نمایشگاه «رادیوملی ایران» افتتاح شد محسن شهرنازدار : پروژه رادیوی ملی ایران بخشی از تاریخ فرهنگ معاصر را روایت می کند
40 سال تاریخ و خاطره و نوستالژی
صاحبخبر - ندا سیجانی خبرنگار نمایشگاه «رادیوملی ایران» عصرجمعه (29تیرماه) درگالری «سلام»گشایش یافت. روایت روزگار سپری شده رادیو ایران ازسال های 1319 تا 59. این بارصدا به جای تصویر بردیوارهای این نمایشگاه نقش بسته و تاریخ را بازگومی کند.سال 1319؛ چهارشنبه چهارم اردیبهشت رادیوتهران با سخنرانی دکتراحمد متین دفتری افتتاح شد. 1320؛ آذرماه ارکستر نوین به رهبری علینقی وزیری و خوانندگی عبدالعلی وزیری با جمعی از فارع التحصیلان هنرستان موسیقی در رادیو آغار به کار کرد...1331؛ رادیو سنندج افتتاح شد...1332؛ 25 مرداد خبرکودتای نافرجام علیه دولت مصدق از رادیو اعلام شد...1334؛ ارکستر گلــها تشکـــــیل شد...1349 ؛ارکستر بزرگ رادیو به رهبری حنانه و پس از آن فریدون ناصری تشکیل شد...1351؛تلویزیون به رادیو پیوست و سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران عملا آغاز به کار کرد و...1359 ؛ آیتالله خامنهای به عنوان نماینده بنیانگذار انقلاب اسلامی در ارتش در پیامی رادیویی اعلام کرد: دولت دست نشانده و مزدور عراق تجاوز هوایی را به حریم جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده و به چند پایگاه هوایی حمله نموده است...» ونخستین صدای آژیر یا اعلام وضعیت قرمز با صدای غلام محمد محترم ازرادیو به گوش ایرانیان رسید. اینها تنها بخشی ازروایتهای نمایشگاه «رادیو ملی ایران» است که گوشه به گوشه این گالری را با تصاویری زیبا که شاید بازدیدکنندگان کمتر دیده باشند، مزین کرده است؛ نمایشگاهی که آیین گشایش آن با حضور امینالله رشیدی برگزار شد؛ خواننده و آهنگساز قدیمی که با رادیو آشنایی کامل دارد و به گفته خودش تنها خواننده ایرانی بازمانده از نسل دهههای ۳۰ و ۴۰است. دربخشهای دیگراین گالری رادیوهای قدیمی به چشم میخورد که تاریخ ساخت آن بیتردید به سه – چهار دهه قبل برمی گردد و تصاویری از استودیوهای قدیمی ضبط صدا ودر آخر نیز خوانندگان بنام رادیو؛ رادیویی که نه به مانندگذشته مخاطبان پرو پاقرصی دارد و نه آثاری که پخش میشود بر دل مینشیند. پژوهش و گردآوری آثاراین نمایشگاه را محسن شهرنازدار برعهده داشته و مدیریت اجرایی آن بر عهده احمد رضا نوری است. محسن شهرنازداردرباره ایده شکلگیری نمایشگاه «رادیو ملی ایران» گفت: هدف ما بررسی تاریخ فرهنگی ایران عصرمدرن بود؛ تاریخ گسسته ای که بویژه بخش فرهنگی آن نه تنها نانوشته وناخوانا باقی مانده بلکه بسیارتحریف هم شده است. به عبارت دیگر گروههای سیاسی در هر برهه روایت خودشان را از تاریخ فرهنگی ما نوشتند و در نتیجه یا آن را به نفع خود مصادره کردند و یا چشم به روی بسیاری از حقایق آن بستند. البته گسستهای سیاسی و اجتماعی متعدد در چند دهه اخیر نیز فرصت بازخوانی تاریخ فرهنگی ایران عصر مدرن را محدود کرده و به مشکلات روایت ما از تاریخ فرهنگی افزوده است. او درادامه افزود:« رادیوملی ایران» بخشی از پرژوه تاریخ فرهنگی ایران عصر مدرن و بخصوص تاریخ اجتماعی هنر در این دوران است. اینها تکههایی هستند که درکنار هم تاریخ را معنا دار میکنند. ضمن اینکه برخورد تصویری با تاریخ در قالب یک رویداد میتواند نتیجه بهتری در ارتباط با مخاطب داشته باشد. به هرحال با دو ساعت گشتن در یک نمایشگاه میتوانیم به خرده روایتهایی از تاریخ رادیو دست یابیم. در عین حال تصویری کلی از جایگاه رادیو در ایران هم در ذهن ما شکل میگیرد که شاید هم با همین فرصت و با خواندن دو ساعت کتاب فراهم نشود. به گمان من این خرده روایتها در ذهن مخاطب به مرور تبدیل به یک روایت کلان میشود. خوشبختانه رویکرد این گالری نیز پرداختن به همین موضوعات است. شهرنازداربیان کرد: رادیو رسانهای مهجوراست و ظاهراً تلویزیون در دورهای و بعد از آن تکنولوژیهای جدید و شبکههای اجتماعی امروزی- که به ظهور رادیوهای شخصی منجر شده- جایگاه رادیو را تضعیف کرده است. اما این لزوما همه علت نیست و سیاستهای غلط در تولید محتوا به آن دامن زده است. او گفت: تاریخ رسمی تأسیس رادیو به سال 1319 باز میگردد اما دست کم نزدیک به یک دهه پیش از آن زمینههای راه اندازی رادیو فراهم شد و عملا از 1304 بیسیم پهلوی به عنوان رادیوی رسمی ایران آغاز به کار کرد. دراین بازه، رادیو به معنای واقعی یک رسانه ملی بود و نخبگان جامعه، آن را به عنوان یک فرصت مغتنم میدیدند که به عنوان یک ابزار آموزشی برای توسعه پایدار و تقویت عناصر فرهنگ معیار مثل زبان فارسی و هویت ملی و... از آن استفاده کنند. در دهه پنجاه با وجود جمعیت زیر 30 میلیونی طبق آمار بیش از 10 میلیون گیرنده رادیویی در منازل ایرانیان وجود داشت که نشان میدهد رادیو در گذشته ارتباطی تنگاتنگ با زندگی روزمره ما داشته است. اما در حال حاضر این رویکرد تقلیل پیدا کرده و رادیو تنها به بخشی از اوقات فراغت گروه اندکی از جامعه ایرانی تبدیل شده است. این مردم شناس و پژوهشگرموسیقی درخصوص برنامههایی که امروز از رادیو پخش میشود، گفت: بیشترین نقدی که می شود به رادیو داشت این است که صاحبان اندیشه در عرصههای مختلف، حضور بسیار کمرنگ تری نسبت به گذشته در این رسانه ملی دارند، یعنی قاطبه جریان تولید اندیشه درایران با رادیو بیگانه شدهاند وحتی مخاطب آن نیستند چه برسد که درتولید محتوای آن مشارکت داشته باشند. این انفصالی که شاهد آن هستیم سبب شده رادیو درلایههای دیگر اجتماعی به دنبال مخاطب بگردد و به همین دلیل سطح آن تقلیل پیدا کرده است. اگر فقط درباره خودم به عنوان یک مخاطب هم صحبت کنم گرچه واقعاً به رادیو علاقهمندم و گاهی برنامههای رادیو را میشنوم و یا رادیوهای شخصی را دنبال میکنم، اما در مجموع این برنامهها در من ایجاد انگیزه نمیکند که آن را مستمر بشنوم و یا در هفتههای متوالی دنبال کنم. یعنی هیچ انگیزهای ندارم که بدانم این برنامه هفته آینده چگونه خواهد بود در صورتی که درتاریخ رادیو ایران برنامههایی بودند که چند دهه ادامه پیدا میکردند و به خلوتی شهر میانجامیدند. البته بخشی ازآن شاید ناشی از ضرورت تغییرات باشد؛ ماهیت رادیو به سوی یک دگرگونی جدی در حال حرکت است. به عبارتی رادیوهای جدید مانند پادکستها بدل به ابزار قدرتمندی برای بیان شخصی شده است. اما نخبگان جامعه از آن عقب ماندهاند و این ابزار فراگیر آموزشی را به گروههای تولید محتوا برای اوقات فراغت و یا سیستمهای تبلیغاتی و اقتصاد رسانه واگذار کردهاند. حال اینکه میتوانست فرصتی برای گروهی از نخبگان باشد که به هر دلیلی اگر نمیخواهند در تریبون رسمی سیاسی صدا و سیما حضور پیدا کنند از امکاناتی که تکنولوژی در اختیارشان قرار میدهد بهره ببرند و به نقش فرهنگسازی و آموزشی این رسانه هم توجه کنند. محسن شهرنازداردر مورد آثاری صوتی که در این نمایشگاه تعبیه شده است گفت: 14 ایستگاه صوتی درنمایشگاه درنظر گرفتهایم که بخش اعظم این صداها از آرشیوهای شخصی به دست آمده و کمتر شنیده شده است. ایستگاههای صوتی در این نمایشگاه برنامههای شاخص رادیو یا بخشهای مهم و مختلف آن از دوره ایی که امکان ضبط صدا وجود داشته است را معرفی میکند. اولین صدایی که از این مجموعه میشنویم صدای رادیو در روز کودتای 28 مرداد است که مهدی میراشرافی نماینده مجلس شورای ملی پشت تریبون میرود و نخستوزیری زاهدی را اعلام میکند. سایر صداهای موجود در نمایشگاه هم به عنوان نماینده بخشهای مختلف رادیوانتخاب شدهاند؛ مثل برنامههای ادبی، موسیقی، یا برنامههای سرگرم کنندهای مانند شما و رادیو و یا رادیوهایی که در بیرون از ایران و یا در شهرستانها بودهاند. نمایشگاه «رادیو ملی ایران» به گفته شهرنازدار به مدت یک ماه از تاریخ 29 تیرماه در تهران برپا است و فعلاً ایدهای برای جابهجایی آن وجود ندارد.او درمورد انتخاب فضای این نمایشگاه در میدان ارگ (ساختمان قدیمی رادیو) گفت: با خیلی ازسازمانها و ارگانهای دولتی از جمله رادیو ارتباط گرفتیم اما متأسفانه همکاری و پیگیری لازم صورت نگرفت. هرچند مسئولین بخش آرشیو و دست اندرکاران آن خیلی هم استقبال کردند اما بدنه اجرایی ظاهراً چندان مختار نیست در نتیجه امکان همکاری با رادیو فراهم نشد. با این حال کتابخانه ملی و مرکز اسناد این کتابخانه برای پربارکردن محتوای این نمایشگاه نهایت همکاری را کردند. و اما درباره ساختمان ارگ باید بگویم گرچه دیگر صدایی از آن ساختمان پخش نمیشود، اما کارمندان دلسوزی در رادیو هنوز هستند که امید دارند دست کم این ساختمان بدل به موزه رادیوی ایران شود. زمانی هم قرار بود که این اتفاق بیفتد اما متأسفانه مسکوت ماند. با این حال به نظر میرسد بیش از آنکه بتوان به سازمانهای دولتی دراین باره امیدوار بود باید امید به بخش خصوصی بست تا هم با سلیقه بهتر و هم با اهدافی فرهنگیتر قدم به میدان بگذارد و البته از کمکهای بخش دولتی هم در صورت لزوم برخوردار شوند. او ادامه داد: دست نوشتههای نویسندگان شاخص رادیو و اسناد و مدارک برنامههای متعدد آن در آرشیو رادیو موجود است؛ همچنین تجهیزات فنی استودیوهای قدیمی که در انبارهای سازمان روی هم انباشته و به گواه دست اندرکارانی که آنجا حضور دارند در حال نابودی است. همه اینها در کنار عکسها و صداها، ماده خام تدوین و طراحی یک موزه کم نظیر است که قطعاً باید برای تأسیس موزهای خیلی به روز و کارآمد، و نه مشابه موزههای دولتی فرمایشی، به کار گرفته شود.∎
نظر شما