شناسهٔ خبر: 26251591 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

قهرمانی به‌نام چمران

رهبر معظم انقلاب: "یک لحظه من دکتر چمران را متخطی از خط ولایت فقیه نیافتم. ایشان فرمان امام را، امر امام را، عشق به امام را از همه صبغه‌ها و رنگ‌هایی که در عالم سیاست و خطوط سیاسی وجود دارد مرجح می دانست و این خصوصیت دکتر چمران بود."

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از بلاغ، سی و یکم خردادماه ،سالگرد شهادت عارف مجاهد، دکتر مصطفی چمران است . شهیدی که سعادت وسربلندی را نه در غرب فریبکار و رنگ ولعاب دنیای فریبنده اش ، که درمجاهدت ومبارزه برای سربلندی انسان ورهایی مظلومین از ستم ظالمین وانسانیت ازجهل وفریب و ذلت یافت وجان عزیز خودرا فدای همین عقیده پاکش نمود. یاد کردن از چمران ، بازشماری همه فضیلت‌هایی است که جمع شدن آنها در یک انسان را می‌شود تصورکرد.

 
شهیدی که حضرت امام خمینی (ره) درباره‌اش فرمودند :"چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیروابسته به دستجات و گروه‌های سیاسی، و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست، و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.... او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر."

 
ورهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی)درباره‌اش فرمودند : 
"یک لحظه من دکتر چمران را متخطی از خط ولایت فقیه نیافتم. ایشان فرمان امام را، امر امام را، عشق به امام را از همه صبغه‌ها و رنگ‌هایی که در عالم سیاست و خطوط سیاسی وجود دارد مرجح می دانست و این خصوصیت دکتر چمران بود."

 
 مرور چند خاطره از همراهان وهمرزمان شهید .

 
1 - با خودش عهد کرده بود تا نیروى دشمن در خاک ایران است برنگردد تهران. ... یک روز از تهران زنگ زدند. حاج احمد آقا بود. گفت «به دکتر بگو بیا تهران.»گفتم: «عهد کرده با خودش، نمى آد» گفت: «نه بیاد. امام دلش براى دکتر تنگ شده.».بهش گفتم.گفت :«چشم. همین فردا مى ریم.»

 
2 - دکتر آرپى جى مى خواست، نمى دادند. مى گفتند دستور از بنى صدر لازم است. تلفن کرده بود به مسئول توپ خانه. آن جا هم همان آش و همان کاسه. طرف پاى تلفن نمى دید دکتر از عصبانیت قرمز شده. فقط مى شنید که «برو آن جا آرپى جى بگیر. ندادند به زور بگیر. برو عزیز جان.

 
3 - اوایل که آمده بود لبنان، بعضى کلمه هاى عربى را درست نمى گفت. یک بار سر کلاس کلمه اى را غلط گفته بود. همه ى بچه ها همان جور غلط مى گفتند. مى دانستند و غلط مى گفتند. امام موسى مى گفت «دکتر چمران یک عربى جدید توى این مدرسه درست کرد.

 
4 - به پسرها مى گفت شیعیان حسین، و به ما شیعیان زهرا. کنار هم که بودیم، مهم نبود کى پسر است کى دختر. یک دکتر مصطفى مى شناختیم که پدر همه مان بود، و یک دشمن که مى خواستیم پدرش را در بیاوریم.

 
5 - چپى‌ها مى‌گفتند «جاسوس آمریکاست. براى ناسا کار مى کند.» راستى ها مى گفتند «کمونیسته.» هر دو براى کشتنش جایزه گذاشته بودند. ساواک هم یک عده را فرستاده بود ترورش کند.یک کمى آن طرف تر دنیا، استادى سر کلاس مى گفت «من دانشجویى داشتم که همین اخیراً روى فیزیک پلاسما کار مى کرد. »

 
6 - سال دوم یک استاد داشتیم که گیر داده بود همه باید کراوات بزنند. سر امتحان. چمران کروات نزد، استاد دو نمره ازش کم کرد. شد هجده. بالاترین نمره.

 
7 - مى گفتند: «چمران همیشه توى محاصره است. »

 
راست مى‌گفتند. منتها دشمن ما را محاصره نمى کرد. دکتر نقشه اى مى‌ریخت. مى‌رفتیم وسط محاصره. محاصره را مى‌شکستیم و مى‌آمدیم بیرون.

نظر شما