به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس؛ در شرایطی که خرمشهر برای ایران و عراق به مثابه برگ برندهای به حساب میآمد، اخبار دریافتی از اردوی نیروهای خودی چندان خوشایند و مطلوب نبود به همین جهت فرماندهان تیپ 27 از هر فرصتی برای ترغیب این نیروها جهت ادامه عملیات تا فتح خرمشهر استفاده میکردند.
باقر سیلواری سرپرست موقت گردان مسلم بن عقیل در این رابطه میگوید: «به توجه به فشارهایی که به بچهها تحمیل شده بود، خیلیها روحیات خودشان را از دست داده بودند. به طوری که به هیچ وجه راضی نمیشدند تا برای ادامه عملیات در تیپ باقی بمانند.
تا اینکه خبر آوردن که حاج احمد متوسلیان میخواهد با نیروها صحبت کند. نماز مغرب و عشاء را در محوطه بیرونی اردوگاه انرژی اتمی خوانیدم، بعد از نماز یک وانت تویوتا آوردند و حاجی که با عصا آمده بود از پشت آن رفت بالا تا برای نیروهای گردان مسلمبن عقیل سخنرانی کند.
ایشان خیلی پرهیجان صحبتهای خودش را شروع کرد و گفت: برادرهای من هر کس که میخواهد از منطقه برود مختار است ولی من متوسلیان میایستم تا خرمشهر آزاد شود، من با چه رویی میتوانم بروم تهران و به مردم بگویم که خرمشهر را نگرفتیم و آمدیم. جواب مادران و پدران شهدا و جواب رفقای شهیدمان را چگونه میتوانیم بدهیم، من به تهران بر نمیگردم تا اینکه خرمشهر را آزاد کنم.
ناگهان کل حاضرین در آن اردوگاه شعار دادند «حزبالله میجنگد، میمیرد، ذلت نمیپذیرد» با این شعار همه بچهها غیرتی شده بودند حتی آنها که میخواستند برگردند گفتند ما میمانیم.
انتهای پیام/
نظر شما