متن کامل سخنراني روحاني در مجمع سازمان ملل/ آمريکا به ميز مذاکره اي که برهم زده بازگردد
صاحبخبر - به گزارش خبرگزاري آريا، متن کامل سخنراني روز سه شنبه حجت اسلام و المسلمين حسن روحاني در هفتاد و سومين نشست عالي رتبه مجمع عمومي سازمان ملل متحد به شرح زير است: «بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين و الصلوة والسلام علي رسول الله و آله و صحبه خانم رئيس، انتخاب شما را به رياست هفتاد و سومين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد، تبريک ميگويم. امروز در شرايطي گرد هم آمدهايم که جهان، از خودسري و بيتوجهي برخي از دولتها به ارزشها و نهادهاي بينالمللي در رنج است. پيام حضور ما در اينجا، آن است که ايجاد منافع و امنيتِ جهان با کمترين هزينه، در سايۀ هماهنگي و همکاري کشورها امکانپذير است. اما متأسفانه در جهان امروز شاهد حاکماني هستيم که فکر ميکنند با تقويت ناسيوناليزمِ افراطي، نژادپرستي و بيگانه ستيزي که يادآور تفکر نازي هاست و با زير پا گذاشتن مقررات جهاني و تضعيف سازمانهاي بينالمللي بهتر ميتوانند به منافع خود دست يابند و يا حداقل براي کوتاه مدت، ميتوانند بر احساسات عمومي و جذب آراي مردم، تأثير بگذارند و براي اين منظور، به نمايشهاي مضحکي حتي در قالب تشکيل جلسه غيرمعمول شوراي امنيت، دست ميزنند. بايد براي هميشه، اين خيالپردازي را کنار بگذاريم که، ميتوان با سلب امنيت و صلح از ديگران، صلح و امنيت بيشتري را براي خود، دست و پا کرد. بايد مجال رشد به اين تفکر را ندهيم که ميتوان با ايجاد ناامنيِ ساختگي، از ديگران باجخواهي کرد. در اين مسير، مقابله با چندجانبهگرايي، نه نشانه قدرت بازو، که علامت ضعفِ انديشه است و حکايت از عدم شناخت از جهاني درهمتنيده و پيچيده، دارد. در اين شرايط، بيتفاوتي و بياثري نهادهاي بينالمللي ميتواند خطري براي صلح جهاني باشد. دولتهاي اقتدارگرا دشمنان صلح و پدران جنگ هستند. دولت ايالات متحده آمريکا، دستکم در صورت هيأت حاکمۀ کنوني خود، عزم آن دارد که کليه نهادهاي بينالمللي را بيخاصيت سازد. اين دولت درحاليکه برخلاف قواعد و حقوق بينالملل، از يک توافق چندجانبۀ مصّوب شوراي امنيت خارج شده، جمهوري اسلامي ايران را به گفتوگوي دوجانبه ميخواند. دولتي که هنوز به دولت بودن خود آگاه نيست و عهد و پيمان سَلَف خود را نقض ميکند و اصل حقوقيِ مسئوليت دائميِ دولتها را نميشناسد. دولتي که به مشورت نخبگان، بها نميدهد؛ از ايران ميخواهد با او گفتوگو کند! ما با چه معياري ميتوانيم با چنين دولتِ بدعهدي، عهدِ جديدي ببنديم! هرگونه گفتوگويي بايد در تداوم برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت باشد، نه با اِعراض از آن و بازگشت به گذشته، که اين ارتجاعي بزرگ است. ارتجاعِ بزرگتر آنکه دولت آمريکا پنهان نميکند که در پي براندازي همان دولتي است که خواستار گفتوگو با آن است! حضار محترم؛ رويکرد جمهوري اسلامي ايران در حوزه سياست خارجي همواره مبتني بر چندجانبه گرائي و پايبندي به اصول شناخته شده حقوق بينالملل بوده است. احترام ما به معاهده عدمِ اشاعه، و مذاکرات سخت و طولاني ما با گروه 1+5 که منجر به توافق برجام شد، نمونه بارزي از اين رويکرد است. خرسنديم که جامعه بينالمللي، خروج يکجانبه و غيرقانونيِ دولت آمريکا از برجام را برنتافت و در برابر آن موضعي قاطع اتخاذ نمود. برجام حاصل بيش از يک دهه تلاش ديپلماتيک و يک دوره مذاکرات فشرده براي رفع يک بحرانِ ساختگي بود. اين سند توسط قطعنامه 2231 شوراي امنيت به اتفاق آراء تأييد و به تعهدي بينالمللي تبديل شد. بر اساس اين قطعنامه، همه کشورها و سازمانهاي بينالمللي و منطقهاي موظفاند از هر اقدامي در مغايرت با آن خودداري کرده و از اجراي برجام حمايت نمايند. بر پايه دوازده گزارش متواليِ آژانس بينالمللي انرژي اتمي، ايران تا به امروز به کليه تعهدات خود پايبند بوده است؛ لکن آمريکا از همان ابتدا به اجراي تعهداتش وفادار نماند. متعاقباً دولت فعلي آمريکا به بهانههاي واهي با نقض تعهدات خود، از اين توافق خارج شد. سازمان ملل متحد نبايد اجازه دهد که مصوباتش، گروگانِ بازيهاي انتخاباتي و تبليغاتي برخي از اعضا گردد و به هيچ عضوي نبايد اجازه داد که به دليل مسائل داخلي، از اجراي تعهدات بينالمللي، شانه خالي کند. علاوه بر اين، آمريکا از ساير کشورها نيز ميخواهد برجام را نقض کنند. خطرناکتر اينکه، آمريکا همه کشورها و سازمانهاي بينالمللي را تهديد ميکند که اگر به قطعنامه 2231 شوراي امنيت عمل کنند، مجازات خواهند شد. اين دو، يعني «دعوت عام براي سرپيچي از قانون» و «تهديد قانون مداران به مجازات»، براي اولين بار است که در تاريخ اين سازمان، اتفاق ميافتد. اين روش منحصر به برجام نيست، و در برخورد آمريکا حتي با ديوان کيفري بينالمللي نيز حاکم است. ما از حمايت جامعه جهاني و تلاشهاي اتحاديه اروپا، روسيه و چين در حمايت از اجراي برجام، قدرداني کرده و تحقق کامل تعهداتِ مصرح در آن را، شرط بقاي اين دستآوردِ مهم ديپلماسي ميدانيم. خانمها، آقايان؛ تحريمهاي يکجانبه و نامشروع، خود نوعي تروريسمِ اقتصادي و ناقض حقِ توسعه است. جنگ اقتصادي که آمريکا تحت عنوان تحريمهاي تازه، آغاز کرده نه تنها مردم ايران را هدف قرار داده، بلکه آثار زيانباري براي مردم کشورهاي ديگر داشته و در روند تجارت جهاني، اِخلال کرده است. ملت ايران در خلال چهل سال گذشته نشان داده که عليرغم سختيها و تنگناهاي ناشي از تحريمها، همچنان مقاوم است و ميتواند از اين مرحله دشوار نيز به خوبي عبور کند. تاريخ هزاران ساله کشور ما نشان ميدهد که ايران و ايراني، در مقابل طوفان حوادث هرگز نشکسته و حتي سر خم نکرده است. در اينجا به صراحت اعلام مي کنم که سياست آمريکا در قبال جمهوري اسلامي ايران از ابتدا غلط بوده و رويکرد لجاجت در مقابل خواستِ مردم ايران، که در انتخاباتهاي متعدد بروز و ظهور يافته، يقيناً محکوم به شکست است. ايران با قدمت تاريخي و تمدني و فرهنگيِ غني و با جايگاه مهم ژئوپوليتيک خود، واقعيتي غيرقابل انکار است. بدون شک، سياست مشارکت با ايران، آثار مبارکي براي ملتها در بر داشته که يک نمونه آن همکاري ايران با کشورهاي دوست در مبارزه با تروريسم است. درک ايالات متحده آمريکا از روابط بينالملل، اقتدارگرايانه است. آمريکا فکر ميکند چون زور دارد حق هم دارد. درک آنها از قدرت، نه اقتدارِ مشروع و قانوني، که زورگويي است. هيچ دولت و ملتي را نميتوان به زور به پاي ميز مذاکره آورد و اگر چنين شود آنچه انباشت ميشود، خوشههاي خشم ملتهاست که نصيب زورگويان خواهد شد. ما هم معتقديم که در نهايت، راه بهتري جز گفتوگو وجود ندارد اما گفتوگو، دوسويه است، و براساس برابري، عدالت و منزلت انسانها و بر مبناي قواعد و حقوق بينالملل. قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد، «ورق پاره» نيست. ما از شما دعوت ميکنيم که به قطعنامه 2231 بازگرديد؛ ما از شما دعوت ميکنيم که به ميز مذاکرهاي که آن را برهم زديد، بازگرديد. اگر از برجام ميترسيد و آن را کارنامه رقيبان سياسي خود در آمريکا ميدانيد، ما از شما دعوت ميکنيم به مصوبه شوراي امنيت بازگرديد. ما از شما دعوت ميکنيم که در نهادهاي بينالمللي بمانيد. تحريم نکنيد که تحريم و تکفير دو روي يک سکه است؛ در تکفير، انديشه انسانها انکار ميشود و در تحريم، زندگي و رفاه مردم نفي ميگردد. براي گفتوگو نيازي به گرفتن عکسهاي دونفره نيست، ميتوان در همين جا و در اين مجمع عمومي، سخنِ يکديگر را شنيد. من گفتوگو را از همين جا آغاز ميکنم و به صراحت اعلام ميکنم: موضوع امنيت بينالملل، بازيچه سياستِ داخلي آمريکا نيست. سازمان ملل، يکي از ادارات ِدولت ايالات متحده آمريکا نيست. هر گفتوگويي ميتواند، از همان جايي و از همان کسي که گفتگو را قطع کرده و پيمان را زير پا گذاشته است، شروع شود. شروع آن، پايان دادن به تهديد و تحريم ظالمانهاي است که، ناقضِ اصولِ اخلاقي و حقوق بينالملل است. سخن ما روشن است: تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض،تهديد در برابر تهديد. و گام در برابر گام، به جاي حرف در برابر حرف. سياست ايران روشن است: نه جنگ، نه تحريم؛ نه تهديد، نه زورگويي؛ فقط وفاي به عهد و عمل به قانون. ما از صلح و دموکراسي در همه خاورميانه، حمايت ميکنيم. دانش هستهاي را واجب و سلاح هستهاي را حرام ميدانيم. ما به عنوان قربانيان ديروز و امروز تروريسم همواره در صف مقدم مبارزه واقعي با تروريسم بودهايم و خواهيم بود. مردم ما امروز عزادار شهادت دهها انسان بيگناه اند که روز شنبه توسط تروريستهايي بخاک و خون کشيده شدند که با کمال وقاحت از برخي پايتختهاي غربي و در مصاحبه با رسانههايي که در غرب با دلارهاي نفتي اداره ميشوند مسئوليت اين وحشيگري را پذيرفتند. ما در ايران تمامي اقدامات تروريستي را بدون ملاحظه محکوم کرده و مي کنيم. ما از بيانيه محکم شوراي امنيت ملل متحد در اين زمينه استقبال مي کنيم. ولي چرا رؤساي سازمانهاي تروريستي منجمله سازماني که مسئوليت رسمي عمليات شنبه را به عهده گرفت در کشورهاي غربي فعاليت مي کنند و برنامه رسمي براي جمعاوري پول ميگذارند؟ آيا اين اقدامات مغاير مقررات بينالمللي نيست؟ چرا هيچيک از کشورهاي تامين کننده مالي گروههاي تروريستي ضد مردم ايران که سابقه تامين مالي و تسليحاتي داعش و النصره و القاعده را نيز دارند نه تنها مورد مؤاخذه قرار نميگيرند بلکه تشويق و تسليح هم ميشوند؟ براي اينکه دنيا ادعاي مبارزه با تروريزم را جدي بگيرد، نيازمند يک اقدام مشترک جهاني براي برخورد جدي با اين پديده شوم بدون توجه به عاملين و قربانيان آن هستيم. حضار محترم؛ بر همين اساس، ما از همان ابتداي بحران سوريه نسبت به هرگونه مداخله در امور داخلي اين کشور و استفاده از راهکارهاي غير قانوني از جمله حمايت از گروههاي افراطي و ترويستي براي اعمال فشار بر دولت سوريه، هشدار داده و تاکيد کرديم که اين بحران صرفاً از طريق گفتوگو ميان طرفهاي سوري، قابل حل است. در همين راستا، حضور مشاورين نظامي ما در سوريه، به در خواست دولت سوريه انجام شده و منطبق بر حقوق بينالملل، و براي مبارزه با تروريزم است. ايران، روسيه و ترکيه در همکاري با دولت سوريه و طرفهاي سوري موفق شدهاند در قالب فرايند آستانه، که اوايل ماه جاري ميلادي، سومين اجلاس سرانِ آن، در تهران برگزار شد، نقش مؤثري در کاهش تنش در سوريه ايفا کرده و در آخرين اقدام مشترک، از درگيري و خونريزي در منطقه ادلَب جلوگيري کنند. در طي بيش از سه سال گذشته، شاهد وضعيت وخيم انساني در يمن هستيم که منجر به تخريبِ زيرساختها، کشتار و مجروح شدن صدها هزار نفر از مردم بيگناه و آوارگي ميليونها نفر و وقوع قحطي و بيماريهاي مزمن شده است. اين اقدامات غير انساني، مصداق بارز جنايت عليه بشريت و جنايت جنگي است. بحران يمن صرفاً از طريق گفتوگويهاي يمني – يمني و بدون مداخله خارجي، قابل حل است. و در اين راستا، آماده هر نوع کمک هستيم. اصليترين بحران خاورميانه، بيترديد مسأله فلسطين است. گذشت زمان نبايد و نميتواند موجب توجيه اشغالگري باشد. جنايات بي شمار رژيم اسرائيل عليه فلسطينيها بدون کمکهاي مادي و تسليحاتي و سياسي ايالات متحده، امکانپذير نبوده است. اسراييل با داشتن زرادخانه هستهاي و تهديد صريح ديگران به نابودي با سلاح هستهاي، بزرگترين خطر براي صلح و ثبات منطقه و جهان است. اقدام زشت دولت امريکا در انتقال سفارت اين کشور به بيت المقدس و تصويب قانون نژادپرستانه «دولت يهود» در اسرائيل، ناقض موازين بينالمللي بوده و مصداق بارز آپارتايد است. خانم رئيس، گسترش روابط با همسايگان و ايجاد منطقه امنتر و توسعهيافتهتر، از اولويتهاي اصلي سياست خارجي ايران است. چند هفته پيش، جمهوري اسلامي ايران، به همراه چهار کشور ساحليِ ديگرِ درياي خزر، کنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر را به امضا رساندند. اطمينان دارم اين اقدام تاريخي موجب تقويت حُسن همجواري و پيشرفت براي همه کشورهاي ساحلي خواهد بود. ما با همسايگان جنوبي خود در سواحل خليج فارس نيز همين روابط را مي خواهيم. ما معتقد به تشکيل سازوکاري مشترک براي منطقه خليج فارس با حضور و مشارکت همه کشورهاي منطقه ميباشيم. امنيت خليج فارس و تنگه هرمز، هميشه براي ما مهم بوده و همانطور که در طول جنگ تحميليِ عراق عليه ايران، از آن حفاظت کرديم، در آينده نيز با هرگونه تلاش براي اِخلال در اين آبراهِ حياتي، مقابله خواهيم کرد. ايران نگاهي صلحطلبانه به مسائل سياسي و بينالمللي داشته و بناي جنگ با هيچ کشوري را نداشته و ندارد. ايران نيازي به امپراتوري ندارد. ايران نه بر اساس سياست که در فرهنگ و تمدن خود يک امپراتوري است. ايران حلقه وصل شرق به غرب بوده است و خواهد بود؛ ديدباني هوشيار براي جهاني عاري از خشونت. جمهوري اسلامي ايران همان دولتي است که قبل از همه جهان، ماهيت فاشيستيِ رژيمِ بعثي را شناخت و در برابر تجاوز آن مردانه جنگيد. ما با حزب بعث ميجنگيديم قبل از آن که کويت اشغال شود. جمهوري اسلامي ايران همان دولتي است که در خط مقدم مبارزه با طالبان بود و در نبرد با تروريسم طالبان، شهيد داد. ما با القاعده و طالبان ميجنگيديم قبل از آنکه به نيويورک حمله شود. جمهوري اسلامي ايران همان دولتي است که با داعش جنگيد و آن را تصويري مجعول از اسلامگرايي نشان داد. ما با داعش ميجنگيديم قبل از آن که در پاريس و لندن و بروکسل، عمليات کنند. واقعيات تاريخي درباره ايران را بپذيريد. از تحريم دست برداريد و به تکفير پايان دهيد. جهان، دوستي بهتر از ايران نخواهد داشت، اگر صلح، آرمان شماست. از توجه شما سپاسگذارم.»∎
نظر شما