به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، پس از خروج آمریکا از برجام، نگرش های مختلفی در فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی نسبت به این رویداد شکل گرفت و کارشناسان عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز با عینک خود به تحلیل و ارزیابی آن پرداختند.
مثلث ترامپ، نتانیاهو و عربستان با تمام توان در برابر مردم ایران قرار گرفته و برآنند تا با انواع دسیسه ها نظام جمهوری اسلامی را دچار بحران نمایند و میان مردم و حاکمیت فاصله بیاندازند.
البته این نخستین باری نیست که دشمنان نظام اسلامی دست به تقابل با کشورمان می زنند؛ پیش از این نیز آنها از تمام حربه های نظامی، اقتصادی، ترور و .... استفاده کرده اند. با این حال مردم و مسئولان همواره در صف واحد و انسجامی مثال زدنی تمام نقشه های دشمن را نقش بر آب کرده اند.
امروز نیز شاهدیم که دشمن با استفاده از جنگ روانی و ارائه تصویری وارونه از حقایق و وقایع کشور درصدد آن است که مردم را مایوس و ناامید کند. برخی نیز با بزرگنمایی مشکلات دانسته یا نادانسته در زمینی بازی می کنند که منافع ملی ما را تامین نمی کند.
بر این اساس همبستگی و همدلی ملی امری گریز ناپذیر برای مقابله با رویکرد دشمنان است. باید از رفتارهایی که منجر افزایش اصطکاک ها، تمایزها و افتراق میان مردم و مسئولان می شود پرهیز کرد.
در این میان احزاب و جریان های سیاسی از نقش برجسته تری برخوردارند به این معنی که باید منافع ملی را بر منافع حزبی و زودگذر ترجیح داده تا حواشی جای متن را نگیرد. زیرا در این صورت منافع ملی مورد غفلت واقع می شود که خود آسیب بزرگی به کشور وارد خواهد کرد. در واقع دولت به تنهایی قادر به حل مشکلات نبوده و نیازمند همکاری و همدلی جریان های سیاسی مقابل است. این مساله نیز مستلزم تغییر نگاه و رویکردهای جریان های سیاسی نسبت به مسائل کشور و حرکت در جهت تامین منافع ملی است.
نگاه واقع گرایانه در عرصه سیاسی و توجه به مصلحت ها در میدان سیاست نیازمند توجه به این نکته است که ما همه دارای سرنوشت مشترک هستیم و منافع ملی همچون کشتی است که ما مسافران آنیم و محافظت از این کشتی بقای ما را تامین می کند. از این رو فهم شرایط می تواند راهگشای مهمی در عرصه ملی و برای تامین منافع ملی باشد.
این که در برخی زمینه ها دارای کاستی ها و مشکلاتی هستیم قابل کتمان نیست اما نمی توان چنین مساله ای را به همه امور تعمیم داد. زیرا با تعمیم دادن مشکلات به همه امور، تنها بخشی از واقعیت دیده می شود و حقیقت به صورت کامل متجلی نمی شود.
البته برای رسیدن به جامعه ای مطلوب از نظر سطح اعتماد عمومی متقابل باید شاخصه هایی چون صداقت، شفافیت و احترام متقابل مورد توجه قرار گیرد. زیرا تقویت اعتماد میان مردم و حاکمیت، جامعه را در برابر آسیب ها بیمه کرده و راه توسعه و پیشرفت کشور را هموار می سازد.
مردم نشان داده اند که در بزنگاه های تاریخیِ همیشه در صحنه بوده اند و نظام سیاسی را تنها نگذاشته اند. این مساله نیز ریشه در اعتمادی بوده که میان مردم و حاکمیت وجود داشته است. بر این اساس باید این اعتماد تقویت شود و سرمایه های اجتماعی قدر دانسته شوند.
البته نمی توان نقش رسانه های داخلی را در تقویت همبستگی و انسجام ملی نادیده انگاشت، به ویژه این که رسانه های معاند تلاش می کنند با ایجاد ناامیدی در میان مردم بر اقدامات هیجانی دامن بزنند و وضعیت اقتصادی را نابسامان جلوه دهند.از طرف دیگر نیز مردم با حفظ آرامش و دوری گزیدن از اقدامات هیجانی، می توانند مانع ایجاد التهاب های مالی و نوسان بازار شوند.
سرمایه گذاری و بهبود فضای کسب و کار با تقویت حس همبستگی و اعتماد میان همه گروه های سیاسی محقق می شود. زیرا اگر در رقابت های سیاسی تخریب جای نقدهای سازنده را بگیرد، مهمترین آسیبی که به اقتصاد وارد می شود کاهش سرمایه گذاری و گسترش رکود خواهد بود.
از این رو انسجام و وفاق ملی یکی از ضروریات مهم و اصلی کشورها به شمار می آید و هر جامعه ای برای رویارویی با تهدیدهای بیرونی و چالش های درونی، ناگزیر از حرکت به سوی انسجام و وحدت است.

پژوهش**458**1601**