شناسهٔ خبر: 27942181 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

سفر به مرموزترین سرزمین کره خاکی برای یک مسابقه فوتبال؛ در کره شمالی چه می‌گذرد؟

میلاد گودرزی

سفر به کره شمالی برای یک مسابقه فوتبال، در سرزمین آخرین دیکتاتوری کمونیستی دنیا چه می‌گذرد؟

صاحب‌خبر -

طرفداری- جورن اندرسون، در حالی که یکدست مشکی پوشیده بود، دست‌ به سینه بود، بی صبرانه منتظر لحظه آخر بود تا ناپدید شود. ساعت دیجیتال استادیوم کیم‌ایل‌سونگ در پیونگیانگ، پایتخت کره شمالی، از شمارش ایستاده بود، یک عدد "90" بزرگ روی اسکوربورد متوقف شده بود. بازی 5 سپتامبر مقدماتی جام ملت‌های آسیا 2019، یک فرصت نادر برای جمعیت عظیم از مردم کره شمالی بود تا بازی تیم ملی کشورشان را ببینند. چولیما(که تیم ملی کره شمالی به آن معروف شده است، اسب افسانه ای بالدار که با سرعت فراصوت حرکت پرواز می‌کند و هیچ مردِ فانی نمی‌تواند سوار آن شود) نزدیک به دو سال بود که در پیونگ‌یانگ بازی خانگی انجام نداده بود. آخرین بازی، پیروزی 2-0 مقابل بحرین در مقدماتی جام جهانی 2018 بود که نوامبر 2015 برگزار شد. بالاخره، وقتی نامی از کره شمالی در جام جهانی می‌آید، آن‌ها ریشه خاص خود را دارند به عنوان تیمی که یکی از قوی ترین تیم‌های آسیا در نظر گرفته می‌شود، امّا حقایق در زمین فوتبال تغییر کرده است.

یک تسلیم لحظات پایانی و دور از انتظار در آخرین لحظات دیدار مقابل فیلیپن در مقدماتی جام جهانی 2018 رخ داد. چولیما، 2-1 از حریف خود پیش بود و با رسیدن به مرحله اصلی مقدماتی جام جهانی، 6 دقیقه فاصله داشتند. امّا دو گل دیرهنگام دریافت کردند و این به معنای آن بود که رویای جام جهانی برای آن‌ها تمام شده است. اندرسون، مهاجم سابق تیم ملی نروژ که سال 1990 به عنوان اولین آقای گل غیرآلمانی بوندسلیگا معرفی شد، به دومین مربی غیرکره‌ای تاریخ کره شمالی تبدیل شد. او برای رساندن تیم ملی کره شمالی به مسابقات جام ملت‌های سال 2019 انتخاب شده بود، حتی آن هدف هم نهایی نشد. یکی از رقبای آن‌ها در گروه B، مالزی بود که در کنار لبنان و هنگ کنگ به رقابت می‌پرداختند. هر دو بازی به خاطر مسائل دیپلماتیک به تعویق افتاد، آن‌هم پس از آن‌که برادر ناتنی رهبر جوان کره شمالی، کیم جونگ اون، در فرودگاه کوالالامپور مالزی، توسط عامل عصبی به قتل رسیده بود. هیچ کس نمی‌دانست این بازی‌ها قرار است چه زمانی انجام شود و یا اصلا انجام می‌شود. در یک نقطه، به نظر می‌رسید که این بازی برگزار نخواهد شد. دو روز قبل تر، کره شمالی ششمین آزمایش هسته ای خود که تا آن لحظه قوی ترین آزمایش آن‌ها بود، را انجام داده بودند که می‌توانست نگرانی‌های سیاسی در واشنگتن، سئول و توکیو به وجود آورد. امّا نه در پیونگ‌یانگ. 

اکنون، 18 ماه از حضور اندرسون در کره شمالی می‌گذشت و تقریباً دو سال از آخرین باری که در پیونگ یانگ، پای یک بازیکن به توپ خورده بود، می‌گذشت و کره شمالی باز هم در آستانه کسب یک پیروزی خانگی قرار گرفته بود. بازی وارد وقت‌های اضافه شده بود و کره شمالی 2-1 از حریف خود پیش بود. اندرسون، دستورالعمل‌های پایانی تیمش را به بازیکنان منتقل می‌کرد و تیمش به عقب و عقب تر می‌کشید ولبنان به جلوتر می‌آمد. آن‌ها نزدیکی پرچم کرنر صاحب یک پرتاب اوت شدند و جمعیت، اکنون دیگر انتظار کسب پیروزی را می‌کشید. 

شعار می‌دادند: "افتخار، افتخار، کیم جونگ‌ اون"

ورود به پیونگ یانگ

گیت پرواز ایرکوریو به پیونگ‌یانگ، در دورترین گوشه فرودگاه بین المللی پکن دیده می‌شود. در طول یک هفته، تعداد پروزهایی که چین را به مقصد کره شمالی ترک کند، به تعداد انگشت‌های دست هم نمی‌رسد، امّا امروز، پرواز پر بود. جدای از کره ای هایی که به کشورشان باز می‌گشتند و نشان قرمز رنگ "رهبر بزرگ" کیم ای سونگ و یا پسرش "رهبر عزیز" کیم جونگ‌ایل با افتخار روی سینه‌هایشان نصب شده بود، تیم ملی لبنان هم مسافر آن پرواز بود. بازیکنان با لباس‌های قرمز تمرینی خود که پشت آن با حروف بزرگ نام لبنان "LEBANON" دیده می‌شد آماده پرواز بودند. سالن مقهور بود و به نظر می‌رسید 30 بازیکن تیم و کادرفنی و رسمی آن‌ها مضطربانه منتظر خبرهای بدی بودند.

آن زمان، واقعاً زمان پرتنشی برای سفر به کره شمالی بود، سفر به تنها کشوری که روی کره خاکی منزوی است و این روزها مشغول تسریع برنامه جاه طلبانه ی هسته ای است. از زمان به قدرت رسیدن کیم جونگ اون در سال 2011، این کشور برنامه هسته ای خود را تسریع بخشیده است. در شش سال اخیر، او دستور 6 آزمایش هسته ای را صادر کرده است که یکی از دیگری قدرتمندتر بوده است. 

عمر بویگل 23 ساله، مهاجم تیم ملی لبنان که برای تیم دسته چهارمی گرین راورز در انگلیس بازی می‌کند، امیدوار بود اولین بازی اش را با پیراهن لبنان مقابل کره شمالی انجام دهد، او می گفت: "همه نگران بازگشت به خانه هستند." مانند همه بازیکنان حاضر در لبنان، او ریشه لبنانی دارد، امّا او هم مانند سایرین از گوشه ای از این کره خاکی در تیم ملی لبنان حاضر شده است. جمعیت لبنان، به سختی به 6 میلیون نفر می‌رسد. امّا پیش بینی می‌شود بیش از دو برابر این جمعیت، لبنانی در سراسر دنیا وجود داشته باشد. خانواده بوگیل در جریان جنگ آلمان، پناهنده شده بودند، قبل از اینکه در جوانی او به بریتانیا برود.

سونی سعد

سونی سعد، که نزدیک او نشسته است، می گوید:"در ابتدا فکر می‌کردم که بگویم مصدومم و نمی خواهم بیایم. اخبار را که می‌بینید و این همه چیزهایی که در مورد جنگ هسته ای نشان داده می‌شود. "

سونی، در دیبورن در ایالت میشیگان آمریکا به دنیا آمده است، جایی که تقریباً یک‌سوم شهر، ریشه ای عرب دارند. او به عنوان مهاجم برای تیم زیر 17 سال و زیر 20 سال آمریکا بازی کرده بود، امّا تصمیم گرفته بود برای تیم کشور محل تولد پدرش بازی کند. اکنون او باید به کره شمالی سفر کند، جایی که معدود آمریکایی‌های حاضر، در حال فرار از آن‌جا هستند. 

24 ساعت قبل از این موضوع، دولت ایالات متحده آمریکا، طی بیانیه ای، هرگونه سفر شهروندانش را به خاک کره شمالی ممنوع اعلام کرده بود. این ممنوعیت در واکنش به مرگ، اوتو وارمبیر، دانشجوی 22 ساله که در جریان تعطیلاتش در کره شمالی به خاطر برداشتن یک پوستر تبلیغاتی از دیوار هتلش بازداشت شده بود، وضع شده بود. او با یک حکم سختگیرانه به 15 سال زندان محکوم شده بود، هیچکس از وضعیت او اطلاع نداشت، امّا وقتی که ماه ژوئن آزاد شد، وارد کما شد و پس از 6 روز بازگشت به ایالات متحده آمریکا، درگذشت. سونی سعد می‌گوید: فکر می‌کنم این اتفاق یک بار در زندگی شما می‌افتد و بهتر است بروید و کره شمالی را ببینید" او تصمیم داشت با پاسپورت لبنانی اش به کره شمالی سفر کند. 

پرواز به پیونگ یانگ 90 دقیقه بود. ما اولین هواپیمای آن روز بودیم که به پیونگ یانگ می‌رفتیم. وقتی به گیت کنترل پاسپورت رسیدیم و کیف هایمان را برداشتیم، یک خط از ماموران برای کنترل وسایل ما، آماده بودند و به دنبال کتاب‌ها و USB ها می‌گشتند. هرچیزی که مربوط به مسائل خواندن و یا فیلم بود به داخل کشور ورودش ممنوع بود. بازیکنان موبایل‌های خود را برای پیدا کردن Wi-Fi چک می‌کردند. "اینترنتی اینجا هست؟" عمر از یکی از ماموران پرسید. اینترنتی وجود نداشت، امّا طبق قانون، افراد خارجی می‌توانستند یک سیم کارت 3G با یکسری قوانین مشخص در ازای مبلغ 250 دلار خریداری کنند. خارج از فرودگاه، دو تصویر بزرگ دیده می‌شد، در سمت چپ، کیم ای سونگ، پدر معنوی و رهبر دموکراتیک جمهوری کره و در سمت چپ، کیم جونگ ایل، پسر او که در سال 1994 قدرت را در اختیار گرفت، تصاویرشان قرار داشت. برای چند روز پیش رو، عمر سونی و سایر اعضای تیم ملی لبنان، تقریباً ارتباطی با دنیای خارج نخواهند داشت. 

کیم‌ها

اگر می‌خواهید رهبران ابدی کره جوچه(فلسفه سیاسی حاکم بر کره شمالی) را ملاقات کنید، باید قوانین سخت‌گیرانه ای را بپذیرید. در یک اتاق بزرگ، خلوت و تاریک، در قلب، قصر کامسوسان خورشید، بدن مومیایی شده کیم ای سونگ، در یک ستون شیشه ای که از زیر درخشان است قرار دارد. در آن تاریکی، در گوشه های اتاق، سربازانی حضور دارند که مراقب این هستند، شما احترام خود را به بدن رهبر کره شمالی، نشان دهید. باید سه بار کاملاً به او تعظیم کنید، یک بار به سمت پاهایش و دو بار به سمت طرفین، امّا هیچ وقت نباید به سر او تعظیم کنید که بسیار از نظر آنان توهین آمیز تلقی می‌شود. 

کیم ها

کیم‌ای سونگ، پدر معنوی کره شمالی بود. او کارش را در چین، با مبارزه علیه امپریالیسم ژاپن آغاز کرد. بعد از جنگ جهانی دوم و تقسیم شبه جزیره کره با حمایت از اتحاد جماهیر شوروی، او جمهوری خلق دموکراتیک کره را تأسیس کرد. در سال 1950، کره شمالی، بخش جنوبی کره را که توسط آمریکا حمایت می‌شد را اشغال کرد که منجر به آغاز جنگ کره شد، جنگی که در برابر آمریکا و نیروهای ائتلاف رخ داد و  جان میلیون‌ها نفر را گرفت. پیونگ یانگ در واقعیت نابود شد. وقتی که در سال 1953 آتش بس اعلام شد، نیروهای درگیر به مکان هایی که سه سال قبل و آغاز جنگ در آنجا بودند، عقب نشینی کردند. هیچ پیمان صلحی میان آن‌ها رقم نخورد. هر دو طرف، هنوز هم، حتی این روزها با یکدیگر جنگشان ادامه دارد. یک منطقه ای غیرنظامی تقریباً به طول 250 کیلومتر، دو کره شمالی و جنوبی را از یکدیگر جدا می‌کند. 

امروزه، با هر معیاری، کره شمالی، سرکوبگر ترین رژیم حاکم در دنیا است. هر ساله، از زمان شروع به کار گزارشگران بدون مرز در سال 2002، در کنار اریتره(ایالتی مستقل در شمال‌شرقی آفریقا)، کره شمالی، در رده آخر و یا یکی مانده به آخر، لیست مناطقی که با آن ها مبادله تجاری صورت می‌گیرد قرار دارد. بر اساس آزادی در کره شمالی، نهاد غیرانتفاعی به فراری‌های کره شمالی کمک می‌کند، مخالفت با رژیم، می تواند منجر به انتقال به کمپ زندانیان سیاسی شود، اطاعت در کره شمال بسیار مهم است. این یک دیکتاتوری حزب کمونیست است که در آن مخالفت‌ قابل تحمل نیست. 

کره شمالی، کشوری است که در آن زندگی برای مردم سخت، خشن، بی رحم و کوتاه است. کریستوفر گرین، از متخصصین ورزش دانشگاه لیدن هلند، این را در گفتگو با هزاران مخالف عنوان کرده است. "زندگی در کره شمالی بی‌رحمانه است" 

کره شمالی همچنان منزوی از دنیای جهان، یک معما برای همه باقی خواهد ماند. برای بسیاری در غرب، نخستین بار پس از جنگ کره که آن‌ها در مورد کره شمالی چیزی را دیدند یا شنیدند، زمانی بود که آن‌ها به جام جهانی 1966 صعود کردند. لندن، نام جمهوری خلق دموکراتیک کره را به رسمیت نشناخت و در لحظات آخر، تغییراتی صورت گرفت تا نام "کره شمالی" به جای آن در نظر گرفته شود. پخش سرود تیم‌ها فقط در دیدار افتتاحیه و فینال انجام می‌گرفت تا عملاٌ سرود ملی کره شمالی شنیده نشنود. 

در مستندی که در خصوص تیم ملی کره شمالی سال 1966 به نام "بازی ای برای زندگی‌آن‌ها" ساخته شده بود، آمده است که کیم ایل سونگ قبل از سفر بازیکنان به انگلیس به آن‌ها گفته است: "ملت‌های آمریکای جنوبی و اروپا بر فوتبال سلطه دارند، به عنوان نماینده فوتبال آسیا و منطقه آفریقا و افراد رنگین پوست، از شما می‌خواهم که یک یا دو بازی را با پیروزی پشت سربگذارید." کاری که انجام هم دادند.  

کره شمالی تحت هدایت میونگ ری هیون دل در میدلزبورو دل جمعیت ضلع شمال شرقی را ربود. بعد از شکست سنگین مقابل اتحاد جماهیر شوروی، کره شمالی مقابل شیلی متوقف شد و در نتیجه ای عجیب، ایتالیا را یک بر صفر مغلوب کرد و به نخستین تیم آسیایی تاریخ تبدیل شد که به یک چهارم نهایی جام جهانی صعود می‌کند. آن‌ها تقریباً به نیمه نهایی هم رسیده بودند، در حالی که 3-0 از پرتغال پیش بودند، با درخشش اوزه بیو، پرتغال موفق شد نتیجه را برگرداند و 5-3 پیروز بازی شود. امروزه، از آن بازیکنان آن کره شمالی که هنوز هم زنده هستند، به عنوان قهرمان یاد می‌شود. 

پیروزی کره شمالی مقابل ایتالیا

کیم ایل سونگ در سال 1994 در حالی که کشورش در بحران اقتصادی به سر می‌برد درگذشت. فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی در سال 1991 باعث شده بود حجم اساسی مبادلات تجاری کره شمالی قطع شود. بحران اقتصادی، قحطی را در کره شمالی رقم زد که نزدیک به سه میلیون نفر را به کام مرگ کشاند. 

در آنسوی قصر کامسوسان خورشید، کیم جونگ ایل پسر کیم ایل سونگ حضور دارد. در دوران قدرت کیم جونگ ایل، عطش کره شمالی برای رسیدن به سلاح هسته ای بیش از پیش شده بود، امّا رهبر عزیز کره‌ای‌ها کم کم ارزش و قدرت ورزش را هم درک کرده بود. 

سرمایه گذاری های زیادی در ورزش آقایان و بانوان انجام گرفت. فیفا تلاش کرد تا روابطش را با بخش شمالی شبه جزیره کره بهبود بخشد. ژروم شامپاین، کاندید سابق ریاست فیفا و مشاور سیاسی بلاتر که به کره شمالی سفر کرده بود، میگفت:

پروازی دو ساعته به کره شمالی بود، امّا احساس می کردم که دارم در مسیر زمان پرواز می کنم و به 50 سال قبل باز می گردم. 

کره جنوبی یکی از میزبانان جام جهانی 2002 شده بود و مسئولان فیفا نگران این موضوع بودند که کره شمالی نسبت به این موضوع چه واکنشی نشان خواهد داد. سرویس های امنیتی کره جنوبی معتقد بودند که کیم جونگ ایل، در بمب گذاری پرواز 858 در سال 1987 که منجر به کشته شدن 115 نفر شد، نقش داشته است. یکی از جاسوسان کره شمالی که بعدها دستگیر شد، به کار گذاشتن مواد منفجره در هواپیما اعتراف کرد و گفت این اقدام از سوی کره شمالی برای جلوگیری از برگزاری مسابقات المپیک تابستانی در سئول، پایتخت کره جنوبی صورت گرفته است. 

ژروم شامپاین می گوید:

هرچه بیشتر می توانستیم به فوتبال کره شمالی کمک کنیم، وسوسه رژیم کره شمالی را برای خرابکاری پیش از  جام جهانی 2002 را کمتر کرده بودیم. 

سپ بلاتر در آن سفر موفق نشد با رهبر کره شمالی دیدار کند، امّا با رئیس جمهور صوری کره شمالی دیدار کرد و به آن‌ها وعده داد که در مورد زمین های محفوظ در برابر باد و باران و همچنین سازماندهی کمپ های تمرینی در سوئیس برای آن‌ها کمک های مالی در نظر بگیرید. 

در سال 2004، برای اولین بار تیم مردان کره شمالی را می‌دیدم. یکی از دیدارهای مقدماتی جام جهانی 2006 در دوبی و مقابل امارات متحده عربی برگزار می‌شد. بازی تشریفاتی بود، امارات حذف شده بود و کره شمالی به مرحله بعد صعودش را قطعی کرده بود. در یک عصر، گرم و شرجی، حدود 2 هزار هوادار کره شمالی در استادیوم حضور پیدا کردند. زنان با لباس رنگارنگ و سنتی با تکه ای مستطیلی با پوشش چوبی که به دست آن‌ها گره خورده بود در استادیوم حضور داشتند. مردان هم لباس های یکدست با نشان کیم جونگ ایل که روی آن نقش بسته بود پوشیده بودند. 

این بازی جرقه سوالات زیادی بود. بازیکنان کره چه کسانی هستند. آن ها در کره شمالی برای چه تیمی بازی می‌کنند، آیا کره ای ها در خانه اجازه دارند مسابقات اروپایی را بببیند. آیا زیدان، رونالدینیو و بکام را می‌شناسند؟

برای سالیان زیادی پس از این موضوع، تلاش‌های عبثی برای سفر به کره شمالی داشتم تا بتوانم پاسخ سوالاتم را پیدا کنم، امّا ارتباط با فدراسیون فوتبال کره شمالی بسیار سخت بود، حتی برای فیفا هم سخت بود. حتی فیفا هم نمی‌دانست نحوه برگزاری لیگ کره شمالی چگونه است و چه تیم‌هایی آنجا بازی میکنند. ژروم شامپاین می‌گفت، فقط یک شماره فکس وجود دارد برای تماس با کره شمالی که بعضی مواقع پاسخ می‌دهند. 

اکنون راه ارتباطی با فدراسیون فوتبال کره شمالی تنها یک آدرس ایمیل است، در طول سالیان اخیر بارها تلاش کرده بودم و بارها ایمیل فرستاده بودم، امّا پاسخی نگرفته بودم. حتی زمانی که آن ها برای نخستین بار بعد از سال 1966 به جام جهانی 2010 صعود کرده بودند هم نمی شد با آن ها ارتباط گرفت. سپ بلاتر قول داد کمک کند تا در سوئیس، در کمپ های تمرینی آنان که ارتفاعات آلپ قرار داشت با بازیکنان آن ها ملاقات کنم. سرانجام با یکی از ملی پوشان کره شمالی دیدار کردم. جونگ تائه سی مهاجم و ستاره آن تیم بود. در رسانه های غربی به او لقب "رونیِ مردم" را داده بودند، به خاطر شباهتی که او با گلزن ترین بازیکن تیم ملی انگلیس داشت. 

پیونگ یانگ

وقتی از طرف CNN با او مصاحبه گرفتم، گفت:

نمی خواهم مانند رونی باشم، می خواهم مانند دروگبا بازی کنم. 

برای دو روز من کره شمالی را که به اتریش سفر کرد تا در یک بازی دوستانه به مصاف یونان رود را دنبال می‌کردم. سرمربی کره شمالی، کیم جونگ هان در نشست مطبوعاتی گفت:

بازی ها قرار است در پیونگ یانگ نشان داده شود. 

آن بازی با تساوی 2-2 به پایان رسید و جونگ تائه سی هر دو گل  را به ثمر رساند. سرمربی کره شمالی خبر داده بود که بازی های جام جهانی کره شمالی قرار است در پیونگ یانگ نشان داده شود. بازی نخست آن‌ها مقابل برزیل برگزار شد. عملکرد پر روحیه بازیکنان کره شمالی در آن بازی، شکست 2-1 مقابل برزیل قدرتمند را برای آنان به دنبال داشت. عملکرد کره شمالی به گونه ای بود که رژیم حاکم در پیونگ یانگ دستور داد که دو بازی بعدی تیم در جام جهانی به صورت زنده پخش شود، آخرین بازی که آن ها زنده پخش کرده بودند بازی یک چهارم نهایی جام جهانی 1966 بود. امّا اتفاقات مطابق میل آن‌ها پشت سرگذاشته نشد و آن‌ها بازی بعدی را 7-0 مقابل پرتغال واگذار کردند. 

داستان‌ها زمانی آغاز شد که رسانه های خارجی خبر دادند مربی و بازیکنان کره شمالی به شکل سختگیرانه ای در بازگشت به کشورشان مجازات شده اند. این اتفاق برای تیم سال 1966 هم رخ داده بود. گزارشات حاکی از آن بود که برخی بازیکنان به کمپ های کارگری فرستاده شده اند. اتفاقی که 35 سال بعد وقتی از بازیکنان کره شمالی پرسیده شد، آن را تکذیب کردند. بعد از جام جهانی 2010، فیفا تلاش کرد که در مورد وضعیت مربی و بازیکنان جویای اوضاع شود و گفته شد که هیچ مجازاتی رخ نداده است و بازیکنان ومربی در امنیت کامل قراردارند. 

هجده ماه بعد از جام جهانی 2010، کیم جونگ ایل هم درگذشت. جسد او مومیایی شد و در قصر کامسوسان خورشید به نمایش گذاشته شد. پسر جوان او، کیم جونگ اون، در تعجب همگان، رهبر کره شمالی شد. بعد از به قدرت رسیدن کیم جونگ اون، تور قصر کامسوسان برای ما به پایان رسیده بود. وقتی دوربین و تلفن همراهم دوباره به من تحویل داده شد، تلفنم را روشن کردم و یک پیغام غیرمنتظره را دیدم. نیویورک تایمز خبر داد که در 600 کیلومتری شمال شرقی پیونگ یانگ و درست در زمانی که من در برابر کیم ایل سونگ مشغول تعظیم بودم یک انفجار عظیم در اعماق زمین باعث به وجود آمدن یک زلزله 6.3 ریشتری شده است. کسی شکی نداشت که آن زلزله، حاصل ششمین و بزرگترین آزمایش هسته ای کره شمالی بود.  

بمب 

عمر بویگل و سونی سعد در اتاقشان بر فراز هتل کوریو در پیونگ یانگ نشسته بودند و پلی استیشن بازی می‌گردند و سعی می کردند ذهنشان را از آرماگدون(پایان دنیا) احتمالی هسته ای دور کنند. عمر می گفت:

خدا را شکر، این پلی استیشن کار می کند. 

آن‌ها لیورپول و منچستریونایتد را انتخاب کرده بودند، سونی سعد گل او را با مانه وارد دروازه منچستر کرده بود، در حالی که می گفت:

هنوز اینترنت هم نداریم که به خانواده مان بگوییم حالمان خوب است. 

سونی سعد - عمر بویگل

همه بازیکنان در اتاق هایشان بودند، امّا سونی سعد اولین نفری بود که فهمید اتفاق بزرگی رخ داده است. او می گفت:

سر و صدای زیادی شنیدم و دیدم که مردم زیادی مشغول شعار دادن و خوشحالی کردن هستند. تلویزیون را روشن کردم، فقط یک کانال داشت، آن هم شبکه راشا تودی روسیه بود، دیدم که کره شمالی یک بمب هیدروژنی تست کرده است. واقعا نمی دانستم که آیا این شروع جنگ خواهد بود؟

آن زمان تصور می‌شد که سرنوشت سونی سعد در تیم ملی آمریکا باشد. او عضو برنامه آکادمی فدراسیون فوتبال آمریکا در برادنتونِ فلوریدا بود، جایی که مهترین استعدادهای کشور در حال پرورش یافتن بودند، اما سعد همیشه احساس بیگانگی می‌کرد. 

سعد می‌گوید:

برادنتون برای یک مسلمان آمریکایی آماده نبود. مسجدی آنجا نبود، مجبور بودم گوشت حلال خودم را از جای دیگری بیاورم. پدرم سینه مرغ را آماده می‌کرد و فریز می‌کرد تا با خودم به آنجا ببرم. 

بعد از بازی برای تیم زیر 20 ساله های آمریکا، دوران فوتبال ملی او با وقفه ای روبرو شد، تا اینکه تئو باکر، مربی آلمانی که هدایت تیم ملی لبنان را برعهده داشت و در یک قدمی رساندن این تیم  به جام جهانی نیز قرار گرفته بود با او تماس گرفت. "در اولین بازی ملی‌ام موفق به گلزنی شدم" سعد با خوشحالی این را بازگو می‌کند.

بعد از یک تجربه کوتاه مدت در لیگ تایلند، او به آمریکا بازگشت و اکنون با کانزاس سیتی در MLS قرارداد دارد. او حیرت زده بود و به این فکر می‌کرد که اگر در استادیوم کیم ایل سونگ مقابل کره شمالی گلزنی می‌کرد و بعداً متوجه می شدند که او اصالتی آمریکایی دارد چه اتفاقی می‌افتاد. والدین او پیش از آن به او هشدار داده بودند که آیا یک بازی فوتبال ارزشش را دارد که به خاطرش زندگی ات را به خاطر بندازد. سونی گفته بود: "ما باید حرفه ای رفتار کنیم، ما به این امتیازات نیاز داریم، با وجود اینکه حتی بازیکنان حریف را نمی شناسیم و تنها چند ویدیو کوتاه در یوتیوب از آن‌ها موجود است. "

پیونگ یانگ

استعداد

صبح روز آزمایش هسته ای، رودونگ سینمون، روزنامه حزب کارگران و روزنامه متعلق به ارگان دولتی که اخبار رسمی را منتشر می‌کند صفحه اصلی را به یک عکس تمام رنگی از کیم جونگ اون اختصاص داده بود که کنار یک بمب هیدروژنی ایستاده بود. "او به بمب هیدروژنی که قرار بود روی یک موشک بالستیک سوار شود، نگاه می‌کرد." او می گوید: "از اینکه می‌بیند سلاح هسته ای با قدرت فوق العاده انفجاری، توسط تلاش و تکنولوژی خودشان ساخته شده است، احساس غرور می‌کند.

شهر زیر یک موج گرما قرار دارد، اما بر خلاف سایر کلانشهرهای آسیا، مانند پکن و بانگوک، پیونگ یانگ، شهر شلوغ و پرترافیکی  نیست، شهری نیست که پر از نور چراغ های ماشین‌ها و دود آن‌ها باشد. شهر تمیز و آرام هست، خیابان های عریضی دارد و ترافیک خیلی متناوب دیده می‌شود. چهار راه کیم ایل سونگ اکنون خیلی آرام و خلوت است، اما قرار است چند روز دیگر، یک مراسم بزرگ آتش بازی اینجا گرفته شود تا آزمایش هسته ای جشن گرفته شود. پوسترها، تندیس‌ها و تقدیرنامه ها از خانواده کیم که نزدیک به هفت دهه است بر کره شمالی سلطه دارند، همه جا دیده می‌شود. بزرگترین تندیس، مربوط به تندیسی برنزی با 22 متر ارتفاع از کیم ایل سونگ بر روی منسو هیل است. تندیس پسر او هم بعد از مرگش کنار پدرش قرار گرفت. 

تبلیغات در کره شمالی ممنوع است، یکی از آخرین بازمانده های دیکتاتوری کمونیستی روی کره زمین، اما هر گوشه از خیابان‌ها، تبلیغ ها روی بیلبورد، آزمایش هسته ای اخیر را به نمایش گذاشته و تجاوز امپریالیستی ایالات متحده را نشانه گرفته است. راهنماهایم به من کمک کردند که به جایی بروم که اجازه قدم زدن و دیدن داشته باشم. به عنوان یک خارجی، خارج از هتلم حق نداشتم بدون همراه قدم بزنم. بیشتر مغازه ها و فروشگاه ها محدود بود، چرا که تنها خرید و فروش با وجه رایج کره شمالی انجام می‌شد. 

سوار متروی کوچک پیونگ یانگ شدیم، جایی که قطارهای آن متعلق به آلمان غربی بود و بسیار قدیمی بودند. جمعیت در هر سویی به کپی از روزنامه ای که رودونگ سینمون از آزمایش هسته ای روز گذشته منتشر کرده بود، نگاه می‌کردند. در قطارها، تلویزیونی قرار داشت که فیلمی از یکی از پرافتخار ترین لحظات تاریخ ورزشی کره شمالی را به نمایش می‌گذاشت. زمانی که تیم بانوان کره شمالی، قهرمان جام جهانی زیر 20 سال 2006 شد. 

پیونگ یانگ

فوتبال بانوان در کره شمالی، در حقیقت سلطه ای بر ورزش این کشور دارد، آن‌ها طی سالیان اخیر موفق ترین تیم و نماینده از کره شمالی بوده اند. آن‌ها سه بار قهرمان AFC شده اند و در بازی های آسیایی، سه بار مدال طلا را کسب کرده اند و در حال حاضر قهرمان زیر 17 سال و 20 سال های دنیا هستند. 23 سپتامبر، چند هفته بعد از سفر من، آن ها با شکست دادن  2-0 کره جنوبی در فینال، قهرمان زیر 16 سال های AFC شدند.

تیم اصلی بانوان کره شمالی دو برابرِ تیم مردان به جام جهانی راه پیدا کرده بود. اگرچه آخرین حضور آن‌ها با رسوایی همراه شد. در سال 2011 در آلمان، پنج بازیکن کره شمالی در تست دوپینگ رد شدند. مسئولان کره شمالی ابتدا اذعان کردند که آن‌ها به خاطر استفاده از داروهای طب سنتی که از چینی‌ها گرفته اند (شاخ گوزن) در تست‌های دوپینگ رد شده اند. مسئول کمیته پزشکی فیفا، در این خصوص گفت:

این برای نخستین بار است که استفاده از این مواد در ورزش کشف می‌شود. این بخشی از دنیای دوپینگ نیست. 

با این وجود کره شمالی از حضور در جام جهانی 2015 محروم شد.

تندیس کیم ایل جونگ

مسابقه

هزاران زن و مرد از بلوار عریض پیروزی به سمت استادیوم کیم ایل سونگ راه افتاده اند. آن‌ها تقریباً آرام هستند و لباس‌های مشابهی پوشیده اند. ورودی استادیوم رایگان است و بیشتر استادیوم توسط کودکانی که از مدارس آمده اند و لباس سفید با کراوات قرمز پوشیده اند، پر شده است. علی رغم آزمایش هسته ای و مسائل مختلف سیاسی، بازی لبنان و کره شمالی برگزار می‌شود. 

کره شمالی

 

استادیوم تقریباً پر شده است، اما آنطور که رسانه های محلی گفتند، 100 هزار نفر در استادیوم حضور نداشتند. استادیوم نهایتاً 50 هزار نفر جمعیت را می‌توانست پذیرا باشد. قبل از شروع بازی، یک بیانیه ای از طرف وزارت فرهنگ و ورزش کره شمالی خوانده می‌شود و سپس سرود دو کشور پخش می‌شود.

عمر و سونی هر دو بازی را از روی نیمکت آغاز می‌کنند. این نخستین بازی برای اندرسون در کره شمالی خواهد بود، اما مربی کره شمالی بازیکنان باتجربه زیادی را که خارج از کره شمالی بازی می‌کردند، دعوت کرده بود. ری میونگ گوک که در جام جهانی 2010 در هر سه بازی کره شمالی بازی کرده بود و در آن شکست 7-0 مقابل پرتغال هم دروازه بان کره شمالی بود، در این بازی حضور داشت. سه بازیکن از ترکیب آن‌ها متولد ژاپن بودند و برای کره شمالی بازی می‌کردند. دو بازیکن دیگر تیم در دسته دوم صربستان توپ می‌زدند و جونگ ایل گوان برای لوزرن سوئیس بازی می کرد. این مجموعه از بازیکنان باتجربه که در خارج از کشور بازی می‌کردند،  ترکیب کره شمالی را تشکیل می‌داد. 

دور از انتظار بود، اما بازی بسیار با کیفیت برگزار شد. لبنانی‌ها به خاطر مصدومیت مجبور شدند دست به تعویض بزنند. قبل از دقیقه 60، اندرسون مجبور شد که همه تعویض هایش را انجام دهد، داشتم به عمر و سونی فکر می‌کردم که بعد از آن همه اتفاق، ممکن است فرصت بازی پیدا نکنند. 

ری یونگ جیک برای کره شمالی از راه دور ضربه ای را شلیک کرد که دروازه لبنان را باز کرد. بازی در دقایق پایان 2-1 به سود کره شمالی سپری می‌شد و تنها چند دقیقه به پایان بازی باقیمانده بود که سرمربی مونته نگرویی لبنان تصمیم گرفت که سونی سعد را به عنوان تعویض پایانی اش وارد زمین کند. عمر دیگر نمی توانست فرصت بازی داشته باشد. سونی سعد فرصت گلزنی پیدا کرد، اما موفق به گلزنی شد. در حالی که همه در استادیوم غرق در شادی بودند، از آن پسر بچه ای که نقش توپ جمع کن را ایفا می کرد تا تک تک تماشاگران، بازی در لحظات پایانی به حاشیه کشیده شد. ماهر سبرا بازیکن لبنان احساس کرد که توپ جمع کن در دادن توپ به او تعلل کرده است، توپ را از آغوش او کشیده و به او ضربه ای زد. همین باعث شد جو استادیوم متشنج شود، شاید در هرجایی از کره شمالی این اتفاق رخ میداد او قطعاً دستگیر می شد. داور بلافاصله به او کارت قرمز نشان داد و هم تیمی او دست او را گرفت و به سمت رختکن برد و در همین حین به او سیلی می زد تا سعی کند جو متشنج را آرام کند، کار او نتیجه داد و جو آرام شد، اگرچه آن ها همچنان شعار می‌دادند : " گلوری، گلوری، کیم جونگ اون

بازی تقریبا تمام شده بود که داور به سود لبنان اعلام ضربه آزاد کرد. حسن معتوک، کاپیتان لبنان با یک ضربه زیبا توپ را به گوشه دروازه کره شمالی فرستاد تا همه مدافعان کره شمالی نظاره گر گل زیبای او باشند. بازی چند دقیقه دیگر ادامه داشت و به یکباره همه چیز ساکت شد، داور سوت بازی را زد و کره شمالی نتوانست در خانه مقابل لبنان پیروز شود.

کره شمالی - لبنان

فردای بازی، در رسانه های محلی چیزی در خصوص درگیری بازیکن لبنان با توپ جمع کن نوشته نشد و تنها روزنامه رودونگ سینمون نوشت:

هر دو تیم بهترین تلاش خود را کردند. کار دو تیم روی استراتژی بود و وقتی توپ به آن ها می رسید ارتباط خوبی برقرار می‌شد. هر دو تیم خوب کار کردند، بازی خوبی بود و در پایان بازی 2-2 شد. 

خروج از پیونگ یانگ

مینی بوسی که من سوار آن بودم از زیر دو تصویر بزرگ کیم ایل جونگ و کیم جونگ ایل عبور کرد و به ترمینال خروجی فرودگاه بین المللی پیونگ یانگ رسید، بازیکنان تیم ملی لبنان آنجا بودند. عمر به بازی شنبه در لیگ انگلیس مقابل اکستر سیتی فکر می‌کرد و می دانست ممکن است بازی نکند. قرار بود عمر تعویض سوم لبنان باشد، اما تعویض اجباری لبنانی ها باعث شد او فرصت بازی نکند و اکنون می‌دانست ممکن است مربی باشگاهی اش از او عصبانی باشد که این همه راه را به پیونگ یانگ رفت و موفق به بازی کردند نشد. 

اما همه چیز تمام شده بود، ماموران کنترل فرودگاه پیونگ یانگ تمام جیب کیف ها را می‌گشتند برای USB فلش‌هایی که شاید فیلمی از کره شمالی را خارج کرده باشد. همه بازیکنان تیم ملی لبنان آن جا بودند. ماهر سبرا که با توپ جمع کن درگیر شده بود هم آن جا بود، تصور کردم ممکن است دستگیرش کنند. همه چیز خوب پیش رفت و همه از کره شمالی خارج شدند، سونی پرواز طولانی مدتی به کانزاس پیش رو داشت. او در نهایت گفت:

خوشحالم که به خانه برگشتم، از سیاست خسته شده ام و کاری با آن ندارم. 

او آخرین آمریکایی بود که وارد خاک پیونگ یانگ شده بود. 

این یادداشت دسامبر 2017 منتشر شده است. 

نظر شما