قانون-امید فراغت/ کارشناس ارشد علوم سیاسی
آقای احمدی نژاد؛ کاراکتر غیر محافظهکارانهتان در شرایطی که خودسانسوری غیر مسئولانه بيشتر مسئولان به دلیل ارجحیت مصلحت بر واقعیت نمایان است، برای ملت جذاب است و به عبارتی کارکرد رسانه ای دارد.
اما سوال این که شما تربیت یافته چه مکتبی هستید؟ به عنوان عضوی از نهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام درون نظام تعریف دارید و رهبری با توجه به برداشت و تحلیلی که از شخصیت تان داشتهاند جایگاهی برایتان در نظر گرفت که درون نظام تعریف داشته باشید بنابراین با توجه به منصبی که در اختیار دارید مخالف خوانی تان جنبه تشریفاتی پیدا کرده است. اگر قرار است مخالف خوانیتان دارای مختصات قابل عرضه ای باشد ابتدا باید درباره عملکردها در دوره ریاست جمهوری است پاسخ گو و اگر هم نقص و کاستی بوده که وجود داشته، از ملت عذر خواهی کنید و نکته مهم تر این که در شرایط فعلی از مجمع تشخیص مصلحت نظام استعفا بدهید.
آقای احمدی نژاد؛ با توجه به حضورتان در دایره نظام برای مردم مشخص نیست که نوع اظهار نظرهای تان چه طعم و بویی دارد؟ موقعیتتان با اظهارات رادیکالی و حذفی تناقض دارد اگر هم به دنبال اصلاح امور هستید این حجم از خشم و عصبانیت فروخورده تناسب با اصلاحات ندارد.
آقای احمدی نژاد؛ قابل مطالعه به حساب ميآييد و به همان میزان که مورد علاقه نيستيد ولي قابل مطالعه هستيد، در واقع دارای دو نیمه تاریک و روشن هستید و این واقعیتی است که در برابر دیدگان ملت قرار دارد. نگارنده بر این نظر است که شما فقط به خودتان ایمان دارید! شاید هم این تئوری ایمان به خود یک واقعیت فلسفی و روانشناسی قابل تامل باشد که با تفکر بشود منطق و توجیه های چنین نگرشی را هم فراهم آورد.
آقای احمدی نژاد؛ کسانی که خواسته شان و به عبارتی هدف گذاری مشخص داشته باشند مطمئنتر میتوانند به خواستهشان برسند. برای ملت تعیین کنید که هدف و خواسته تان چیست؟ با توجه به وضعیت موجود جامعه اگر نقش اپوزیسیون به خود گرفته اید حضورتان در مجمع تشخیص متناسب با نقش تان نیست! بنابراین لازم است که ابهامات را برای ملت روشن کنید تا مردم تکلیف شان را با شما بدانند. فکر نمیکنم سوپاپ اطمینان هم باشید چرا که نوع اظهارات شما به گونهای است که تولیدات تفسیری و تحلیلی متفاوتی را در جامعه ایجاد میکند. براي مثال برخی میگویند به در میگوید دیوار بشنود! عده ای میگویند ابزاری در دستان جریان و گروهی است و خلاصه این که تفسیرهای درونی و بیرونی قابل تاملی در پیرامون چنین کاراکتری به وجود آمده است، بنابراین مردم همواره از ابهامات گریزان هستند و به دلیل تربیت بدبینی تاریخی که گریبان اکثریت جامعه را گرفته ممکن است به همان پستترین نوع تحلیل یا همان تئوری توهم توطئه که کار کار انگلیسیهاست برسند!
آقای احمدی نژاد؛ همان گونه که می دانید خراب کردن آسان و آباد کردن سخت است. می توانید همانند سنگی باشید که مدام در آب راکد موج ایجاد کنید شاید ایجاد موج جذابیت های تصویری تولید کند اما در مواقعی که رکود و سکون موجودیت تکرار دارد فقط صدای برخورد سنگ بر آب شنیدنی ست که آن هم فقط یک لحظه است. هنر به این است که در پس صدای اعتراض راه حل هم ارائه شود؛ راه حل تان برای وضع موجود چیست؟!
آقای احمدی نژاد؛ بيشتر ملت از کلی گویی و دوگانگی گفتار و رفتار در بیرون از حوزه قدرت و درون قدرت ناامید شده اند و ضرب المثل بیرون گود نشسته و میگوید لنگش کن! شاید مصداقی باشد برای کس یا کسانی که وقتی وارد حوزه قدرت می شوند تبدیل به همان آش و کاسه ای میشوند که باید بشوند!
آقای احمدی نژاد؛ از دل دولت هاشمی با درونمایه توسعه اقتصادی دولت اصلاحات با درون مایه توسعه سیاسی بیرون آمد و از دل توسعه سیاسی، احمدی نژاد با درون مایه مبارزه با فقر و اشرافی گری و تبعیض و ...سربرآورد و سرانجام از دل دولت توزیع برابر عدالت و ثروت و ...دولت حسن روحانی یا اعتدال سربرآورد! اکنون نتایج دولتهای مختلف با تم های متفاوت در برابر دیدگان ملت با وضعیت موجود است و هنوز کاسه چه کنم چه کنم به دست داریم. به نظر شما دلیل و دلایل این فراز و فرودها چیست؟!
آقای احمدی نژاد؛ سوال آخر این که اگر روزي از شما بپرسند فقط میتوانید یک آرزو داشته باشید و آن هم برآورده خواهد شد بین آرزوی مردم و آرزوی خودت کدام را انتخاب خواهی کرد كه تا اين حد امروزه از مشكلات مردم و ضرورت رسيدگي به آنها سخن ميگويي؟!
نظر شما