اگر ماموریت حفاظت اطلاعات نیروهای بسیج و سپاه هشیار بود این اتفاق هرگز نمی افتاد که نیروهای عرب به ظاهر خودی علیه خود و ناموس خود سلاح بردارند

فاجعه شهادت شهدای اهواز ، اینگونه میگوید که هم مسئولین عقیدتی و هم حفاظت توجهی به نفوذ جریان وهابیت به داخل مجموعه ها نداشته اند، چرا که قاتلین از قرار اطلاع سربازان نفوذ کرده به ارگانهای نظام وظیفه درسپاه پاسداران و تا حدی هم پرسنل نفوذی در داخل بسیج  بوده اند و آنها در قالب مهاجمین از پوشش بسیج مردمی  برای نفوذ به یگانهای رژه استفاده کرده اند.

تبلیغات بیگانگان و علی الخصوص وهابیت  در جای جای کشور در حال ترویج  است.آذربایجان گرایش به ترکیه و کردها گرایش به کردستان و عرب ها گرایش به عربستان تبلیغ می شود.

حادثه اهواز تا حدود زیادی معلول سرمایه گذاری عربستان سعودی بر روی اعراب منطقه است.مردم عرب خوزستان اگر چه شیعه اثنی عشری هستند لاکن سعودی ها با هزینه های بسیار گزاف قصد دارند جوان ها را جذب وهابیت تکفیری خون خوار همچون خود کنند. به حسب اطلاعات واصله چند ماه پیش هم یک عضو تیم تروریستی که نیروهای انتظامی را قتل عام کرد؛ همکار خودشان از پرسنل پلیس و حافظ ۲۰ جزء قرآن و هشت بار عربستان سفر کرده بود و حفاظت اطلاعات این تحرکات را که این افراد در حال دگردیسی اعتقادی هستند را متوجه نشده بودند. کار حفاظت اطلاعات که  فقط دنبال امور خیلی حاشیه ای و جزیی و رابطه پرسنل با بانوان و توهین به مقامات نیست تا آن امور ایشان را از ماموریت اصلی غافل نمایپد؟ عزیزی از همین همکاران نوشته بود  به فرمانده حفاظت اطلاعات ارتش گوشزد کردم که شهادت سعادت است وافتخار است وما همه آرزوی شهادت داریم ولی این سوء مدیریت ها باید بررسی بشود.

حادثه اینگونه بود که با غفلت های متداول نیروهای ما معلوم شد که چهار نفر از داخل یگان های حاضر در میدان رژه به تیراندازی مبادرت کردند. جمعیت بی دفاع به مجرد شنیدن صدای تیر اندازی به طرف پارک در حاشیه محل رژه  هجوم بردند.  در همین هنگام دو نفر مسلح از داخل پارک  و ملبس به  لباس بسیجی از جلو مردم و صف اول رژه را به رگبار بستند.در همین هنگام و بلافاصله یک فرمانده شجاع نیروی انتطامی هردو نفرشان را با دو گلوله به درک واصل کرد.

دوستان ما در اهواز میگویند  اگر پوشش امنیتی و تمرکز نیروهای مسلح در محل بیشتر بود ؛عملیات تروریست ها عقیم میماند و در نطفه خفه می شد. این موضوع در میان مردم در همه شهر های خوزستان شایع است که

گروه الاهوازیه  یک جریان داخلی نیست  و وجود و حمایت خارجی دارد و مردم همه اذعان دارند این کار و این سازماندهی ها کار تشکیلاتی عربستان سعودی است و با تزریق پول  چنان قوتی دارد که افراد سر شاخه وارد مناطق مزبور شده وهر سر شاخه تا ۷۰ خانوار زیر شاخه خود و بدانها تسلط کامل دارند. پول های هنگفتی صرف وهابی سازی حاشیه نشینان اهواز شده است.عملیات تروریستی هم کار همین تشکیلات است. به حسب همین اطلاعات هفتاد در صد اهالی ملاشیه و شلنگ آباد و لشکر آباد و کوت عبدالله در اطراف اهواز وهابی شده اند یا در حال وهابی شدن هستند. بهانه آنها هم موضوعاتی است که دولت مرکزی علیه خوزستان علم میکن.زمینها نیشکر را میگیرد صاحبانش را استخدام نمیکند، نفت را استخراج میکند کارمند غیر بومی میگیرند، باسیاستها غلط آب را از خوزستان بریده و غبار را حاکم کرده اند.اینه ترو ریست می پرورد و جریان الاحوازی را بعنوان دولت اهواز جدایی طلب میکندالبته کارشناسان محلی بالاتفاق معتقدند مردم خوزستان و اعراب ولرهای منطقه مردمی نجیب و شیعه اثنی عشری هستند. اگر هم برخی اعراب مستعربه، وهابی گری می کنند؛ بخاطر اعتراض سیاسی برای بی محلی به معیشت آنان  است ونه اعتقاد قلبی و دینی به وهابیت.

با چنین تحلیلی از شرایط باید به همه مسئولین گوشزد نمود که اندکی توجه به حقوق انسانی ، اندکی برنامه ریزی برای  فقرزدایی و اندکی توجه به معیشت و  احترام به کرامت انسانی لازم است تا شرایط را کاملا به نفع نظام تغییر دهد.

وقتی در یک منطقه ای مردم صاحب انفالند و انفال بدانها نصیبی نمیرساند ذهنیت سازی امر بسیار ساده ایست فلذا عقل ایجاب میکند که خوزستان از نعمت نفت و گاز منتفع شود.

با کمی تحقیق معلوم میشود که همین مناطق فقیر نشین اهواز از امکانات اولیه زندگی محرومند.

خیابان های محیط زندگیشان شان آسفالت و جدول کشی ندارد.

آب فاضلاب خروجی شهر در وسط خیابان  محل سکونت آنان است .

بسیاری از روستاهایشان هنوز گاز مصرفی ندارند.

در استانی که با فراغ بال و سخاوتمندانه گاز خود را به جهان صادر می کند ، برخی مردمانش از نعمت استفاده از همین گاز هیچ بهره ای ندارند.

نا گفته نماند که این موضوع میتواند انتقام سعودی نیز باشد ضرباتی که آل سعود از حوثی ها در طول جنگ کودک کشانه متحمل شده اند اگر چه صدها برابر این اقدام کور بوده است و بسیاری پایگاههای عربستان با موشک هدف قرار گرفته اند لاکن نفوذشان در میان خلق عرب منطقه در اثر ندانم کاری و بی مبالاتی حکومت مرکزی و ناهمگون عمل نمودن و ناکارآمدی استاندار خوزستان است . در اثر این حادثه حد اقل پنجاه نفر از مسئولین مرتبط با این شرایط و از جمله استاندار و فرماندار باید تغییر کنند تا هشیاری به استان باز گردد.

وصد البته  اینکه عرب علیه عرب دست به تیغ میکشد به معنی آن است که برخی شرف  و نسب خود را هم به حراج گذاشته اند و مسئولیت این حراج با مسئولین استان است و نه فقر دامن گیر برای نسب فروشی در استانی ثروتمند و غنی از منابع زیر زمینی . والسلام

حمیدرضا نقاشیان