شناسهٔ خبر: 27404486 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

یک هفته با مطبوعات

نجات از گرداب بی هویتی با تکیه بر فرهنگ شهادت

تهران- ایرنا- آموزه های ایثار و شهادت از فرهنگ عاشورایی ایرانیان نشات گرفته و راز مقاومت در برابر دشمنان است، در این هنگامه جامعه بیش از هر زمانی به گسترش و نهادینه ساختن این ارزش ها در میان نسل جوان نیاز دارد تا بدین گونه از خطر سقوط در گرداب بی هویتی مصون بماند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ تجاوز و یورش همه جانبه رژیم بعث عراق به مرزهای مختلف ایران سبب شد تا رزمندگان دلاور با تمام وجود و اراده ای پولادین در برابر متجاوزان و حامیانش صف آرایی و ماشین جنگی صدام را متوقف کنند و درسی فراموش ناشدنی را به دشمنان این مرز و بوم بیاموزند. روزنامه های مختلف در هفته گذشته با انتشار گزارش ها و مطالبی حماسه های این دوران را بررسی کردند.

**حماسه های جنگ تحمیلی وقایع فراموش ناشدنی
گذر زمان شاید بتواند بر بسیاری از خاطرات غبار فراموشی بیافشاند اما وقایع جنگ تحمیلی به ویژه پایمردی دلاورانه رزمندگان اسلام در مقابل هجمه عظیم ماشین جنگی عراق به همراه پشتیبانی سردمداران استکبارجهانی همیشه در افکار مردم ایران جاوید و پایدار خواهد ماند.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «نقشه پیروزی از میدان نبرد تا صحن مذاکره» نوشت: با پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران مرحله پرچالشی در دیپلماسی کشور آغاز شد. عراق با توهم پیروزی در میدان جنگ به‌دنبال این بود تا با حذف نقش سازمان ملل، خواسته‌های خود را برکشورمان تحمیل کند. اما روند پرشتاب تحولات منطقه‌ای و جهانی، عراق را در شرایطی قرار داد تا ضمن دست کشیدن از زیاده خواهی‌هایش به‌مطلوب‌های جمهوری اسلامی ایران از جمله پذیرش مجدد و رسمی معاهده حسن همجواری و مرزهای دولتی منعقد در سال1975 در سعد آباد، بازگشت به پشت مرزهای بین‌المللی در سرتاسر خط مرزی و آزادی آزادگان سرافراز، یک جا تن بدهد تا پیروزی‌های کشورمان تکمیل شود.

روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «بچه‌های جنگ طور دیگری مرد می‌شدند» آورد: در دوران دفاع مقدس در خصوص رزمنده‌های کم سن و سال گفته می‌شد که محیط جبهه آن‌ها را خیلی زود مرد می‌کرد، اما شاید بهتر باشد بگوییم این مرد‌های کوچک بودند که دل به طوفان جبهه می‌سپردند تا خود را سپر بلای آرامش و آسایش دیگران قرار دهند. وقتی در گفت‌وگو با نجمیه امامی خواهر شهید ولی امامی با زندگی این شهید دفاع مقدس آشنا شدم، احساس کردم این نوجوان 16 ساله چقدر زود مرد شده بود که بار خانواده بدون سرپرستش را به دوش می‌کشید و در عین حال دغدغه جنگ و حفظ جبهه‌ها را داشت. بزرگمرد کوچکی که از کودکی طعم فقر و محرومیت را چشید، اما آنقدر غیرت داشت که هیچ‌گاه در مقابل سختی‌ها کمر خم نکند.

این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «کومله‌ها مادرم را مقابل چشمانمان تیرباران کردند» گفت ‌وگویی با دختر شهید فرشته باخوشی که 31 مرداد 1366 توسط ضدانقلاب ترور شد، نوشت: در میان شهدای ترور، خصوصاً در خطه کردستان، به بانوان شهیدی برمی‌خوریم که تنها به جرم جانبداری از امام و نظام اسلامی، توسط گروه‌های ضد انقلاب به شهادت رسیده‌اند. کردستان سرزمین مجاهدت‌های خاموش است و در این میان بانوان، مظلوم‌ترین و محجوب‌ترین شهدای این خطه هستند. این روز‌ها که اخباری، چون به شهادت رسیدن 11 بسیجی در مناطق مرزی مریوان اذهان را متوجه جنایات ضدانقلاب کرده است، گذری به زندگی شهید فرشته باخوشی از شهدای ترور کردستان می‌اندازیم که 31 مرداد 1366 توسط ضد انقلاب ترور شد. گفت‌وگوی ما با بیگرد مردوخی دختر شهید را پیش رو دارید.

روزنامه «جوان» در گزارشی دیگر با عنوان «رستگاری بابا روی یال‌های الله‌اکبر بود» در گفت وگو با فرزند امیرشهید مسعود منفردنیاکی که مرداد 64 آسمانی شد، آورد: نوشتن از بعضی آدم‌ها کار راحتی نیست. آن قدر بزرگ هستند که سعی می‌کنی بهترین واژه‌ها را در وصف‌شان به کار ببری. به ذهنت فشار می‌آوری و وسواس کار دستت می‌دهد! چند بار مقدمه را می‌نویسی و پاک می‌کنی. آخر به ساده‌نویسی برمی‌گردی، می‌نویسی: صحبت از یک مرد است؛ آن قدر بزرگ که خدا با بزرگ‌ترین پیشامد‌ها او را امتحان کرد.

روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «صدای آمریکا؛ از پشتیبانی صدام تا سوءاستفاده از جانبازان» در گفت وگو با بهروز ساقی، جانباز و مدیرمسوول سایت خبری فاش نیوز، نوشت: شبکه تلویزیونی صدای آمریکا چند روز قبل با پخش گزارشی از وضعیت خانواده شهدا و ایثارگران، به صورت هدفمند تلاش کرد تا با القاء سیاه‌نمایی و یأس و ناامیدی که کار ثابت و همیشگی این بوق‌های شیطان در رابطه با جمهوری اسلامی و مردم ایران است، اقشار مختلف ایثارگران را نیز در سناریوی طراحی شده آمریکا و غرب برای ایجاد نا امنی و اغتشاش و به تسلیم کشاندن ایران اسلامی، هدف سم پاشی‌ها و نفرت افکنی‌های خود قرار دهد.

این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «تواضع» خاطره‌ای از شهید حمیدرضا شریف الحسینی به روایت طاهره شعرباف نوروزی، مادر شهید آورد: توی جبهه هر کاری که از دستش برمی‌آمد و می‌دانست لازم است انجام می‌داد. گاهی نقشه پل‌ها، راه‌ها و خاکریزهایی را که می‌کشید می‌دیدم؛ ولی هیچ‌وقت در مورد کارش صحبت نمی‌کرد! در جریان کارش نبودیم و برادری هم نداشت که با ایشان همراه باشد و بیاید از او تعریف کند. یک‌بار متوجه شدم به ساعتش تیرخورده! پرسیدم: «ساعتت چی شده؟» مثل همیشه گفت: «من که کاری انجام نمی‌دهم، همین‌طوری پشت جبهه هستم...» و از جواب دادن طفره می‌رفت.

بهمن‌ 64 در ساعات اولیه عملیات فاو، ام الرساس سقوط می‌کند؛ علی‌رغم آتش شدید دشمن به آن جزیره می‌رود و از عملکرد گروه‌هائی‌که مسوولیتشان را به عهده داشت خبر می‌گیرد. در زیر آتش شدید عراق قصد داشته آن‌طرف آب و ‌سوی شهر فاو برود که ترکشی به طرفش می‌آید و دستش را با عنوان دفاع روی سر می‌گذارد.

روزنامه «جمهوری اسلامی» با درج عنوان «روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از عملیات مرصاد» نوشت: رژیم بعثی عراق در روزهای پایانی جنگ تحمیلی خود علیه ایران، و پس از پذیرش قطعنامه ازسوی ایران به حملات خود به خاک ایران ادامه داد و حتی آن را توسعه داد و با چنین اقدام خلاف قانونی سعی داشت که نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد. هرچند مقاومت جانانه نیرو‌های ایرانی که بعضا حتی بدون اطلاعات و تجهیزات کافی وارد درگیری با نیرو‌های عراقی شده بودند و بلافاصله صدور فرمان تاریخی امام خمینی(ره) باعث شد تمام محاسبات عراق به هم بریزد و در نتیجه موفقیتی در این راستا بدست نیاورد. در نهایت بعد از گذشت قریب به یک ماه از پذیرش قطعنامه، در نیمه ‌شب 29 مرداد 1367 آتش‌بس میان ایران و عراق برقرار شد.

روزنامه «اطلاعات» در گزارشی با عنوان «گل های رهایی» آورد: در حالی که بسیاری از یگان های ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول آرام سازی و برقراری امنیت در کردستان و سایر نقاط کشور بودند رژیم بعثی عراق با 12 لشکر تا دندان مسلح تجاوز و هجوم سریع و گسترده خود را در 31 شهریور 1359 علیه اراضی جمهوری اسلامی ایران آغاز و مناطقی در مرزهای غربی، جنوب غربی، و شمال غربی ایران را در منطقه ‌ای به طول بیش از 1300 کیلومتر اشغال کرد و با تسخیر بخش هایی از اراضی پنج استان و بمباران هوایی مناطق مسکونی و فرودگاه های مهم کشور آغازگر جنگ تحمیلی هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران بود.

این جنگ که هشت سال به طول انجامید، مانند سایر جنگ‌ها از اجزای متعددی تشکیل شده که اسارت یکی از اصلی‌ترین آنها محسوب می شود و جزو اجتناب‌ناپذیری از جنگ بین 2 کشور تلقی می‌ شود. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یکی از ابعاد مهم و انسانی آن، اسیران جنگی بودند که در مناطق درگیری و عملیات پدافندی و آفندی به اسارت درمی آمدند.

این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «شکنجه‌درمانی به روایت یک آزاده» نوشت: مرتضی امیران از جمله آزادگان دوران هشت سال دفاع مقدس است. او در خاطره‌ای از ماجرای بازدید صدام از یکی از اسارتگاه‌ها روایت می‌کند: یک شب با نصب یک نورافکن و تعویض پتوها و ملحفه تخت‌ها، ظاهر آسایشگاه را حسابی تمیز کردند. پرسیدیم: چه خبراست؟ گفتند: صدام می‌خواهد بیاید بازدید. با نصب عکس صدام و آمدن دوربین فیلمبرداری فهمیدیم قضیه از چه قرار است. دوربین کارش را شروع کرد. وقتی به من و عباس که از همه کم سن و سال‌تر بودیم، رسید در حالی که خوابیده بودیم روی زمین به دوربین پشت کردیم که شروع کردند به فحاشی و داد و بیداد.

روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «این «بار» عطر حماسه60 شهید دارد»، از سند افتخارشهر «بار» نیشابور، آورد: آن روزها که هر از گاهی تشییع شهید درآن برپا بود، روستای «بار» بود، حالا می‌گویند شهر «بار» ، اما ظاهرا مسوولان از شهر بودن فقط عنوان را به این منطقه داده اند. بار با پنج هزار جمعیت متمرکز و هفت هزار جمعیت غیر متمرکزدر حدود 50 کیلومتری شمال غرب شهرستان نیشابور 60 شهید، هشت آزاده، 300 جانباز و یک هزار رزمنده دارد و امروز به خود می بالد که شهر و موطن حماسه هاست.

** مدافعان حرم؛مروج و حافظ انقلاب اسلامی
اگر بنا باشد نظام نوپای جمهوری اسلامی فرزندانی مومن و انقلابی در دامان خویش پرورش دهد تا مروجان و حافظان این انقلاب باشند، مدافعان حرم را باید طلایه دارن این عرصه از تعالیم انقلابی گری دانست که توانستند گوی سبقت را از دیگر رقبای انقلابی خویش بربایند.

روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «هنوز صوت قرآن پدر را می‌شنوم» نوشت: شهید ذاکر حیدری یکی از شهدای مدافع حرم استان آذربایجان‌شرقی است که 9 آبان 1395 در حلب سوریه به شهادت رسید. محدثه حیدری دختر شهید می‌گوید: پدرم سال 1361 عضو سپاه پاسداران شده بود. بار‌ها به جبهه رفته و جانباز 25 درصد بود. شیمیایی هم بود، اما پیگیر پرونده جانبازی‌اش نمی‌شد. موج‌گرفتگی هم داشت. وقتی اثرات موج بروز می‌کرد آن لحظه معلوم نبود چه کار می‌کند. هیچ چیز یادش نمی‌ماند. نمی‌گذاشت این صحنه‌ها را ببینیم. بعد از اینکه حالش خوب می‌شد می‌گفت: ببخشید شما را ناراحت کردم.

این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «نذر کرد وقتی مدافع حرم شد پوتین همرزمانش را واکس بزند» آورد: در جمع خانواده شهید مدافع حرم لشکر زینبیون محمدحسین رضوی حاضر می‌شوم. جمعی مهربان و صمیمی که آنقدر خوب و جذاب از فرزند شهیدشان روایت می‌کنند که نیازی به سؤالات پی‌درپی‌مان نیست. دستگاه ضبط را که روشن می‌کنم، روایت خاطرات شروع می‌شود. یکی بعد از دیگری با ذوق فراوان دستگاه ضبط را به دست می‌گیرند و از شهید مدافع حرمشان می‌گویند. شهید محمدحسین رضوی کوچک‌ترین فرزند خانواده 10 نفری رضوی‌ها بود. پدرش که اهل جهاد بود، سال 67 برای ادامه تحصیلات حوزوی به همراه خانواده از پاکستان به ایران می‌آید.

روزنامه «جوان» در گزارشی دیگر با عنوان «حججی‌ها ثمره انقلاب عاشورایی خمینی هستند» نوشت: یک سال پیش در چنین روز‌هایی بود که یک عکس در فضای مجازی دست به دست شد و یک نام دهان به دهان چرخید و تکرار شد. محسن حججی رزمنده 26 ساله ایرانی که 16 مرداد 96 توسط گروه داعش به اسارت درآمده بود، 18 مرداد به شهادت رسید. تصویر نگاه‌های او چنان بازتابی داشت که حتی بسیاری از هنرمندان دگراندیش را به تحسین و تشویق وامی‌داشت. محسن حججی متولد تیرماه 1370 در نجف‌آباد اصفهان بود. یک جوان دهه هفتادی که تصور می‌شد از آرمان‌های انقلاب و دفاع مقدس فاصله گرفته‌اند و امیدی به همت و غیرتشان در آوردگاه‌های سخت نیست! اما جبهه دفاع از حرم به عینه ثابت کرد که اگر صحبت روی ارزش‌ها و تأثیرشان روی قلب‌ها باشد، هیچ دهه‌ای را نباید خالی از مردانی بدانیم که با شجاعت و ایمانشان حماسه‌ها خلق می‌کنند و به تاریخ بشریت معنا می‌دهند.

‌این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «می‌خواست برایش دعای شهادت کنیم» آورد: همه غربت و مظلومیت شهدای فاطمیون را می‌توان از مرور عکس‌های مراسم تشییع و داع‌شان به خوبی حس کرد. مردانی که از یک کشور جنگزده خود را به ایران می‌رسانند، اما با شنیدن خبر تعدی تروریست‌های متجاوز به مقدسات‌شان همه معادلات دنیوی‌شان به‌هم می‌خورد و داوطلبانه قدم به میدان جنگ می‌گذارند. بهانه حضور شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون ابراهیم احمدی در جمع مدافعان حرم غیرت دینی‌اش بود.

روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «راز سَری که در سوریه جا ماند» به مناسبت یادبود شهید مدافع حرم سردار حاج جاسم حمید (عبادی) نوشت: دلیر مرد این هفته قصه ما مانند هزاران انسان دیگر آرزوهای بسیاری داشت که بماند اما می‌دانست هنگام عمل است و باید چه کرد. به محله زیتون کارمندی اهواز، منزل شهید مدافع حرم حاج جاسم حمید (عبادی)رفتم آری صفحه فرهنگ مقاومت این هفته به سراغ مردی رفت که یادآور روزهای سخت و دشوار انقلاب است و او هرگز هیچ مقطعی از انقلاب را رها نکرد و شیرمرد وار در کنار انقلاب ماند.

**ضرورت بازروایی و پاسداشت آثار دفاع مقدس
شاید برای یادآوری هشت سال دفاع مقدس لازم باشد که به آثار و مستندات آن دوره رجوع شود اما یکی از آثار ماندگار این دوران، خانواده های شهدا، جانبازان و ایثارگران هستند آثاری ناطق که با رجوع به آنان زوایای نادیده آن دوره را می توان بازیابی کرد.

روزنامه «جوان» با درج عنوان «5 جلد دیگر از کتاب تاریخ شفاهی سرلشکر دکتر محسن رضایی رونمایی می‌شود» نوشت: هدف از برگزاری تاریخ شفاهی تکمیل منابع موجود در مرکز و ورود به لایحه‌های زیرین واقعه جنگ به‌عنوان یک رخداد بسیار بزرگ و دارای ابعاد وسیع است. مدیر تاریخ شفاهی نظامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با اشاره به انتشار پنج جلد دیگر از کتاب تاریخ شفاهی، گفت: در هفته دفاع مقدس، چندین جلد از تاریخ شفاهی سرلشکر دکتر محسن رضایی منتشر می‌شود.

این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «الگوی شرافت و ساده‌زیستی» آورد: عکس یک پدر شهید در یک هفته اخیر فضای مجازی را تکان داده است. برای بسیاری که در مورد خانواده شهدا تصورات و پیش‌فرض‌های اشتباه در ذهن‌شان دارند، این عکس گواهی بر مظلومیت خانواده‌های شهداست. کسانی که بدون هیچ ادعایی فرزندان‌شان را تقدیم میهن و نظام کردند و هیچ‌گاه به دنبال سهم‌خواهی و نشستن بر سر سفره انقلاب نبودند. آن‌ها همان سادگی و صفای 30 سال پیش‌شان را حفظ کرده‌اند و نان حلالی که به خانه می‌برند را با هیچ چیز عوض نمی‌کنند.

روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «قصه‌ای که از سر شروع شد» در مورد محصولات فرهنگی و هنری یک سال گذشته با محوریت شهید محسن حججی نوشت: همه ماجرا از یک ویدئوی کوتاه شروع شد. فیلمی چند دقیقه‌ای که داعش در فضای مجازی منتشر کرد، سربازی ایرانی را نشان می‌داد که به دست‌شان اسیر شده اما نشانی از ترس در او وجود ندارد و شجاعانه در مقابل آن ها قدم بر می‌دارد. حالا یک سال از شهادت شهیدحججی گذشته است. کتاب «سربلند» روایتی مستند داستانی از کودکی تا شهادت محسن حججی است که هم‌اکنون مراحل پایانی چاپ خود را می‌گذراند. این کتاب حاوی اسناد، تصاویر و دلنوشته‌های شهیدحججی است. کتاب «سربلند» زندگی مستند داستانی شهیدحججی به قلم نویسنده کتاب «عمار حلب»؛ محمدعلی جعفری به‌زودی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر می‌شود.

روزنامه «جمهوری اسلامی» در گزارشی با عنوان «عکاسخانه‌ای که بوی عطر شهدا را دارد» در گفت وگویی با هنرمند عکاس حسین جباری در تبریز آورد: این عکاسخانه که از سال 1358 تاسیس یافته در زمان جنگ جزو فعالترین آتلیه‌های تبریز به شمار می‌رفت و هنوز هم به عکس‌های زمان جنگ و تصاویر شهدا و رزمند گان مزین است و تنها همدم و مونس حاج حسین تصاویر و عکس‌های شهدا می‌باشد که در زمان اعزام به جبهه در بحبوحه جنگ و یا به صورت پرسنلی در آتلیه خود گرفته است.

*گروه اطلاع رسانی
پژوهش**1699**2059**9131

نظر شما