شناسهٔ خبر: 25725450 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: شبستان | لینک خبر

خرمشهر شهری که از خون خرم گردید

خبرگزاری شبستان: خرمشهر در سال ۱۳۵۹ مورد تجاوز دشمن بعثی قرار گرفت و پس از ۳۴ روز مقاومت دلیرانه، مردم و رزمندگان اسلام، در چهارم آبان همان سال به اشغال نیروهای متجاوز بعثی درآمد و به مدت ۲۰ ماه در اشغال نیروهای متجاوز بعثی بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری شبستان از ایلام، با پایان گرفتن عملیات موفقیت‌آمیز «فتح المبین» دهم فروردین 1361 جلسه مشترکی با حضور فرماندهان ارشد سپاه واردش تشکیل گردید. بر اساس تفاهم مشترک در جهت ضرورت تعجیل در آغاز عملیات به وجود آمده بود و قوای اسلام برای کسب آمادگی رزمی در کوتاه‌ترین زمان ممکن، شتاب چشمگیری به خود گرفت، چراکه با عنایت به فرارسیدن فصل گرما در منطقه جنوب و هوشیاری دشمن نسبت به تهاجم در منطقه و هرگونه تعلل قطعاً می‌توانست لطمات جبران‌ناپذیری را در پی داشته باشد.

 

شهر خرمشهر به‌مثابه مهم‌ترین دستاورد سیاسی و ژئوپولتیکی، در اشغال ارتش عراق باقی‌مانده بود، استمرار اشغال خرمشهر برای رهبران حزب بعث عراق دارای دو مزیت عمده بود: نخست آنکه از جنبه سیاسی، به‌زعم حکام عراق، در اختیار نگه‌داشتن این شهر، دعاوی ایشان مبنی بر «حق حاکمیت بر هر دو سوی سواحل اروند» را به اثبات می‌رساند.

 

بندر خرمشهر در شرق اروندرود و بندر عراقی بصره در غرب آن واقع است. هردو بندر، از مرز شلمچه حدود بیست کیلومتر فاصله‌دارند. این فاصله نزدیک باعث ارزش سیاسی_اقتصادی دو بندر شده، و اهمیت آن‌ها را در معرض خطر انداخته بود. دومین مزیت ناشی از ادامه نگه‌داشتن خرمشهر برای دشمن، معطوف به جنبه نظامی آن بود؛ به دلیل موقعیت استراتژیک خرمشهر مأمن خوبی برای تحرکات نظامی عراق، در پی از دست دادن بخش عمده‌ای از اراضی خود در عملیات فتح المبین بود،

 

در این منطقه به‌جز جاده آسفالت و نسبتاً مرتفع اهواز -خرمشهر و رودخانه‌های کارون و کرخه که درواقع کمک بزرگی برای تأمین خطوط پدافندی دشمن محسوب می‌شدند، عارضه طبیعی مهمی که بتوان از آن به‌عنوان جان‌پناه و نقاط کمکی در طرح‌های هجومی استفاده کرد، وجود نداشت و زمین منطقه، دشتی صاف و کاملاً مسطح است.

 

 این وضعیت برای دشمن که ایفاگر نقش مدافع بوده و استحکامات و سنگرهای لازم را احداث کرده بود، در حکم امتیازی بزرگ برای نیروهای جمهوری اسلامی که در جایگاه حمله‌ور قرار داشتند، مشکلی عمده محسوب می‌شد؛ چراکه در این دست مناطق، به‌محض کشف عملیات، دشمن با به‌کارگیری چند تیر بارچی قادر بود نیروی عظیمی را در دشت زمین گیرکرده، سرانجام با آوردن نیروهای تازه‌نفس مکانیزه و زرهی خود به میدان، نیروهای تکاور را به‌آسانی در هم بکوبد.

 

دشمن در طول یک سال ونیم اشغال این شهر بندری، طی یک‌رشته عملیات مهندسی پیچیده، آن را به‌صورت یکی از محکم‌ترین مواضع پدافندی خود درآورده بود. واحدهای مهندسی تابع سپاه سوم ارتش عراق با تخریب سیستماتیک قسمت اعظم شهر و ایجاد میادین مین و کانال‌های زیرزمینی، چنان ساختار دفاعی مستحکمی در شهر ایجاد کرده بودند که به فرض احتمال رخنه نیروهای ایرانی از کلیه مواضع و استحکامات پیرامونی به داخل خرمشهر باز آن‌ها قادر خواهد بود در صورت لزوم، وارد یک جنگ شهری طولانی با نیروهای ایرانی بشوند.

 

بعد از اتمام عملیات فتح المبین بلافاصله تخریب مناطق مسکونی خرمشهر به‌طور کامل و اساسی توسط ارتش عراق آ بازگردید، به‌گونه‌ای که صدای انفجار مهیب به‌طورکلی در شرق رودخانه کارون شنیده می‌شد. سه قرارگاه عمل‌کننده در این عملیات عبارتند بودند از:

*قرارگاه نصر در جبهه جنوبی مأمور به عبور از رودخانه کارون و پیشروی به‌سوی خرمشهر

*قرارگاه قدس در مناطق شمالی عملیات که مأمور به عبور از رودخانه کرخه کور

*قرارگاه فتح در جبهه میانی، مأمور به عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده استراتژیک اهواز_خرمشهر...

 

شهید صیاد شیرازی در خاطرات خود ضمن اشاره به تشکیل قرارگاه‌های مزبور جهت طرح این عملیات که بسیار وسیع است می‌گوید: فقط این سه محور می‌توانست خوب جواب دهد، در بعضی از جاها، یا بهتر بگویم، اغلب جاها، باید تک جبهه‌ای انجام می‌دادیم. چه ازنظر ستادی و چه ازنظر نیروهای رزمی، ترکیبی از ارتش و سپاه قرار داده بودیم.

 

بعد از شکست حزب بعث در عملیات فتح المبین، چنان رعب وحشتی در میان افسران و فرماندهان عراقی رخنه کرده بود که برای حفظ خرمشهر دست به کار شدند و تعداد زیادی از واحدهای مسکونی به‌کلی تخریب کردند و در آن محوطه باز و عاری از موانع، اقدام به احداث میادین مین فشرده و گسترده کردند، همچنین به فاصله هر شش کیلومتر شانزده عراده توپ مستقر کردند، بخصوص در شرق شلمچه چهار گردان توپخانه مشتمل بر شصت‌وچهار عراده توپ آماده هرگونه تحرکی از سوی قوای اسلام بود، ده‌ها بشکه حاوی مایع شدیدالاحتراق «پالم» را در بخشی از ساحل کارون به‌صورت تله کاشته بودند، مثلاً هر بشکه ناپالم توسط سه لوله گالوانیزه به سطح آب رود کارون متصل شده که در صورت هرگونه خطری دشمن به سهولت شیر این را باز می‌کند و با استفاده از گلوله‌های آتش‌زا اقدام به انفجار بشکه‌ها می‌نماید.

 

از دیگر تدابیر دشمن، استقرار دوربین‌های مداربسته تلویزیونی در این بخش بود که کلیه تحرکات ایرانی‌ها را در منطقه به‌صورت بیست چهارساعته رصد می‌کرد، ایجاد موانع مختلف با استفاده از اموال موجود در شهر توسط ارتش عراق برای جلوگیری از هلی برد رزمندگان اسلام.

 

چند روزی به آغاز عملیات باقی نمانده بود که جلسه‌ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه واردش جهت اعلام رمز عملیات و هماهنگی‌های دیگر برگزار شد، طرح این عملیات در شرف آغاز تا به آن روز «کربلای سه» بود که در آستانه عملیات گسترده نیروهای جمهوری اسلامی، شرایط سیاسی ملتهب منطقه خاورمیانه و اوج‌گیری مسئله استراتژیک جهان اسلام و قیام ملت مسلمان فلسطین در آغاز سال 61 و شعار «یا ایها المسلمون اتحدوا اتحدوا» در صحن مسجدالاقصی، فرماندهان حاضر در جلسه توافق کردند که نام عملیات به «الی بیت‌المقدس» به معنی به‌سوی بیت‌المقدس، نام گزاری شوکه موافقت همه حاضرین در جلسه را در پی داشت. در آستانه میلاد مولای متقیان حضرت علی «ع»، رمز عملیات یا علی بن ابی‌طالب «ع» نام گزاری شد.

 

بالاخره لحظه موعود فرارسید و در شامگاه نهم اردیبهشت‌ماه سال 1361 عملیات بیت‌المقدس آغاز گردید و تعدادی از پاسگان برای مرحله اول عملیات وارد عمل شدند و تعداد دیگری از گردان‌ها با چند ساعت تأخیر وارد عمل شدند، در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به‌سوی مرز بین‌المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مدنظر قرارگرفته و چنین استدلال می‌شود که حمله به جناح دشمن که عمدتاً به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم‌چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به‌عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تأمین خرمشهر به‌عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

 

 آنچه افسران عراقی در مورد این عملیات در سر داشتند توهمی بیش نبود تصور آن‌ها این بود که حمله از شمال خرمشهر صورت می‌گیرد و تمام منطقه را با تمام حربه‌های نظامی بستند ولی هوش و ذکاوت فرماندهان ایرانی آن‌قدر بالابود که هیچ مستشار نظامی در دنیا به آن‌هم فکر نمی‌کرد که نیروهای ایرانی از مسیر شلمچه، خرمشهر را به محاصره دربیاورند باوجود محاصره دشمن عراقی‌ها هیچ راهی جز فرار نداشتند.

 

 جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند و عده دیگری هم باوجود عدم آشنایی با شنا کردن غرق شدند که تعدادی از این قایق‌ها توسط رزمندگان نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن به هلاکت رسیدند. بدین ترتیب، خرمشهر در ساعت یازده روز دوشنبه سوم خرداد 1361 پس از پانصد و هفتادوپنج روز اشغال به دامن ایران اسلامی بازگشت و مسجد جامع خرمشهر مأمنی شد برای سجده شکر هزاران رزمنده مخلص که طی چهار مرحله عملیات و سی وچهار روز نبرد به این پیروزی بزرگ و بی‌نظیر دست یافتند.

 

صدام حسین هرازگاهی در نطق‌های تلویزیونی عنوان می‌کرد که اگر ایرانی‌ها خرمشهر را تصرف کنند کلید بصره پیش کش آن‌ها می‌کنم، این جمله صدام منطقی بود چون دوسوم از قوا و تجهیزات نظامی خود را جهت حفظ خرمشهر در این شهر متمرکز کرده بود ولی از یک‌چیز غافل بود و آن‌هم عدم شناخت از روحیه وایمان جوانان ایرانی بود که ایرانی‌ها گرچه مثل نیروهای دشمن از ادوات و جنگ‌افزارهای مدرن روز بی‌بهره بودند، ولی نیروی ایمان و توکل به خدا  و ائمه(ع) مدرن‌ترین سلاحشان بود.

 

هرچند برخودلازم دانستم که اشاره‌ای به افرادی بکنم که جانانه مبارزه کردند، ولی در فتح خرمشهر همه نقش داشتند از مردم، تا بسیجیان و پاسداران ارتشیان و تکاوران نیروی دریایی و همه برای سربلندی حکومتی نوپا که هدیه‌ای از خداوند منان بود، در این پیروزی سهیم بودند. یاد می‌کنیم از شهدای این عملیات بزرگ و از خداوند منان خواستاریم روح آن عزیزان را با شهدای صدر اسلام محشور گرداند.

قدرت فرضی

نظر شما