کارشناسان اقتصادی میگویند در ماجرای افزایش قیمت دلار سهم عدم تدبیر دولت در کنترل نقدینگی افسارگسیخته بسیار بیشتر از تحریمهاست
بیتدبیری دلاری
صاحبخبر - اقتصاد کشور روزهای خوشی را سپری نمیکند و دولت هم بهعنوان مجری قانون، گویا به خواب عمیقی فرو رفته و عملا هیچ مسئولیتی را بر عهده نمیگیرد. بازار، بهویژه در بخش ارز و سکه التهاب شدیدی پیدا کرده. نرخ سکه سرسامآور افزایش یافته و دلار به دست دلالان و واسطهها در بازار آزاد، به نرخهای عجیب و غریبی عرضه میشود. مردم، مستأصل از شرایط موجود نگرانی عمیقی از آینده دارند و هر روز بهرغم بحرانیتر شدن اوضاع منتظر اقدامی از سوی دولت برای جلوگیری از تشدید بحرانها هستند. دولت اما، بیتوجه یا با توجه، بیبرنامه یا با برنامه، آگاهانه یا ناآگاهانه، اقدام موثری در کنترل بازار از خود بروز نداده است. رسانههای متصل به دولت، با بیان اینکه شرایط کنونی، دستاورد یک جو روانی در بازار است، دولت را به این واسطه از اتهام بیمسئولیتی تبرئه میکنند. دولت نیز بر این نظر صحه گذاشته و معتقد است که بخش عمدهای از التهابات به وجود آمده در بازار ناشی از تنشهای سیاسی خارجی است، در حالی که تیم اقتصادی دولت دوازدهم بهخوبی میدانند که شرایط پیشآمده، ماحصل بیتدبیری و بیبرنامگی دولت در هدایت اقتصاد به سمت تولید و ایجاد فضای کسبوکار است. افزایش نرخ بیکاری و کاهش آمار تولید مصداق بارز این بیتدبیری و بیسیاستی دولتمردان است. آنچه اکنون اقتصاد کشور را آسیبپذیر کرده، فوران کردن غول نقدینگی و سرگردانی آن در دست مردم است. وقتی دولت نمیتواند راهکاری برای جلب اعتماد مردم و هدایت نقدینگی به سمت تولید و اشتغالزایی داشته باشد، چه انتظاری میتوان از صاحبان سرمایه داشت تا تصمیم درستی برای نقدینگیهای خود اتخاذ کنند. حتی به فرض وجود جو روانی در بازار، آیا تیم اقتصادی دولت بهعنوان متولی این بخش، موظف به کنترل بازار و جلوگیری از بروز جو روانی نیست؟ به نظر میرسد دولت بیش از هر چیز درگیر بازی الفاظ شده است، چراکه شرایط کنونی بازار بیشتر یک جو حقیقی است تا یک جو روانی. «فرهیختگان» در گفتوگو با چندتن از اقتصاددانان و اساتید دانشگاه، به تحلیل و بررسی وضعیت کنونی پرداخته است که در ادامه میخوانید. دکتر علیاکبر مهرابی اقتصاددان دکترای اقتصاد از دانشگاه مونپلیه فرانسه ۵۰ درصد کل نقدینگی به تولید برود التهابات فروکش میکند سیاستگذاران و تیم اقتصادی ایران با تکرار اشتباهات گذشته، اقتصاد کشور را در شرایطی قرار دادهاند که حل چالشهای آن اما و اگرهای فراوانی دارد. در بحبوحه این بحرانها، تنها راه چاره تولید است. تولید میتواند از افزایش قیمتها، احتکار و خروج سرمایه جلوگیری کند. این در حالی است که دولت با اتخاذ تصمیمات اشتباه و آنی بر التهاب و افزایش تنش و جو روانی در بازار میافزاید. نمونه بارز این امر اعلام فروش سکه از سوی بانک مرکزی بود که به جای کنترل بازار، باعث شد مردم احساس نگرانی کنند و برای خرید سکه و کسب سود هجوم بیاورند تا جایی که حتی افرادی هفت هزار سکه خریداری کردند. از سوی دیگر نیز در بازار ارز، دولت به صورت ضربتی، تعدادی از دلالان و واسطهها را دستگیر کرد و مانع فعالیت صرافیها شد. به موازات این اقدام، با اعلام تکنرخی شدن ارز، تلاش کرد بازار را کنترل کند، اما در عمل موفقیتی حاصل نشد. این در حالی است که متاسفانه دلالی و واسطهگری در بازار کشور، یکی از اهرمهای قوی در برهمزدن آرامش است. اما نکته مهمتر اینکه نگاه دولت به اقتصاد کشور نگاه لیبرالی است. اگرچه سیاستهای اقتصاد لیبرالی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته سیاست موفقی بوده است، نباید فراموش کرد که دستیابی به اقتصاد آزاد باید با در نظر گرفتن ظرفیتها و توان کشور اتفاق بیفتد. بازار در ایران قدمت هزارساله دارد و با مفهوم تبعیت از بانکهای جهانی و صندوق بینالمللی پول مغایر است. آنچه در اقتصاد ایران رخ داده، آزادسازی اقتصاد نیست، بلکه رهاسازی اقتصاد است. اقتصاد ایران به حال خود رها شده است و تا زمانی که نگاه سیاستگذاران به اقتصاد کشور تغییر پیدا نکند، بروز بحرانهای اقتصادی اجتنابناپذیر است. اقتصاد باید هدایت شود؛ هیچکدام از اقتصادهای آزاد موفق در دنیا بدون هدایت اقتصاد خود به موفقیت دست نیافتهاند. وقتی برنامهای برای هدایت انبوه نقدینگی که در دست مردم کشور است، وجود ندارد، سرمایهها به سمت خرید سکه، ارز و مسکن و به تازگی بورس میرود. در حالی که اگر تنها 50 درصد این نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، بحرانهای اقتصادی به خودی خود فروکش میکند. اما متاسفانه اقتصاد کشور ما به جای روی آوردن به یک اقتصاد مولد کالا به اقتصاد مولد نقدینگی تبدیل شده است و در این بین ایجاد جو روانی از سوی دلالان و واسطهگران بر وخامت اوضاع میافزاید. وضعیت کنونی اقتصاد کشور را میتوان مصداق بارز این ضربالمثل دانست که «نباید هم گوسفندان و هم گرگها را آزاد گذاشت»، چراکه اگر هم گرگها آزاد باشند و هم گوسفندها، گرگها بر اساس غرایز فطریشان گوسفندها را میدرند. آنچه مسلم است در شرایط فعلی و بروز التهابات پیاپی در حوزه ارز و طلا، به نظر میرسد دولت یا تمایلی به تغییر نگاه لیبرالیستی به اقتصاد ندارد یا کنترل بازار، از توانایی دولت خارج است یا دولت آگاهانه و با عمل به مشکلات موجود، قدمی برای بهبود اوضاع برنمیدارد. به هر حال دولت باید تیم اقتصادی خود را تقویت کند. دولت باید بداند که سیاستهای اجراشده گذشته کارایی لازم را نداشته و با اتکا به توان و ظرفیتهای موجود در کشور و به دور از نگاه لیبرالی اقتصاد کشور را هدایت کند. دکتر مهدی نوری عضو کمیته اقتصادی مجمع ملی مطالبات ارزی ضرورت تغییر نقشه ارزی وضعیت کنونی اقتصاد کشور شبیه فرد بیماری است که در گذشته بیماری مختصری داشته، اما عدم درمان آن موجب شده تا بیماری تشدید شود و به اعضای دیگر نیز سرایت کند. بیتردید به دنبال تشدید بیماری، توانایی فرد برای مقابله با عوامل بیماریزا نیز کاهش مییابد. اقتصاد کشور در سالهای اخیر با رشد نقدینگی شدیدی روبهرو شد و همین امر زمینه را برای بحرانهای اقتصادی فراهم کرد. در کنار رشد نقدینگی، افزایش نرخ تورم، مزید بر علت شد و کنترل شرایط را از دست مسئولان اقتصادی کشور خارج کرد. اگرچه به واسطه درآمدهای نفتی که در سالهای 95 و 96 اندکی افزایش یافت، بخش تولید نیز رشد قابل توجهی را تجربه کرد، اما به موازات رشد تولید، میزان خروج سرمایه از کشور نیز افزایش یافت تا جایی که بیش از 13 میلیارد دلار سرمایه در طول یک سال از کشور خارج شد. بدیهی است که با خروج سرمایه از کشور، منابع و عرضه ارز با مشکل مواجه میشود. از سوی دیگر از سال 2016 در بازار حواله نیز مشکلاتی پدید آمد که اگرچه منشأ آن به قوانین وضعشده در کشورهایی مانند ترکیه یا امارات متحده برمیگشت، اما پیامدهای آن، اقتصاد کشور را با بحران مواجه کرد. برای مثال به دنبال محدودیتهای ایجادشده برای افتتاح حساب فعالان اقتصادی ایران در هالک بانک ترکیه، شرایط واردات و صادرات از ترکیه تحتالشعاع قرار گرفت و نقل و انتقالات پول با مشکل مواجه شد. بانک مرکزی و تیم اقتصادی دولت بارها برای حل بحرانهای اقتصادی راهکارها و سیاستهای مختلفی را در پیش گرفتهاند که اگرچه در نوع خود راهکار درست و منطقی به نظر میرسد، اما در زمان نامناسبی اعمال شده است. برای مثال اگر سیاست عرضه سکه یا ارائه گواهی سپرده با نرخ 20 درصد در زمانی غیر از بحران اعمال میشد، بیشک علاوهبر کنترل بازار باعث بهبودی اوضاع نیز میشد. مجموعه عوامل ذکرشده نه در کوتاهمدت، بلکه در بلند مدت رفتهرفته اقتصاد کشور را بیمارتر از گذشته کرده است. در این میان دولت نیز اشتباهات خود را مکررا تکرار میکند. علاوهبر اینکه تجربه نشان میدهد واکنشها و سیاستهای ضربتی و آنی نتوانسته بازار را کنترل کند، بنابراین دولت در یک بستر آرام میتواند راهکارهایی از جمله تغییر نقشه ارزی استفاده کند. برای نمونه استفاده از رمزینههای ارزی ظرفیت بسیار خوبی است که دولت میتواند برای نقل و انتقالات ارز از آن کمک بگیرد. از سوی دیگر پیمانهای پولی دوجانبه، بهویژه در شرایطی که برجام از سوی آمریکا لغو و اعمال تحریمهای سنگین از سوی ترامپ وعده داده شده، میتواند راهکار نسبتا خوبی برای بحران ارز باشد. نباید فراموش کرد که دولت باید اعتماد از دست رفته مردم را بار دیگر بازگرداند. این اقدام باعث میشود نقدینگی و سرمایهای که در اختیار مردم قرار دارد بار دیگر به سمت تولید روانه شود. دکتر علی رشیدی معاون رئیس کل اسبق بانک مرکزی چرا کسی استعفا نمیدهد؟ در دنیا کسانی که تصمیمگیری اشتباهی میکنند حداقل شهامت این را دارند که استعفا دهند و از مردم عذرخواهی کنند اما ما چنین چیزی را نداریم. امروز دلار از 3300 تومان به حدود 8000 تومان رسیده است اما کسی نه عذرخواهی میکند و نه برکنار میشود! علت این التهابات در ابتدا مانور ترامپ در مقابل ایران بود. این موضوع در ابتدا اصلا اقتصادی نبوده، بلکه سیاسی بود. اما این موضوع الان کاملا اقتصادی و ناشی از برخی رفتارها و اقدامات دولت است. متاسفانه باید اذعان کنم مدیران اقتصادی کشور آنقدر از موضوع دور بودند و بیبرنامه عمل کردند که نتوانستند و نخواهند توانست عکسالعمل مناسبی را درباره التهابات ارزی نشان دهند. از سوی دیگر ساختار تصمیمگیری در بانک مرکزی و وزارت اقتصاد درست نیست و مدیران ارشد این دو نهاد شایستگی و تخصص حرفهای در واکنش به التهابات ارزی ندارند. بنابراین نمیدانند که در چنین شرایطی باید چگونه عمل کنند. بهطور مثال فلان قائممقام بانک مرکزی در رابطه با بهبود اوضاع صحبت میکند و این در حالی است که میدانیم بهبود را با اثر مثبت روی اشتغال، تولید و حفظ ارزش پول میتوان تحقق بخشید. تعدادی از نمایندگان مجلس نامه نوشتند که رئیسجمهور رئیس کل بانک مرکزی را از کار برکنار کند، در حالی که آنها اختیار دارند نهتنها سیف، بلکه خود وزیر اقتصاد را که این بلا را بر سر اقتصاد ایران آورده است عوض کنند. آیا طرح پیشفروش سکه مفید بود؟ چه کسی چنین سیستمی را ایجاد کرد که امکانی فراهم شود که در طرح پیشفروش سکه، 380 هزار سکه را 50 نفر بخرند؟ اتفاق عجیبی است. قطعا چنین سیستمی جواب نمیدهد و تا زمانی که پایههای اقتصاد از اساس درست نشود این اقدامات بیهوده و نادرست خواهد بود. اعلام تکنرخی شدن دلار نیز از ابتدا اشتباه بود. ارزش ریال کاهش یافته و همه به دلار هجوم میآورند و متقاضی آن هستند. بنابراین اگر هزار میلیارد دلار هم سکه به بازار بریزید، سیستم آن را جذب کرده و به خانهها میبرد. پس این کار بیمعناست. آنان که گرداننده بانک مرکزی هستند به یکسری اعداد استناد میکنند و میگویند اقتصاد ایران رشد کرده است، در حالی که در این سو شاهد هستیم سطح اشتغال و تولید ناخالص ملی در حال درجا زدن است. برای فریب دادن شنوندگان خود با اعداد بازی میکنند و علت اصلی این است که صلاحیت حرفهای ندارند و فقط بلدند از یکدیگر تعریف کنند. آقای رئیس کل بانک مرکزی در گذشته بهترین رده شغلیاش رئیس شعبه بازار بوده است، واقعا چگونه این فرد میتواند از ریاست شعبه بازار بالا آمده و رئیس کل بانک مرکزی شود. پس اشکال ما بنیادین و اساسی است. دکتر مرتضی افقه اقتصاددان و دکترای اقتصاد از دانشگاه بیرمنگام انگلستان ۴ دلیل گرانی دلار و سکه به دنبال سخنرانی سال گذشته دو نفر از وزرای تندرو ترامپ که صحبتهای تندی را علیه ایران بیان کردند، نگرانی از بازگشت تحریمها بازار ارز را ملتهب کرد. این روند تا اوایل سال جاری نیز ادامه داشت تا اینکه دولت با اعلام تک نرخی شدن ارز درصدد حل بحران ارزی در کشور برآمد. اما پس از آنکه ترامپ با پاره کردن برجام از این توافقنامه خارج شد، بازار ارز بار دیگر تب کرد. بنابراین پیشبینی چنین شرایطی چندان دور از ذهن نبود. کشدار شدن این روال کنترل بازار را از دست دولت بهعنوان قوه مجریه کشور خارج کرد و از سوی دیگر وضعیت مبهم اقتصادی کشور پس از اعمال دوباره تحریمها بر شتاب التهابات بازار افزود. اما مهمترین عاملی که در حال حاضر وضعیت اقتصادی کشور را پرتنش کرده بیش از هر چیز مسائل سیاسی است. بهویژه آنکه عباس عراقچی، معاون امور سیاسی وزارت امور خارجه روز شنبه اعلام کرد که گفتوگو با اروپاییها چندان مثمرثمر نبوده و در هفتههای آینده به احتمال قریب به یقین ایران نیز از برجام خارج میشود. این سخنان عراقچی یکی از مهمترین دلایل التهابات روز گذشته بازار ارز بود. در این میان اما، ایجاد جو روانی، عدم کفایت دولت در هدایت نقدینگیهای سرگردان، پرهیز از تصمیمات لحظهای و سیاستگذاری اشتباه نیز دلایل دیگری است که اگرچه در نقش مهمی در تعیین وضعیت بازار دارد، اما در زمان کنونی، بازار بیشتر از مسائل سیاسی تبعیت میکند تا مولفهها دیگر.∎
نظر شما