شناسهٔ خبر: 26683077 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

دو گانه اصلاح طلبان با ياران بازرگان

صاحب‌خبر - بخش سياسي داخلي "سرکار خانم الهه اميرانتظام؛ درگذشت همسر ارجمندتان آقاي عباس اميرانتظام را به سرکار عالي و همه بستگان عزادار تسليت مي گويم و از درگاه حضرت احديت براي آن فقيد سعيد آمرزش و رحمت الهي و براي بازماندگان محترم تندرستي و شکيبايي و پاداش نيکو مسألت مي کنم. با احترام، سيد محمد خاتمي." اين متن پيامي است که رئيس دولت اصلاحات به همسر عباس امير انتظام و خانواده وي تقديم کرده و اين در حالي است که رئيس دولت اصلاحات در گذشته اي نه چندان دور در خصوص فعاليت هاي امير انتظام نظرات ديگري داشته و هم کيشان وي در جريان اصلاحات نيز حالا نظرات متفاوتي نسبت به گذشته اتخاذ کرده اند. هر چند اين براي اولين بار نيست که اصلاح طلبان دست به چنين اقداماتي زده و از آنچه در گذشته نسبت به آن ايمان و اعتقاد داشته اند، دست مي کشند. حال آنکه همين رئيس دولت اصلاحات ۱۸ مهر ۱۳۶۰ و چند ماه بعد از آغاز جنايات سازمان منافقين در يادداشتي در کيهان با عنوان «چه کسي آمريکايي است؟» خطاب به بازرگان نوشت: آقاي بازرگان مراد از آمريکايي بودن نحوه‌اي از ديد و بينش است که به سادگي ابزار دست سياست‌هاي توسعه‌طلبانه آمريکا مي‌شود و به خاطر برخورداري از همين ديد و بينش، جرياني که شما در راس آن قرار داريد همواره از مواضع ضد‌آمريکايي جمهوري اسلامي البته با توجيهات گوناگون اظهار نارضايتي و حتي مخالفت قولي و عملي کرده است و چه نقصي در کار شما است که فردي چون امير انتظام جاسوس و مزدور آمريکا تا سطح معاونت نخست‌وزير و سخنگوي دولت موقت بالا مي‌آيد؛ لابد امير انتظام هم آمريکايي نيست؟ امير انتظام که بود و چه کرد؟ اندکي بعد از اشغال لانه جاسوسي آمريکا در تهران به دست دانشجويان پيرو خط امام، عباس اميرانتظام در حالي‌که در کشورهاي اسکانديناوي به عنوان سفير ايران فعاليت مي‌کرد، به تهران فراخوانده و در ۲۸ آذر ۱۳۵۸ به اتهام همکاري با سازمان جاسوسي سيا و ارتباط پنهاني با آمريکا بازداشت شد. چراکه دانشجويان مسلمان پيرو خط امام تأکيد داشتند اسناد و مدارک زيادي دال بر ارتباط‌هاي سري اميرانتظام با آمريکايي‌ها در اختيار دارند. روابط امير انتظام با بازرگان از دانشگاه تهران شروع شده و در زمان نخست‌وزيري مهدي بازرگان، چندين مسئوليت از جمله معاونت نخست‌وزيري و سخنگوي دولت را بر عهده داشت. اما پس از ماجراي اشغال سفارت آمريکا در تهران و پيدا شدن اسنادي مبني بر ارتباط وي با آمريکايي ها، به اعدام محکوم شد که البته در همان برهه با تلاش هاي صورت گرفته از سوي بازرگان، حکم اعدام به حبس ابد تقليل يافت. مردي که در سال هاي پس از انقلاب به يکي از چهره هاي منفور در ميان برخي چهره هاي ليبرال امروزي تبديل شده بود، اين روزها تا حدي مورد توجه اين جريان قرار مي گيرد که رئيس دولت اصلاحات به مناسبت درگذشت وي پيام صادر مي کند و يکي ديگر از حاميان اين جريان، امير انتظام را مبرا از هر گونه اتهام جاسوسي در سال هاي اول انقلاب مي کند. بازهم نظرات اصلاح طلبان تغيير کرد "اميرانتظام جاسوس و مزدور آمريکاست." اين فصل مشترک اظهارات خاتمي و موسوي و کروبي در دهه شصت در خصوص عباس اميرانتظام است. اما حالا و در اتفاقي جالب، اصلاح طلبان رو در روي ليدرهاي خود قرار گرفته و سعي در ناديده گرفتن تاريخ و تبرئه جاسوسي اميرانتظام دارند. اتفاقي که پيش از اين هم در طيف اصلاح طلبان رخ‌داده بود. علاوه بر محمد خاتمي، عباس عبدي که از قضا به‌عنوان يکي ديگر از چهره هاي شاخص دانشجويان پيرو خط امام شناخته مي شد نيز، در واکنش به ادعاهاي امير انتظام در سال 81، مبني بر اينکه عبدي بازجوي وي بوده است و طرح جاسوسي وي توطئه آمريکا است، طي مصاحبه اي گفته است: " آقاي اميرانتظام به جاي آن که وارد محتواي اسناد شود، آنها را ساخته و پرداخته‌ سيا براي خراب کردن خودش مي‌داند. به عبارت ديگر به‌طور صريح معتقد است که مفاد آن اسناد خيلي بد و زشت است، ولي براي دفاع از خويش مي‌گويد آنها را سيا براي خراب کردن وي ساخته است که اين ادعا از طرف هيچ آدم حتي متوسطي قابل بحث نيست و فکر هم نمي‌کنم که اين ادعا را جدي مطرح کند. مگر آقاي اميرانتظام چه هيزم تري به آمريکايي‌ها فروخته بود که بخواهند خرابش کنند؟ " از سوي ديگر مير حسين موسوي، نخست وزير دهه شصت که اکنون از چهره هاي محبوب جريان دوم خرداد به شمار مي رود، در بهمن ماه سال 60، طي مصاحبه اي که بمناسبت سومين سالگرد انقلاب اسلامي با روزنامه کيهان داشت، در ارتباط با ماجراي امير انتظام مي گويد: "در رابطه با ليبرال‌ها من فقط خاطره آن شبي را نقل مي‌کنم که اسناد لانه جاسوسي در رابطه با امير انتظام افشا شد. واقعا احساس مي کردم کوه سنگيني از روي دوش من برداشته شد....افشا شدن اين چهره به‌نظر من مقدمه ويراني عظيمي بود....من هيچ. وقت خوشحالي آن شب را فراموش نمي‌کنم....سنجاقي که امير انتظام روي کراوات خود مي‌زد، هميشه مانند سوزني در چشمان من فرو مي رفت....اينکه شروع شد به افشاگري اين جريان، اين اميد را به ما بخشيد، با معجزاتي که در انقلاب ديديم، اين انقلاب تا آخر بتواند پيش برود و اين جريان را( ليبرال ها ) را جا رو کند و چنين هم کرد." مهدي کروبي نيز که اکنون يکي از رهبران جريان اصلاحات شناخته مي شود، مهر ماه 61 که رياست بنياد شهيد را بر عهده داشت، در يکي از سخنراني هاي پيش از خطبه هاي نماز جمعه در مهر ماه همان سال در ارتباط با امير انتظام و جريان حامي اش، يعني نهضت آزادي، مي گويد: "عدالت اسلامي ايجاب مي‌کند که يا اميرانتظام از زندان آزاد شود يا اگر او مجرم است – و بحق هم مجرم است- پس اينها ( بازرگان و نهضت آزادي ها ) هم محاکمه شوند. سيد محمد خاتمي و جريان حامي اش شايد مواضعِ دهه شصت و هفتاد خود در ارتباط با امير انتظام را فراموش کرده باشند يا نخواهند به ياد بياورند، اما نه تاريخ را مي توانند تحريف کنند و منکر اظهارات گذشته شان شوند و نه اسناد لانه جاسوسي را مي‌توانند تغيير دهند.

نظر شما