شناسهٔ خبر: 26810008 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

جنایت سیاه مربی شیطان صفت

صاحب‌خبر - زهره صفاری خبرنگار خبر شوک‌آور و دردناک است. «پسر بچه 9 ساله‌ای در یکی از باشگاه‌های ورزشی شیراز قربانی مربی شیطان صفت شد و از سوی وی مورد تعرض قرار گرفت.» به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بیست و هفتم خرداد امسال، پــــسر بچه 9 ساله پس از پایان کلاس دفاع شخصی، با چشمانی گریان روانه خانه شد و پس از اصرار‌های فراوان مادرش درباره علت این گریه‌ها بلای وحشتناکی که مربی 40 ساله باشگاه سرش آورده بود را برای او بازگو کرد. مادر که از شنیدن حرف‌های پسرش شوکه شده بود بلافاصله با مربی تماس گرفت، اما مرد شرور منکر ماجرا شد و تلفن را قطع کرد و پس از آن ناپدید شد.مادر این پسر بچه در تشریح ماجرا به خبرنگار «ایران» گفت: «اواخر خرداد پسرم را برای کلاس دفاع شخصی در باشگاهی ورزشی و نیمه خصوصی ثبت‌نام کردم. یکی از دوستان او و برادرش آنجا می‌رفتند و با دیدن مهارت آنها من هم پسرم را در آنجا ثبت نام کردم . مربی باشگاه مرد 40 ساله‌ای به نام «مسعود» بود که یکی از نمایندگان سبک وینچونگ کونگ فو در استان فارس بود و در این رشته شهرت زیادی داشت. او خودش همه کاره باشگاه بود. جلسه اول و دوم خودم کنار سالن می‌نشستم اما از جلسه سوم اجازه ورود به من داده نشد. من هم برای رفت و آمد پسرم سرویس گرفتم. صبح روز 27 خرداد، مربی باشگاه برایم پیام گذاشت که کلاس دیرتربرگزار می‌شود. عصر هم به راننده گفته بود که کمی دیرتر دنبال پسرم بیاید. راننده سر ساعت به باشگاه رسیده بود اما در بسته بود. او نگران شده و شروع به زنگ زدن می‌کند که دقایقی بعد پسرم هراسان و مضطرب بیرون آمد و سوار ماشین شد.»مادر پسر کوچولو ادامه داد: «وقتی پسرم وارد خانه شد شروع به گریه کرد. ارتباط من و پسرم خیلی نزدیک است من همیشه در مورد خطراتی که ممکن بود تهدیدش کند به او آموزش داده بودم. به همین خاطر به محض ورود شروع به گریه کرد و گفت مربی‌اش بعد از رفتن همه بچه‌ها او را به بهانه تمرین بیشتر نگه داشته اما به وی تعرض کرده است. آن لحظه از ناراحتی فقط گوشی تلفن را برداشتم و با مربی تماس گرفتم. این مرد در برابر داد و فریاد‌های من فقط انکار می‌کرد اما بعد از اینکه تهدیدش کردم گوشی را قطع کرد. از آن موقع هم دیگر تلفنش در دسترس نبود.»وی افزود: «ساعت 9 و نیم شب بود پسرم را به کلانتری و از آنجا به پزشکی قانونی بردم که متأسفانه همکاری خوبی با من نشد. صبح روز بعد بازهم پزشکی قانونی رفتم و تجاوز را تأیید کردند. با همان مدرک شکایت کردم و پرونده به جریان افتاد. با این شرایط و اقدامات پلیسی، او سوم تیر در یکی از خیابان‌های شیراز دستگیر شد و به جرمش اعتراف کرد.»این مادر درباره وضعیت پسرش و رسیدگی به این پرونده گفت: «پسرم تا روزی که مربی‌اش دستگیر شود حال خوبی نداشت اما از روزی که فهمید او دستگیر شده و خطری تهدیدش نمی‌کند حال روحی بهتری دارد. اما برای اینکه آن لحظات برایش تداعی نشود حاضر نشد پیش مشاور بیاید. من اولین بار یک روز بعد از دستگیری متهم را دیدم. او با کمال وقاحت رودرروی من اعتراف کرد.پس از رسیدگی در دادسرا بلافاصله کیفرخواست متهم صادر شد و پرونده به شعبه اول دادگاه کیفری یک استان فارس به ریاست قاضی محسن رجایی نیا فرستاده شد و تاکنون دو جلسه محاکمه برگزار شده است. قاضی پرونده با پسرم صحبت کرده و رسیدگی خوبی داشته‌اند. سه خانواده دیگر هم در دادگاه حاضر شده و به فساد اخلاقی این مربی شهادت داده‌اند اما هیچ کس حاضر به شکایت نشده است.»زن جوان درباره خواسته‌اش از مسئولان گفت: «این مربی رزمی کار در مؤسسات و باشگاه‌های زیادی کار کرده و از دو سال قبل هم در این باشگاه فعالیت داشته است. او جوشکار کارخانه سیمان است. تا جایی که پیگیری کردم وی قبلاً در یک باشگاه دیگر کار می کرده اما به دلیل آزار و اذیت یک کودک از آنجا اخراج شده بود متأسفانه پدر و مادر آن بچه حاضر به شکایت نشدند. من و پسرم در این حادثه خیلی آسیب دیدیم اما امیدوارم مسئولان پیگیری کنند و حکمی صادر کنند که هم این مرد شیطان صفت به سزای عمل مجرمانه‌اش برسد و هم مرهمی بر دل من و پسرم باشد.» دستور رسیدگی ویژه به پرونده علی صالحی، دادستان عمومی و انقلاب شیراز نیز در این باره گفت: «پرونده پس از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری یک در دست بررسی قرار دارد. رسیدگی در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌شود. این مربی 40 ساله پس از دستگیری از همه فعالیت‌های ورزشی و مربیگری منع و مجوز فعالیتش نیز باطل شده است. این پرونده تاکنون تنها یک شاکی داشته است.» با آموزش به فرزندان مانع تشکیل مثلث جرم شویم دکتر غلامرضا محمد نسل جرم شناس در بحث جرم شناسی یک مثلث وجود دارد؛ بزهکار، بزه دیده و موقعیت. با وجود اینکه بزهکارها به بزه دیده نیاز دارند اما این نیاز به تنهایی برای وقوع یک جرم کافی نیست. بزهکارها باید موقعیت هم داشته باشند تا اضلاع مثلث ارتکاب جرم کامل شود. متأسفانه اعتماد بیش از حد به برخی از افراد مانند مربیان و آموزگاران موقعیتی را فراهم می‌کند که برخی از آنها می‌توانند براحتی کودکان و نوجوانان را مورد سوء‌استفاده قرار دهند. البته این به آن معنا نیست که همه مربیان و مدرسان به‌دنبال به وجود آمدن فضایی برای سوء‌استفاده هستند اما باید خودمان هوشیار باشیم تا اضلاع مثلث تشکیل نشود. مهم‌ترین مسأله بحث آموزش به کودکان و نوجوانان است. ما نباید تا سنین بزرگسالی منتظر باشیم تا افراد خودشان مسائل جنسی را بیاموزند. تابوی مسائل جنسی باید بشکند و به فراخور سن افراد باید به آنها آموزش داده شود تا کودکان بدانند که بزهکار کیست و چه کسی می‌خواهد از او سوء‌استفاده جنسی کند. تا زمانی که ما فرزندان‌مان را در ناآگاهی قرار دهیم فضا را برای دست درازی افراد سوء‌استفاده گر هموارتر می‌کنیم. به هرحال وقتی کودک آگاه باشد اجازه هرکاری را به هرشخصی نمی‌دهد. نابلدی و ساده لوحی کودکان و نوجوانان تنها به متجاوزان کمک می‌کند.نکته بعدی در خصوص این پرونده آن است که هیچ انسانی در برابر وسوسه‌های شیطانی ایمن نیست. به طوری که در این پرونده متجاوز یک مربی مشهور، احتمالاً قابل اعتماد برای بسیاری از والدین و خوشنام بوده است. اما وقتی در برابر وسوسه‌های شیطانی قرار گرفته ناخود آگاه از قالب وجودی‌اش خارج شده و از ناآگاهی کودکان هم سوء‌استفاده کرده است.البته وقاحت در کلام و رفتار او پس از ارتکاب به جرم نشان می‌دهد که او بارها مرتکب چنین جنایتی شده و تکرار و عادت او را به وقاحت رسانده است در حالی که اگر او نخستین بار بود که دست به چنین جنایتی می‌زد با وقاحت و صراحت از اقدامش حرف نمی‌زد. رفتاری که حالا به او خلق و خوی یک بزهکار واقعی را داده است.

نظر شما