خبرگزاری فاری مازندران؛ سرویس اجتماعی/ ابتدا از من قول گرفت که عکسی از او منتشر نشود و اسمش را هم نپرسم، به من اعتماد کرد و قول داد که برای کمک به جامعه و طرح درخواستهای خودش هر آنچه که لازم باشد، میگوید.
* معتاد نیستم
40 ساله بود اما بیماری کمرش را خم کرد و بیشتر از سنش او را نشان میدهد، روی دستهایش لکههایی از خونمردگی وجود داشت، رنگ و رویش مثل معتادها شده بود؛ میگفت معتاد نیستم و تنها در یک پروسه درمانی اشتباه دچار این بیماری شدم و سال 82 بیماری ایدز خودش را در من نشان داد.
بحث مشکل مالی که نمیتواند حداقل نیازمندیهای اولیه خودش را تأمین کند، آزارش میداد.
همسر و دخترش در شهر دیگری زندگی میکنند، میگفت دخترش را قبل از آلوده شدن بهدنیا آوردهاند اما بهدلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی همسرش از او جدا شده است.
یادش نمیآید که چرا مبتلا شده است، مطلبی را مطرح کرد که خودش هم شک داشت و نمیتوان به آن استناد کرد.
در خانه پدرش زندگی میکند، داروی مورد نیاز بیماریاش را رایگان دریافت میکند ولی برای آزمایش هپاتیت C نیاز به 300 هزار تومان پول دارد که برای تأمین آن دچار مشکل هست...
از کل فامیل تنها خانواده و تعداد محدودی از افراد در جریان بیماریاش قرار دارند.
* ارائه ندادن خدمات درمانی وقتی متوجه بیماری میشوند
میگوید خودم هر جا که نیاز به درمان داشته باشم پرسنل مرکز درمانی را در جریان قرار میدهم، مشکل ما از وقتی شروع میشود که پرسنل درمانی در جریان بیماری ما قرار میگیرند، بهویژه این مشکل در دندانپزشکی جدیتر هست.
درخواست کردم که موضوع را بیشتر باز کند، دندانهایش را نشان داد، جز دندانهای جلو بقیه پوسیده بود و باید درمان میشد.
*برخی از دندانپزشکان از مطب بیرونمان میکنند
این طور ادامه داد: به مراکز دندانپزشکی مراجعه میکنیم اگر اعلام کنیم که مبتلا هستیم ما را از در بیرون میکنند و اگر هم مطرح نکنیم ممکن است باعث آلودگی دیگر افراد شویم.
بسیاری از افراد مبتلا سعی میکنند که موضوع را مطرح نکنند، ممکن است که بنده در مرحله پیشرفت بیماری هستم پزشکان متوجه وضعیت من شوند، حداقل اینکه شک میکنند که من معتاد هستم و پس از پرس و جو بیشتر متوجه بیماری میشوند ولی پس از دریافت اطلاعات کافی خدماتی به ما حداقل در حوزه داندانپزشکی ارائه نمیشود.
*کتمان بیماری برای گرفتن خدمات دندانپزشکی
اما برخی از افراد مبتلا که قیافه آنها در ظاهر چندان به قول ما غلطانداز نیست،بهراحتی و بدون ارائه اطلاعات کامل به پزشک خدمات میگیرند و این در حالی است کوچکترین بیاحتیاطی باعث انتقال بیماری میشود، تجربه ما بیماران مبتلا به ایدز ثابت کرده که اگر بیماری خود را اعلام کنیم به ما خدمات نمیدهند و چارهای هم در استان نداریم، به ما اعلام میکنند که در تهران مرکزی با این عنوان است ولی من که 15 سال بیکارم و به نان شب محتاجم چطور میتوانم به تهران مراجعه کنم...
نداشتن مرکز درمانی ویژه مبتلایان به ایدز مهمترین چالشی است که افراد بیمار دارند و عدم توجه به این موضوع باعث گسترش بیماری میشود.
*گاهی بیماری خودمان را پنهان میکنیم
اصرار داشت که موضوع دندان را برجستهتر کنم، میگفت در دانشگاه علوم پزشکی مازندران مرکزی وجود ندارد، درد که فشار بیاورد و با توجه به وضعیت بیماری به ناچار گاهی بیماری خودمان را پنهان میکنیم.
دیگر مشکلش نداشتن ماشین لباسشویی مجزا بود، میگفت پدرم بازنشسته است سه تا پسر بیکار و یک دختر در خانه دارد، قلبش را هم جراحی باز کرده است و وضع مالی مناسبی ندارد، بهدلیل نداشتن کار، من هم سربار آنها هستم، از طرفی نیازهای من هم ویژه است.
قیافه من به خاطر بیماری ایدز تغییر کرده است به همین دلیل کسی به من کار نمیدهد، حتی در تأمین لباسهایم دچار مشکل هستم.
در حال حاضر لباسهای مورد نیاز را از تهمانده بهزیستی تهیه میکنیم، با توجه به اینکه البسه من باید جداگانه شسته شود حتی یک ماشین لباسشویی هم ندارم.
*خانه مادربزرگه تنها پناه
خودش نگفت که شبها مجبور است روی سکو بخوابد ولی مسؤول کنترل درمان گفته بود که از منزل طرد شده و در حال حاضر روی سکوی خانه مادربزرگش شبها میخوابد...
میگوید: نیاز به 350 هزار تومان پول برای تشخیص آزمایش هپاتیت C دارم، سیستم دفاعی بدنم بهشدت تضعیف شده و به پایینترین حد رسیده است، پس از تشخیص آزمایش نیاز دارم که پیگیر وضعیت درمان بیشتری شوم که اگر هپاتیت من درمان نشود، کبدم از بین میرود و باید در انتظار پیوند باشم.
دوباره بحث داندانپزشکی را مطرح کرد، اصلاً هرجا که صحبت کم میآورد مشکل داندانپزشکی را پیش میکشید.
در مرکزی که مراجعه کرده بود فقط داروهای مورد نیاز بیماری را دریافت میکرد، در این مرکز خدمات درمانی دریافت نمیکرد به همین دلیل تقاضای ساخت مرکز مجزا برای بیماران و مبتلایان را مطرح کرد.
*بیشتر بیماران سابقه اعتیاد داشتند
به گزارش فارس، علیرضا کاظمی پزشک معالج مرکز در ادامه گفت: در حاضر 47 نفر در این مرکز نیازهای داروی خودشان را تأمین میکنند، از این 47 نفر 45 نفر متأهل یا از همسر خودشان جدا شدهاند.
بیشتر بیماران سابقه اعتیاد داشتند که در این مرکز مشاوره روانشناسی به آنها و خانوادههای آنها ارائه میشود.
این پزشک معالج با اعلام اینکه بیشترین دغدغه این افراد بحث بیکاری و کمتوجهی جامعه است، اگر این بیماران نسبت به دریافت دارو اقدام کنند مانند بقیه افراد عمر میکنند ولی مشکلات روحی و روانی آنها هم بسیار حائز اهمیت است.
*فروش متادون درمانی برای حل مشکل
این پزشک با اشاره به مشکلاتی که این قشر دارند، افزود: بهدلیل مشکلات مالی برخی از افراد معتاد پس از دریافت متادون نسبت به فروش آن اقدام میکنند.
پیگیری برای درمان یکی از مباحث جدی است که با درمان 96 درصد احتمال زنده بودن این افراد تا سن 70 تا 80 سالگی وجود دارد، اما بیشتر افرادی که مراجعه میکنند در مرحله حاد بیماری قرار دارند.
انتهای پیام/خ
∎
نظر شما