تلویزیون را که باز کردیم، یک گل عقب بودیم. رفتیم کاری انجام بدهیم و برگشتیم و بعد دیدیم که گل دوم را هم دریافت کردیم! تیم میکوشید تا مثلا حمله کند و باختن را آنقدر تابلو نکند که صدای «ایافسی» هم دربیاید اما نیازی به مخفی کاری ما نبود چراکه عربستان سه تا گل خورد تا قصه تابلو شود! آنها هم مثل ما خوف تقابل با کره جنوبی را داشتند و البته هم که آنها بیشتر به هدفشان نزدیکتر شدند تا ما. به قول افشین خماند، آنها در چرکبازی همیشه از ما یک گل جلو بودند!
این وسط سوت پایان بازی که به صدا درآمد ما همچنان صدرنشین گروه شده بودیم! بعد یک بازی متوسط رو به پایین مقابل عربستان و تساوی خوشاقبالانه مقابل این تیم و یک برد خوب مقابل کره شمالی، کار دست آخر رسید به یک شکست حقارتآمیز مقابل میانمار تا در گروه صدرنشین شویم! خندهدار نیست؟ اگر قرار بود ته ماجرا باز هم رقیب کره باشیم، دستکم بهتر و قشنگتر نبود که رستم صولت پا بگذاریم به کارزار؟ بهتر و زیباتر و جوانمردانهتر و ایرانیتر نبود که مثل مرد، چندتایی به میانمار گل میزدیم، روحیهمان را بالاتر میبردیم و ترس را به جان اردوی کره جنوبی میانداختیم که اینها با چه توپ پری به مصاف ما آمدهاند؟
بیادبی نشود اما شبیه آنهایی شدیم که میخواستند با لباس زنانه از مرز عبور کنند تا با پهلوان کشتی نگیرند و حالا باید با همان آرایش و لباس بروند روی تشک! جالب اینجاست که مدیر تیم ملی(استیلی) گفته بازی عربستان و کرهشمالی ناجوانمردانه بوده و این یعنی ما جوانمردانه به میانمار باختیم!
آنقدر عصبانی هستیم و از حقارتی که نصیب خود کردیم آنقدر خونمان به جوش آمده که احتمالا جا برای مثالهای بدتر هم باشد! ما کجا و باخت به میانمار کجا؟ ما در جامجهانی مقابل اسپانیا و پرتغال هم اینگونه بازی نکردیم. ما کجا اینقدر خود را خار کردیم؟ ما کجا خود را تا این اندازه به حقارت انداختیم؟ ما که روی زلاتکو کرانچار حساب ویژهای باز کرده بودیم، احتمالا حالا بیش از هر زمان دیگری باید بفهمیم که چقدر او را بیهوده در ذهن بزرگ کردیم.
حالا به مصاف کره جنوبی میرویم. بدون اقتدار و بدون نشانهای از ساختن افتخار. با تیمی که مقابل میانمار خودش را به موشمردگی زد چگونه باید مقابل کره مثل شیر ظاهر شد؟ این سوالی است که شاید کرانچار برایش پاسخی داشته باشد. فقط شاید!
* نویسنده : هومن جعفری روزنامهنگار
نظر شما