آنقدر عبارت ناصحیح غیردولتی را برای AFC و FIFA تکرار کردیم که خودمان هم باورمان شده فدراسیونهایمان دولتی نیستند و کاملاً مستقل و خصوصی اداره میشوند. شاید به همین دلیل است که وقتی بحث بازنشستگی پیش میآید، برخی قیافه حق بهجانب به خود میگیرند و مدعی میشوند که دولتی نیستند. اگر هم دولتی نباشند قاعدتاً نباید قوانین دولت شامل حالشان شود، چراکه قوانین دولت، برای دولتیها وضع میشود، نه غیردولتیها، اما آیا به راستی فدراسیونهای ورزشی ایران دولتی نیستند؟!
البته ژست غیردولتی بودن فقط تا زمانی است که قوانین دست و پاگیر دولت برای ادامه فعالیت در حیطههای مدیریت، ریاست و دیگر مسائل مقابل پایشان باشد، اما در غیر اینصورت فوتبال فرزند مظلومی میشود که نیازمند نگاه مهربانانه و حمایت پدر خانواده است. آن وقت است که از وزارت ورزش گرفته تا رئیسجمهور، همه و همه باید برای کمک به صف شوند و کوچکترین قصور یا اهمال در بوق و کرنا میشود که این ورزش به طور مستقیم با احساسات و عواطف مردم در ارتباط است و بیتوجهی به آن، یعنی بیتوجهی به مردم جامعه و گذشتن از شادی مردم. برای اثبات هم پیامهای تبریک بزرگان را پشت سرهم ردیف میکنند تا به آنچه که میخواهند برسند، بیآنکه لحظهای به گذشته برگردند، به زمانی که خود را نهادی غیردولتی میدانستند که موظف به تبعیت از قوانین دولتی نیست و نباید با دولتیها در کفه یک ترازو قرار بگیرد.
درست در روزهایی که یکبار دیگر بحث عدم استفاده از بازنشستهها، چون ولوله به جان فدراسیونها افتاده و رؤسای آنها را برای حفظ جایگاهی که دارند به تکاپو انداخته، وزارت ورزش در جدیدترین اقدام برای کمک به فدراسیون فوتبال قول مساعد میدهد، آن هم در روزهایی که بسیاری از تیمهای ملی دیگر سفرها و اردوهایشان لغو میشود و به دلیل مشکلات مالی و بیپولی نمیتوانند در مسابقات یا اردوهای برونمرزی شرکت کنند، اما وزارت ورزش به عنوان زیرمجموعهای از دولت قول مساعد میدهد که ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار از مجموع هزینههای پیشبینی شده برای آماده سازی تیم ملی فوتبال در جام ملتهای آسیا را تأمین کند. این یعنی نیمی از هزینه ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری که تیم ملی برای آمادهسازی در راه جام ملتها نیاز دارد، مگر فدراسیون فوتبال دولتی است که باید نیمی از هزینههای آمادهسازی خود را از دولت بگیرد.
رفتار و گفتارشان با هم نمیخواند و سیاست یک بام و دو هوا را تداعی میکند که به وقت لزوم برای ارتزاق از بیتالمال و جیب مردم دولتی باشند و به وقت دیگر هم برای فرار از قوانین وضع شده از سوی دولت غیردولتی!
بحث امروز درستی یا نادرستی دولتی بودن ورزش نیست. ورزشی که بدون شک تا زمانی که برچسب دولتی بودن روی آن است باید هم از دولت ارتزاق کند، اما به شرط آنکه به وقت لزوم به همان اندازه تابع قوانین دولت نیز باشد، قوانینی، چون منع استفاده از بازنشستهها که امروز بسیاری از رؤسای فدراسیونها را بر آن داشته تا با هر ترفندی از جمله مطرح کردن غیردولتی بودن فدراسیونها، کرسیهای مدیریتی و جایگاه خود را حفظ کنند.
البته ژست غیردولتی بودن فقط تا زمانی است که قوانین دست و پاگیر دولت برای ادامه فعالیت در حیطههای مدیریت، ریاست و دیگر مسائل مقابل پایشان باشد، اما در غیر اینصورت فوتبال فرزند مظلومی میشود که نیازمند نگاه مهربانانه و حمایت پدر خانواده است. آن وقت است که از وزارت ورزش گرفته تا رئیسجمهور، همه و همه باید برای کمک به صف شوند و کوچکترین قصور یا اهمال در بوق و کرنا میشود که این ورزش به طور مستقیم با احساسات و عواطف مردم در ارتباط است و بیتوجهی به آن، یعنی بیتوجهی به مردم جامعه و گذشتن از شادی مردم. برای اثبات هم پیامهای تبریک بزرگان را پشت سرهم ردیف میکنند تا به آنچه که میخواهند برسند، بیآنکه لحظهای به گذشته برگردند، به زمانی که خود را نهادی غیردولتی میدانستند که موظف به تبعیت از قوانین دولتی نیست و نباید با دولتیها در کفه یک ترازو قرار بگیرد.
درست در روزهایی که یکبار دیگر بحث عدم استفاده از بازنشستهها، چون ولوله به جان فدراسیونها افتاده و رؤسای آنها را برای حفظ جایگاهی که دارند به تکاپو انداخته، وزارت ورزش در جدیدترین اقدام برای کمک به فدراسیون فوتبال قول مساعد میدهد، آن هم در روزهایی که بسیاری از تیمهای ملی دیگر سفرها و اردوهایشان لغو میشود و به دلیل مشکلات مالی و بیپولی نمیتوانند در مسابقات یا اردوهای برونمرزی شرکت کنند، اما وزارت ورزش به عنوان زیرمجموعهای از دولت قول مساعد میدهد که ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار از مجموع هزینههای پیشبینی شده برای آماده سازی تیم ملی فوتبال در جام ملتهای آسیا را تأمین کند. این یعنی نیمی از هزینه ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری که تیم ملی برای آمادهسازی در راه جام ملتها نیاز دارد، مگر فدراسیون فوتبال دولتی است که باید نیمی از هزینههای آمادهسازی خود را از دولت بگیرد.
رفتار و گفتارشان با هم نمیخواند و سیاست یک بام و دو هوا را تداعی میکند که به وقت لزوم برای ارتزاق از بیتالمال و جیب مردم دولتی باشند و به وقت دیگر هم برای فرار از قوانین وضع شده از سوی دولت غیردولتی!
بحث امروز درستی یا نادرستی دولتی بودن ورزش نیست. ورزشی که بدون شک تا زمانی که برچسب دولتی بودن روی آن است باید هم از دولت ارتزاق کند، اما به شرط آنکه به وقت لزوم به همان اندازه تابع قوانین دولت نیز باشد، قوانینی، چون منع استفاده از بازنشستهها که امروز بسیاری از رؤسای فدراسیونها را بر آن داشته تا با هر ترفندی از جمله مطرح کردن غیردولتی بودن فدراسیونها، کرسیهای مدیریتی و جایگاه خود را حفظ کنند.
نظر شما