شناسهٔ خبر: 25767845 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

سیستم اجتماعی و حاکمان ناتوان؛ دو عامل فقر از منظر امام علی(ع)

گروه اجتماعی ـ در دیدگاه امام علی(ع) هرچند توصیه به ساده‌زیستی اولویتی اساسی است، اما هم‌زمان فقر بسیار ناپسند و مذموم شمرده شده است که اصلی‌ترین عامل به‌وجود آورنده آن، سیستم اجتماعی است که فاصله فقیر و غنی را روز به روز بیشتر می‌کندو دومین عامل ایجادکننده و توسعه‌دهنده فقر در جامعه زمامداران و حاکمان ناتوان و فاسد جامعه هستند.

صاحب‌خبر -

سیستم اجتماعی و حاکمان ناتوان؛ دو عامل فقر از منظر امام علی(ع)

به گزارش ایکنا از لرستان، فقر، تهیدستی یا تنگدستی به‌معنای وضعیتی است که فرد فاقد میزان معینی دارایی‌های مادی است که بتواند نیازهای خود را در زندگی به‌طور معمول رفع کند. درحالی‌که فقر خود مراتبی دارد و در شرایط مختلف درجات فقر متفاوت است، این رفع نیاز در شرایط فقر مطلق به حد نیازهای اولیه فرد می‌رسد، به‌گونه‌ای‌که فرد از برآوردن ابتدایی‌ترین نیازهای خود ناتوان است.
در اسلام هرچند به ساده‌زیستی و دوری از اشرافیت و تجمل‌گرایی توصیه شده، اما به‌شدت مسئله فقر برای جامعه و فرد مضر و مخرب دانسته شده و از آن بر حذر داشته‌اند.
در روایتی از پیامبراکرم(ص) آمده است که کفر و فقر مادی، یکسان هستند و می‌بایست از هردو گریخت، همچنین روایت شده است که در امت اسلام فقر به کُفر نمی‌انجامد؛ زیرا رحمت الهی از جهات مختلف بر امت اسلامی می‌وزد و مؤمنان به حکم تکلیف و وظیفه اسلامی، می‌کوشند تا رحمت الهی را در مهر و محبت خویش نشان دهند و با احسان و نیکوکاری، عطوفت الهی را مظهریت نمایند. از اینرو پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «اگر رحمت پروردگارم بر تهیدستان امتم نبود، نزدیک بود فقر به کفر بینجامد».
امام علی(ع) نیز با این‌که در زندگی شخصی خود در نهایت سادهزیستی و قناعت روزگار می‌گذراندند اما به‌شدت از فقر برای دیگران نگران بودند و یکی‌از مهم‌ترین دغدغه‌های ایشان درباره امت مسئله فقر و نداری بود، تا جایی‌که م‌یفرماید: «تهیدستی مرد زیرک را در برهان کُند می‌کند و انسان تهیدست در شهر خود نیز بیگانه است» و در جایی دیگر حتی فقر را بزرگتر از مرگ می‌داند، از این روست که امام علی(ع) در نامه‌ای به فرزندش محمّد حنیفه می‌فرماید: «پسرم از فقر و تنگدستی درباره تو نگرانم، پس از فقر و نداری به خدا پناه ببر، زیرا که فقر باعث نقص دین و سرگردانی عقل و عامل دشمنی است».
با تأسیس دولت اسلامی و پس‌از آن شکل‌گیری فتوحات در شرق و غرب، سیل ثروت‌ها به جامعه فقیر عربستان سرازیر شد، اما به‌دلایلی این منابع نتوانست مسئله فقر و تهیدستی را در سرزمین‌های اسلامی برطرف کند و تنها بازار قدرت و لذت‌جویی عده محدودی از اشراف و قدرتمندان شد. بسیاری از مسلمانان ازجمله امام علی(ع) مخالف این وضع بودند و ایشان چه در دوران خلافت و چه قبلاز آن تمام توان خود را برای از بین بردن معضل فقر و ایجاد عدالت در جامعه به‌کار بردند.
ایشان در بسیاری از موارد ازجمله در خطبه‌ها، نامه‌ها و گفتار خویش به ریشه‌ها و علل فقر و نحوه مقابله با آن اشاره کردهاند و از آن‌جا که این عوامل تنها مختص جامعه آن روزگار نبوده است بلکه برای همه جوامع و در هر دورانی صادق است، لذا شناخت این علل و ریشه‌ها می‌تواند نقش مهمی برای درک مسئله فقر و نحوه مواجه شدن با آن در جامعه داشته باشد.

ریشه‌ها و علل فقر از دیدگاه امام علی(ع)

زمینه‌ساز ظهور فقر در میان جامعه از دیدگاه امام علی(ع) یا علتی از سوی خود فرد است و یا شرایط محیط و جامعه‌ای که فرد در آن زندگی می‌کند این زمینه‌سازی را برای وی انجام داده‌اند؛ بر این اساس آن حضرت به‌وجود آمدن این معضل در میان انسان‌ها را منبعث از سه جهت می‌داند: نخست نظام اجتماعی ناسالم جامعه، سپس حاکمان ناتوان فاسد جامعه و در نهایت عامل فردی ایجاد کننده فقر عبارتاز نظام اجتماعی، حکومت و حکومتگران و عوامل فردی، است.

نظام اجتماعی

از منظر امام علی(ع) اصلی‌ترین عامل به‌وجود آورنده فقر در جامعه سیستم اجتماعی است که فاصله فقیر و غنی را روز به روز بیشتر می‌کند، امام علی(ع) می‎فرماید: «هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند مگر به سبب ستم توانگران»، از این‌رو ایشان تنها تقسیم برابر در بیت‌المال و پرداخت وجوهاتی چون خمس و زکات را کافی نمی‌دانستند و هرکجا ثروتی انبوه گرد آمده می‌دیدند فریاد برمیآوردند که باید نشانی از بیداد و چپاول بر ستمدیدگان در این انبوده گرد آمده دید.
بر این اساس امام علی(ع) عامل اصلی فقر در جامعه را وجود تبعیض و اختلاف طبقاتی در جامعه دانسته و ثروتمندان و توانگران جامعه را مسئول اصلی فقر و گرسنگی ستمدیدگان و فقیران می‌دانستند. آن حضرت مصداق آیه 19 سوره مبارکه ذاریات، که خداوند می‎فرماید: «وَفي أَموالِهِم حَقٌّ لِلسّائِلِ وَالمَحرومِ؛ و در اموال آن‌ها حقّی برای سائل و محروم بود»، را تنها پرداخت برخی وجوهات شرعی چون خمس و زکات نمی‌دانستند، بلکه هرگونه استضعاف و گرسنگی ناشی از اختلاف طبقاتی و تبعیض را از جانب طبقات مرفهی می‌دانستند که در حق جامعه خود و اقشار ضعیفان کوتاهی می‌کنند؛ ایشان در این رابطه می‎فرماید: «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه‌داران قرار داده است پس فقیری گرسنه نمی‎ماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید.
از نظرامام علی(ع) بیش‌از هر چیز این افراد یک جامعه هستند، پس اگر در جامعه‌ای فقیری گرسنه سر بر بالین بگذارد این توانگران آن جامعه هستند که با بی‎توجهی به دیگران و نپرداختن حقوق نیازمندان زمینه‌های فقر و ستم را در جامعه به‌وجود آورده‌اند. امام علی(ع) کمک به نیازمندان برآوردن حاجت حاجتمندان را موهبت الهی و مایه ثبات نعمات می‌دانند و از این‌رو در حکمتی خطاب به جابر بن عبدالله انصاری می‌فرمایند: «ای جابر! کسی‌که نعمت‌های فراوان خداوند به او رو کرد، نیازهای فراوان مردم نیز به او روی آورد، پس اگر صاحب نعمتی حقوق واجب الهی را بپردازد خداوند نعمت‌ها را بر او جاودانه سازد و آنکس که حقوق واجب الهی را نپردازد، خداوند آنرا به زوال و نابودی کشاند، از این‌رو ایشان با اشاره به گناه اصلی ثروتمندان در این‌باره می‌فرمایند: «هیچ مستمند و بینوایی گرسنه و برهنه و محتاج نمیماند مگر به سبب گناه و ستم اغنیا و ثروتمندان».
این تأکید امام علی(ع) از آن‌جا ناشی می‌شد که تفکر جامعه در روزگار خلفای نخست علی‌الخصوص در دوران عثمان به سویی رفته بود که با فتاوای امثال کعبالاحبار و ابوهریره فاصله غنی و فقیر به‌صورت چشم‌گیری روز به روز افزون‌تر می‌شد و اغنیاء در حالی خود را در وضعیت مستمندان مسئول نمیدانستند که بسیاری در جامعه اسلامی از شدت فقر و گرسنگی رنج می‌بردند و حتی ابوذر غفاری صحابی بزرگ پیامبراکرم(ص) و یار باوفای امام علی(ع) به‌خاطر اعتراض به این وضع و اعتراض به خلیفه توسط دستگاه خلافت رانده می‌شود.

حکومت و حکومت‌گران

دومین عاملی که از نظر امام علی(ع) عامل ایجادکننده و توسعه دهنده فقر در جامعه است زمامداران و حاکمان ناتوان و فاسد جامعه هستند که یا خود عامل فقر هستند و یا با ناتوانی و بی‌تدبیری خویش زمینه‌های گسترش فقر را ایجاد می‌کنند. شرایط و عوامل مختلفی می‌تواند فقر را از جانب حکومت‌ها برای مردم فراهم کند که ازجمله آن‌ها می‌توان به نگاه تبعیض‌آمیز حکومت به نقاط مختلف یک سرزمین، فساد طبقه حاکم، مدیریت ناسالم و بی‌عدالتی از سوی کارگزاران حکومت و احتکار اشاره کرد.

عوامل فردی

در همان حال امام علی(ع) در نگاهی کلی‌نگر جامعه و حکومت را عامل ایجاد فقر می‌دانند، هم‌زمان از مسئولیت افراد در این زمینه غافل نبوده و برخی زمینه‌های فردی را عامل فقر و تهیدستی در بین مردمان می‌دانند، که ازجمله این ویژگی‌ها میتوان به ضعف و سستی در فرد، اسراف و زیاده‌روی و زیاده‌روی در زهد و دنیاگریزی اشاره کرد.
در نهایت می‌توان نتیجه گرفت در دیدگاه امام علی(ع) هرچند توصیه به دل نبستن به دنیا و ساده‌زیستی اولویتی اساسی است، اما هم‌زمان فقر و تهیدستی بسیار ناپسند و مذموم شمرده شده و علل و ریشه‌های آن‌را که از سه مرتبه حاکمان، جامعه و مردم به آن نگریسته شده، مورد تحلیل قرار گرفته است و آن حضرت بارها با اشاره به این عوامل و ریشه‌ها، مردم و جامعه را از آن برحذر داشته‌اند و تمام توان خود را برای از میان برداشتن این عوامل و گسترش عدالت در جامعه به‌کار بردند.

انتهای پیام

نظر شما