برجام قرار بود تحریمها را بردارد باقی حرفها بیاعتبار است
بیانات دقیق و حکیمانه رهبر انقلاب، مهر پایان بر دستاوردتراشی پوچ برای برجام بود.
به گزارش جهان نیوز 23 تیرماه سال 1394 بود که برجام رقم خورد. رئیسجمهور در این روز در قاب تلویزیون ظاهر شد و از لغو تمامی تحریمها در روز اجرای برجام سخن گفت. وی پس از اعلام جمعبندی و توافق نهایی در مذاکرات اظهارداشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود.»
وی افزود: «تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حملونقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق، و حتی تحریم تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود و برای 5 سال نوعی محدودیت ایجاد شده و سپس لغو میشود.»
محمد جواد ظریف که شنبه 26 دیماه سال 1394 به جهت اعلام آغاز روز اجرای برجام به وین رفته بود گفت: «ما فکر ميکنيم که اجراي برجام يک فرصت بسيار خوبي براي مردم ايران است که از آن طريق همه قطعنامههاي ظالمانه شوراي امنيت و همه قطعنامههاي شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي پايان يابد و رسما لغو شود. همه تحريم هاي ظالمانهاي که بخاطر موضوع هستهاي ايران اعمال شده است، انشاالله امروز لغو خواهد شد و کنار گذاشته خواهد شد و اين يک روز بسيار خوبي براي مردم ايران است.»
پس از این ماجرا بود که وعدههای برجامی با نامهای افسانهای توامان شد. « فتح الفتوح»، «آفتاب تابان»، «دستاورد بزرگ ملت ایران»، «هر روز یک گشایش اقتصادی» و... القابی بود که برای برجام نام نهاده شد. البته پیش از این نیز رئیسجمهور مردم را برای برجام با وعدههای مختلف آماده کرده بود و بیان شد که تحریمها باید برود تا مشکلات آب خوردن، محیط زیست،اشتغال و ازدواج جوانان و حل شود.
وعدههای امیدآفرین برای مردم اما در مقابل با کارشکنی غرب و آمریکا روبرو شد تا جایی که یکی از اعضای تیم هستهای کشورمان، «علی اکبر صالحی» از دبه کردن آمریکاییها سخن گفت. «ولیالله سیف» رئیسبانک مرکزی نیز در مصاحبهای با یک رسانه خارجی دستاورد برجام را «تقریبا هیچ» عنوان کرد. زین پس بود که کمکم دستاوردهای برجام از زبان دولتیها منفی شد. به این معنی که پاستورنشینان به جای بر شمردن دستاوردهای مثبتی مانند برداشته شدن تحریمها به موارد منفی یعنی جنگاشاره کردند. بنابراین از این پس دستاوردهای برجام با اصطلاح «اگر برجام نبود....»، همراه شد.
جالب اینجاست، کسانی چون «وندی شرمن» از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا دردوران برجام اذعان کرده که میدانسته با روی کار آمدن دولت جدید این توافق زیر پاگذاشته میشود. البته رهبر معظم انقلاب همواره نسبت به بیاعتمادی به غرب و آمریکا تاکید میکردند. ایشان میفرمودند که برای اینکه تحریمها برود باید ابزار آمریکا که ابزار اقتصادی است را از آنها گرفت و موضوع اقتصاد مقاومتی همواره مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار میگرفت. مسئلهای که کارشناسان و منتقدان نیز به آن تاکید میکردند که نمیتوان سرنوشت کشور را به تصمیم کشورهای غربی پیوند زد و این جز ضرر و زیان برای کشورمان در بر نخواهد داشت و باید به توان داخلی تکیه کرد. این نوع رویکرد که پیشرفت و توسعه را خارجی میدید حتی در میان کارشناسان به «برجامیزه» کرده سیاست و توسعه تعبیر شد.
اکنون رهبر معظم انقلاب در یکی از بندهای تجربیات برجام میفرمایند: « گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی است... ما نباید مسائل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم.نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شویم و از تجربههایمان استفاده نکنیم و به چیزهای کماهمیت دل خوش کنیم. مثلاً اینکه میگویند در این قضیه برجام، آمریکا از نظر اخلاقی و آبرو شکست خورده... خب بله، اما آیا ما مذاکره کردیم که آمریکا بیآبرو شود یا مذاکره کردیم که تحریمها برداشته شود؟ حالا هم که گفتهاند تحریمهای ثانویه هم برمیگردد.یا گفته میشود که رابطه بین اروپا و آمریکا شکرآب شده... مگر برای این مذاکره کردیم؟ البته اروپا مخالفتی هم با آمریکا نخواهد کرد.»
از دستاوردتراشی برای برجام تا امید به قدمهای برنداشته اروپا
علاءالدین بروجردی میگوید قدم اروپا امیدوارکننده است(!)
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که از ترویج کنندگان برجام بود، اکنون پس از به بنبست خوردن این توافق یکطرفه در روزنامه ایران و در یادداشتی با عنوان «قدمهای امیدوارکننده قاره سبز» مینویسد: «موضع اخیر وزیر امور خارجه آمریکا عریانتر و بیپرواتر از هر وقت دیگری سیاست این کشور را در قبال ما نشان داد. اکنون برای ما و دنیا بسیار واضح است که آمریکاییها موجودیتی سیاسی به نام «جمهوری اسلامی ایران» را یک موجودیت تحملناپذیر برای خود میدانند و از همین رو خواستار براندازی و جایگزینی آن هستند.
در موضوع برجام، آمریکا نظر اروپا به عنوان یک شریک اقتصادی بزرگ و مهمتر از آن دیرینهترین شریک سیاسیاش در معاملات جهانی را تقریباً به هیچ گرفت و بازیگرانی نظیر عربستان و اسرائیل را به مجموعه اروپاییها ترجیح داد. یکی از دلایل اساسی چنین تصمیمی آن است که اروپاییها به دنبال آن سیاست و روشی نیستند که وزیر خارجه آمریکا در سخنان اخیرش طرح کرده بود. خصوصاً اینکه آنها نمیخواهند خود را شریک رفتارهای غیردموکراتیک دولت فعلی آمریکا بدانند.»
او برخلاف موضع بدبینانه و دقیق رهبر انقلاب ادامه میدهد: جمهوری اسلامی ایران خصوصاً در برهه فعلی تفاوتی کاملاً آشکار بین موضع آمریکا و اروپا قائل است و این دو را در عرصه برجام دو بازیگر با دو شیوه و تاکتیک متفاوت میبیند. این بدان معنا نیست که ما از همکاریهای تاریخی و تنگاتنگ اروپا با آمریکا و یا اشتباهات کشورهای اروپایی در چهارچوبهایی نظیر ناتو غافل هستیم، اما اکنون مواضع دو طرف اقیانوس اطلس در خصوص ایران و برجام دو مقوله کاملاً متفاوت هستند. این تفاوت چیزی است که جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با یک سیاست هوشمندانه و دقیق، بدون انحراف از مسیر مواضع و سیاستهای اصولی خود آن را تقویت کند.
بروجردی در ادامه نوشت: ما چندان به یاد نداریم که در موضوعات مهم و کلان، رویارویی جدی میان اروپا با آمریکا شکل گرفته باشد و این مجموعه در مقابل بزرگترین قدرت اقتصادی جهان ایستاده باشد.
این اتفاق شاید برای اولین بار است که افتاده و اروپا در کنار ایران و در مقابل آمریکا قرار گرفته است. حداقل تا اینجای کار برخوردی که اروپا با رفتار آمریکا داشته و همین طور نوع مواجهه سه وزیر خارجه اروپایی با آقای دکتر ظریف در بروکسل از نظر ما کاملاً مثبت است. البته ما همزمان در راستای این برخورد مثبت بر دو چیز تأکید داریم؛ اول استمرار این نوع مواجهه و رفتار دیپلماتیک و دوم تلاش عملی اروپا برای منتفع شدن کشورمان از منافع برجام. اما تا همین جای کار قدمهای دو طرف آنقدر امیدوارکننده بوده که مسیر را ادامه دهیم.
یادآور میشود به هنگام هشدار منتقدان درباره منافذ و خلل و فرج فراوان برجام که میتواند به خسارت دیدن کشورمان منتهی شود، بروجردی به ستایش از برجام میپرداخت و دهها دستاورد برای آن برشمرد! اکنون هم که دست آمریکا رو شده و اروپاییها نقش پلیس خوب را در نقشه آمریکاییها بازی میکنند، مجدداً به نظر میرسد امثال آقای بروجردی در حال تکرار همان اشتباه قبلی - این بار درباره اروپا- هستند و این در حالی است که دولتمردان فرانسوی و آلمانی اخیراً به تواتر و با صراحت گفتهاند «هیچ تضمینی به ایران نمیدهند»، «ما به خاطر ایران، درگیری استراتژیک و تجاری با آمریکا پیدا نخواهیم کرد و درگیر نخواهیم شد»، «هدف ما، مذاکرات جدید برای تکمیل برجام و در حوزههای موشکی و نقش منطقهای ایران است» و...
آقای بروجردی توضیح نداده که با این مواضع خصمانه، دقیقاً کدام قدم اروپا امیدوار کننده است.
مشکل بزرگ اصلاحطلبان انحصارطلبی و بیاعتنایی به معیشت مردم
یک روزنامه مدعی اصلاحطلبی با بیان اینکه اصلاحطلبان دیگر محبوبیت گذشته را ندارند، مشکل آنها را بیاعتنایی به معیشت مردم و انحصارطلبی برشمرد.
آرمان در سالگرد دوم خرداد 76 نوشت: برخی موانع اجازه نداد جریان اصلاحطلب به اهداف خود دست پیدا کند.
نخستین آفت جریان اصلاحات عدم توجه به نیازهای اساسی جامعه بود یعنی شعار این جریان «تقدم آزادی بر نان» مطرح شد اما این شعار تنها در برهه انتخاباتی پاسخگو است و پس از آن، سادهانگاری است که از جماعتی درگیر تامین معاش انتظار حمایت سیاسی داشت. حجاریان معتقد است که «رئیس دولت اصلاحات وعده دگرگونی اقتصاد را نداد و از توسعه سیاسی سخن گفت و مردم نیز وعدههای سیاسی او را خریدند و دریافتند مادامی که مسئله سیاست رفع نشود، دغدغه نان برطرف نمیشود» اما تجربه نشان داده که برای بخش بزرگی از جامعه ایرانی تامین معیشت از اهمیتی فراتر از توسعه سیاسی برخوردار است.
مشکل دیگر جریان اصلاحات که نه در ابتدای تشکیل بلکه بعدتر به آن دچار شد، انحصارطلبی سیاسی بود یعنی با قوت گرفتن جریان اصلاحات طیفهای مختلفی در درون آن متولد شدند که هرکدام خواسته و گرایش خاص خود را داشتند و البته تاکید آنها هم بر این بود که نظر آنها از سوی دیگر طیفها پذیرفته و اجرا شود که همین موضوع سبب برخی گلایهها در جریان اصلاحات شده است. همچنین برخی که در ابتدای شکلگیری جریان اصلاحات حضور نداشتند پس از مشاهده محبوبیت آن، خود را داعیهدار اصلی معرفی کردند. همچنین در مواقعی که احزاب اصلاحطلب باید برای پیروزی بر رقیب به برنامهریزی میپرداختند، در اندیشه حذف حزب دیگری از جریان خود بودند تا شاید سهم بیشتری در لیستهای انتخاباتی به آنها برسد.
FATF؛ سوغاتی یک نفوذی در تیم مذاکره کننده برجام
FATF و ملحقات، سوغات نفوذ در تیم مذاکره کننده هستهای است.
هفتهنامه 9 دی در این باره نوشت: دولت در نظر دارد که تا پایان شهریور ماه سال جاری چهار لایحه که مربوط به «پولشویی» و «تأمین مالی تروریسم» را در مجلس به تصویب برساند تا از این طریق گامی برای بهبود سرمایهگذاری خارجی بردارد.
مقامات دولت معتقدند که باید هرچه زودتر از لیست سیاه نهاد FATF خارج شوند تا زمینههای سرمایهگذاری بیشتر در کشور مهیا گردد. هر چند پیش از این ادعا شده بود که با توافق هستهای زمینه سرمایهگذاری بیشتر مهیا شده و ایران در این زمینه دچار هیچ مشکلی نیست. اما گذر زمان نشان داده که برجام اساساً یک دومینویی است که درصدد است دست و پای اقتصاد ایران را بیشتر و محکمتر ببندد.
یکی از این طرحها، پذیرش و اجرای مفاد و قوانین FATF در ایران است، طرحی که بررسی آن بهشدت خطرناک است و میتواند زمینه خودتحریمی هرچه بیشتر ایران را به وجود آورد.
عبدالرسول دری اصفهانی در سال 92 و پس از استقرار دولت یازدهم، به عنوان مشاور ولیالله سیف رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مشغول به کار شد و همزمان نیز در هیئت مدیره یکی از بانکهای خصوصی کشور اشتغال داشت و ماهانه دهها میلیون حقوق میگرفت.
در جریان مذاکرات هستهای و زمانی که طرفین در خصوص رفع تحریمها در حال چانهزنی بودند، دری اصفهانی از طرف بانک مرکزی بهعنوان کارشناس مسائل مالی و روابط بانکی به تیم مذاکره کننده هستهای برای حضور در این مذاکرات «رسماً» معرفی میشود و پس از به دست آمدن توافق هستهای نیز از جانب رئیس جمهور به عضویت در ستاد پیگیری برجام منصوب میشود.
وی همچنین در بهمن ماه سال 94 در جریان تقدیر از تیم مذاکره کنند هستهای کشورمان، نشان درجه 3 خدمت را از دست حسن روحانی رئیس جمهور دریافت کرد.
این فرد که دارای تابعیت کانادایی است، در تیر ماه سال گذشته با اتهام ارتباط با سرویسهای جاسوسی بیگانه دستگیر شد، بر اساس اسناد منتشره، همکاری خود را با سرویسهای غربی از طریق شرکتی به نام PWC انجام داده است.
گفتنی است؛ دری اصفهانی پیش از انقلاب با کمیته خزانهداری ایالات متحده همکاری میکرد و پس از انقلاب به استخدام وزارت دفاع درآمد و مسئولیت رسیدگی به مطالبات ایران از آمریکا را برعهده میگیرد. بعد از مدتی وزارت دفاع در مییابد که در محاکم و دعاوی بین ایران و آمریکا، به رغم مستندات و مدارک قوی، به علت عدم ارائه دفاعیات لازم آرای صادره به نفع آمریکا است به همین جهت وی از وزارت دفاع اخراج میشود و به کانادا میرود.
باز کردن پرونده الحاق به FATF سوغات این فرد است.
عایدی «تقریبا هیچ» تبلیغات درباره جذب 50 میلیارد دلار سرمایه خارجی
درّ 50 میلیارد دلاری سرمایهگذاری که دولت در این یکی دو سال نشان میداد کجا و مشکلاتی که در روزهای اخیر نشان میدهند کجا؟!
روزنامه جوان در یادداشتی با همین مضمون مینویسد: اقتصاد ایران با توجه به پتانسیلها، ذخایر و پشتوانهای که دارد قابلیت جذب صدها میلیارد دلار را دارد، اما این قابلیت تنها با یک قرارداد و امضا میان پنج کشور که یکی از آنها سالها خصومت خود را به اثبات رسانده، متبلور نمیشود.
اگرچنین بود، برجام که امضا شد به گفته مسئولان قرار بود، سیل سرمایهگذاریها به ایران سرازیر شود و بلافاصله از «جلب» به جای «جذب» دهها میلیارد دلار سرمایه و قراردادهای مشروط و مبهم چند ده میلیاردی خرید هواپیما سخن به میان نمیآمد که امروز تقریبا همگی آن تفاهمنامههای شکننده یک طرفه نقض شوند.
به طوری که روزنامه گاردین از خروج هشت شرکت چند ملیتی خبر داد که حکایت از پریدن قطعی بیش از 49/1 میلیارد دلار «جلب» سرمایه گذاری و خرید هواپیما داشت.
این قراردادها شامل امضای 4/8 میلیارد دلاری با توتال، قراردادهای 40 میلیارد دلاری فروش هواپیماهای بوئینگ و ایرباس به ایران، قرارداد 1/8 میلیارد دلاری با شرکت فولاد ایتالیایی (احتمالا دنیلی)، قرارداد 2/5 میلیارد دلاری شرکت نروژی ساگا (فعال در حوزه انرژی خورشیدی) بود. هرچند که این موارد مربوط به شرکتهای بزرگ چند ملیتی است و از ترس آمریکا و منافعشان خروج زودهنگام را در دستور کار خود قرار دادهاند، اما بدون تردید میزان فسخ تفاهمنامهها بیش از اینهاست. شاید اگر فضای اقتصادی کشور به گونهای مناسبتر و محیط کسب و کار کشور آمادهتر بود، به جای بزرگنمایی برجام و اعتماد بیش از حد به غرب در مسیر سرمایهگذاری به فراهم آوردن بستری برای بستن قراردادهای محکمتر متمرکز میشدیم و امروز شاهد چنین سرعتی برای خروج شرکتهای خارجی نبودیم.
درّ 50 میلیارد دلاری که دولت در این یکی، دو سال اخیر نشان داد کجا و مشکلاتی که در دو روز گذشته به وزیر نیرو نشان دادهاند، کجا؟ آیا اینها تضامین اروپا برای بقای برجام است؟
در حالی که شرکتهای چندملیتی از کشور خارج شدهاند، کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا از حمایت بانک سرمایهگذاری اروپا از سرمایهگذاری شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی در ایران خبر داد و این خبر را هم وزیر نیرو رسانهای کرده است!
تجربه شرکتهای کوچک اروپایی که در جریان تحریم با آزمون و خطا بر سر آلیاژهای فلزات مورد نیاز تجهیزات نفتی و نیروگاهها به شرکتهای بزرگ بدل شدهاند یا حضور پررنگتر برندهای دست چندم پوشاک ایتالیایی در بازار پوشاک ایرانی چه دستاوردی میتواند برای ما داشته باشد که اینچنین وزیر نیرو حمایت سرمایهگذاری شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی در ایران توسط بانک سرمایهگذاری اروپا را رسانهای میکند؟!
آیا آزمون و خطا و برندسازی شرکتهای داخلی ارجحیت بر این نوع شرکتها ندارد؟!
آیا مزد ایران که به اذعان کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی تعهدات خود را به خوبی به اجرا درآورده، اتحادیه اروپا حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی است که راهی به بازارهای آمریکا ندارند؟ چرا باید حوزههای انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش راندمان نیروگاهها و حتی بخش آب و فاضلاب را به شرکتهای دست چندم اروپایی بدهیم، اما به توان تولید داخلی خود اجازه فعالیت ندهیم؟
یادآور میشود اغلب آمارهای جذب سرمایهگذاری خارجی، معطوف به تفاهمنامه است که ارزش حقوقی و اجرایی ندارد و یکی دو مورد قراردادی هم که نهایی شده بود، عملا با بدعهدی و نقض بدون جبران خسارت- نظیر توتال- روبرو شده است.
∎
بیانات دقیق و حکیمانه رهبر انقلاب، مهر پایان بر دستاوردتراشی پوچ برای برجام بود.
به گزارش جهان نیوز 23 تیرماه سال 1394 بود که برجام رقم خورد. رئیسجمهور در این روز در قاب تلویزیون ظاهر شد و از لغو تمامی تحریمها در روز اجرای برجام سخن گفت. وی پس از اعلام جمعبندی و توافق نهایی در مذاکرات اظهارداشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود.»
وی افزود: «تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حملونقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق، و حتی تحریم تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود و برای 5 سال نوعی محدودیت ایجاد شده و سپس لغو میشود.»
محمد جواد ظریف که شنبه 26 دیماه سال 1394 به جهت اعلام آغاز روز اجرای برجام به وین رفته بود گفت: «ما فکر ميکنيم که اجراي برجام يک فرصت بسيار خوبي براي مردم ايران است که از آن طريق همه قطعنامههاي ظالمانه شوراي امنيت و همه قطعنامههاي شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي پايان يابد و رسما لغو شود. همه تحريم هاي ظالمانهاي که بخاطر موضوع هستهاي ايران اعمال شده است، انشاالله امروز لغو خواهد شد و کنار گذاشته خواهد شد و اين يک روز بسيار خوبي براي مردم ايران است.»
پس از این ماجرا بود که وعدههای برجامی با نامهای افسانهای توامان شد. « فتح الفتوح»، «آفتاب تابان»، «دستاورد بزرگ ملت ایران»، «هر روز یک گشایش اقتصادی» و... القابی بود که برای برجام نام نهاده شد. البته پیش از این نیز رئیسجمهور مردم را برای برجام با وعدههای مختلف آماده کرده بود و بیان شد که تحریمها باید برود تا مشکلات آب خوردن، محیط زیست،اشتغال و ازدواج جوانان و حل شود.
وعدههای امیدآفرین برای مردم اما در مقابل با کارشکنی غرب و آمریکا روبرو شد تا جایی که یکی از اعضای تیم هستهای کشورمان، «علی اکبر صالحی» از دبه کردن آمریکاییها سخن گفت. «ولیالله سیف» رئیسبانک مرکزی نیز در مصاحبهای با یک رسانه خارجی دستاورد برجام را «تقریبا هیچ» عنوان کرد. زین پس بود که کمکم دستاوردهای برجام از زبان دولتیها منفی شد. به این معنی که پاستورنشینان به جای بر شمردن دستاوردهای مثبتی مانند برداشته شدن تحریمها به موارد منفی یعنی جنگاشاره کردند. بنابراین از این پس دستاوردهای برجام با اصطلاح «اگر برجام نبود....»، همراه شد.
جالب اینجاست، کسانی چون «وندی شرمن» از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا دردوران برجام اذعان کرده که میدانسته با روی کار آمدن دولت جدید این توافق زیر پاگذاشته میشود. البته رهبر معظم انقلاب همواره نسبت به بیاعتمادی به غرب و آمریکا تاکید میکردند. ایشان میفرمودند که برای اینکه تحریمها برود باید ابزار آمریکا که ابزار اقتصادی است را از آنها گرفت و موضوع اقتصاد مقاومتی همواره مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار میگرفت. مسئلهای که کارشناسان و منتقدان نیز به آن تاکید میکردند که نمیتوان سرنوشت کشور را به تصمیم کشورهای غربی پیوند زد و این جز ضرر و زیان برای کشورمان در بر نخواهد داشت و باید به توان داخلی تکیه کرد. این نوع رویکرد که پیشرفت و توسعه را خارجی میدید حتی در میان کارشناسان به «برجامیزه» کرده سیاست و توسعه تعبیر شد.
اکنون رهبر معظم انقلاب در یکی از بندهای تجربیات برجام میفرمایند: « گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی است... ما نباید مسائل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم.نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شویم و از تجربههایمان استفاده نکنیم و به چیزهای کماهمیت دل خوش کنیم. مثلاً اینکه میگویند در این قضیه برجام، آمریکا از نظر اخلاقی و آبرو شکست خورده... خب بله، اما آیا ما مذاکره کردیم که آمریکا بیآبرو شود یا مذاکره کردیم که تحریمها برداشته شود؟ حالا هم که گفتهاند تحریمهای ثانویه هم برمیگردد.یا گفته میشود که رابطه بین اروپا و آمریکا شکرآب شده... مگر برای این مذاکره کردیم؟ البته اروپا مخالفتی هم با آمریکا نخواهد کرد.»
از دستاوردتراشی برای برجام تا امید به قدمهای برنداشته اروپا
علاءالدین بروجردی میگوید قدم اروپا امیدوارکننده است(!)
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که از ترویج کنندگان برجام بود، اکنون پس از به بنبست خوردن این توافق یکطرفه در روزنامه ایران و در یادداشتی با عنوان «قدمهای امیدوارکننده قاره سبز» مینویسد: «موضع اخیر وزیر امور خارجه آمریکا عریانتر و بیپرواتر از هر وقت دیگری سیاست این کشور را در قبال ما نشان داد. اکنون برای ما و دنیا بسیار واضح است که آمریکاییها موجودیتی سیاسی به نام «جمهوری اسلامی ایران» را یک موجودیت تحملناپذیر برای خود میدانند و از همین رو خواستار براندازی و جایگزینی آن هستند.
در موضوع برجام، آمریکا نظر اروپا به عنوان یک شریک اقتصادی بزرگ و مهمتر از آن دیرینهترین شریک سیاسیاش در معاملات جهانی را تقریباً به هیچ گرفت و بازیگرانی نظیر عربستان و اسرائیل را به مجموعه اروپاییها ترجیح داد. یکی از دلایل اساسی چنین تصمیمی آن است که اروپاییها به دنبال آن سیاست و روشی نیستند که وزیر خارجه آمریکا در سخنان اخیرش طرح کرده بود. خصوصاً اینکه آنها نمیخواهند خود را شریک رفتارهای غیردموکراتیک دولت فعلی آمریکا بدانند.»
او برخلاف موضع بدبینانه و دقیق رهبر انقلاب ادامه میدهد: جمهوری اسلامی ایران خصوصاً در برهه فعلی تفاوتی کاملاً آشکار بین موضع آمریکا و اروپا قائل است و این دو را در عرصه برجام دو بازیگر با دو شیوه و تاکتیک متفاوت میبیند. این بدان معنا نیست که ما از همکاریهای تاریخی و تنگاتنگ اروپا با آمریکا و یا اشتباهات کشورهای اروپایی در چهارچوبهایی نظیر ناتو غافل هستیم، اما اکنون مواضع دو طرف اقیانوس اطلس در خصوص ایران و برجام دو مقوله کاملاً متفاوت هستند. این تفاوت چیزی است که جمهوری اسلامی ایران باید بتواند با یک سیاست هوشمندانه و دقیق، بدون انحراف از مسیر مواضع و سیاستهای اصولی خود آن را تقویت کند.
بروجردی در ادامه نوشت: ما چندان به یاد نداریم که در موضوعات مهم و کلان، رویارویی جدی میان اروپا با آمریکا شکل گرفته باشد و این مجموعه در مقابل بزرگترین قدرت اقتصادی جهان ایستاده باشد.
این اتفاق شاید برای اولین بار است که افتاده و اروپا در کنار ایران و در مقابل آمریکا قرار گرفته است. حداقل تا اینجای کار برخوردی که اروپا با رفتار آمریکا داشته و همین طور نوع مواجهه سه وزیر خارجه اروپایی با آقای دکتر ظریف در بروکسل از نظر ما کاملاً مثبت است. البته ما همزمان در راستای این برخورد مثبت بر دو چیز تأکید داریم؛ اول استمرار این نوع مواجهه و رفتار دیپلماتیک و دوم تلاش عملی اروپا برای منتفع شدن کشورمان از منافع برجام. اما تا همین جای کار قدمهای دو طرف آنقدر امیدوارکننده بوده که مسیر را ادامه دهیم.
یادآور میشود به هنگام هشدار منتقدان درباره منافذ و خلل و فرج فراوان برجام که میتواند به خسارت دیدن کشورمان منتهی شود، بروجردی به ستایش از برجام میپرداخت و دهها دستاورد برای آن برشمرد! اکنون هم که دست آمریکا رو شده و اروپاییها نقش پلیس خوب را در نقشه آمریکاییها بازی میکنند، مجدداً به نظر میرسد امثال آقای بروجردی در حال تکرار همان اشتباه قبلی - این بار درباره اروپا- هستند و این در حالی است که دولتمردان فرانسوی و آلمانی اخیراً به تواتر و با صراحت گفتهاند «هیچ تضمینی به ایران نمیدهند»، «ما به خاطر ایران، درگیری استراتژیک و تجاری با آمریکا پیدا نخواهیم کرد و درگیر نخواهیم شد»، «هدف ما، مذاکرات جدید برای تکمیل برجام و در حوزههای موشکی و نقش منطقهای ایران است» و...
آقای بروجردی توضیح نداده که با این مواضع خصمانه، دقیقاً کدام قدم اروپا امیدوار کننده است.
مشکل بزرگ اصلاحطلبان انحصارطلبی و بیاعتنایی به معیشت مردم
یک روزنامه مدعی اصلاحطلبی با بیان اینکه اصلاحطلبان دیگر محبوبیت گذشته را ندارند، مشکل آنها را بیاعتنایی به معیشت مردم و انحصارطلبی برشمرد.
آرمان در سالگرد دوم خرداد 76 نوشت: برخی موانع اجازه نداد جریان اصلاحطلب به اهداف خود دست پیدا کند.
نخستین آفت جریان اصلاحات عدم توجه به نیازهای اساسی جامعه بود یعنی شعار این جریان «تقدم آزادی بر نان» مطرح شد اما این شعار تنها در برهه انتخاباتی پاسخگو است و پس از آن، سادهانگاری است که از جماعتی درگیر تامین معاش انتظار حمایت سیاسی داشت. حجاریان معتقد است که «رئیس دولت اصلاحات وعده دگرگونی اقتصاد را نداد و از توسعه سیاسی سخن گفت و مردم نیز وعدههای سیاسی او را خریدند و دریافتند مادامی که مسئله سیاست رفع نشود، دغدغه نان برطرف نمیشود» اما تجربه نشان داده که برای بخش بزرگی از جامعه ایرانی تامین معیشت از اهمیتی فراتر از توسعه سیاسی برخوردار است.
مشکل دیگر جریان اصلاحات که نه در ابتدای تشکیل بلکه بعدتر به آن دچار شد، انحصارطلبی سیاسی بود یعنی با قوت گرفتن جریان اصلاحات طیفهای مختلفی در درون آن متولد شدند که هرکدام خواسته و گرایش خاص خود را داشتند و البته تاکید آنها هم بر این بود که نظر آنها از سوی دیگر طیفها پذیرفته و اجرا شود که همین موضوع سبب برخی گلایهها در جریان اصلاحات شده است. همچنین برخی که در ابتدای شکلگیری جریان اصلاحات حضور نداشتند پس از مشاهده محبوبیت آن، خود را داعیهدار اصلی معرفی کردند. همچنین در مواقعی که احزاب اصلاحطلب باید برای پیروزی بر رقیب به برنامهریزی میپرداختند، در اندیشه حذف حزب دیگری از جریان خود بودند تا شاید سهم بیشتری در لیستهای انتخاباتی به آنها برسد.
FATF؛ سوغاتی یک نفوذی در تیم مذاکره کننده برجام
FATF و ملحقات، سوغات نفوذ در تیم مذاکره کننده هستهای است.
هفتهنامه 9 دی در این باره نوشت: دولت در نظر دارد که تا پایان شهریور ماه سال جاری چهار لایحه که مربوط به «پولشویی» و «تأمین مالی تروریسم» را در مجلس به تصویب برساند تا از این طریق گامی برای بهبود سرمایهگذاری خارجی بردارد.
مقامات دولت معتقدند که باید هرچه زودتر از لیست سیاه نهاد FATF خارج شوند تا زمینههای سرمایهگذاری بیشتر در کشور مهیا گردد. هر چند پیش از این ادعا شده بود که با توافق هستهای زمینه سرمایهگذاری بیشتر مهیا شده و ایران در این زمینه دچار هیچ مشکلی نیست. اما گذر زمان نشان داده که برجام اساساً یک دومینویی است که درصدد است دست و پای اقتصاد ایران را بیشتر و محکمتر ببندد.
یکی از این طرحها، پذیرش و اجرای مفاد و قوانین FATF در ایران است، طرحی که بررسی آن بهشدت خطرناک است و میتواند زمینه خودتحریمی هرچه بیشتر ایران را به وجود آورد.
عبدالرسول دری اصفهانی در سال 92 و پس از استقرار دولت یازدهم، به عنوان مشاور ولیالله سیف رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مشغول به کار شد و همزمان نیز در هیئت مدیره یکی از بانکهای خصوصی کشور اشتغال داشت و ماهانه دهها میلیون حقوق میگرفت.
در جریان مذاکرات هستهای و زمانی که طرفین در خصوص رفع تحریمها در حال چانهزنی بودند، دری اصفهانی از طرف بانک مرکزی بهعنوان کارشناس مسائل مالی و روابط بانکی به تیم مذاکره کننده هستهای برای حضور در این مذاکرات «رسماً» معرفی میشود و پس از به دست آمدن توافق هستهای نیز از جانب رئیس جمهور به عضویت در ستاد پیگیری برجام منصوب میشود.
وی همچنین در بهمن ماه سال 94 در جریان تقدیر از تیم مذاکره کنند هستهای کشورمان، نشان درجه 3 خدمت را از دست حسن روحانی رئیس جمهور دریافت کرد.
این فرد که دارای تابعیت کانادایی است، در تیر ماه سال گذشته با اتهام ارتباط با سرویسهای جاسوسی بیگانه دستگیر شد، بر اساس اسناد منتشره، همکاری خود را با سرویسهای غربی از طریق شرکتی به نام PWC انجام داده است.
گفتنی است؛ دری اصفهانی پیش از انقلاب با کمیته خزانهداری ایالات متحده همکاری میکرد و پس از انقلاب به استخدام وزارت دفاع درآمد و مسئولیت رسیدگی به مطالبات ایران از آمریکا را برعهده میگیرد. بعد از مدتی وزارت دفاع در مییابد که در محاکم و دعاوی بین ایران و آمریکا، به رغم مستندات و مدارک قوی، به علت عدم ارائه دفاعیات لازم آرای صادره به نفع آمریکا است به همین جهت وی از وزارت دفاع اخراج میشود و به کانادا میرود.
باز کردن پرونده الحاق به FATF سوغات این فرد است.
عایدی «تقریبا هیچ» تبلیغات درباره جذب 50 میلیارد دلار سرمایه خارجی
درّ 50 میلیارد دلاری سرمایهگذاری که دولت در این یکی دو سال نشان میداد کجا و مشکلاتی که در روزهای اخیر نشان میدهند کجا؟!
روزنامه جوان در یادداشتی با همین مضمون مینویسد: اقتصاد ایران با توجه به پتانسیلها، ذخایر و پشتوانهای که دارد قابلیت جذب صدها میلیارد دلار را دارد، اما این قابلیت تنها با یک قرارداد و امضا میان پنج کشور که یکی از آنها سالها خصومت خود را به اثبات رسانده، متبلور نمیشود.
اگرچنین بود، برجام که امضا شد به گفته مسئولان قرار بود، سیل سرمایهگذاریها به ایران سرازیر شود و بلافاصله از «جلب» به جای «جذب» دهها میلیارد دلار سرمایه و قراردادهای مشروط و مبهم چند ده میلیاردی خرید هواپیما سخن به میان نمیآمد که امروز تقریبا همگی آن تفاهمنامههای شکننده یک طرفه نقض شوند.
به طوری که روزنامه گاردین از خروج هشت شرکت چند ملیتی خبر داد که حکایت از پریدن قطعی بیش از 49/1 میلیارد دلار «جلب» سرمایه گذاری و خرید هواپیما داشت.
این قراردادها شامل امضای 4/8 میلیارد دلاری با توتال، قراردادهای 40 میلیارد دلاری فروش هواپیماهای بوئینگ و ایرباس به ایران، قرارداد 1/8 میلیارد دلاری با شرکت فولاد ایتالیایی (احتمالا دنیلی)، قرارداد 2/5 میلیارد دلاری شرکت نروژی ساگا (فعال در حوزه انرژی خورشیدی) بود. هرچند که این موارد مربوط به شرکتهای بزرگ چند ملیتی است و از ترس آمریکا و منافعشان خروج زودهنگام را در دستور کار خود قرار دادهاند، اما بدون تردید میزان فسخ تفاهمنامهها بیش از اینهاست. شاید اگر فضای اقتصادی کشور به گونهای مناسبتر و محیط کسب و کار کشور آمادهتر بود، به جای بزرگنمایی برجام و اعتماد بیش از حد به غرب در مسیر سرمایهگذاری به فراهم آوردن بستری برای بستن قراردادهای محکمتر متمرکز میشدیم و امروز شاهد چنین سرعتی برای خروج شرکتهای خارجی نبودیم.
درّ 50 میلیارد دلاری که دولت در این یکی، دو سال اخیر نشان داد کجا و مشکلاتی که در دو روز گذشته به وزیر نیرو نشان دادهاند، کجا؟ آیا اینها تضامین اروپا برای بقای برجام است؟
در حالی که شرکتهای چندملیتی از کشور خارج شدهاند، کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا از حمایت بانک سرمایهگذاری اروپا از سرمایهگذاری شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی در ایران خبر داد و این خبر را هم وزیر نیرو رسانهای کرده است!
تجربه شرکتهای کوچک اروپایی که در جریان تحریم با آزمون و خطا بر سر آلیاژهای فلزات مورد نیاز تجهیزات نفتی و نیروگاهها به شرکتهای بزرگ بدل شدهاند یا حضور پررنگتر برندهای دست چندم پوشاک ایتالیایی در بازار پوشاک ایرانی چه دستاوردی میتواند برای ما داشته باشد که اینچنین وزیر نیرو حمایت سرمایهگذاری شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی در ایران توسط بانک سرمایهگذاری اروپا را رسانهای میکند؟!
آیا آزمون و خطا و برندسازی شرکتهای داخلی ارجحیت بر این نوع شرکتها ندارد؟!
آیا مزد ایران که به اذعان کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی تعهدات خود را به خوبی به اجرا درآورده، اتحادیه اروپا حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی است که راهی به بازارهای آمریکا ندارند؟ چرا باید حوزههای انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش راندمان نیروگاهها و حتی بخش آب و فاضلاب را به شرکتهای دست چندم اروپایی بدهیم، اما به توان تولید داخلی خود اجازه فعالیت ندهیم؟
یادآور میشود اغلب آمارهای جذب سرمایهگذاری خارجی، معطوف به تفاهمنامه است که ارزش حقوقی و اجرایی ندارد و یکی دو مورد قراردادی هم که نهایی شده بود، عملا با بدعهدی و نقض بدون جبران خسارت- نظیر توتال- روبرو شده است.
نظر شما