شناسهٔ خبر: 26168134 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

ابوطالبی، مشاور سیاسی رئیس جمهوری:

حذف پست ریاست جمهوری به جمهوریت نظام خدشه وارد می‌کند

قانون اساسی مشکلات فراوانی دارد، ولی تجربه ما از تغییر، تجربه خوبی نیست

صاحب‌خبر -

ایران آنلاین /  مشاور سیاسی رئیس جمهوری با اشاره به برخی پیشنهادها مبنی بر احیای نظام پارلمانی در کشور معتقد است حذف پست ریاست جمهوری از ساختار سیاسی کشور به جمهوریت نظام خلل وارد می‌کند. حمید ابوطالبی در گفت‌وگو با خبرآنلاین گفت: معتقدم با حذف ریاست جمهوری، به جمهوریت نظام خدشه وارد می‌شود. ریاست جمهور، نماد جمهوریت نظام و وحدت و انسجام ملت است، در پشت نظام و در پشت باور مردم که انتخابشان جمهوریت نظام است.  وی با بیان اینکه انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی دو نماد بسیار بسیار مهم است و در همه جای دنیا تقریباً این وجود دارد، افزود: مشکل از آنجایی ایجاد می‌شود که نمی‌توانید نهاد بین این دو نماد را تنظیم کنید.

وی توضیح داد: در پیش‌نویس قانون اساسی، بر اساس قانون فرانسه، رئیس جمهوری می‌توانست مجلس را منحل کند. ما آمدیم و این را از رئیس جمهوری گرفتیم و (در قانون اساسی) در عوض گفتیم مجلس می‌تواند رئیس جمهوری را عزل کند. ابوطالبی ادامه داد: سال 68 آمدیم و گفتیم این روش که مشکل است، پس نخست وزیری را حذف کردیم و گفتیم از کجا الگو بگیریم؟ از امریکا الگو گرفتیم. قانون اساسی امریکا از قوی‌ترین و باثبات‌ترین قوانین اساسی دنیا است. از 1789 تا امروز حدوداً 230 سال است که تغییر نکرده است. فقط 27 الحاقیه به آن زده‌اند. برای اینکه این قانون اساسی را اجرا کنند، نظام حزبی در امریکا شکل گرفت؛ نظام دوحزبی. نظام دوحزبی بیش از
200 سال است در امریکا عمر تجربی دارد تا به امروز. نتیجه‌اش چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این است که وقتی رئیس جمهوری می‌آید، اگر متفکر است، اگر سیاستمدار است، اگر قانونمدار است، کشور را اداره می‌کند یا اگر مثل الان بساز و بفروش بود، باز هم کشور را اداره می‌کند.
وی گفت: سال 68 در بازنگری قانون اساسی برای اینکه سیستم ریاستی مسأله درست نکند، آمدیم رئیس جمهوری را در برابر پارلمان مسئول کردیم. قانون اساسی در سال 58 می‌گوید رئیس جمهوری در برابر ملت مسئول است. در سال 68 می‌گوید رئیس جمهوری در مورد اختیارات خود در برابر ملت، رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است. این یعنی چه؟ یعنی هر وقت مجلس خواست، می‌تواند سؤال کند از رئیس جمهوری. یعنی یک تصمیمی هم که می‌گیریم، تصمیم را درست نمی‌گیریم، همه را به هم می‌چسبانیم و یک تلفیق درست می‌کنیم. این تلفیق برای ما مشکل‌آفرین می‌شود. حالا رسیدیم به اینجا؛ چرا رسیدیم؟ به نظر من دو تا عامل باعث شد که ما به اینجا برسیم. یک عامل اتفاقات دولت‌های نهم و دهم است. اختلافات سال 88 ساختار انتخابات را مسأله‌دار و تحولات اوایل سال 90 شخص رئیس جمهوری را مسأله‌دار کرد. دو مسأله در دوران ریاست جمهوری اتفاق افتاد و این دو عامل مشکلات ذهنی‌ای برای ما ایجاد کرد که این مشکلات ذهنی را آمدیم و گفتیم حالا این یکی را برداریم. آن پیچ را که نخست وزیر بود برداشتیم، حالا می‌گوییم رئیس جمهوری هم یک پیچ است، حالا برویم و برداریم. وی ادامه داد:  تعامل حزبی و نظام پارلمانی اشکالات اساسی دارد. اولین اشکالش این است که اختلافات محلی را تبدیل به اختلافات ملی می‌کند. شما یک نفر نماینده انتخاب می‌کنید. مثلاً برای یک شهرستان کوچک. او وقتی می‌آید و می‌نشیند و می‌خواهد در مورد رئیس جمهوری تصمیم بگیرد، می‌خواهد اختلافات خودش را در آن سقف ببیند.

اختلافات محلی و اختلافات استانی را شما اختلافات ملی می‌کنید، قدرت دولت را از بین می‌برید. شما فکر نکنید نظام پارلمانی ما اگر رئیس جمهوری و نخست وزیر انتخاب کرد، به راحتی از آن می‌گذرد. در کوچک‌ترین مسأله اول از همه نخست وزیر را عوض می‌کند. حالا اگر بخواهیم رئیس جمهوری هم بگذاریم که یک چیز دیگری درمی‌آید. یعنی می‌خواهم عرض کنم که اصلاً این نیست که ما برویم مدام پیچ‌ها را حذف کنیم، ما باید آن جاهایی که نقاط مبهم ماست، آنها را برویم و حل کنیم. بسیاری از مسائل در قانون اساسی است که تبیین نشده، تدوین نشده، به آن پرداخت نشده و باید برویم آنها را حل کنیم، آنها را حل نمی‌کنیم. مشاور سیاسی رئیس جمهوری با بیان اینکه نمی‌گویم قانون اساسی ما خیلی خوب است، افزود:  قانون اساسی ما مشکلات فراوانی دارد، ولی تجربه ما از تغییر، تجربه خوبی نیست. یک اولویت ما داریم، آن هم این است که قبل از تغییر باید اشکالات را برطرف کنیم. یک مثال بزنم. یکی از وظایف رئیس جمهوری، پاسداری از قانون اساسی است. واقعاً بگویید باید رئیس جمهوری چکار کند؟ می‌خواهید از قانون اساسی پاسداری کند؟ چگونه پاسداری کند؟
وی ادامه داد: پارلمان نماد افراد مختلف است. در پارلمان 20-10 اندیشه مختلف وجود دارد. اینها حاصل تعاملات حزبی بیرون پارلمان است؛ حاصل تعاملات در جامعه است. شما می‌گویید ما تعاملات در جامعه نداشته باشیم، حزب و احزاب نداشته باشیم، بیاییم و برویم یک پارلمان درست کنیم. آنکه پارلمان نمی‌شود، برای آن یک اتفاقات دیگری می‌افتد، ولی وقتی شما سیستم ریاستی دارید، می‌گویید آقای ‌هاشمی رفسنجانی نماینده سازندگی است. آقای خاتمی اصلاحات است، روشن است، یک تفکر است. آقای احمدی‌نژاد عدالت محور است، روشن است. آقای روحانی اعتدال است. ولی شما مجلس‌ها را از مجلس اول تا الان که 10 تا مجلس داشتیم، می‌توانید بگویید هر مجلس نماد چه بوده است؟ هر دفعه شخصی حاکم بوده، یکی بالا بوده، یکی پایین بوده است./ 

نظر شما