شناسهٔ خبر: 27048900 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خرداد | لینک خبر

کیش ومات ترامپ درشام

صاحب‌خبر -
به گزارش خرداد خراسان نوشت در شرایطی که بحران سوریه به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود و نیروهای حکومت مرکزی حاکمیت خود را بر مناطق مختلف کشور اعمال می‌کنند؛ روند شکست‌های آمریکا در عرصه تحولات میدانی بیش از پیش برجسته‌تر می‌شود. در همین زمینه، جدیدترین شکست راهبرد آمریکایی‌ها در سوریه را می‌توان اراده جدی کردهای سوریه برای توافق با دمشق ارزیابی کرد. در واقع، بر خلاف تصورات مقام‌های سیاسی آمریکایی، اکنون تنها متحد و نیروی تحت حمایت آن‌ها که از ابتدای سال 2015 تا کنون در نقش متحد استراتژیک واشنگتن بوده‌اند، مسیر بازگشت به آغوش حکومت قانونی کشور را در پیش گرفته‌اند.بر اساس گزارش‌های منتشر شده، هیئتی از کردهای سوریه که هم اکنون 24درصد از اراضی سوریه را که عمدتا در نوارشمالی این کشور قرار دارد، درکنترل دارند ؛ به ریاست الهام احمد برای مذاکره با دولت مرکزی وارد دمشق شدند. در این میان نکته قابل توجه این است که هیئت مذاکره کننده کردی - عربی که رهبری مناطقی از شمال سوریه را در اختیار دارند؛ خواهان توافق به دولت برای بازگشت مناطق تحت سیطره به دولت مرکزی هستند و بر اساس اعلام این جریان، هیئتی از دولت سوریه در اواسط ماه جولای 2018 به شمال سوریه سفر کرده‌ که مذاکرات بسیار سازنده‌ای با رهبران حزب اتحاد دموکراتیک داشته است.اکنون با توجه به پاسخ مثبت کردها به فراخوان دمشق برای مصالحه بر سر آینده مناطق شمالی کشور، به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در آینده نزدیک چه در عرصه تحولات میدانی و چه در عرصه مذاکرات دیپلماتیک ابزارهای خود را برای ایفای نقش کارساز از دست داده‌اند؛ زیرا صرف حضور هزار نفر نیروی نظامی و چند پایگاه نظامی در مناطق شمالی سوریه از جمله در حسکه و عین العرب (کوبانی)، واشنگتن نمی‌تواند در تعیین روند معادلات اثرگذار باشد. نیروهای دموکراتیک سوریه که بخش عمده نیروهای آن را یگان‌های مدافع خلق (YPG) و یگان‌های محافظ زنان (YPJ) از کردهای سوریه، تشکیل می‌دهند، در صورت توافق با حکومت مرکزی، دیگر از آمریکایی‌ها فرمان نخواهند گرفت و این امر به معنای پایان تاثیرگذاری آمریکا در سوریه خواهد بود.با تمام این اوصاف اکنون این پرسش مطرح می‌شود که چرا کردهای سوریه در مقطع کنونی سیاست مذاکره و رسیدن به توافق با حکومت مرکزی را در پیش گرفته‌اند؟ پاسخ به این پرسش را می‌توان در دو محور مهم پیگیری کرد که عبارتند از:
ناامید شدن از رویکرد ابزارگرایانه آمریکا
بدون تردید اولین علت گرایش کردهای سوریه برای مذاکره با حکومت را می‌توان در رویکرد ابزارگرایانه آمریکایی‌ها بررسی کرد. آغاز همکاری میان کردهای سوریه با آمریکا را می‌توان اواخر سال 2014 و در جریان مقاومت کوبانی در برابر داعش پیگیری کرد. در این مقطع، آمریکایی‌ها که طی سال های بعد از 2011 از برخی گروه ها موسوم به «ارتش آزاد» حمایت کرده بود به این واقعیت پی‌ برد که بسیاری از جریان‌های حاضر در این ارتش، نه تنها با سیاست‌های آمریکا همراه نیستند، بلکه به طور جدی مخالف این کشور هستند. بنابراین، در آن مقطع زمانی پنتاگون، راهبرد نزدیکی و اتحاد با کردهای سوریه برای رسیدن به اهداف خود در سوریه را اتخاذ کرد. در نتیجه شاهد بودیم که به سرعت سرزمین‌های تحت سیطره کردها بیشتر و بیشتر شد و شرایط به‌گونه‌ای رقم خورد که کردها موفق به حرکت در مسیر غرب فرات نیز شدند و احتمال الحاق کانتون عفرین با کوبانی به طور جدی مطرح شد. حتی شرایط به‌گونه ای شد که نیروهای دموکراتیک سوریه که تحت رهبری کردها نیز بودند، موفق شدند در 17 اکتبر 2017 پایتخت داعش در سوریه را نیز فتح کنند، اما این پیروزی‌های بزرگ تنها روی خوش ماجرا برای کردهای فریب خورده توسط آمریکا بود؛ زیرا آن‌ها بر این تصور بودند که واشنگتن واقعا آن‌ها را در نقش متحد استراتژیک خود پذیرفته و تا لحظه آخر از آن‌ها دفاع خواهد کرد. حتی برخی رهبران کرد سوری بر این باور بودند که آمریکا برای آینده آن‌ها برنامه‌ای خاص در نظر دارد لیکن باید به همکاری‌های خود با این کشور ادامه دهند. در میانه این موج خوش‌بینی، یک باره روی دیگر ماجرا یا همان چهره واقعی آمریکایی‌ها نمایان شد و  آن هم زمانی بود که این کشور در چرخشی بزرگ، کردها و شمال سوریه را در تقابل با تجاوزات سرزمینی ترکیه و نیروهای تحت‌حمایت‌اش در  سوریه، تنها گذاشت.در ابتدای امر آمریکایی‌ها در برابر مقاومت 58 روزه کردها در عفرین برای مقابله با هجوم ارتش ترکیه سکوت اتخاذ کردند و در نهایت در 18 مارس 2018 کانتون عفرین سقوط کرد. در ادامه نیز مجدد کردهای سوریه قربانی بدعهدی آمریکایی‌ها شدند و در نتیجه توافق میان مولود چاووش اوغلو وزیر خارجه ترکیه و مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در واشنگتن در 5 ژوئن 2018 (15 خرداد 1397) اداره شهر منبج را نیز از دست دادند. در این شرایط بود که کردهای سوریه متوجه شدند که در صورت تداوم خوش‌بینی خود به آمریکا احتمالا تمام شمال سوریه به آنکارا واگذار خواهد شد و در این شرایط آن‌ها حتی برای زیستن در محل سکونت خود نیز با مشکل مواجه خواهند شد. در نتیجه کردهای سوریه راه درست را بعد از 4 سال اعتماد به آمریکا در بازگشت به آغوش میهن یعنی بازگشت به سوی دمشق یافتند. آن‌ها به وضوح می‌دانند که تحت هر شرایطی توافق با حکومت مرکزی و همکاری با دولت بشار اسد، مناسب‌تر از قربانی شدن توسط آمریکایی‌هاست. آن‌ها نیز هر چند دیر اما در نهایت به رویکرد ابزارگرایانه آمریکایی‌ها پی بردند و فهمیدند که واشنگتن از آن‌ها تنها به عنوان ابزاری برای رسیدن به مطامع خود در سوریه بهره گرفته است. 
پذیرش واقعیات میدانی سوریه
در سطحی دیگر کردهای سوریه  با توجه به تحولات میدانی چند ماه اخیر به این امر پی‌بردند که آینده متعلق به حکومت مرکزی است و روند پیشروی‌های ارتش در چند ماه آینده از بازگشت حاکمیت دمشق بر کل کشور حکایت دارد. آن‌ها به این امر پی‌بردند که متعاقب شکست نیروهای تروریستی در جنوب سوریه، در آینده نیز آن‌ها یا باید با دمشق وارد جنگ شوند یا این که مناطق را به دولت بشار اسد واگذار کنند. همچنین، کردهای سوریه از این امر آگاهی دارند که بر اساس قواعد بین‌المللی و نیز قانون اساسی داخلی سوریه، حکومت مرکزی از مشروعیت کامل برای کنترل بر تمام محدوده سرزمین کشور برخوردار است؛ بنابراین، برای در امان ماندن از حملات ترکیه و خیانت آمریکایی‌ها مجبور هستند که مسیر مذاکره و توافق اختیاری را با حکومت مرکزی در پیش بگیرند. آن‌ها از این امر نیز مطلع هستند که در صورت توافق با دمشق می‌توانند جایگاه خود را در آینده کشور بهبود ببخشند. 

برچسب‌ها:

نظر شما