ضرباهنگ زندگی امروزی بسیار پرشتابتر از ریتم موسیقی اجداد ماست. برخی افراد این شتابزدگی و سرعت زندگی را میپسندند؛ چراکه آنها معتقدند از عمر خود بهره بیشتری میبرند و با رشد تکنولوژی به منظور افزایش این سرعت موافق هستند و آن را امری ناگریز میدانند و سرعت را یک فرصت میبینند. قاعدتاً این نوع نگرش نسبت به زندگی، رفتار خاص خودش را نیز به دنبال دارد. از طرفی در این میان اشخاصی که عمدتاً ریتم آرام زندگی در قدیمترها را تجربه کردهاند مخالف این نگاه به زندگی هستند. این دسته از افراد به سیر طبیعی احترام گذاشته و موفقیت و آرامش را در این نوع از سبک زندگی میبینند.
هر دو گروهی که از آنها یاد شد به زمان اهمیت میدهند. منتها اختلاف دیدگاه آنها به اینگونه است که گروه اول عمر را مانند یک خط میبینند و میگویند چنانچه روی این خط با سرعت بیشتری حرکت کنیم پس طول بیشتری را طی خواهیم کرد در نتیجه از عمر بهره بیشتری خواهیم برد. گروه دوم معتقدند طول این مسیر تغییر نخواهد کرد و با دویدن در این مسیر فقط زندگی را از شرایط طبیعی خود خارج میکنیم. مقوله کمبود وقت و مدیریت زمان مربوط به گروه اول است؛ چراکه گروه دوم امور را بر اساس اولویتهای بیولوژیکی و طبیعی تقسیم میکنند. به عنوان مثال در قدیم ساعت کار را طلوع و غروب خورشید تعریف میکرد، ساعات غذا خوردن و استراحت ثابت و تعریف شده بود، اما این گروه اول (امروزی) است که تمام ۲۴ ساعت روز برای او ساعت کار و فعالیت است و احساس میکند باید از آن بهرهبرداری کند، در نتیجه اولویتبندی نسبت به کار، خانواده، تفریح و استراحت دچار سردرگمی میشود. شما حق را به کدام گروه میدهید و جزو کدام دسته هستید؟
هر دو گروهی که از آنها یاد شد به زمان اهمیت میدهند. منتها اختلاف دیدگاه آنها به اینگونه است که گروه اول عمر را مانند یک خط میبینند و میگویند چنانچه روی این خط با سرعت بیشتری حرکت کنیم پس طول بیشتری را طی خواهیم کرد در نتیجه از عمر بهره بیشتری خواهیم برد. گروه دوم معتقدند طول این مسیر تغییر نخواهد کرد و با دویدن در این مسیر فقط زندگی را از شرایط طبیعی خود خارج میکنیم. مقوله کمبود وقت و مدیریت زمان مربوط به گروه اول است؛ چراکه گروه دوم امور را بر اساس اولویتهای بیولوژیکی و طبیعی تقسیم میکنند. به عنوان مثال در قدیم ساعت کار را طلوع و غروب خورشید تعریف میکرد، ساعات غذا خوردن و استراحت ثابت و تعریف شده بود، اما این گروه اول (امروزی) است که تمام ۲۴ ساعت روز برای او ساعت کار و فعالیت است و احساس میکند باید از آن بهرهبرداری کند، در نتیجه اولویتبندی نسبت به کار، خانواده، تفریح و استراحت دچار سردرگمی میشود. شما حق را به کدام گروه میدهید و جزو کدام دسته هستید؟
واقعیت این است که نگاه گروه دوم (قدیمیها) به سلامت جسم و روح نزدیکتر است، اما شرایط زندگی به گونهای تغییر کرده که اجرایی کردن سبک زندگی به روش دوم تقریباً امری ناممکن است. منتها قرار نیست که مقهور زندگی مدرن شده و آهنگ اصلی زندگی را فراموش کنیم. پس چگونه میتوانیم زمان خود را مدیریت کنیم؟ اولین گام در این زمینه این است که ببینیم از زندگی چه میخواهیم و چه هدفی را باید دنبال کنیم؟ وقتی هدف اصلی مشخص شد، سمت آن به گونهای حرکت کنیم که هم موانع را برداریم و هم فرصتهای بیشتری را در اختیار بگیریم. عمده جامعه امروز در همین گام اول یعنی شناخت هدف دچار تردید میشوند و نمیتوانند مسیر رشد و شکوفایی را طی کنند. به راستی علت این تردیدها چیست؟ این تردیدها عمدتاً به یک علت ختم میشود و آن کمالطلبی مطلق انسان است. البته رسانهها در سالهای اخیر به این کمال و داشتن آرزوهای زیاد و بزرگ بسیار دامن زدهاند. وسعت افکار و آرزوهای انسان به وسعت تمام دنیاست. باید اهدافی که به فطرت آدمی نزدیکتر است را انتخاب کنیم و برای همیشه از قید اهداف حذف شده رها شویم؛ چراکه گذاشتن آنها در گوشه ذهن، ما را دچار تشویش و اضطراب میکند.
وقتی اهدافمان مشخص شد آنها را بر اساس میزان اهمیت اولویتبندی کنیم. تضمین اهمیت مسائل بر اساس میزان لازم و ضروری بودن آنهاست. اکنون نوبت برداشتن موانع راه است. اول اینکه وسواس ممنوع! قرار نیست کیفیت انجام کارها صددرصد باشد. همانطور که کیفیت زیر ۵ درصد نیز پذیرفته شده نیست. دومین آفت اهمالکاری است یعنی وعده کار را به زمان بعد موکول کنیم. باید تمرین کنیم که کار امروز را به فردا مسپاریم.
یک نکته کلیدی دیگر مهارت حل مسئله است. اگر چندین بار به مشکلاتی از یک جنس برخورد میکنیم و در حال حل مشکلات اینچنینی هستیم باید اطلاعاتی دقیق درباره مشکل خود و علت آن کسب کنیم تا موفق به حل مسئله شویم.
در نهایت اینکه ما به زندگی آرام و پرتلاش اجداد خود برنمیگردیم، اما نباید خود را در مرداب شتابزدگی و استرس دنیای امروز که حاصل تبلیغات فرهنگی غرب با اهداف اقتصادی است، غرق شویم. از آن سو به تنبلی و دست روی دست گذاشتن هم اعتقادی نداریم. ما معتقدیم اوقات خویش را اینگونه که امام رضا (ع) میفرمایند باید بخش کنیم؛ بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید: «زمانى براى مناجات با خدا؛ زمانى براى تأمین معاش؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیبهایتان را به شما مىشناسانند و در دل شما را دوست دارند و ساعتى براى کسب لذتهاى حلال و با بخش چهارم توانایى و نیروی انجام وظایف سه بخش دیگر را تأمین کنید.» این نوع تقسیمبندی با مدیریت زمان جامعترین مدیریت برای انسان است که تمام ابعاد وجودی آدمی را در نظر گرفته و موفقیت انسان را تضمین میکند.
نظر شما