به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روز گذشته (شنبه) ششمین نشست از سلسله جلسات "تدبر در قرآن" با حضور حجتالاسلام محمدیان در مهدیه نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها برگزار شد.
مشروح سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدیان در ششمین جلسه تدبر در قرآن پیرامون آیه شریف:
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ﴿۳۰﴾
در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگى کردند فرشتگان بر آنان فرود مى آیند [و مى گویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید(۳۰)
(آیه ۳۰ سوره فصلت) بدین شرح است:
این آیه، آیه بسیار امیدوار کنندهای است در عین حال انزال هم توش است اگر بخواهیم بگوییم گوهر دین چیست مغز دین، حقیقت دین چیست این آیه به ما پاسخ خواهد داد که حقیقت دین را در یک کلمه به ما میگوید.
دین یعنی «ربنا الله» خیلیها خدا را قبول ندارند. همان طور که خداونددر قرآن میفرمایند: در وجود خدا شکی نیست. یک عده هم اصل خدا را انکار کردند. آنها هم در مواقع اضطرار متوجه وجود خدا می شوند. خود آنها باور نمی کنند. که به آنها بگوییم شما همین طور درست شدید.
به هیچ وجه زیر بار نمی روند. اصل خدا را کسی منکر نیست چه مسلمان چه غیر مسلمان. مسئلهای که وجود دارد پذیرش ربوبیت خداست. این سخته بعضی انسانها میخواهند طبق فهم و شعور خود عمل کنند. بدون توجه به حرف پیامبران و علما.
همه دین به این کلمه "ربناالله" بر میگردد. «رب» در فارسی به معنی امروزی و قابل فهم به معنای مدیر میباشد. کسی که اداره میکند تدبیر می کند. ربوبیت به معنی مدیریت میباشد. نه به آن معنی دقیق در فارسی. فقط میخواهیم به ذهن نزدیکش کنیم. یعنی بپذیریم که خدا علاوه بر اینکه این عالم را آفرید و این همه امکانات در اختیار ما گذاشته. داره این عالم رو مدیریت هم میکند، تدبیر دارد برای این عالم، باید بپذیریم مدیریت خداوند را. یه عدهای اصلا نمیتوانند زیر بار دیگران بروند. مثلا نمیتوانند در یک مجموعه اداری کار کنند.
اگر کسی خدا و ربوبیتش را بپذیرد، به این معنی است که پذیرفته قوانین و ضوابطی وجود دارد. اگر انسان نخواهد این ضوابط را بپذیرد، خداوند راه را در این دنیا باز گذاشته، ولی خداوند فرموده این کار در آخرت عواقبی خواهد داشت چون سعادت انسان ها برایش مهم است و چون از خود انسان به انسان مهربان تر است، خدا به انسان میگوید اگر تحت مدیریت من نیامدی، بدان که جای دیگر سراب است و بدبخت خواهی شد. میتوانی نیایی ولی اگر آمدی باید بپذیری که اینجا ضابطه و قانون دارد، حلال و حرام دارد، مباح و مستحب دارد. کسانی که «ربنا الله» گفتند، یعنی پذیرفتند که ما می خواهیم در این اداره خدا که ضوابطش مشخص است. (مثل خواندن نماز و دیگر واجبات و احکام) وارد شویم. این «ربنا الله» وظایف و هزینههایی دارد.
اما خدا میگوید این اول کار است. آمدن در مجموعه من سختی دارد. باید روی نفس خود پا بگذارید. این راه دشمنانی هم دارد و باید در مقابل آنها نیز بایستید. دشمن درونی نفس انسان می باشد. خداوند در قرآن میفرماید این نفس را کنترل کنید چون خیلی خواستهها دارد. دشمنان بیرونی مختلفی هم دارد. شیاطین، جن و انس همه دست به دست هم دادهاند تا انسانها را از اداره خدا بیرون کنند. این راه استقامت میخواهد.
حال اگر استقامت بکنیم در آخرت به بهشت می رسیم، اما در دنیا چه؟
خداوند در این آیه میفرماید در این دنیا ملائکه به خدمت انسانها می رسند. از آنجا که در آخرت قطعی است، میفهمیم آیه دارد این دنیا را میگوید. هیچ قیدی نمیتوان گذاشت که این آیه برای آخرت است. حداقلش این است که برای هر دو است. آیات متعددی صریحا میگوید که در دنیا این اتفاق افتاده. مثلا در آیهای آمده که در جنگها ملائکه نازل شدند و بر دلهای مؤمنین آرامش نازل کردند. دلهای مؤمنین را سخت و محکم کردند. اینها برای دنیاست.
به ما فقط از شیاطین گفته اند و اینکه انسانها را وسوسه میکنند، در حالیکه در قرآن بحث ملائکه(کمک کردن و امید دادنشان به انسانها) بیشتر از شیاطین بوده. ملائکه دل انسانها را روشن میکنند که راهی که انتخاب کردید درست است، تردید نکنید. همانطور که ما شیاطین را نمیبینیم ولی اثرشان را در دل احساس می کنیم. ملائکه هم همینطور اند. اگرچه ما ملائکه را نمیبینیم، اما آثارشان کاملا بر ما مشهود است.
شیاطین گاهی با ما هستند ولی ملائکه طبق گفته قرآن همیشه با ما هستند. همیشه چهار فرشتهای که مأمورین ثبت هستند با ما همراه اند (دوتایشان در شب و دوتایشان در روز). فلذاست که فرمودهاند بینالطلوعین خیلی اهمیت دارد. چرا که هر چهار ملک حضور دارند. غیر از آنها خداوند میفرماید ملائکه رقیب و حفیظ هم وجود دارند که شما را حفظ میکنند.
ارتباط ملائکه با ما خیلی بیشتر از شیاطین است. ما می توانیم با ملائکه مأنوس شویم و اگر بی اعتنایی کنیم از آنجا که موجودات لطیفی هستند، ممکن است آزرده خاطر شده و مدتی از ما فاصله بگیرند. آن ها مأمورند با ما باشند و ما را حفظ کنند و اصل کار آنها در عالم برزخ و قیامت می باشد که ما را در عبور از آن مسیرهای سخت همراهی می کنند. بزرگان وقتی از خواب بیدار می شوند به ملائکه همراهشان سلام میدهند و برایشان دعا میکنند. ما هیچ جا تنها نیستیم. البته روایت داریم که ملائکه در بعضی حالات از باب رعایت ادب از انسانها فاصله می گیرند. آن ها مهمترین کارشان این است که به انسان امید بدهند و دلشان را قرص نگه دارند. نکته اینجاست که اگر ملائکه پیام بیاورند و به پیامشان توجه کنیم و به حال خوشی که برایمان به وجود می آورند اعتنا کنیم، این ادامه پیدا می کند و اگر بیاعتنایی کنیم، از دست میرود.
ملائکه با انسان ها ارتباط برقرار می کنند، در دلشان اثر می گذارند، نورانیت ایجاد می کنند، حال خوش ایجاد می کنند و واسطه فیضهای خداوند هستند. مثل اشکی که جاری می شود، حال تلاوت قرآنی که پیدا می شود، حالی که برای توجه به اهل بیت و اولیای خدا و تفکر کردن پیدا می کنیم، نیت خیری که در ذهن ما ایجاد می شود که برخیزیم و کار خیری بکنیم و دست کسی را بگیریم. اینها هیچکدام تصادفی نیستند. در عالمی که خداوند آن را اداره میکند تصادف محال است. این حالات خوش همه فیوضات الهی است و واسطه اش هم ملائکه هستند که می آیند و با وجود لطیفشان در دل ما اثر میگذارند که اگر قدر بدانیم ادامه مییابد. این ملائکه موجودات عجیبی هستند. خیلی لطیف و مهربانند اما زودرنج هم هستند. طبق روایات گاهی انسان را بارها در شب بیدار می کنند و اگر انسان بیدار نشود، شیاطین می آیند و به هدف خود می رسند و انسان را آلوده می کنند و انسان پس از بیداری احساس کسالت می کند و حس می کند بار سنگینی بر دوش می کشد.
خوب است در اعمال خیری که انجام می دهیم و از طرف مؤمنین، دوستان و... نیت میکنیم، از طرف ملائکهای هم که با ما در ارتباط هستند نیز نیت کنیم و آن ها را هم شریک کنیم. آن ها هم باید از ما خیری ببینند.
وقتی به زیارت ائمه(ع) میرویم، در کنار خدا و پیغمبر(ص) و ائمه از ملائکه نیز اجازه میگیریم. ملائکه در این زیارات نقش دارند و ارتباط ما را برقرار میکنند. در زیارت ها وقتی نیت میکنیم از طرف ملائکهای هم که با ما در ارتباط اند هم نیت کنیم. بعضی مواقع با ملائکه گفتوگو کنیم و از آنها تشکر کنیم که واسطه قرار گرفتهاند. در «من لم یشکر المخلوق»، این مخلوق شامل ملائکه هم میشود. مهمترین فیوضات الهی از طریق ملائکه به ما میرسد و شکر آنها نیز لازم است.
∎
نظر شما