ایران آنلاین / ، مردی آرمیده است که با ارزشهای انسانی رشد کرده و به هر دلیل موجه و غیرموجه در یک جای مسیر به بیراهه رفته و کارش به اینجا کشیده و البته هنوز هم فکور و ژرفنگر است. فینیکس که سابقه کاندیدایی جایزه اسکار را برای فیلمهای «گلادیاتور» و «Walk the Line» دارد، در ایفای این نقش چنان موفق است که در جشنواره امسال کن فرانسه جایزه بهترین بازیگر مرد را به خاطر این فیلم ربود.
میانه او با هیچکس خوب نیست
اگر مدعی شویم این یک فیلم سحرکننده اما دارای موضوعی آزاردهنده است، باید بلافاصله بیفزاییم که کارهای قبلی رمزی نیز کم و بیش چنین بوده و پردهبرداری از شخصیتهای مخدوش تحت فشار فکری روحی بوده است و انگار میانه رمزی با هیچ کس خوب نیست. «ما نیاز به صحبت درباره کوین داریم» که محصول 2011 است، درباره مادری (با بازی تیلدا سوئینتون اسکاتلندی) است که وجدانش بابت گذشته ناآرام و توأم با پلشتی پسر روانیاش معذب و از این بابت در رنج است و فیلم شبیه به کارهای ترسناک متمرکز بر یک خانه ویژه و مرموز شده است. «Movern Collar» فیلم سال 2002 رمزی هم زنی معمولی با بازی سامانتا مورتون را مقابل ما قرار میدهد که با راههایی غیر معمول و نه چندان سالم تبدیل به یک رمان نویس موفق میشود. «صیاد موشها» هم که در سال 1999 به نمایش درآمد، یک درام خانوادگی- شهری پیرامون رشد تدریجی یک پسر نوجوان در یک مجتمع مسکونی در شهر گلاسکو و مشکلات متعدد زندگی وی و پرخطر بودن راههای فراروی او است.
اتفاقات معمول در محیطهای غیر معمول
تمامی این فیلمها حاکی از جادوی رمزی و توانایی او در یافتن و به تصویر کشیدن اتفاقات و آدمهای غیرمعمول در محیطهای معمولی و کشف و بروز احساسات انسانی در دل زندگیهای دشوار زمانه است. در«صیاد موشها» که قبلاً هم نامش آمد، نمای آغازینی وجود دارد که میتواند وجه آشکار تفکیک کارهای رمزی با همگان و حتی سایر «غیرمتعارف سازان» سالهای معاصر سینما باشد. در این سکانس هنرپیشه نقش اصلی در محفظهای تور مانند قرار دارد اما به آرامی از این فضای فابریکی و محصورکننده خارج میشود و این اقدام مانند درآمدن یک صدف از قابهای احاطهکننده آن است و شاید رمزی با این نمای استعارهای میخواهد بگوید کاراکتر اصلی فیلم او از درون فضای کریستالی و صوری در برگیرنده وی به در میآید تا ملموس و قابل فهم شود. رمزی حتی در فیلم جدیدش یعنی «تو واقعاً هرگز اینجا نبودی» هم با وجود ارائه لایههای ضخیم از روابط مخدوش نوعی محبت ذاتی انسانها را به نمایش میگذارد و درون نامساعدترین و سردترین و خشکترین محیطها هم زیبایی را شکار و آن را برای چشمهای مشتاق ترسیم میکند.
یک قاتل متفاوت
کاراکتر اول فیلم «تو واقعاً هرگز اینجا نبودی» یک قاتل حرفهای دارای ایدههایی متفاوت با روحیات حرفه خویش است اما او برخلاف «لئون» (فیلم درخشان و تحسین شده سال 1994 لوک بسون) در پی ساختارشکنی نیست و جانش را روی حفظ جان یک دختر نوجوان کاملاً غریبه نمیگذارد بلکه با گذشته خویش در ستیز است. آیا چنین کاراکتری میتواند یک فیلم عمیق غیر سرگرمکننده و فیلمی را که با روانپریشی مستمری همراه است، به تنهایی بر دوش خود حمل کند و آیا برای رمزی مهم است که مردم و بخصوص منتقدان درباره فیلم وی چه میگویند؟ این هنرمند متولد شهر گلاسکو که 6 فیلم کوتاه را هم در کارنامه خویش دارد، میگوید: بدیهی است که هر هنرمندی دوست دارد مردم و اهالی حرفهاش به تماشای آثار هنری وی بروند ولی وقتی کارم تمام و فیلم ارائه شد، زیاد به آن و تبعات فیلم فکر نمیکنم و به کار بعدیام میپردازم و همین حالا نیز مشغول نگارش آخرین مراحل و قسمتهای داستان فیلم بعدی خود هستم. یکی از مواردی که درنظرهای مردم نسبت به فیلم برایم جالب بوده، حس نزدیکی روحی کاراکتر اصلی با افراد عادی و تمامی کسانی است که وی با آنها ارتباط دارد. یک عامل که به من و همکارانم بسیار کمک کرد، حضور ژواکین فینیکس در این فیلم بود و او بازیگری است که به لطف نمایش روانی و فرو رفتنش در قالبهای مطروحه میتواند بسیاری از معضلات را حل کند و با چهره و نگاهش مردم را درعین اینکه با او همسو نیستند، همراه خویش بینگارد. فینیکس به قدری در کارش و بویژه در این زمینههای روانی خوب و مؤثر است که هیچ جانشینی را برای او نمیتوان یافت.
پاییز به جای تابستان
آیا میشد این داستان را مدرنتر و همهگیرتر کرد؟ رمزی در این باب میگوید: برخی راهها بهروی ما بسته بود زیرا این داستان و بواقع کل فیلم درباره این مرد و دنیای بسته و اختصاصی وی است. ما اضافه بر بازی قوی ژواکین فینیکس از عوامل فیلمبرداری دقیق و ادیت درست تصاویر نیز در راستای آنچه میخواستیم، برخوردار بودیم. این شاید سختترین و مخاطرهآمیزترین فیلم من باشد زیرا همه زوایای آن و رویدادها و تم آن خارج از یک دنیای ملموس است. ما حتی مجبور شدیم فیلم را در فضای پاییز بگیریم حال آنکه کلیات اولیه داستان بیشتر با تابستان همخوانی داشت. گاهی یک داستان به شما حکم میکند که چه ملزوماتی را اختیار کنید و هیچ چیز آن اختیاری نیست و فیلم «تو واقعاً هرگز اینجا نبودی» چیزی از این دست است.
منبع: Philadelphia Inquirer
نظر شما