شناسهٔ خبر: 26837400 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

دکترموسی حقانی،استاد تاریخ در گفت و گو با خراسان مطرح کرد

قیام30 تیر؛ رویدادی عظیم با دستاوردهای برباد رفته

صاحب‌خبر - جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com قیام 30 تیرماه سال 1331، یکی از وقایع بسیار مهم و تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران است. در پی تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در اسفندماه سال 1329، تکاپوهای ضداستعماری مردم ایران، پس از تحمل سال‌ها رنج و سختی، به ثمر نشست. با این حال، تصویب این قانون، هنوز آغاز راه بود و موانع بسیاری بر سر راه اجرای آن وجود داشت. مدتی بعد، با حمایت آیت‌ا... کاشانی و پشتیبانی مردم، دکتر محمد مصدق که نقش مهمی در تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایفا کرده بود، به نخست‌وزیری رسید و تلاش کرد تا در دوران تصدی این پست، مسیر رسیدن به اهداف نهضت را هموار کند اما مقاومت عوامل استعمار و در رأس آن ها، دربار پهلوی، عرصه را برای فعالیت‌های دولت، محدود کرد و دکتر مصدق که خود را برای اجرای کامل قانون، توانا نمی‌دید، بدون هماهنگی با سران نهضت، از نخست‌وزیری استعفا کرد و راه را برای فعالیت مؤثر دشمنان مردم، در راستای از بین بردن آثار و نتایج نهضت ملی شدن صنعت نفت، گشود. اما با وجود عقب‌نشینی دکتر مصدق، آیت‌ا... کاشانی و دیگر سران نهضت ملی شدن صنعت نفت، کوتاه آمدن در برابر خواست استعمار را بر نتابیدند و قیام 30 تیر، برای بازگرداندن دوباره دکتر مصدق به نخست‌وزیری و شروع مجدد فرایند استعمارزدایی از کشور، انجام شد. در گفت‌وگوی خراسان با دکتر موسی حقانی، مورخ، پژوهشگر و معاون پژوهشی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، به بررسی ابعاد مختلف این واقعه تأثیرگذار پرداخته شده است. دکتر حقانی، قیام 30 تیر را اوج مبارزات ضد استعماری مردم ایران می‌داند و معتقد است اگر از دستاوردهای این قیام صیانت می‌شد، می‌توانست مقدمه‌ای برای وقایع بزرگ تر و تأثیرگذارتر باشد. چرا قیام 30 تیر سال 1331، در تاریخ معاصر ایران، جایگاهی ویژه دارد؟ قیام 30 تیر، در اصل تداوم و اوج یک نهضت ضد استعماری به نام نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. مردم ایران، بعد از سال‌ها تحمل حضور استعمارگران و به ویژه پس از دوران پر اختناق حکومت رضاخان و پس از آن، اشغال کشور توسط متفقین، برای رهایی از یوغ استعمار، دست به کار شدند و بارزترین جلوه این اقدام، نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. روز 30 تیر سال 1331، مردم با هدایت و رهبری آیت‌ا... کاشانی و برای بازگرداندن دکتر مصدق به نخست‌وزیری، وارد میدان شدند. پنج روز پیش از قیام، دکتر مصدق استعفا کرده و شاه نیز، از این استعفا، استقبال کرده بود؛ البته بعدها معلوم شد که انگلیس و آمریکا نیز، در این اقدام مؤثر بوده‌اند. به هر حال، روز 30 تیرماه، مردم تهران دست به راهپیمایی گسترده‌ای در حمایت از دکتر مصدق و بازگرداندن او به مقام نخست‌وزیری زدند؛ این راهپیمایی ها توسط عوامل رژیم به خاک و خون کشیده شد و جمعی از مردم به شهادت رسیدند. نتیجه این قیام، سقوط دولت قوام و نخست‌وزیری مجدد دکتر مصدق بود؛ یک پیروزی مهم برای مردم. به همین دلیل، قیام 30 تیر در حافظه تاریخی مردم ایران، به عنوان یک واقعه مهم و تأثیرگذار، ماندگار شده است. واقعیت این است که اگر از دستاوردهای قیام 30 تیر صیانت می‌شد، می‌توانست به پیروزی‌های بسیار بزرگ تری نیز، منجر شود؛ اما متأسفانه این پیروزی تاریخی، آغازی بر بروز اختلاف و افتراق در نهضت نیز بود و باعث شد نهضت ملی شدن صنعت نفت، به سرانجام مطلوب خود نرسد. آغاز این اختلاف و افتراق، به چه مسائلی مربوط می‌شد؟ هنگامی که دکتر مصدق از لاهه بازگشت، توقعاتی داشت. او خواستار اختیارات بیشتری برای اداره کشور بود. هنگامی که مصدق دریافت که شاه حاضر نیست با او همراهی کند و در نتیجه، وی نمی‌تواند امور مربوط به ملی شدن صنعت نفت را پیش ببرد، استعفا کرد. البته استعفای دکتر مصدق بدون مشورت و هماهنگی با آیت‌ا... کاشانی و دیگر همکاران و همراهانش بود. این اتفاق، هر چند تأثیر زیادی بر روابط دکتر مصدق و دوستانش نگذاشت اما سرآغاز افتراق و جدایی وی از همراهان قدیمی‌اش شد. در واقع باید گفت دکتر مصدق، پس از این واقعه، به تدریج از دوستان گذشته‌اش که در به ثمر رساندن پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت، نقش داشتند، فاصله گرفت و به آن ها پشت کرد. بعدها که ماجرای کودتای 28 مرداد 1332 پیش آمد، معلوم شد که دکتر مصدق، در همان تیرماه سال 1331 می‌خواست کناره‌گیری کند و اگر پایمردی آیت‌ا...کاشانی و مردم نبود، همان موقع از نخست‌وزیری کناره می‌گرفت؛ چون به این نتیجه رسیده بود که نمی‌تواند امور را سر و سامان بدهد و برای مسئله نفت، راه حل مؤثری پیدا کند. بنابراین، از یک سو میل به نپذیرفتن نخست‌وزیری در دکتر مصدق وجود داشت و از سوی دیگر، شاید احساس می‌کرد که پیروزی به دست آمده در قیام 30 تیر، به دلیل گرایش مردم به اوست و دیگران، نقشی در این حضور مردمی ندارند. این دو مسئله باعث شد که دکتر مصدق، پس از بازگشت به پُست نخست‌وزیری، با تعداد زیادی از همکاران و همراهان سابق خود، برخوردی توام با بی‌اعتنایی را پیش گیرد. بیشترین اختلاف دکتر مصدق نیز، با آیت‌ا...کاشانی بود. دوستان پیشین دکتر مصدق، به عملکرد او در چیدمان کابینه جدید و همچنین، مجازات نشدن قاتلان مردم در واقعه 30 تیر، اعتراض داشتند. دکتر مصدق در کابینه جدیدش، به افرادی منصب و پُست داده‌بود که در ماجرای سرکوب مردم، دخالت داشتند. از طرفی، دکتر مصدق هم شروع به بهانه‌گرفتن درباره نحوه تعامل آیت‌ا... کاشانی و تعدادی از سران نهضت، با خودش کرد. البته بعضی از اطرافیان او، مانند دکتر فاطمی و همچنین، عوامل استعمار که در میان طرفداران هر دو شخصیت حضور داشتند، در دمیدن به آتش افتراق و اختلاف، مؤثر بودند و توانستند به این مسئله دامن بزنند؛ به طوری که موفق شدند مردمی را که در قیام 30 تیر و با دستور آیت‌ا... کاشانی به میدان آمده‌بودند، به دو دسته مقابل هم تقسیم کنند و با کاسته شدن از صلابت ملی که ناشی از حضور یکپارچه مردم در میدان بود، مقدمات شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت فراهم شد. شخصیت آیت‌ا... کاشانی در قیام 30 تیر 1331، بسیار راهبردی و تأثیرگذار است. به نظر شما، او در این قیام، در تقابل و تعارض با چه طیف‌ها و جریان هایی قرار داشت؟ ابتدا باید بگویم که قهرمان اصلی قیام 30 تیر، شخص آیت‌ا... کاشانی است. متأسفانه برخی، آگاهانه یا ناآگاهانه، تلاش می‌کنند تا نقش او را در این قیام، منکر شوند؛ افرادی مانند برخی از اعضای جبهه ملی، در گذشته و حال، چنین سمت و سویی دارند و می‌کوشند تاریخ را تحریف کنند. فراموش نکنیم که مخاطب قوام‌السلطنه پس از رسیدن به نخست‌وزیری، در اعلامیه «کشتیبان را سیاستی دیگر آمد»، آیت‌ا... کاشانی است. در واقع نقطه مقابل قوام‌السلطنه و جریان‌ها و افرادی که پشت سر او بودند، آیت‌ا... کاشانی بود. بنابراین، احمد قوام و حامیان او را، باید یکی از جریان‌هایی دانست که آیت‌ا... کاشانی در جریان قیام 30 تیر، علیه آن ها وارد میدان شده بود. نخست‌وزیری وی، مورد حمایت انگلیس و آمریکا بود؛ بنابراین، آیت‌ا... کاشانی در قیام 30 تیر، افزون بر قوام، مقابل انگلیس و آمریکا نیز، قرار داشت. از سوی دیگر، با وجودی که شاه چندان رغبتی به برکشیدن قوام‌السلطنه نداشت، اما بر اساس توصیه اطرافیانش، وی را تنها کسی می‌دانست که توانایی ایستادگی در برابر دکتر مصدق و آیت‌ا... کاشانی را دارد. به همین دلیل، علیرغم میل باطنی، از نخست‌وزیری قوام‌السلطنه حمایت کرد. به همین منظور، باید دربار را هم یکی از جریان‌هایی بدانیم که آیت‌ا... کاشانی، در قیام 30 تیر، برابر آن ایستاده بود.

نظر شما