشمنان از تمامی جهت های صحنه بازی ظاهر می شوند و بیستی تا با قابلیت های خاص جو آن ها را از سر راه بردارید. جو در حملات عادی می تواند از مشت و لگد استفاده کرده و همچنین از ضربات دشمنان جاخالی دهد که جاخالی دادن به موقع باعث می شد تا دشمن مدتی گیج شود و بتوانید حسابی او را بترکانید!! در بالای نوار “VFX Powers” که مربوط به قدرت های ویژه جو بود تعدادی علامت قلب وجود داشت که در واقع خط سلامتی جو بود و با هر ضربه یکی از آنها خالی می شد. شما می توانستید در بازی با خوردن همبرگر خط سلامتی جو را پر کنید.

بازی در تمامی بخش های خود به معنای واقعی یک عنوان کامل و فوق العاده جذاب بود Viewtiful Joe که شینجی میکامی را در مقام تهیه کننده (Executive producer) خود داشت و کارگردان آن هیدکی کامیای بزرگ بود، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای فوق العاده ای را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا و همین طور طرفداران، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای شگفت انگیز ۹۳/۱۰۰ به کار خود پایان داد تا نامش به عنوان یک بازی شاهکار در پرونده میکامی افسانه ای و کامیای بزرگ ثبت گردد. بازی به خاطر استایل خاص گرافیکی و المان های عالی گیم پلی بیش از سایر موارد تحسین شد و جوایز بسیار زیادی را نیز از سوی مراجع مختلف گیمینگ دریافت نمود. موفقیت تجاری پایین سبب شد تا نسخه های بعدی این سری برای دیگر کنسول هایی مانند (PlayStation Portable (PSP و Nintendo DS نیز منتشر گردند. همچنین یک سری انیمه نیز از این بازی ساخته و منتشر گردید. تردیدی نیست که بازی Viewtiful Joe، همواره به عنوان یکی از آثار منتخب و بسیار باکیفیت استاد شینجی میکامی، کپکام و هیدکی کامیا در کارنامه درخشانشان محسوب می شود و این بازی شاهکار در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه هشتم قرار گرفته است.

۷ –  The Evil Within 

سازنده:  Tango Gameworks

ناشر:  Bethesda Softworks

ژانر:  Survival horror Third Person Shooter

پلتفرم مقصد: Microsoft Windows ,PlayStation 4 ,Xbox One ,Playstation 3 ,Xbox 360

سال انتشار:  ۲۰۱۴

امتیاز متا:  ۷۹/۱۰۰

استاد میکامی در مقام کارگردان

در دورانی که شاهد روند نزولی با شیب بسیار زیاد در عناوین سبک وحشت بقا چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت بودیم، باز هم دود از کنده بلند شد و پدر ژانر وحشت بقا دست به کار شد و آستین های خود را برای نجات این ژانر بالا زد. شینجی میکامی ترس را دوباره بازگرداند، همان ترس نابی را که سری رزیدنت اویل به خاطر دایم ولی در قالب عنوانی دیگر… عنوانی با اسمی بسیار پرمعنی و با مسما به نام The Evil Within…شیطان درون. عنوانی که هر ضعفی هم داشته باشد، در زمینه ترساندن و استرس وارد کردن به شما عالی عمل می کند. نه یک ترس بیهوده و مسخره، بلکه ترس از اعماق وجود. یک ترس ناب، واقعی و مخوف که حتی از راه رفتن هم استرس بگیرید. ترس ناب چیزی نیست که در هر بازی ای که بر روی خود نام ترسناک می گذارد مشاهده کنیم. ترس ناب حس کردنی است و باید در وجودتان بخزد و لانه گزیند. در The Evil Within همین ترس ناب در وجودتان رخنه خواهد کرد و گاهی کنترلر را از ترس محکم می گیرید که مبادا ناگهان اتفاقی بیافتد و شما آماده نباشید.

بازی The Evil Within که در ژانر وحشت-بقا قرار دارد و یک بازگشت دوباره برای استاد میکامی به این سبک محسوب می شود، توسط Tango Gameworks ساخته شده و در سال ۲۰۱۴ توسط کمپانی Bethesda Softworks به صورت بین نسلی برای پلتفرم های Microsoft Windows ,PlayStation 4 ,Xbox One ,Playstation 3 ,Xbox 360 عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفت. The Evil Within برای ما گیمرهای قدیمی که با رزیدنت اویل و سایلنت هیل بزرگ شده ایم یک دنیا نوستالژی همراه خود دارد. یک دنیا حرف و یک دنیا لذت. The Evil Within بازی نیست که هر روز از خواب بیدار شوید یک بازی مانند آن در بازار عرضه شده باشد و یا مدام بازی های استاد شینجی میکامی را شاهد باشیم. The Evil Within که شینجی میکامی را در مقام کارگردان خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای خیلی خوبی را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا و به ویژه طرفداران، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۷۹/۱۰۰ به کار خود پایان داد تا به این شکل شاهد بازگشت استاد میکامی به سبکی که به عنوان پدر آن شناخته می شود باشیم.

بازگشتی که شدیدا با کم لطفی منتقدین از نظر امتیاز دادن روبرو شد و هرگز کیفیت این بازی در حد یک بازی با متای ۷۹ نیست. The Evil Within یاد و خاطره سری عناوین کلاسیک رزیدنت اویل را زنده می کند و یک بازی وحشت بقای بسیار با کیفیت در سبک خود به حساب می آید. عنوانی که ابدا یک بازی بدون نقص و کامل است و قطعا کمبودهایی گاها بزرگ هم دارد ولی این کمبودها در مقایسه با نقاط قوت بازی و لذتی که به شما منتقل می کنند و ترس نابی که بعد از سال ها انتظار کشیدن، تجربه خواهید کرد، حتی به حساب نیز نمی آیند. The Evil Within بازی کمیابی است. عنوانی که شاید تنها استاد میکامی می توانست برایمان به ارمغان بیاورد. تردیدی نیست که بازی The Evil Within، همواره به عنوان یکی از آثار منتخب و بسیار باکیفیت استاد شینجی میکامی در کارنامه پربارش محسوب می شود که تمامی طرفداران عناوین این سازنده بزرگ و تاریخساز باید آن را تجربه نمایند. The Evil Within در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه هفتم قرار گرفته است.

 ۶ – Vanquish

سازنده: Platinum Games

ناشر: Sega

ژانر: Third Person Shooter

پلتفرم مقصد: PlayStation 3, Xbox 360, Microsoft Windows

سال انتشار: ۲۰۱۰

امتیاز متا: ۸۴/۱۰۰

استاد میکامی در مقام کارگردان

. افرادی مثل شینجی میکامی سرمایه های اصلی این صنعت و این هنر هستند و قطعا بازی هایی نیز که خلق می کنند ویترین زیبای تاریخ بازی های رایانه ای هستند و البته مهم اینجاست که این بازی ها لیاقت در ویترین قرار داشتن را نیز دارند. استاد شینجی میکامی با بازی Vanquish ثابت کرد که پدر رزیدنت اویل و وحشت بقا، حتی اگر یک شوتر سرعتی نیز بسازد بهترین ان را و البته خاص ترین آن را می سازد. عنوانی که یکی از خاص ترین، برترین و جذاب ترین عناوین شوتر سوم شخصی است که خلق شده و ابدا شبیه به سیل شوتر های تکراری که این روزها از در و دیوار می ریزند نیست و در واقع اصلا دلیل اصلی مورد توجه قرار گرفتن Vanquish همین خاص بودن و اوریجینال بودن آن است.  این بازی ثابت کرد که برخی کارگردانان آن قدر بزرگ و نابغه هستند که در هر سبکی که قصد کنند عنوانی را بسازند می توان مطمئن بود یک بازی عالی و خوش ساخت از کار در خواهد آمد. این کار از عهده هر کسی بر نمی آید و فقط برخی سازندگان محدود هستند که در ساختن هر سبک و هر نوع بازی استاد هستند و صنعت بازی های رایانه ای افراد کمی را مثل استاد Shinji Mikami به خود دیده است و خواهد دید. بازی Vanquish که در ژانر شوتر سوم شخص قرار دارد و یکی از خاص ترین و هیجان انگیزترین بازی های تاریخ این ژانر هم هست است، توسط نوابغ Platinum Games ساخته شده و در سال ۲۰۱۰ توسط کمپانی سگا برای پلتفرم های PlayStation 3 و Xbox 360 و سپس در سال ۲۰۱۷ برای Microsoft Windows منتشر گردید.

کمتر عنوانی تا آن زمان و حتی تا کنون شبیه به Vanquish با آن استایل خاص گیم‌ پلی ساخته شده است و همین تک بودن و یونیک بودن بازی را به یکی از برترین تجربه های بازی بازان و منتقدان تبدیل کرد. Vanquish هنر سازندگی میکامی و سبک سرعتی و دیوانه وار عناوین Platinum Games را با هم یکجا داشت و تبدیل به یکی از بهترین ساخنه های این استودیو در کارنامه پر بار خود شد و برگ زرین دیگری را در کارنامه پربار و قدرتمند استودیو Platinum Games و البته استاد میکامی رقم زد، مهمترین نوآوری این بازی، بدون شک مکانیک اوریجینال لیز خوردن یا تکل زدن روی زمین یا sliding-boost mechanic بود که به بازیباز اجازه می داد با سرعت بسیار زیاد از کاورها بیرون بیاید و یا به پشت آن ها برود و در محیط جابجا شود و وقتی در این حالت با استفاده از AR mode صحنه را آهسته می کردید و به دشمنان شلیک می کردید به قدری شما را هیجان زده می کرد که گویی خود در میدان جنگ حضور دارید و احساس یک قهرمان واقعی بودن به شما دست می داد. این سیستم هم یک قابلیت دفاعی بود و هم یک سیستم هجومی که توسط تمامی بازیبازان و منتقدین دنیا تحسین گردید.

Vanquish که شینجی میکامی را در مقام کارگردان خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای فوق العاده ای را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۸۴/۱۰۰ به کار خود پایان داد تا نامش به عنوان یک بازی بسیار موفق و خوش ساخت در دفتر بازی های رایانه ای ثبت گردد. البته همان طور که قبلا در یک مقاله دیگر برایتان گفته ام برخورد کاربران و مخاطبین Vanquish بسیار با امتیازات منتقدین فرق داشت و بازیبازهای مختلف با درج امتیازات خود به این عنوان در وبسایت متاکریتیک، سبب ثبت User Score بسیار عالی ۹٫۴ برای Vanquish گردیده اند.  Vanquish نشان داد ترکیب یک کارگردان فوق العاده و یک استودیو قدرتمند و کاربلد، منجر به یک بازی بی‌نظیر خواهد شد. آن هم برای سازنده ای که اولین بار بود بازی در این سبک می ساخت و انصافا آنها به درستی از کمک استاد میکامی استفاده کرده بودند تا اولین بازی خود در سبک شوتر سوم شخص را به یک بازی عالی و کاملا خاص تبدیل کنند که شبیه به هیچ عنوان دیگری نباشد و کاملا اوریجینال باشد. تردیدی نیست که بازی Vanquish، همواره به عنوان یکی از برترین و هیجان انگیزترین عناوین استاد شینجی میکامی و یکی از باکیفیت ترین و خاص ترین بازی های شوتر سوم شخص در تاریخ محسوب می شود که تمامی طرفداران عناوین این سازنده بزرگ باید آن را تجربه نمایند. واقعا نمی توان کتمان کرد که عناوینی مثل Vanquish در دنیای این روزهای بازی های رایانه ای بسیار بسیار کم تعداد هستند و واقعا باید قدر آن ها را هر چه بیشتر و بیشتر بدانیم. Vanquish در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه ششم قرار گرفته است.

۵ – Resident Evil

سازنده:  Capcom

ناشر: Capcom

ژانر:  Survival-Horror

پلتفرم مقصد: PlayStation, Microsoft Windows, Nintendo 64, Dreamcast, GameCube, Game.com

سال انتشار:  ۱۹۹۶

امتیاز متا:  ۹۱/۱۰۰

استاد میکامی در مقام کارگردان

همه چیز از اینجا شروع شد. افسانه شینجی میکامی بزرگ و افسانه ای از این نقظه آغاز شد. با کلید زدن پروژه ساخت و خلق فرنچایز رزیدنت اویل و اعتمادی که کپکام به میکامی جوان کرد و باعث شد فرنچایزی برایش خلق شود که تا امروز میلیون ها نسخه برایش فروخته است و نامش تضمین موفقیت و فروش است. از سمت دیگر هم این سری تبدیل به نقطه عطف در پرونده کاری شینجی میکامی شد و باعث شد تا به عنوان یکی از برترین بازیسازان دنیا شناخته شود و دیگر کپکام حسابی به او اعتماد کند که خب جوابش را هم گرفت. بازی نخست Resident Evil  که در ژانر وحشت بقا قرار داشت و آغاز کننده راه پربار و درخشان شینجی میکامی و شناخته شدن وی به عنوان یک نابغه در دنیای بازیسازی بود، توسط کپکام ساخته شده و در سال ۱۹۹۶ و سپس در طول سال های بعد توسط این کمپانی برای پلتفرم های PlayStation, Microsoft Windows, Sega Saturn و Nintendo DS عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفت.

جالب است بدانید که همین نسخه اول سری رزیدنت اویل، هنوز که هنوز است پرفروش ترین بازی تاریخ کپکام است و ۸٫۶۳ میلیون نسخه از آن در دنیا به فروش رفته است که رقم شگفت انگیزی است، تازه بدون تعداد کپی هایی که در کشور ما از آن شد!! داستان بازی حول محور دو شخصیت کریس ردفیلد و جیل ولنتاین می گشت که عضو یک نیروی ویژه به نام S.T.A.R.S بودند و در حال گشتن اطراف شهر راکون سیتی برای پیدا کردن اعضای گم شده تیمشان بودند. خیلی زود اوضاع خراب می شود و آنها درون یک عمارت مخوف زامبی زده و پر از هیولاهای مختلف گیر می افتند. بازیباز می تواند در ابتدای بازی در نقش جیل یا کریس قرار بگیرد و به جستجوی عمارت مخوف بپردازد تا رارهای تاریک و مخوف آن را کشف نماید.

Resident Evil که شینجی میکامی را در مقام کارگردان و خالق خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای شگفت انگیزی را از سوی مراجع معتبر گیمینگ و علی الخصوص بازیبازان، دریافت نماید و نهایتا نیز امتیاز متای ۹۱/۱۰۰ را کسب نمود تا نامش به عنوان یک بازی بسیار موفق و خوش ساخت در دفتر بازی های رایانه ای ثبت گردد و شینجی میکامی به خاطر خلق این فرنچایز به عنوان پدر سبک وحشت بقا شناخته شود. تردیدی نیست که بازی Resident Evil، همواره به عنوان مهم ترین اثر هنری استاد شینجی میکامی قلمداد می شود که تاثیرگذارترین بازی در دوره کاری او و همینطور در تاریخ سبک وحشت بقا بوده است. Resident Evil در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه پنجم قرار گرفته است.

۴ – Resident Evil 2

سازنده:  Capcom

ناشر: Capcom

ژانر:  Survival-Horror

پلتفرم مقصد: PlayStation, Microsoft Windows, Nintendo 64, Dreamcast, GameCube, Game.com

سال انتشار:  ۱۹۹۸

امتیاز متا:  ۸۹/۱۰۰

استاد میکامی در مقام تهیه کننده

Resident Evil 2 از آن بازی هایی است که تا ابد از یاد و خاطر بازیبازان، مخصوصا قدیمی‌ ترها که طعم خوش تجربه عناوین نخستین این فرنچایز بی‌ نظیر را چشیده‌ اند، پاک نخواهد شد و همیشه بخشی از بهترین خاطرات ما از آن دوران خوب را با خود به همراه دارد. عنوانی که اکنون بدجوری برای انتشار نسخه بازسازی شده اش هیجان داریم و با دیدن هر تریلرش کلی خاطرات خوب و ترسناک از جلوی چشممان می گذرد. خاطراتی از جنس لیان اس کندی و کلیر ردفیلد.  بازی اصلی Resident Evil 2 که در ژانر وحشت بقا قرار دارد، مثل دیگر عناوین این سری توسط کپکام ساخته شده و در سال ۱۹۹۸ و سپس در طول سال های بعد توسط این کمپانی برای پلتفرم های PlayStation, Microsoft Windows, Nintendo 64, Dreamcast, GameCube و Game.com عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفت.

در داستان نسخه دوم رزیدنت اویل، کلیر که یکی از بازماندگان وقایع Raccoon City در سال ۱۹۹۸ است و در جستجوی برادر خود به آن‌جا رفته بود. با کمک Leon S. Kennedy از آن واقعه جان سالم به در می‌برد و بعدا به اروپا می‌ رود تا جستجوی خود برای یافتن کریس را ادامه دهد. Resident Evil 2 که شینجی میکامی را این بار برخلاف بازی اول در مقام تهیه کننده خود داشت و برخی از مشکلات بازی نخست نیز در آن رفع شده بود، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای فوق العاده ای را دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای ۸۹/۱۰۰ به کار خود پایان داد و تا همیشه در خاطر طرفداران و بازیبازان جاودانه گردید. در مورد لیان اس کندی که همیشه و همه جا صحبت هست و آن قدر عاشق او هستیم که برایمان نماد سری رزیدنت اویل محسوب می شود، ولی این محبوبیت لیان گاهی روی دیگر شخصیت ها و مخصوصا کلیر ردفیلد بیچاره که اتفاقا عاشق لیان نیز هست سایه انداخته است و گاهی یادمان می رود که کلیر در واقع پروتاگونیست اصلی رزیدنت اویل ۲ است و نقشش در این سری از هیچ کسی کمتر نیست.

شخصیتی که همراه با لیان با عنوان Resident Evil 2 به دنیای بازی های رایانه ای و بازیبازان معرفی شد البته انصافا Claire Redfield نیز در طول سال‌ ها و از نسخه دوم رزیدنت اویل، محبوب قلب طرفداران این سری محبوب و پرطرفدار بوده و حتی جای خود را در لیست برترین شخصیت‌ های مونث دنیای بازی‌ های رایانه‌ای نیز باز کرده است. Claire عضو سازمان TerraSave و هم چنین خواهر کوچکتر مامور BSAA و عضو سابق S.T.A.R.S. یعنی Chris Redfield است. تردیدی نیست که بازی Resident Evil 2، به عنوان یکی از آثار منتخب شینجی میکامی در طول دوره کاری این هنرمند محسوب می شود که خاطرات بسیار خوب و البته ترسناکی را برای ما رقم زده است. این عنوان زیبا در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه چهارم قرار گرفته است.

۳ – Devil May Cry

سازنده: Capcom

ناشر: Capcom

ژانر: Action-adventure, hack and slash

پلتفرم مقصد: PlayStation 2 ,PlayStation 3  ,Xbox 360

سال انتشار:  ۲۰۰۱

امتیاز متا:  ۹۴/۱۰۰

استاد میکامی در مقام تهیه کننده

فرنچایزی که امروز برای انتشار نسخه پنجمش آرام و قرار نداریم، حاصل همکارذی دو نفر است که باعث و بانی موفقیت و بزرگ شدن کپکام هستند و کپکام تا همیشه مدیون آنهاست و البته صنعت گیم نیز مدیون آن هاست. زمانی که اقای شینجی میکامی به عنوان تهیه کننده از هیدکی کامیا درخواست کرد تا فرنچایزی مجزا از رزیدنت اویل خلق کند، شاید خود این دو نفر نیز فکرش را نمی کردند که دارند یکی از دو فرنچایز برتر هک اند اسلش تاریخ را کلید می زنند، ولی این اتفاق رخ داد و این دو از خودشان پرسیدند “آیا شیطان هم گریه می کند؟” بله… سری عناوین Devil May Cry توسط هیدکی کامیای بزرگ و با تهیه کنندگی و توصیه شینجی میکامی خلق شد. دو نفر که تا وقتی در کپکام بودند، این کمپانی در اوج قله های موفقیت بود و برترین کمپانی بازیسازی دنیا بود. شاید هم همین خیال خام بود که مدیران شرکت فکر کردند همیشه همین طور می مانند و به سادگی افرادی مثل میکامی و کامیا را از دست دادند، اما بعدا مشخص شد که کپکام با از دست دادن این نوابغ در واقع اصالتش را از دست داده است. بازی Devil May Cry که در ژانر اکشن ماجرایی و هک اند اسلش قرار دارد، توسط کپکام رویایی آن روزها ساخته شده و در سال ۲۰۰۱ (و سپس در سال های بعد تا به همین امروز) توسط این کمپانی دوست داشتنی برای پلتفرم هایPlayStation 2, PlayStation 3, PlayStation 4, Xbox 360,  Xbox One و Microsoft Windows عرضه گردیده است. بازی پر بود از نکات مثبت و قوت و خالی بود از ضعف های بزرگی که بتوانند لطمه ای به تجربه ناب بازیبازان وارد کنند. بازی کمبو و فنون و مبارزات فوق سریع و مرگباری داشت، داستان بسیار زیبایی را روایت می کرد، شخصیت های آن عالی بودند و مخصوصا شخصیت اصلی آن دانته، کاملا مشخص بود که توانایی تبدیل به یکی از برترین و محبوب ترین و خوش تیپ ترین شخصیت های تاریخ را داراست که همین طور هم شد،

پیشینه داستانی بسیار قوی و کاملی برای بازی در نظر گرفته شده بود، گرافیک فنی و هنری بازی در زمان خود شاهکار بودند و در مجموع همه چیز در این عنوان در نقطه اوج کیفیت قرار داشتند. Devil May Cry که همان طور که گفته شد شینجی میکامی را در مقام تهیه کننده خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای رویایی را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا و همین طور طرفداران، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متا شاهکار ۹۴/۱۰۰ به کار خود پایان داد تا نامش به عنوان یکی از برترین هک اند اسلش های تایخ تا همیشه ثبت گردد. این بازی با انتشارش تمام صنعت بازی و منتقدان و بازیبازان را شگفت زده کرد زیرا که تا آن زمان بازی هک اند اسلشی مثل این شاهکار وجود نداشت. مبارزات بازی بر استفاده از شمشیر تمرکز داشتند اما به سنت تقریبا همیشگی این سری که از همین بازی اول آغاز شد، بعد از شکست هر باس در بازی، سلاح جدیدی را به دست می آورید که نهایتا باعث می شد تعداد بسیار زیادی سلاح های متنوع در اخنیار داشته باشید که هر کدام کاملا متفاوت از دیگری بودند و در واقع با پیشرفت در بازی هرگز احساس خستگی و تکراری شدن به شما دست نمی داد زیرا مدام سلاح هایی جدید با کارایی و قابلیت های جدید در بازی در اختیار شما قرار می گرفت تا انواع و اقسام کمبوهای قدرتمند را با آنها خلق نمایید.

دانته که شخصیتی بسیار خوش تیپ و جذاب است، در بازی نخست یک شکارچی شیاطین است که بعد از آن که برادر و مادرش را از دست داده است (فکر می کند برادرش را از دست داده زیرا بعدا همین برادر، مدام او را مورد عنایت قرار می دهد!!!) برای انتقام گرفتن از شیاطین وارد این بیزینس شده است و شیاطین را در ازای دریافت سفارش کار، شکار می کند. او در بازی زنی به نام تریش را ملاقات می کند که او را به یک ماجراجویی جهت شکست دادن شیطانی به نام موندوس می برد و داستان از اینجا ادامه می یابد و با کات سین های فوق العاده، بازیباز را تشنه پیشروی در بازی نگاه می داشت. این عنوان شروع بی نظیری برای این فرنچایز بود و هنوز هم برترین امتیاز را بین کل عناوین این سری در اختیار دارد و شروعی بی نظیر بر یکی از محبوب ترین فرنچایزهای تاریخ است. تردیدی نیست که بازی Devil May Cry، همواره به عنوان یکی از آثار برگزیده و بی نظیر استاد شینجی میکامی و هیدکی کامیا محسوب می شود که تجربه آن مخصوصا با توجه به این که در نسل هشتم هم موجود است، برای تمامی بازیبازان واجب است. شاهکار Devil May Cry در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه سوم قرار گرفته است.

۲ –  Resident Evil 3: Nemesis

سازنده:  Capcom

ناشر:  Capcom

ژانر:  Survival-Horror

پلتفرم مقصد: PlayStation, Microsoft Windows, Dreamcast, GameCube

سال انتشار:  ۱۹۹۹

امتیاز متا:  ندارد

استاد میکامی در مقام تهیه کننده

نمسیس نام هیولایی است که ما عاشق ترسیدن از او هستیم، موجودی شیطانی که با تعقیب کردنمان حس زندگی را به تک تک لایه های وجود ما تزریق می‌کرد. نامی که ما را به یاد یکی از برترین عناوین وحشت بقای تاریخ می اندازد که بدجوری عاشقش هستیم و بدجوری هم ما را ترسانده است. عنوانی که نام همین هیولاهای مخوف را بر خورد دارد یعنی Resident Evil 3: Nemesis که حتی شنیدن نامش برای ما پر از عشق و ترس و نوستالژی و خاطره است. استاد شینجی میکامی با خلق Nemesis و نسخه سوم Resident Evil کاری کرد که تا ابد در قلب ما گیمرها و در صفحه پرافتخار ترین و محبوب ترین سازنده های بازی در دفتر تاریخ بازی های رایانه ای جاودانه شد. در ابتدا با توضیحاتی کلی در مورد این بازی شروع می کنیم. بازی Resident Evil 3: Nemesis که در ژانر وحشت-بقا قرار دارد و یکی از ۳ عنوان برتر تاریخ این سبک نیز هست (در کنار نسخه چهارم اویل و سایلنت هیل ۲)، توسط کپکام که قدرتمندنرین و بی رقیب ترین کمپانی بازیسازی آن روزها بود ساخته شده و در سال ۲۰۰۵ توسط این کمپانی برای پلتفرم های  PlayStation, Microsoft Windows, Dreamcast و GameCube عرضه شده و در اختیار بازیبازان قرار گرفت.

همه می دانیم دلیل اصلی شاهکار بودن عنوان رزیدنت اویل ۳ بدون شک مربوط به آنتاگونیست آن است. نمسیس نمونه کاملی از یک آنتاگونیست پرداخت شده است که برای دوست داشته شدن، نه نیازی به ظاهر زیبا دارد و نه دیالوگ های ماندگار. کافی است این هیولای شکست ناپذیر فقط و فقط خودش باشد و ما عاشق اش شویم و در عین حال، از بودنش به مرز سکته کردن برسیم. زمان بازی کردن رزیدنت اویل ۳ چون می دانستیم که نمسیس دارد همین دور و برها می چرخد و هر لحظه ممکن است از هر جایی سر و کله اش پیدا شود، همواره با ترس و لرز بازی را پیش می بردیم. خیلی سخت است که هیولایی به این مخوفی بسازی و کاری کنی که همه، هم عاشقش شوند و هم از ۱۰ کیلومتری اش فرار کنند! Resident Evil 3: Nemesis که شینجی میکامی را در مقام تهیه کننده خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای فوق العاده ای را از سوی مراجع معتبر گیمینگ دنیا و همین طور طرفداران، دریافت نماید اما به طور عجیبی برخلاف دو بازی قبلی این سری، امتیاز متایی برای نسخه اصلی آن در سال ۱۹۹۹ ثبت نشده است و مسخره تر هم آنجاست که (واقعا شرم دارم از گفتنش) که برای نسخه سال ۲۰۰۰ کنسول دریم کست این بازی، متای ۷۹ و نسخه پی سی در سال ۲۰۰۱ متای ۷۱ ثبت شده است که یک افتضاح تاریخی است! رزیدنت اویل ۳ از نظر طراحی شخصیت ها و زامبی ها و .. نیز مانند تمامی بخش ها بی نظیر بود ولی باز هم در اینجا نمسیس یک سر و گردن بالاتر از دیگران است و بزرگ بزنده بازی محسوب می شود.

در واقع میکامی خوب می دانسته است که نام این نسخه باید چه باشد زیرا که خودش می دانسته نمسیس چه پتانسیلی دارد. تنها نگاهی به طراحی Nemesis کافیست تا وی را ترسناک ترین هیولای خلق شده در بازی ها بدانیم. وقتی با او روبرو می شدیم مهم نبود که اسلحه داریم یا نداریم و یا آر پی جی دستمان باشد. می دانستیم این هیولا بیدی نیست که با این بادها بلرزد. وقتی ناگهان به سمت ما می دوید و ما با ترس درب یک اتاق را باز می کردیم تا داخلش شویم و از دست او دقایقی راحت شویم. وقتی انیمیشن باز شدن درب در حال پخش شدن بود قلبمان می خواست از جا در بیاید از تصور این که الان Nemesis پشت سرمان است. Nemesis بدون شک محبوب ترین هیولای تاریخ بازی های رایانه ای است. هیولایی که هر وقت نامش می آید قلبم به تپش می افتد و یک احساس عجیبی آمیخته از ترس و عشق و استرس و ذوق به من دست می دهد و ناخودآگاه انگار تمام شاهکار رزیدنت اویل ۳ از جلوی چشمانم می گذرد و زمانی که وی ناگهان از دیوار یا پنجره .ارد راهرو می شد و با آن صدای مخوفش مدام تکرار می کرد استارررررز (S.T.A.R.S.) از ذهنم می گذرد!! یا زمانی را که او هلیکوپتر را منفجر می کند و ما که ان زمان ها سنمان خیلی کمتر بود و گرافیک این کات سین را می دیدیم، از ترس قالب تهی می کردیم. تردیدی نیست که بازی Resident Evil 3: Nemesis، همواره به عنوان یکی از برترین و بزرگترین بازی های تاریخ و آقای شینجی میکامی محسوب می شود که تعریف و معنای کامل سبک وحشت بقا را در خود دارد و این شاهکار بی نظیر در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” با شایستگی در جایگاه دوم قرار گرفته است. وای که چه شود اگر بعد از بازسازی نسخه دوم، کپکام به سراغ نسخه سوم برود و نمسیس را با گرافیک نسل هشتمی ببینیم…

 ۱ – Resident Evil 4

سازنده: CAPCOM

ناشر: CAPCOM

ژانر: Survival Horror

پلتفرم مقصد: GameCube, PlayStation 2, Microsoft Windows, Wii, Zeebo, iOS, PlayStation 3, Xbox 360, Android, PlayStation 4, Xbox One

سال انتشار: ۲۰۰۵

امتیاز متا: ۹۶/۱۰۰

استاد میکامی در مقام کارگردان

این رزیدنت اویل ۴ هم داستانی شده ها!! هر چی لیست ۱۰ برتر و ۲۰ برتر و ویدئو و.. منتشر می کنیم به طور مداوم این بازی در رتبه اول است!! البته خب کیه که ناراضی باشه؟ اتفاقا همگی خیلی هم کیف می کنیم که اقتدار این بازی رو می بینیم چون یکی از ۲-۳ خاطره برتر کل زندگیمون در دنیای بازی ها رو این بازی رقم زده، اگر نگیم بهترین خاطره مون رو. عنوانی که تا ابد در قلب بازیبازان نامش جاودانه است و خالقش یعنی استاد میکامی همواره مورد احترام کل صنعت بازی بوده و هست و خواهد بود. بازی Resident Evil 4 که در ژانر وحشت-بقا قرار دارد، توسط کپکام ساخته شده و در سال ۲۰۰۵ (و سپس تا به امروز) توسط این کمپانی برای پلتفرم های GameCube, PlayStation 2, Microsoft Windows, Wii, Zeebo, iOS, PlayStation 3, Xbox 360, Android, PlayStation 4 و Xbox عرضه شده است. Resident Evil 4 به نوعی پدر بازی های شوتر سوم شخص مدرن، پدر عناوین وحشت بقای مدرن و برترین عنوان و خالق مبارزات شوتر سوم شخص مدرن و دوربین روی شانه در صنعت بازی محسوب می شود.

در واقع هر بازی که در این سبک موفق عمل کرده است در اصل از Resident Evil 4 الگو گرفته است و از جی تی ای گرفته تا رد دد و دد اسپیس و … همگی کاری را کرده اند که Resident Evil 4 و خالق نابغه، دوست داشتنی و توانمندش یعنی استاد شینجی میکامی، اولین بار و بدون الگو برداری از کسی انجام دادند و در حقیقت میکامی این سیستم را خلق کرد و استاندارد جدیدی را به سبک شوتر سوم شخص آورد و سطح این عناوین را بالاتر برد. در واقع بعد از Resident Evil 4 بود که تمام بازی های خوب شوتر سوم شخص که امروز می بینیم عرضه شدند و با استفاده صحیح از این سیستم و بهبود آن مبارزاتی بسیار جذاب را خلق کردند. اما به هر حال همیشه اولین بودن از همه چیز مهم تر است. شاید برخی بازی ها گان پلی و مبارزات و دوربین روی شانه لذت بخش تری از Resident Evil 4 داشته باشند اما Resident Evil 4 بود که باعث شد آن ها اصلا بتوانند چنین سیستمی را پیاده کنند که حالا بعد بتوانند ارتقایش دهند و بهبود بخشند.

 Resident Evil 4 که شینجی میکامی را در مقام کارگردان خود داشت، بعد از انتشار موفق شد تا بازخوردهای عجیب و غریب و شگفت انگیزی را از سوی مراجع معتبر گیمینگ و همین طور طرفداران، دریافت نماید و نهایتا نیز با کسب کردن امتیاز متای رویایی و فراتر از شاهکار ۹۶/۱۰۰ به کار خود پایان داد تا نه تنها به عنوان برترین بازی سبک وحشت بقا در تاریخ و برترین بازی شینجی میکامی بزرگ شناخته شود، بلکه نامش حتی به عنوان یکی از ۵ بازی برتر کل تاریخ در تمام سبک ها نیز مطرح می شود. تردیدی نیست که بازی Resident Evil 4، برترین و جاودانه ترین شاهکار استاد شینجی میکامی در طول یک عمر خلق آثار هنری از سوی وی محسوب می شود که صنعت بازی و بازیبازان و سبک وحشت بقا همگی مدیون تاثیرگذاری و تاریخسازی آن هستند و همیشه در قلبمان نام رزیدنت اویل ۴ و خالق نابغه اش جاودانه و محفوظ است. Resident Evil 4 در لیست ما از “برترین عناوین استاد شینجی میکامی ” و همین طور در سرزمین قلب ما بازیبازان، تخت پادشاهی را تصاحب کرده است.