رازهاي مگو از يک قرارداد گازي
صاحبخبر - مجتبي توانگر پژوهشگر اقتصاد انرژي ميدانيد مرحله(فاز)11 ميدان گازي پارسجنوبي چه اهميتي داشت که از سالها قبل حتي مسئولين عالي رتبه کشور بر توسعه اين فاز تاکيد داشتند؟ و چرا شرکت فرانسوي توتال براي توسعه اين ميدان دعوت شد و بعد از لغو برجام کناره گيري کرد؟ 1- با توسعه اين مرحله از ميدان گازي پارسجنوبي برآورد مي شود که ارزش توليدات اين ميدان در طول دوره قرارداد(با قيمتهاي فرض شده حدود ۵۰ دلار) بالغ بر ۳۰ ميليارد دلار شود که در نتيجه درآمد کشور از اجراي اين طرح، جمعا از مبلغ ۸۴ ميليارد دلار با قيمتهاي کنوني نفت خام فراتر خواهد رفت. اما اهميت فاز 11، مهمتر از اين برآورد مالي است. ايران و قطر سالهاست از ميدان گازي پارسجنوبي به صورت مشترک گاز برداشت ميکنند. طرف ايراني به دليل تعلل و عدماتکا به توانمندي داخلي همواره منتظر حضور شرکتهاي غربي براي توسعه اين ميدان بوده است و لذا قطر به راحتي ميليونها مترمکعب بيش از ايران، گاز از اين ميدان برداشت کرده است. حال بررسيها نشان ميدهد که گاز از اين فاز مرزي(فاز11 ميدان گازي پارسجنوبي) بيشتر به سمت شمال شرقي ميدان يعني جايي که در مرز ايران واقع شده، مهاجرت ميکند که براي جلوگيري از تداوم مهاجرت گاز از اين فاز به سمت قطر، توسعه هرچه سريعتر اين طرح اهميت خاصي داشته و دارد. سال گذشته(12 تير 1396) در تب و تاب بعد از برجام شرکت توتال فرانسه با يک امتيازات جذاب از طرف ايران، توانست بدون هيچ مناقصهاي، توسعه مرحله 11 ميدان گازي پارسجنوبي را دراختيار بگيرد. تيم حاکم بر وزارت نفت نيز آن را يکي از دستاوردهاي برجام فرياد ميزدند. اين در حالي بود که منتقدين خواستار ابعاد محرمانه قرارداد با توتال بودند که هنوز هيچ بخشي از آن منتشر نشده است. 2- بعد از خروج ايالات متحده آمريکا از برجام، شرکت فرانسوي توتال نيز اعلام کرد که از توسعه فاز11 ميدان گازي پارسجنوبي کناره گيري ميکند. باوجود اينکه برخي شنيدهها حکايت از اين داشت، امتيازات غيرمتعارفي از سوي تيم آقاي بيژن زنگنه به شرکت توتال براي توسعه اين فاز داده شده اما سوال اين است که با آن همه امتيازات چرب و شيرين چرا توتال از اين قرارداد پا پس کشيد؟ پيش از اين پاسخ لازم است توجه شود که توتال علاوه بر ايران از پيمانکاران بزرگ طرف قرارداد رقيب ايران(قطر) در بخش جنوبي ميدان گازي پارسجنوبي است. اين نکته نيز جالب توجه است که بدانيم توتال به صورت آشکار، 5ميليارد دلار قرارداد نفتي«آشکار» با سعودي دارد در عين حالي که چندي پيش در يک امتياز قابل تامل، بخشي از اقدامات نفتي سعودي در هند توسط پيمانکاري توتال انجام ميگيرد. در هر صورت گمانه زنيها بسياري در مورد فسخ قرارداد توسعه مرحله(فاز)11 ميدان گازي پارسجنوبي از سوي توتال وجود دارد. الف- برخي معتقدند شرکتها و دولتهاي اروپايي در مقابل قدرت اقتصادي و نظامي آمريکا، نميتوانند مستقل عمل کنند و با اعلام جنگ اقتصادي آمريکا عليه ايران، لغو و افزايش تحريمها، هيچ شرکت غربي(از جمله توتال) در ايران نخواهد ماند. ب- برخي اخبارِپنهان قرارداد نشان ميدهد در صورتيکه طرف مقابل(توتال فرانسه) زير قرارداد بزند سازوکار حقوقي محکمي براي دريافت خسارت در اين قرارداد گنجانده نشده و توتال به راحتي و بدون هيچ نگراني، قرارداد خود را يکطرفه لغو کرد. ج- توتال در طول 12 ماه گذشته در مطالعه توسعه مهم ترين فاز ميدان گازي پارسجنوبي(فاز11) به اطلاعات مهم و حياتي از لايه گازي و حتي نفتي ميدان دست پيدا کرده است فروش اين اطلاعات به رقيب گازي ايران(قطر) سود سرشاري را عايد مديران اين شرکت نفتي اروپايي ميکند. د- توسعه اين ميدان براي بهره برداري نزديک 40 ماه به طول ميانجاميد. 12 ماه از آن 40 ماه گذشت و هيچ اقدام عملي(به جز مطالعه جهت جمع آوري اطلاعات محرمانه ميدان گازي) انجام نشد. در واقع ايران، 4380 روز از توسعه مهمترين فاز ميدان پارسجنوبي عقب افتاد. اين بزرگ ترين امتيازي است که به قطر از سوي توتال فروخته شد. اگر ردپاي سعودي هم در کندي پيشرفت اقتصادي ايران ديده شود ميتوان گفت اين امتياز از طرف اين شرکت فرانسوي به حاکمان رياض و حتي امارات نيز فروخته شده است. لازم است توجه شود که ايران براي ايجاد نيروگاه حرارتي جهت رفع مشکلات خاموشيها، و شيرين کردن آب براي شهرهاي جنوبي کشور، شديدا در سالهاي آينده به گاز فازهاي پارسجنوبي احتياج دارد. 3- يک مقام وزارت نفت براي اينکه افکار عمومي را در مقابل افتصاح قرارداد توتال، آرام نمايد اعلام کرده که با خروج توتال از اين قرارداد، خسارت دريافت ميشود اما 50 روز از اين اعلام ميگذرد و هنوز يک يورو يا دلار، خسارت به حساب وزارت نفت ايران واريز نشده است. تعجبانگيزتر اينکه ژنرالهاي وزارت نفت نيز در طول اين 50 روز، هيچ شکايتي از توتال، تسليم دادگاههاي بينالمللي نکردهاند. برخي خوشبينانه به اين تعلل وزارت نفت در عدم شکايت نگاه ميکنند و معتقدند زنگنه و تيم او بر اين باورند که توتال در آينده مجددا به توسعه اين فاز باز ميگردد و شکايت از آن موجب عدم بازگشت آن خواهد شد!! 4- جمهوري اسلامي ايران با کشورهاي امارات، ترکمنستان، عراق، عربستان، عمان، قطر، کويت داراي 16 ميدان نفتي و گازي مشترک است. عدم برداشت از اين ميادين از طرف ايران و برداشت از طرف مقابل، موجب افت فشار مخزن در طرف کشورمان خواهد شد. اين اتفاق، موجب ميشود، منابع نفتي و گازي ايران بيشتر به طرف مقابل مهاجرت کند. در ابتداي دولت يازدهم، دولت که خوشبينانه به وعدههاي طرف اروپايي- آمريکايي دل بسته بود بسياري از قراردادهاي خود با چين و روسيه را لغو کرد(از جمله قرارداد ميدان نفتي مشترک آزادگان توسط زنگنه به صورت يک طرفه لغو و طرف چيني اين قرارداد از اين ايران اخراج شد) و خود را از ظرفيت نفتي کشورهاي شرقي محروم ساخت. در همان زمان نيز زنگنه در موضع گيري خفيفانه خواستار ورود توتال در اين قرارداد شد. اين در حالي است که عراق با همکاري کمپانيهاي نفتي، از جمله شرکت ملي نفت چين کار توسعه تأسيسات و استخراج نفت از اين ميدان نفتي را به سرعت به پيش ميبرد.(1) واقع بين باشيم؛ هيچ کشوري نبايستي خود را از ظرفيت اقتصادي غرب و شرق خود را محروم سازد. اکنون که با سفر دکتر ولايتي به روسيه، اين کشور با تضمين پوتين، حاضر شده 50 ميليارد دلار در صنايع نفت و گاز ايران سرمايه گذاري نمايد لازم است اين توافق مهم از سوي وزارت نفت پيگيري شده و بيش از اين خود را معطل توتال فرانسه، رويال داچ شل بريتانيايي و.. ننماييم. پي نوشت: (1)- دويچه وله- کد خبر 17603985∎
نظر شما