شناسهٔ خبر: 25699102 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

سیده فاطمه موسوی، سید حسین موسوی، سید منصور زارع

بررسی ارتباط میان باورهای قرآنی و میزان افسردگی

با توجه به آموزه های خود شناسی و پیرامون شناسی قرآن، همچنین ارتباط تنگاتنگ بین افکار فرد نسبت به خود و پیرامونش با افسردگی، پژوهش پیش رو در تلاش است تا به بررسی ارتباط میان باورهای قرآنی و میزان افسردگی بپردازد.

صاحب‌خبر -

چکیده مقاله:

با توجه به آموزه های خود شناسی و پیرامون شناسی قرآن، همچنین ارتباط تنگاتنگ بین افکار فرد نسبت به خود و پیرامونش با افسردگی، پژوهش پیش رو در تلاش است تا به بررسی ارتباط میان باورهای قرآنی و میزان افسردگی بپردازد. جامعه ی آماری ، 50 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی بوده که مورد آزمون BDI-II قرار گرفتند. باورهای قرآنی در قالب ده آموزه ی قرآنی تشریح شده است. ارزیابی باورهای قرآنی، از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته ، با مقیاس لیکرت صورت گرفت. پایایی این پرسشنامه، با روش تنصیف 0/70 و روایی آن از طریق اعتبار محتوا و اعتبار هم گرا % 80 ارزیابی گردید. روش آماری، توصیفی استنباطی بوده و از ضریب هم بستگی پیرسون، رگرسیون خطی و آزمون کای- مربع استفاده شده ست. ضریب همبستگی میزان افسردگی و باورهای قرآنی 0/61 با p=0/01، یافته ی اصلی این پژوهش است. بر اساس یافته های فرضیه های فرعی، باور به آموزه های استنباط شده از آیه تکلیف (البقره/ 286 ) و آیه ی شاکله(الاسراء/ 84 ) برای تعدیل انتظارات فرد از خود، همچنین باور به همراهی بخت هر کسی با افکار و رفتار آگاهانه و مختارانه ی خویشتن، مطابق با آموزه های استنباط شده از آیه ی 11 سوره الاسراء، بیشترین همبستگی منفی با میزان افسردگی را دارد. باور افراد نسبت به ارزشمندی شان نزد خداوند(الحجر/ 29 ) با میزان افسردگی در دومین درجه ی اولویت است. ارتباط میزان پایبندی فرد نسبت به قاعده ی شکر(ابراهیم/ 7) و میزان افسردگی در سومین درجه قرار دارد. همبستگی باور به آموزه ی آیه ی لقد خلقنا الانسان فی کبد (البلد / 4) با افسردگی در چهارمین درجه است. میزان نگرش مقایسه ای فرد با میزان افسردگی ارتباطی در درجه پنجم دارد. فرضیه های فوق با p=0/01 ، تایید شده است. میزان افسردگی با سه متغیر: میزان تاسف گرایی نسبت به رخدادهای ناگوار؛ میزان انتظار فرد از دیگران؛ نوع نگرش فرد نسبت به سرنوشت؛با p=0/05 ارتباط معنا دار دارد. اما با p=0/01 ، ارتباط معنا داری ندارد. از یافته های قابل تامل پژوهش حاضر این که نماز خواندن افراد مورد پژوهش، با میزان افسردگی هیچ ارتباطی ندارد. بنابراین به نظر می رسد نماز خواندن در جامعه ی مورد پژوهش، نمی تواند مصداق کامل اقامه ی نمازی باشد که خداوند در قرآن کریم بیان فرموده است. بر پایه ی نتیجه گیری های فوق، پیشنهاد می شود آموزه های قرآنی مورد تایید این پژوهش، به ترتیب اولویت در رفع خطاهای شناختی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین پژوهشی مداخله ای در باره ی اقامه ی نماز در درمان افسردگی انجام شود.

کلیدواژه‌ها: افسردگی، باورهای قرآنی، درمان شناختی افسردگی

بیان مسئله

 پژوهش ها حاکی از این است که ارتباط شگفت انگیزی بین افسردگی وتصویر شخصی فرد از خودش وجود دارد( Beck,1973,3) علاوه بر  آن یکی از عوامل انحراف در پردازش اطلاعات، افکار منفی فرد نسبت به پیرامونش است. (کراز، 1381: 72) افکار منفی ریشه در نا آگاهی یا آگاهی های نادرست دارد. همین امرسبب انحراف در پردازش اطلاعات می شود.(لی هی، 1385: 218) به همین دلیل صاحب نظران، شناخت درمانی را از میان سایر روش های روان درمانی، دارای بیشترین اثر گذاری دردرمان افسردگی می دانند. (Richard & Garland,2003,15) در متون اسلامی نیز یقین به عنوان بالاترین درجه ی شناخت واقعی (راغب اصفهانی، 1412 ،892 ) اعم از خداشناسی، خودشناسی و پیرامون شناسی، برطرف کننده ی اندوه بلند مدت معرفی شده است. (مجلسی،1404، 74 / 212) بنابراین چگونگی خود شناسی و پیرامون شناسی افراد می تواند اساس اختلال افسردگی را شکل دهد. از آن جا که در قرآن کریم، آموزه هایی با مضامین خود شناسی و پیرامون شناسی وجود دارد، می تواند مجموعه ی کاملی از باورهایی واقع گرایانه را پدید آورد.با این پیش فرض، پژوهش پیش رو در تلاش است تا به بررسی ارتباط میان باورهای قرآنی و میزان افسردگی بپردازد.

 اهمیت موضوع

بر اساس مطالعاتی که درمورد میزان شیوع افسردگی در اروپا و آمریکا انجام شده، برآورد شده است که بین 9 تا 26 درصد زنان و 5 تا 12 درصد مردان در طول زندگی خود یک بیماری افسرده ساز عمده داشته اند. همچنین برآورد شده است که بین 4.5 تا 9.3 درصد از زنان و 2.3 تا 3.2 درصد از مردان در برهه ای از زمان به این اختلال دچار هستند.(بلک برن و دیوید سون،1984، 18) بر اساس مطالعاتی روی بیماران مراجعه کننده به پزشکان عمومی انجام شده، نشان می دهند که شیوع افسردگی اساسی در حدود 5% است. (همان) متأسفانه در ایران آمار بالاتری گزارش شده است. بر اساس پیمایشی بر روی هفت هزار و 886 نفر از جمعیت 15 تا 64 ساله در سال 87، میزان متوسط اختلال افسردگی در کشور 13.6 درصد است که 16.5 درصد آن مربوط به زنان و 10.7 درصد مربوط به مردان بوده است. (ناصحی، 1391)شیوع فزاینده ی این اختلال خلقی، سبب شده است که بسیاری توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف نماید. مضاف بر این ، مطابق با آن چه که در بیان مسئله آمد، به دلیل انحراف در پردازش اطلاعات در این بیماری، روش شناخت درمانی، جایگاه ویژه ای دارد. بر پایه ی دو مطلب یاد شده، ضرورت و اهمیت بهره گیری از آموزه های شناختی قرآن که "یهْدِى لِلَّتىِ هِىَ أَقْوَم"(الاسراء/9) و شفا و رحمت برای مؤمنان و باور مندان(الاسراء/82)است، در این اختلال رو به رشد خلقی آشکار می شود.

ادبیات پژوهش

ادبیات پژوهش حاضر بر دو مفهوم استوار است: افسردگی؛ باورهای قرآنی. در راستای اهداف پژوهش به ساختار مفهومی هر یک پرداخته می شود

افسردگی[1]

افسردگی به معنای دلتنگی و پژمردگی(عمید، 1363، 174) و در اصطلاح به حالت مرضی - عاطفی گفته می شود  که با احساس نومیدی، بی کفایتی، گناه و ترس همراه است.(شعاری نژاد،1375 ، 103) براساس نظر انجمن روانپزشکی آمریکا در صورتی می توان گفت فردی مبتلا به افسردگی است که حداقل پنج مورد ازاین نشانه ها، دست کم برای مدت دو هفته، در او دیده شود: خلق و خوی گرفته؛ فقدان لذت؛ تغییر کلی در اشتها؛‌ آشفتگی خواب؛ احساس رخوت و سستی؛ از دست دادن نیرو و توان یا احساس خستگی؛ احساس بی ارزش بودن و تمایل به احساس گناه؛ از دست دادن توانایی تمرکز حواس؛ داشتن تفکراتی در مورد مرگ و خود کشی. (پاول، 1386، 48)

باورهای قرآنی

در این پژوهش، باورهای قرآنی به آن دسته از باورها گفته می شود که بر پایه ی خودشناسی و انسان شناسی قرآنی شکل گرفته اند. نگارنده در دو مقاله (موسوی، 1392؛ موسوی، 1394)به تفصیل به این باورها پرداخته، که در این جا گریزی به آنها زده می شود.

 

1-جایگاه ویژه ی انسان در نظام آفرینش

احساس بی ارزش بودن یکی از نشانه های آشکار افسردگی است. (پاول ، 1386: 48). این احساس فرد را به خطای برچسپ زدن[2] دچار می کند . با این معنا که فرد به خود نام ها و لقب های ناشایستی نسبت می دهد. (لی هی ، 1385 : 57)  توجه دادن فرد به جایگاه ارزشمندش به عنوان یک انسان در نظام آفرینش، جایگزین ، تصویر ذهنی فرد[3] را از خود به گونه ای واقع گرایانه مثبت می کند. همچنین انگاره ی منفی نگری [4] (همان ) را از مراجع گرفته، او را به واقعیت هایی که از نظرش دور مانده یاد آوری می دهد.

 در آیات متعددی، به بیان های گوناگونی به جایگاه ارزشمند آدمی در خلقت اشاره شده است. به عنوان مثال در آیه ی زیر چنین آمده است:

فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِى ...(الحجر/29 )

پس آن گاه که او را به خلقت کامل بیاراستم، از روح خود در او دمیدم. ....

اضافه ی روح انسان به خداوند از باب کرامت و شرافت دادن  (طباطبایی، 1417، ‏12/ 155 ؛ حسینى شاه عبدالعظیمی، 1363، ‏11/ 212) گویای منشأ الهی روح انسان است. ( قرائتی ،1383، ‏10/ 126)پس تمام صفات الهی به طور نسبی در وجود آدمی تعبیه شده است . این وصف در مورد روح انسان، برای هیچ یک از آفریده های الهی حتی فرشتگان به کار نرفته است.

 

2-شناخت صحیح مفاهیم: سرنوشت؛ قضا و قدر؛ اختیار و دامنه ی آن

گاهی فرد افسرده، با شخصی سازی رخدادها[5]، همه ی حوادث را به خود نسبت می دهد، سهم پیرامون خود را در بروز مشکلات نادیده می گیرد. (لی هی ، 1385: 58)

 آیات کریمه ای[6] به اراده ی مطلق الهی نظر داشته، گویی که آدمی هیچ اختیاری ندارد. جبریه با استناد به این آیات، قائل به جبر الهی در افعال بشری شده اند. (فخر رازی ، 1420: ‏30، 762) آیات دیگری[7]، ظهور در اختیار انسانی دارند.

معتزله با استناد به این آیات معتقدند که تنها اختیار بشر در انتخاب مسیر ملاک است.(زمخشری ، 1407 : 2/719) به تعبیر دیگر افعال بشر تنها با قدرت و توان آنها صورت می گیرد. (الایجی، 1997: 3/208) اشاعره نیز، با بیان نظریه ی کسب بر این باورند که فعل آدمی آفریده ی خداوند و دستاورد خود انسان است .( عون ، 1976: 280) به تعبیر دیگر خداوند در خلق و آفرینش مستقل بوده، اما دستاوردهای اختیاری آدمی وابسته به آفرینش خلق و متأثر از دستاوردهای دیگران است. (الجوزیة، بی تا: 209 ) اما مفسران و صاحب نظران امامیه  (طباطبایی،1417: ‏20/ 14؛خمینی، 1362: 70 ؛مطهری، 1380 : 84 )با بهره گیری از تفسیر قرآن به قرآن، تلفیق آموزه های الهی و با الهام  از کلام ائمه (ع)، قائل به نظریه ی " امر بین الأمرین " شده، بر این باورند که قدرت بر فعل  از سوی خداست. اما بکار بستن و اعمال آن قدرت از ناحیه ی بنده است.(خمینی ، 1362 : 70 ) انسان تحت قضای الهی،اجبارا مختار است. یعنی نمی تواند مختار نباشد. (مطهری، 1380 : 123) بر اساس این نظریه،  اختیار آدمی ، تنها یکی از قوانین حکیمانه ی الهی در نظام آفرینش است. متغیرهای ارثی و پیرامونی بسیاری هستند که در تعیین مسیر پیچیده ی نظام آفرینش نقش آفرینی می کنند. بر همین اساس گاهی برای آدمی حوادثی رخ می دهد که ارتباطی با گزینه های انسان ندارد . بنابراین احساس مسئولیت کردن در برابر تمام رخدادهای زندگی، بر خلاف قوانین الهی حاکم بر نظام آفرینش است. اما از سوی دیگر هم شایسته نیست اختیاری نبودن برخی رخدادها را به تصادفی بودن آنها نسبت داد. بلکه همه ی امور در سیری منسجم و نظام یافته برای رسیدن به هدفی خاص صورت می گیرند. به تعبیر دیگرآنها به ظاهر تصادفی هستند، اما در واقع نمایشی از تدبیر کارگردان بزرگ خلقت است. (خلجی موحد، 63:1379) اگر قانون حاکم بر آن ها کشف شود، تصور تصادفی بودنشان نیز حذف خواهد شد.

شناخت و پذیرش آموزه های یاد شده سبب می شود، از یک سو انسان اراده ی بی مانند خود را در انتخاب یا تغییر مسیر زندگی اش از یاد نبرد. از سوی دیگر اراده ی خود را تحت اراده ی حق تعالی و قوانین حکیمانه ی الهی بر نظام آفرینش بداند. توجه به نقش معنا دار قوانینی در دایره ی قضای حکیمانه ی الهی وخارج از اختیار آدمی، فرد را از انگاره ی شخصی سازی رخدادها می رهاند. او را به این باور می رساند که رخدادهای ناگوار غیر گزینش شده ی زندگی اش،کاملا هدفمند و تحت سیطره ی حکیمانه ی قضای الهی صورت می گیرد. پس از بروز آنها هم احساس بداقبالی نمی کند.

 

3- غیر قابل مقایسه بودن شخصیت های ناهمسان و پیچیده

خود کم بینی به عنوان یکی از نشانه های افسردگی، فرد را به سمت مقایسه ی خود با دیگران می کشاند. (فقیهی و دیگران، 1386، 84) تحریفات شناختی از یکسو و ناکامی ها ی گذشته از سوی دیگر سبب می شود که فرد خود را ناتوان و یا کم توان تر از دیگران ببیند.

آموزه های آیه ی زیر جایگزین شناختی مناسبی برای انگاره ی یاد شده می باشد: 

قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلىَ‏ شَاکلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى‏ سَبِیلًا(الاسراء/84)

بگو: «هر کس بر حسب ساختار [روانى و بدنى‏] خود عمل مى‏کند، و پروردگار شما به هر که راه‏یافته‏تر باشد داناتر است.

"شاکله" در اصل از ماده ی "شکل" به معنای در بند کردن حیوان است. (راغب اصفهانی ، 1412: 246) از پیامبر نقل شده[8] که نیت ها ، آیین ها و مذاهبی که  اعمال انسان را در بند می کنند، شاکله ی انسان را پدید می آورند. (ابن منظور ،1414: ‏11/ 357)بنابراین  تمام گرایشات و خلق و خوی ثابت انسان، شاکله ی اوست. (همان) بنا به تعریف فوق ، شاکله فقط به طبیعت انسان محدود نشده، طریقه، راه و روش زندگی و هر آنچه که عمل را دربند سازد نیز گفته می شود.( مکارم شیرازی،1374: ‏12/ 247 ) بر پایه ی نص آیه هر انسانی برابر با شاکله اش رفتار می کند. مفهوم شاکله نیز،گستره ی وسیعی از عوامل متنوع و متعدد پیچیده را در بر گرفته که پدید آورنده ی شرایط ناهمسانی برای افراد است. پس لزوما رفتارهای برآمده از شاکله ها ی ناهمسان هم منحصر به فرد بوده، درخور داوری و مقایسه نیستند.

 

4- تعدیل سطح انتظارات از دیگران با میزان شخصیت آن ها

فشارهای اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل افسرده ساز به شمار می رود. ( لاجوردی، 1384: 49) فشارهای بلند مدت اجتماعی،[9] بیش از دیگر رخدادهای پرفشار، افسرده ساز می شود. یکی از این فشارها و تنیدگی ها، رفتارهای نامناسب اطرافیان است. افرادی بیشتر از این رفتارها آسیب می پذیرند که خود درگیر خطاهای شناختی هستند.  یکی از انحرافات شناختی تقویت کننده ی رفتارهای آسیب زای دیگران، بایدهایی است که فرد برای دیگران انتظار دارد.  به تعبیر دیگر فرد نه تنها خود را در بند بایدها , و نبایدهایی می کند که از توانش خارج است، نسبت به دیگران هم، چنین انگاره ای دارد . برآورده نشدن این انگاره از سوی اطرافیان، حس بدبینی و کینه توزی نسبت به آنها را پدید آورده، شرایط را از آنچه بوده ناخوشایند تر می کند.

آیه ی شاکله که در عنوان پیش مطرح گردید، در راستای آیات تسلابخش خاطر عزیز پیامبر، تعریضی بر این مطلب است که مشرکان، مطابق با شاکله ی خود عمل کرده و انتظاری غیر از این رفتار ناپسند از آنها نیست. به این معنا که بایسته است چشمداشت خود را از دیگران با شخصیت آنها هماهنگ کرد . بر پایه ی این آموزه،رفتارهای نامناسب دیگران نمودی از شخصیت نامناسب آنها تعریف می شوند. در چنین صورتی نه تنها آستانه ی شکیبایی خود را در برابر رفتارهای نامناسب بالا برده، چه بسا با دیده ی ترحم نیز به مخاطب خود نگاه کرده ، در صدد کمک به او برآید.

 

5- معنا گیری بایدها و نبایدها در دامنه ی توانمندی نه انتظارات

یکی از خطاهای شناختی افسرده ساز، انگاره ی بایدها [10] است.  است. (لاجوردی، 1384: 75) فرد خود را مقید به بایدهایی می کند که خارج از اختیارات وتوانش است.

آیات متعددی در قرآن کریم، این انگاره را نفی کرده، آن را خلاف سنت الهی می داند. از اهم این آیات، آیه ی تکلیف است. با این بیان که خداوند بندگانش را به کاری بیش از توانشان نمی گمارد:

لَا یُکلّف اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا  لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیهَا مَا اکْتَسَبَ ...(البقرة/286)

این کلام دربردارنده ی سنت جاری خداوند بین بندگانش، همچنین سنت و قانون عقلا است.(طباطبایی ، 1417: ‏2/ 444 ) از فحوای کلام و مفهوم موافق آن نیز می توان استنباط کرد که مطابق با این سنت الهی و قانون عقلایی، انسان ها هم نباید از خودشان بیش از توان خود انتظار داشته باشند.

از لوازم واژه های کسب و اکتساب در این آیه ،آگاهانه و مختارانه بودن افکار و رفتار است.  بنابراین هماهنگی سطح انتظارات با توانمندی ها، در گستره ی افکارو رفتار ارادی معنا می شود.(همان، 443)  شناخت و پذیرش این آموزه های قرآنی سبب می شود فرد بایدهای مسیر زندگی اش را در توانمندی های آگاهانه و مختارانه ی خود مشخص نماید.

 

6- برپاداری نماز،ز بین برنده ی اندوه و نگرانی ااندوه و نگرانی را می زداید.

در آیه ی زیر اقامه ی نماز یکی از موارد از بین برنده ی اندوه و نگرانی معرفی شده است:

إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (البقرة / 277 )

کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات داده‏اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى‏شوند.

 

7- قانون فراگیری همیشگی سختی و دشواری با انسان خاکی

یکی از خطاهای شناختی در اختلال افسردگی، استدلال های عاطفی[11] نسبت به رخدادها و واقعیت های پیرامونی است.(لاجوردی، 1385)   انتظار غیر منطقی زندگی بدون دغدغه، یکی از این انگاره هاست.

در آیه ی لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَد(البلد/4) رنج ها وناهمواری های زندگی، جزئی جدا ناپذیر از انسان و نظام دنیا معرفی شده اند.

بر پایه ی تأکیدات موجود در "ل" و "قد"، همچنین "ال" جنس در«الانسان» حاکی از شمول این خبر برای جنس بشر، قانونمندی این آیه در نظام خلقت استنباط می شود. کاربرد حرف«فی» برای«کبد» نشان از چیرگی گسترده ی رنج بر انسان دارد.استنباط های یادشده از آیه، قانون « فراگیری همیشگی رنج و سختی بر انسان خاکی» نتیجه می شود. از لوازم فعل«خلقنا» دریافت می شود که رنج وسختی از آغاز آفرینش آدمی در این دنیای خاکی، همراه او و یکی از ویژگی های اقتضایی سرشت بشری اش است. شناخت و پذیرش این قانون، انتظارات فرد را از دنیا تغییر داده، دغدغه ها و مشکلات زندگی را به عنوان جزئی جدا ناپذیر و طبیعی در زندگی خود می پذیرد.

 

8- همراهی بخت هر کسی با افکار و رفتار آگاهانه و مختارانه ی خودش 

تفکر دو قطبی، [12] به عنوان یکی از خطاهای شناختی سبب می شود فرد به رخدادهای پیرامونی اش با دید همه یا هیچ بنگرد. یکی از نمودهای این خطای شناختی، نوسان افکار فرد در بین تفکر شخصی سازی[13]و رخدادهای منفی و خطای سرزنش گری [14]مطلق دیگران است. با این توضیح که گاهی فرد با شخصی سازی، بار مسؤلیت همه ی رخدادهای تلخ گذشته را بر دوش خود می کشد، گاهی اوقات نیز تمام بار مسؤلیت رخدادهای منفی را بر دوش دیگران می اندازد. سپس با انگاره ی تعمیم افراطی[15]، الگوی کلی منفی را در ذهن خود ترسیم نموده ، خود یا دیگران را همیشه مایه ی بد اقبالی می داند.(لی هی،1385، 57-58)

آیه ی وَ کُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائرهُ فىِ عُنُقِهِ...  (الاسراء/13) این انگاره را نفی می کند. از لوازم عبارت«کُلَّ إِنسَانٍ» ، فراگیری و قانونمندی«همراهی بخت هرکسی با خودش» دریافت می شود.   فعل« ألْزَمْنَاهُ» نشانگر الهی بودن این قانون است. عبارت«فىِ عُنُقِهِ»  تعبیری کنایی بوده که ظهور در همراهی همیشگی بخت و اقبال هرفردی با خودش دارد. بنابراین همراهی بخت هر کسی با خودش، از قوانین نظام هستی حاکم بر انسان هاست.

 

9- قانون شکر

نادیده گرفتن جنبه های مثبت زندگی  به عنوان یکی از خطاهای شناختی افسرده ساز(لی هی، 1385،57)،  سبب ناخرسندی فرد از زندگی و شرایط کنونی اش می شود.(کراز، 1381،72) محرومیت از احساس رضایتمندی، ریشه در پشت پا زدن به قانون شکر دارد. ازگزاره ی قرآنی لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ (إبراهیم / 7 ) قانون شکر استنباط می شود.

حروف مؤکده در آیه، آن را به صورت یک قانون در آورده است. فرایند شکر درچهار مرحله ی شناخت نعمت دهنده، اعتراف به نیکی های او در حق خود(ابن منظور، 1414) و اظهارنعمت(راغب اصفهانی، 1412) به زبان و عمل(طریحی،1375) انجام می گیرد. شناخت، پذیرش و انجام این مراحل، سبب می شود که مطابق با وعده ی الهی، فرد شایسته ی افزون شدن گردد.

بسیاری از  تفاسیر و ترجمه ها به« لَأَزیدَنَّکُمْ»  قید نعمت را زده اند. برخی تفاسیر قیدهای دیگری مانند زیادی در طاعت و ثواب(بغوی،1420، 3، 31) ، خدمت(سلمی،1369، 13، 112) ، فضل وخیردر دنیا(ابن جوزی،1422، 2، 505) و رضایت مؤمن(ثعلبی، 1422، 5، 306) را ذکر کرده اند. حداقل هفت ترجمه، قیدی به«لَأَزیدَنَّکُمْ»  نزده، آن را به صورت« شما را افزون میکنم»  ترجمه کرده اند.(اسفرائنی، 1375؛ ابو الفتوح رازی، 1408، اشرفی، 1380؛ مصباح زاده، 1380؛ معزی، 1372) حق کلام این است که نمی توان بدون قرینه و دلالتی، واژه ای را مقید کرد. همان گونه که در روایات ائمه(ع) نیز بدون هیچ قیدی بیان گردیده است. در روایاتی از امام صادق (ع) در کتاب کافی((کلینی،1365، 2 ، 95) و تفسیر قمی(قمی، 1367،  1، 368) زیادت را بدون قید نعمت شده است.

بنابراین از ظاهر آیه دریافت می شود که انجام مراحل سه گانه ی شکر، وجود فرد را وسعت و ژرفا می دهد. افزایش گستره ی وجودی، ظرفیت پذیرش رحمت ویژه ی خداوند را زیاد می کند.حال رحمت خاص الهی می تواند شامل نعمت افزون تر، خیر و فضل بیشتر و سایر مصادیقی شود که برای آیه ذکر کرده اند. فرد سپاسگزار، آن چنان ژرفا و وسعتی می یابد که ناکامی ها و نداشته هایش را در برابر نعمت ها و داده هایش کوچک تر و کم ارزش تر از آن می داند که آرامشش را به هم زند. بنابراین توفیق قناعت به روزی، با کمال رضایت و خشنودی را بدست می آورد. حس رضایت در زندگی، یکی از عوامل ارزشمند درایجاد شادی واقعی و رفع افسردگی است.

 

10- غم، جزای غم

انگاره ی تأسف گرایی،[16] فرد را در غم و اندوه از دست رفته های گذشته غوطه ور می کند.(لی هی، 1385، 57) فرد را به خود سرزنشی و احساس گناه به گونه ای نامطلوب می کشاند. آیه ی زیر در بردارنده ی آموزه ای هشداری بر این انگاره است:

فَأَثَابَکُمْ غَمَّا بِغَمّ‏ لِّکَیْلَا تَحْزَنُواْ عَلىَ‏ مَا فَاتَکُمْ وَ لَا مَا أَصَبَکُمْ وَ اللَّهُ خَبِیرُ  بِمَا تَعْمَلُونَ(آل عمران /153)

...  پس [خداوند] به سزاى [این بى‏انضباطى‏] غمى بر غمتان [افزود]، تا سرانجام بر آنچه از کف داده‏اید و براى آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید، و خداوند از آنچه مى‏کنید آگاه است.

این آیه، از احوال رزمندگان جنگ احد بعد از شکست در برابر مشرکان خبر می دهد. زمانی که مسلمانان در آستانه ی پیروزی قرار گرفته بودند، گمارده شدگان در تنگه ی جبل عینین، علیرغم دستور عبدالله بن زبیر بر پرهیز از ترک تنگه، به طمع تصاحب غنائم، تنگه را رها کردند. قریشیان  از فرصت استفاده نموده، از طریق تنگه از پشت به مسلمانان حمله و جنگ را به نفع خود تمام نمودند. آنان در اندوه پشیمانی از کرده خود بودندکه ناگاه شایع می شود پیامبر (ص) کشته شده است.(واقدی، بی تا، 294) به یک باره غم و اندوه پیشین را فراموش کرده، در فراق پیامبر غصه دار شدند.(سیوطی، 1404 ،2، 87)

مطابق با نص آیه، غم دوم به عنوان جزای غم اول آمده تا اندوه شکست و از دست دادن غنائم از بین رود. با تکیه بر قانون سبر و تقسیم و توجه به ملابسات و ملاک های اصلی کلام، می توان از آموزه ی آیه به عنوان یک قانون بهره برد. این قانون هشداری است براین که ماندن در نخستین غم، نه تنها شرایط را بهتر نمی کند، بلکه فرد را به اندوهی بزرگتر دچار می کند تا اندوه نخستین برطرف گردد.پیام هشداری این قانون، فرد را از انگاره ی تأسف گرایی بر خطاهای گذشته دور می کند.

 

پیشینه پژوهش

تنها در دو دهه ی اخیر، نقش آموزه های دینی در شناخت درمانی افسردگی، توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. (فقیهی و دیگران،1380: 96)پژوهش های متعددی ، از نوع بررسی همبستگی میان آموزه های دینی با افسردگی یا از نوع آزمایشی صورت گرفته اند. از دسته ی اول می توان به عنوان نمونه به بررسی رابطه بین میزان عبادت و سلامت روان در دانشجویان پسر مرکز تربیت معلم همدان(ثنایی ذاکرو بهرامی مشعوف، 1373)، رابطه نحوه بپاداری نماز با اختلال افسردگی اساسی(شیخ سجادیه، بی تا)، رابطه میان احکام دین با بهداشت روانی معلمان ابتدایی شهرستان فراشبند(فیاض و برجعلی و ترابی، 1392)، بررسی رابطه بین التزام عملی به اعتقادات اسلامی و افسردگی در میان دانش آموزان دوره متوسطه شهر همدان(قنبری و خرم آبادی و منصوری، 1392)، بررسی رابطه ی میان دین داری ، سلامت روانی و شادکامی در زنان(میرخانی و رسول زاده طباطبایی و یاری،1393) اشاره کرد. در میان پژوهش های آزمایشی هم می توان از کاربرد شناخت – رفتار درمانگری در درمان افسردگی با تأکید بر دیدگاه اسلامی (فقیهی و خدایاری فرد، 1380)، بررسی تأثیر درمان چند وجهی اسلامی بر افسردگی و عزت نفس دانشجویان(هنرمند؛ هاشمی،1389) ، بررسی درمان با رویکرد هستی‌شناسی اسلامی بر درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی(رحیمی و محمدپور و محمدی،1394) نام برد. در این پژوهش ها عموما اعتقادات اسلامی، دیدگاه اسلامی، رویکرد های اسلامی و دیگر اصطلاحاتی که برای بیان آموزه های اسلامی آورده اند، دقیقا تعریف نشده اند. همچنین در این تحقیقات، عموما از منابع حدیثی به عنوان آموزه های اسلامی بهره جسته اند. به عنوان مثال در پژوهش کاربرد شناخت – رفتار درمانگری در درمان افسردگی با تأکید بر دیدگاه اسلامی (فقیهی و خدایاری فرد، 1380) تنها یک مورد از آیات قرآن استفاده شده است .  (همان، 104) اما این پژوهش بر پایه ی ده مؤلفه ی مشخص از آموزه های قرآنی به بررسی ارتباط بین آموزه های قرآنی و افسردگی پرداخته است. میزان ارتباط هر مؤلفه ی قرآنی با افسردگی نیز محاسبه شده است. در صورتی که پژوهش های یاد شده، آموزه های اسلامی به عنوان یک واحد کل در نظر گرفته شده است.

 

اهداف پژوهش

اهداف پژوهش بعد از بررسی و محاسبه ی نوع و میزان ارتباط میان باورهای قرآنی و افسردگی موارد زیر هستند:

1-تدوین باورهای ده گانه ی قرآنی به ترتیب بیشترین ارتباط تا کمترین ارتباط با میزان افسردگی.

2- ارائه ی اولویت های مشاوره ای به مشاوران با تکیه بر مدوَّن مزبور برای همه ی مراجعان با اختلال افسردگی

3- ارائه ی گزاره های مشاوره ای قرآنی، ویژه ی مراجعانی با خطاهای شناختی افسرده ساز.

 

 فرضیه های پژوهش

بر اساس عنوان تحقیق، همچنین باورهای ده گانه ی قرآنی که در ادبیات پژوهش بیان شد، فرضیه های  اصلی و فرعی زیر مورد بررسی قرار می گیرند:

فرضیه اصلی: میان باورهای قرآنی و میزان افسردگی همبستگی منفی وجود دارد.

فرضیه های فرعی

فرضیه اول: باور به دیدگاه قرآن درباره ی جایگاه ویژه انسان در نظام آفرینش با میزان افسردگی همستگی منفی دارد.

فرضیه دوم: باورهای صحیح قرآنی نسبت به سرنوشت، قضا و قدر،اختیار و دامنه ی آن، با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه سوم: باور به آموزه های آیه "شاکله" در جهت عدم مقایسه ی خود با دیگران، با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه چهارم: باور به آموزه های آیه "شاکله" برای تعدیل سطح انتظارات خود از دیگران، با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه پنجم: باور به آموزه های آیه "تکلیف" برای تعدیل سطح انتظارات فرد از خود، با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه ششم: اقامه ی نماز با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه هفتم: باور به قانون قرآنی "فراگیری همیشگی سختی و دشواری با انسان خاکی" با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه هشتم: باور به قانون قرآنی" همراهی بخت هر فردی با خودش" با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه نهم: باور به قانون شکر از دیدگاه قرآن، با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

فرضیه دهم:باور به قانون قرآنی"غم جزای غم" برگرفته از گزاره قرآنی" فَأَثَبَکُمْ غَمَّا بِغَمّ‏" با میزان افسردگی همبستگی منفی دارد.

 

روش شناسی تحقیق

در این پژوهش از روش همبستگی دو متغیری به عنوان یکی از انواع روش های توصیفی استفاده شده است.

جامعه ی آماری، دانشجویان دختر کلاس 50  نفری درس تفسیر موضوعی قرآن به عنوان یکی از دروس عمومی معارف اسلامی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز است.

جامعه ی آماری مورد پژوهش به دلایل زیر انتخاب شدند:

1. بر اساس مطالعاتی که درمورد میزان شیوع افسردگی در اروپا و آمریکا انجام شده، برآورد شده است که بین 9 تا 26 درصد زنان و 5 تا 12 درصد مردان در طول زندگی خود یک بیماری افسرده ساز عمده داشته اند. همچنین برآورد شده است که بین 4.5 تا 9.3 درصد از زنان و 2.3 تا 3.2 درصد از مردان در برهه ای از زمان به این اختلال دچار هستند.(بلک برن و دیوید سون،1984، 18) همچنین در ایران بر اساس پیمایشی بر روی هفت هزار و 886 نفر از جمعیت 15 تا 64 ساله در سال 87، میزان شیوع افسردگی در میان زنان%5/16و در میان مردان، %7/10 درصد مربوط به مردان بوده است. (ناصحی، 1391) به تعبیر دیگر می توان گفت که   میزان شیوع افسردگی در میان زنان متجاوز از 5/1  برابر مردان است. بنابراین جامعه ی آماری مورد پژوهش می تواند ارتباط روشن تری را میان دو متغیر تحقیق بیان نماید.

2. نا همگونی رشته های تحصیلی دانشجویان در کلاس های عمومی، شرایط نزدیک به واقع تری را پدید می آورد.

شیوه ی نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و تعداد نمونه از طریق جدول مورگان[17] Krejcie & Morgan ,1970) (40 نفر تعیین شده است.

ابزار تحقیق در پژوهش حاضر، دو پرسش نامه ی مستقل از هم بودند. پرسش نامه ی اول، BDI-II [18] است که حاوی 21 گویه ی خود گزارشی،  برای آزمون اندازه گیری شخصیتی است تا به این وسیله نشانه های افسردگی بدست بیاید. (Beck& others,1963)

محتوای این پرسشنامه بیشتر به جنبه های شناختی تأکید دارد.(Beck & others,1988,77-100) اعتبار و روایی[19] این پرسشنامه بارها مورد آزمون قرار گرفته است. این چرسشنامه در مسیر مختصات روان سنجی نشان داد که به طور پایایی برای تشخیص و سنجش افسردگی قبل و بعد از درمان و در دفعات متعدد کاربرد دارد. نتایج تحلیل عاملی و سنجش روایی نیز حکایت از تناسب آن برای ارزشیابی نتایج هر نوع کارآزمایی بالینی دارد.(دابسون و محمد خانی، 1386)

 پرسش نامه ی دوم در قالب 10 سؤال بسته- پاسخ[20] توسط نگارنده طراحی شده است که هر سؤال در بردارنده ی یکی از متغیرهای ده گانه ی مورد پژوهش می باشد. گزینه های این پرسش ها، متناسب با پرسش نامه ی بک نمره گذاری شده است. به این صورت که از بهترین پاسخ با نمره ی صفر تا بدترین پاسخ با نمره ی 3 یا 4 مرتب شده اند. برای اندازه گیری نگرش های بر آمده از این پرسش نامه از مقیاس لیکرت[21] استفاده شده است.

بر اساس این مقیاس، توان افتراقی در گویه های ده گانه به ترتیب زیر است:

گویه ی اول: 1/1؛ گویه ی دوم: 66/1؛ گویه ی سوم: 73/2؛ گویه ی چهارم: 1/1؛ گویه ی پنجم: 1؛ گویه ی ششم: 28/1؛ گویه ی هفتم: 67/1؛ گویه ی هشتم: 16/1؛ گویه ی نهم: 1؛ گویه ی دهم: 3

پایایی پرسش نامه ی دوم با استفاده از روش تنصیف یا در نیمه کردن[22] و فرمول اسپیرمن- براوان[23]  70/0 بوده است.

روایی این پرسش نامه نظر اعتبار محتوا[24] توسط متخصص در زمینه ی علوم قرآنی سنجیده شده است. هم چنین با استناد به اعتبار هم گرا[25]  هم بستگی ویژگی های مشابه در گویه های این پرسش نامه، تعیین شد. به عنوان مثال انتظار می رفت فردی که گویه ی 8 را نمره صفر گرفته، گویه ی 10 و 7 را هم نمره ی صفر بگیرد. میانگین این هم بستگی ها تقریباً 80% برآورد شد.

روش آماری، توصیفی استنباطی بوده و از ضریب هم بستگی پیرسون ، رگرسیون خطی و آزمون کای- مربع استفاده شده است.

 

یافته های پژوهش

یافته های مربوط به فرضیه ی اصلی: یافته های فرضیه اصلی از طریق رگرسیون و ضریب هم بستگی پیرسون به دست آمده است.

ضریب هم بستگی پیرسون برای متغیرهای ده گانه در پرسش نامه اول (میزان افسردگی) و پرسش نامه ی دوم (میزان باورهای قرآنی) 61/0 می باشد. مقدار  برابر با 88/4 واحد است که با درجه ی آزادی  مقادیر بحرانی آن  می شود.

از آن جا که مقدار  در محدوده ی  قرار می گیرد، این همبستگی معنا دار است. نمودار 1 و جدول 1 بیان گر این محاسبات است.

 

 

 

 

 

                                                 

                                                             

                                                            نمودار 1: سطح زیر H0 و H1  در معناداری همبستگی میزان افسردگی و باورهای قرآنی

 

جدول 1: همبستگی پرسشنامه اول و دوم

همبستگی بین پرسشنامه اول و دوم

درجه ی آزادی

مقادیر بحرانی

61/0

88/4

2-n

01/0

 

یافته های مربوط به فرضیه های فرعی:

از آن جا که دو متغیر افسردگی و باورهای قرآنی، کیفی و مستقل از هم بوده، به جاست که از شیوه ی آزمون استقلال [26]تحت عنوان آزمون کای- مربع  بهره برد. در همه ی فرضیه ها، متغیر اول (x) میزان افسردگی است که در دو سطر (r) با عناوین میانگین بهنجار و خفیف تا متوسط مرتب شده اند. متغیر دوم (y) باورهای ده گانه ی قرآنی است که در دو یا سه ستون (c) ترتیب یافته اند. فراوانی های مورد انتظار  که از تقسیم حاصل ضرب جمع سطر هر سلول در جمع ستون همان سلول بر تعداد نمونه به دست می آید، (عادل آذر، همان، 271، 1392) در جدول کنار فراوانی های مشاهده شده  هر سلول مشخص شده است.

فرضیه ی اول: در این فرضیه، معنا داری ارتباط میزان افسردگی با باور به ارزشمند بودن روح آدمی در نزد خداوند بررسی و در جدول 2 ترسیم شده است.

جدول 2:یافته های فرضیه اول

مجموع

باور منفی

باور مثبت

باور به ارزشمندی روح آدمی

میزان افسردگی

22

63/4

1

36/17

21

میانگین بهنجا ر

16

36/3

7

3/13

6

خفیف تا متوسط

38

 

8

30

مجموع

 

آماره ی آزمون با استناد به فرمول ، 93/8 است که با دامنه ی آزادی ، مقدار بحرانی برابر با 63/6 است که در محدوده ی  (ارتباط معنا دار بین متغیر اول و دوم) قرار دارد. نمودار 2 حاکی از این ارتباط است.

 

 

 

 

                                                                 

 

 

 

 

                                                                نمودار2: سطح زیر H0 و H1 درباره  ی معنا داری فرضیه اول

 

فرضیه ی دوم: در این فرضیه متغیر اول میزان افسردگی و متغیر دوم چگونگی باور به سرنوشت، قضا و قدر الهی و اختیار آدمی است.

بر حسب مقادیر جدول 3،  برابر با 2/2 است. با توجه به  ، آماره ی آزمون در محدوده ی  قرار داشته، ارتباط معنا داری بین دو متغیر وجود ندارد و دو متغیر کاملاً از هم مستقل هستند.

جدول 3: یافته های فرضیه دوم

مجموع

باور منفی

باور مثبت

چگونگی باور به سرنوشت، قضا و قدر و

اختیار آدمی

میزان افسردگی

24

6

4

18

20

میانگین بهنجار

16

4

6

12

10

خفیف تا متوسط

40

 

10

30

مجموع

 

نمودار 3 ، استقلال دو متغیر را در فرضیه دوم نشان می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

ن

مودار 3: سطح زیر H0 و H1 درباره  ی معنا داری فرضیه دوم

فرضیه ی سوم: متغیر اول در این فرضیه میزان افسردگی و متغیر دوم مقایسه ی خود با دیگران است. مطابق با مقادیر آمده در جدول4،  برابر با 4/7 است که با در نظر گرفتن مقدار بحرانی 63/6 با  آماره ی آزمون در ناحیه ی  قرار دارد. به این ترتیب، معنا دار بودن ارتباط بین دو متغیر در فرضیه سوم تأیید می شود.

جدول 4: یافته های فرضیه سوم

مجموع

باور منفی

باور مثبت

چگونگی مقایسه خود با دیگران

میزان افسردگی

23

10

7

00/11

16

میانگین بهنجار

15

7

11

8

4

خفیف تا متوسط

38

 

18

30

مجموع

 

نمودار 4 سطح زیر H0 و H1 را درباره معنا داری این دو متغیر نشان می دهد.

 

 

 

 

 

                                                                          نمودار4: سطح زیر H0 و H1 درباره  ی معنا داری فرضیه دوم

 

فرضیه ی چهارم: در این فرضیه، متغیر دوم، میزان سطح انتظار از دیگران است که با میزان افسردگی بررسی می شود.

آماره ی آزمون  برابر با 4 است که با احتساب  بدون ارتباط معنا دار و با  معنا دار می شود.

 

جدول 5: یافته های فرضیه چهارم

مجموع

باور منفی

باور مثبت

سطح انتظار ازدیگران

میزان افسردگی

24

15

12

9

12

میانگین بهنجار

16

10

13

6

3

خفیف تا متوسط

40

 

25

15

مجموع

در نمودار 5 سطح زیر منحنی  نمایش داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

                                                 

                                                            نمودار 5: سطح زیر  درباره فرضیه چهارم

فرضیه ی پنجم: در فرضیه ی پنجم، فرض بر این است که میزان انتظارات فرد از خود با میزان افسردگی ارتباط معنا دار دارد. فراوانی مشاهده شده و قابل انتظار در جدول 6 ترسیم شده است. آماره ی آزمون  در این فرضیه 11 واحد محاسبه شده که با احتساب  در محدوده ی  قرار گرفته و معنا دار می شود.

جدول 6: یافته های فرضیه پنجم

مجموع

باور منفی

باور مثبت

میزان انتظارات فرد از خود

میزان افسردگی

24

6/6

2

17

22

میانگین بهنجار

16

4/4

9

6/11

7

خفیف تا متوسط

40

 

11

29

مجموع

 

در نمودار 5 معنا داری ارتباط متغیرها در این فرضیه تعیین شده است.

 

 

 

 

 

 

 

   

 

                                                                                                 نمودار6: سطح زیر  درباره فرضیه پنجم

فرضیه ی ششم: در این فرضیه ارتباط بین خواندن نماز و میزان افسردگی بررسی می شود. طبق بررسی هایی که در جدول 7، آماره ی آزمون 79/0 است که نه تنها با حتساب  خارج از سطح ، حتی با  هم در دامنه ی  قرار نمی گیرد. بنابراین ارتباط معنا داری بین این دو متغیر نمی توان یافت.

جدول 7: یافته های فرضیه 6

مجموع

هیچ گاه

گاهی

همیشه

چگونگی خواندن نماز

میزان افسردگی

 

4/11

10

6/3

4

9

10

میانگین بهنجار

 

6/7

9

4/2

2

6

5

خفیف تا متوسط

40

19

 

6

15

مجموع

 

 

نمودار 7 جایگاه آماره آزمون در فرضیه ششم را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

                                                                                 

                                                                                 نمودار 7: نمودار سطح زیر  با خطای 1/0 و 01/0در فرضیه ششم

فرضیه ی هفتم: در این فرضیه ادعا شده است که میان باور به «فراگیری همیشگی مشکلات و دغدغه ها » و میزان افسردگی ارتباط منفی وجود دارد. در جدول 8 مطابق با گزینه های پرسش نامه، در سه ستون باور مثبت، نسبتاً مثبت و منفی طبقه بندی شده است.

مطابق با یافته های این فرضیه، آماره ی آزمون 7/10 واحد است که مطابق با  در سطح  قرار می گیرد. بنابراین ادعای آمده در فرضیه ی هفتم معنا دار است.

جدول 8: یافته های فرضیه هفتم

مجموع

باور منفی

باورنسبتاًمثبت

باور مثبت

باور به فراگیری همیشگی مشکلات

و دغدغه ها

میزان افسردگی

16

6/7

11

4/4

5

4/4

0

میانگین بهنجار

24

8/10

7

6/6

6

6/6

11

خفیف تا متوسط

40

18

11

11

مجموع

 

در نمودار 8، سطح زیر  در فرضیه هفتم نمایش داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                           نمودار 8: سطح زیر  در فرضیه هفتم با احتمال خطای 05/0 و 01/0

 

فرضیه ی هشتم: یافته های فرضیه ی هشتم مبنی بر ارتباط بین افکار وتصورات فرد از خود با میزان افسردگی در جدول 9 آمده است.

آماره ی آزمون دراین فرضیه 11 بوده که با احتساب  در سطح  قرار میگیرد. بنابراین ارتباط معنا داری بین متغیرها در فرضیه هشتم وجود دارد.

 

جدول 9: یافته های فرضیه هشتم

مجموع

باور منفی

باور مثبت

متغیر 8

 

میزان افسردگی

24

6/6

2

4/17

22

میانگین بهنجا ر

16

4/4

9

6/11

7

خفیف تا متوسط

40

11

29

مجموع

 

نمودار 9 سطح زیر  را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

                                                                      نمودار 9: سطح زیر  در فرضیه هشتم

 

فرضیه ی نهم: این فرضیه بیان می کند که ارتباط معنا داری میان میزان پایبندی به قاعده ی شکر و میزان افسردگی وجود دارد. یافته های این دو متغیر در جدول 10 نمایش داده شده است.

جدول 10: یافته های فرضیه نهم

مجموع

باور منفی

باور مثبت

میزان پایبندی به قاعده ی شکر

میزان افسردگی

24

¾

1

7/19

23

میانگین بهنجا ر

15

7/2

6

3/12

9

خفیف تا متوسط

39

7

32

مجموع

 

با استناد به ، آماره ی آزمون در سطح  قرار گرفته بنابراین معنا داری ارتباط بین دو متغیر تأیید میشود.

نمودار 11  معنا داری ارتباط بین دو متغیر ترسیم شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 11: سطح زیر  در فرضیه دهم

فرضیه ی دهم: این فرضیه ادعا دارد که ارتباط معنا دار مثبتی میان تأسف گرایی در هنگام بروز رخدادهای ناگوار و افسردگی وجود دارد. مطابق با یافته های این فرضیه که در جدول 11 ترسیم شده است آماره ی آزمون برابر با 95/6 است که با ضریب خطای    خارج از دامنه ی  بوده و فرضیه رد می شود. اما با خطای  در سطح  قرار می گیرد و معنا دار می شود.

جدول 11: یافته های فرضیه دهم

مجموع

باور منفی

باورنسبتاًمنفی

باور مثبت

خطای تأسف گرایی

                                  میزان افسردگی

24

2/1

0

4/11

9

4/114

15

میانگین بهنجار

16

0/8

2

6/7

10

6/7

4

خفیف تا متوسط

40

2

19

19

مجموع

 

 

نمودار 11، هر دو حالت را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

 

                                           نمودار 11: سطح زیر  در فرضیه دهم یا احتمال خطای 05/0 و 01/0

نتیجه گیری

در جدول 12، نمایی کلی از مجموعه ی فرضیه ها و میزان معنا داری آن ها تسیم شده است. فرضیه ها از بیشترین تا کمترین میزان ارتباط متغیرهایشان اولویت بندی شده اند.

جدول 12: آماره آزمون و مقدار بحرانی یافته های فرضیه های ده گانه

یافته ها

فرضیه ها

آماره آزمون

مقدار بحرانی

فرضیه هشتم و پنجم

11

فرضیه اول

93/8

فرضیه نهم

8

فرضیه هفتم

7/10

فرضیه سوم

4/7

فرضیه دهم

95/6

فرضیه چهارم

4

فرضیه دوم

2/2

فرضیه ششم

79/0

یافته ها ی این پژوهش، نتایج زیر را در بردارد:

1. میزان انتظارات فرد از خود و چگونگی افکار فرد نسبت به خویشتن بیشترین ارتباط را با میزان افسردگی دارد.

2. میزان باور افراد نسبت به ارزشمندی شان نزد خداوند با میزان افسردگی در دومین درجه ی اولویت است.

3. ارتباط میزان پایبندی فرد نسبت به قاعده ی شکر و میزان افسردگی در سومین درجه قرار دارد.

4. نوع نگرش فرد نسبت به دنیا در چهارمین درجه ی ارتباط با میزان افسردگی است.

5. میزان نگرش مقایسه ای فرد با میزان افسردگی ارتباطی در درجه پنجم دارد.

6. میزان افسردگی با سه متغیر: میزان تأسف گرایی نسبت به رخدادهای ناگوار؛ میزان انتظار فرد از دیگران؛ نوع نگرش فرد نسبت به سرنوشت؛ با خطای 05/0، ارتباط معنا دار دارد. اما با خطای 01/0 ارتباط معنا داری ندارد.

7. کمیت نماز خواندن فرد با میزان افسردگی هیچ ارتباطی ندارد.

پیشنهادات

پیشنهادات در دو محور مشاوره ای و پژوهشی ارائه می شود.

پیشنهادات مشاوره ای:

مطابق با چهار نتیجه ی اول پیشنهاد می شود که مشاوران، مراجعان خود را در زمینه ی افسردگی، تحت شش محور زیر به ترتیب اولویت یاری رسانند:

1. مطابق با استنباط های برگرفته از آیه ی تکلیف، به مراجع کمک شود تا میزان انتظاراتش را از خود در سطح توانایی هایش تعدیل نماید. به جای این که انتظاراتش را از خود بالا برده، توانایی هایش را افزون کند.

2. مشاور مطابق با گزاره ی قرآنی «طائرکم معکم» مراجع را به این باور برساند که خوشبختی و بدبختی افراد با خود آن هاست. این افکار اعم از نگرش ها و انگاره های ماست که باعث شادی یا غم زدگی می شود.

3. مشاور مطابق با گزاره های قرآنی حاکی از ارزشمندی روح آدمی، مراجع را به این سطح باور برساند که  روح ارزشمند آدمی، شایسته ی افسردگی و پژمردگی نیست.

4. مشاور با تشریح کاربردی قانون شکر با استناد به گزاره ی قرآنی «لئن شکرتم لازیدنّکم» به مراجع خود یاری رساند تا این قانون را در روز مرگی هایش وارد کند و آثار آن را گزارش دهد.

5. مشاور با استناد به گزاره قرآنی «و لقد خلقناکم فی کبد» به مراجع خود دیدگاهی واقع بینانه نسبت به دنیا ارائه دهد.

6. اگر افسردگی ریشه در مقایسه گری فرد نسبت به دیگران دارد با استناد به آیه ی شاکله و تشریح آن، به مراجع کمک شود تا به این باور برسد که رفتارهای برآمده از شخصیت های نا هم سان و پیچیده ی اطرافیان، سزاوار داوری و مقایسه نیستند.

مشاوران می توانند به تناسب ریشه های افسردگی مراجعان خود، پیشنهاد زیر را هم به کار ببندند:

مراجعانی که به انگاره ی تأسف گرایی  نسبت به رخدادهای گذشته روی آورده اند، با گزاره ی قرآنی" فَأَثابَکُمْ‏ غَمًّا بِغَمّ‏" به آن ها هشدار داده شود که این خود سرزنشی نا مطلوب او را به رخدادی ناگوارتر دچار می کند.
مراجعانی که با انتظارات برآورده نشده از دیگران، به حس بد بینی و کینه توزی دچار شده اند با استناد به فحوای کلام و مفهوم موافق آیه ی تکلیف به آن ها یاد آورد شود که میزان چشم داشت از دیگران به اندازه ی شخصیت آن هاست.
 مراجعانی هستند که با شخصی سازی رخدادها همه ی حوادث را به خود نسبت می دهند. می توان با تکیه بر "قاعده الامر بین الامرین" مراجع را به این باور رساند که برخی از رخدادهای پیرامونی، خارج از گستره اختیار آدمی و دریر تو قوانین حکیمانه ی الهی پدید می آیند.

پیشنهاد پژوهشی

مطابق با این پژوهش، نماز خواندن هیچ ارتباطی با میزان افسردگی ندارد. این نتیجه می تواند سه احتمال داشته باشد:

این نتیجه نمی تواند صحیح باشد.
ارتباط با خدا در قالب نماز، نمی تواند افسردگی را از بین ببرد یا پیشگیری کند.
نماز خواندن جامعه ی آماری، مصداق واقعی اقامه ی نماز نیست.

مطابق با آنچه که آماره ی آزمون نشان می دهد، نمی توان نتیجه را ناصحیح پنداشت. زیرا آماره ی آزمون حتی با احتمال خطای 1/0 هم در دامنه ی H1  قرار نمی گیرد. علاوه بر آن، آماره ی آزمون( X2=0/79) فاصله ی بسیاری با مقادیر بحرانی با خطای 1/0      X2=4.6) ( و خطای 01/0 (X2=6/63) دارد.

برای گزینش یکی ازاحتمالات دوم و سوم، پیشنهاد می شود که با روش تحقیق آزمایشی، تأثیر اقامه ی نماز بر افسردگی بررسی شود. در پژوهش پیشنهادی، ابتدا باید کیفیت اقامه ی نماز مطابق با آیات و روایات تشریح گردد؛ بر اساس آن گروه آزمایش را تحت آموزش اقامه نماز قرار داده، سپس یافته های گروه آزمایش و تطبیق آن با گروه شاهد،  بررسی و تحلیل شود. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع

ابن جوزى،  ابوالفرج عبد الرحمن بن علی،(1422)، زاد المسیر فى علم التفسیر، بیروت، ‏دار الکتاب العربی

ابن منظور، محمد بن مکرم،(1414)، لسان العرب، بیروت، ‏دار صادر

ابوالفتوح رازى، حسین بن على، (1408)، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، مشهد، ‏بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى                                                                        

الاسفراینى،ابوالمظفر،(1375)، تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم‏، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى

اشرفى تبریزى، محمود،(1380)، ترجمه قرآن( اشرفى)، تهران، انتشارات جاویدان  ‏

افقه، سوسن، (1387)، آرون تمکین بک پیشگام شناخت درمانی، چاپ اول، تهران، دانژه

بغوى،حسین بن مسعود، (1420)، معالم التنزیل فى تفسیر القرآن‏، بیروت، داراحیاء التراث العربى

بلک برن، ای وی ماری، دیوید سون، کیت ام، (1374)، شناخت درمانی افسردگی و اضطراب، توزنده جانی، حسن، مشهد، انتشارات آستان رضوی

پاول،گیلبرت،(1386)، غلبه بر افسردگی.سیاوش، جمالفر،تهران، رشد

ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم‏،(1422)، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت ، دار إحیاء التراث العربی

سلمى، محمد بن حسین، (1369)، حقائق التفسیر، تهران، مرکز نشر دانشگاهى ‏

‏السیوطی، جلال الدین، (1404)، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى

شاذلی، سید بن قطب بن ابراهیم،(1412)، ‏فى ظلال القرآن، بیروت، دارالشروق‏

‏شعاری نژاد، علی اکبر، (1375)، فرهنگ علوم رفتاری، چاپ دوم، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر

الراغب الاصفهانى، حسین بن محمد،(1412)، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، بیروت، الدار الشامیه

الزمخشرى، محمود،(1407)، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، ‏دارالکتاب العربی

قرائتى، محسن، (1383)، تفسیر نور، ‏تهران، ‏مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن،

 قمی، علی بن ابراهیم،(1367)، تفسیر قمى، چاپ چهارم، قم، دار الکتاب‏

 عمید، حسن،(1363)، فرهنگ فارسی عمید، چاپ اول، تهران، سپهر

عون، فیصل،(1976)، علم الکلام و مدارسه، چاپ اول، قاهره،  دار الثقافة

 الطباطبایى، سید محمد حسین، (1417)، ‏ا لمیزان فى تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم

 الطریحى، فخر الدین، (1375)، مجمع البحرین‏، ‏تهران، ‏کتابفروشى مرتضوى

کراز، ژ،(1381)، بیماری های روانی، منصور، م،  پ، دادستان،چاپ سوم، تهران، انتشارات رشد

 کلینی[ ثقة الاسلام]، محمد بن یعقوب،(1365)، الکافی، چاپ چهارم، تهران، دار الکتب الإسلامیة

 لاجوردی، سید محمد،(1384)، افسردگی، چاپ اول، تهران، گوهر منظوم

 لی هی،رابرت،(1385)، تکنیک های شناخت درمانی، حمید پور، حسن،  اندرز،زهرا، چاپ سوم، تهران، ارجمند

 مصباح‏زاده، محمدعباس،(1380)، ترجمه قرآن( مصباح‏زاده)،تهران، سازمان انتشارات بدرقه جاویدان‏

معزى، محمد کاظم،(1372)، ترجمه قرآن( معزى)، قم، اسوه‏

مکارم شیرازى، ناصر،(1374)، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران، دار الکتب الإسلامی

الواقدی،ابوعبدالله محمدبن عمر،(بی تا)، المغازی للواقدی، بیروت، عالم الکتب

فقیهی، علی نقی، خدایاری فرد، محمد، کاربرد شناخت –رفتاردرمانگری دردرمان افسردگی با تأکید بردیدگاه اسلامی (مطالعه موردی)، (1389)، پژوهش نامه قرآن و حدیث،سال دوم، شماره اول، 89

دابسون. استفان. کیت و محمد خانی، پروانه،(1386)مختصات روان سنجی افسردگی بک-2 در یک نمونه بزرگ مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی، توانبخشی در بیماری ها و اختلالات روانی، 8، 29،80-86

Beck, Aron,(1973), The diagnosis and management of depression, Copyright C, Philadelphia, University Pensylvania

Richard ,G, Garland, Anne,(2003), Cognitive therapy for chronic and persistent Depression, England, West Sussex

Beck, A.T., Ward, C. H., Mendelson, M., Mock, J., & Erbaugh, J. (1961) An inventory for measuring depression. Archives of General Psychiatry, 4, 561-571.

Beck, A.T., Steer, R.A. & Garbin, M.G.,(1988), Psychometric properties of the Beck Depression Inventory, Twenty-five years of evaluation. Clinical Psychology Review,8,77-100

[1] . Depression

[2] . Labling

[3] . تصویر ذهنی یا خود پنداره به معنای تصویری است که فرد از خویشتن دارد.(مالتز، 138، 22)

[4] . Ngative filter

[5] . Personalizing

[6] (الانسان /30 )

[7] (کهف/29)

[8] . قال الأَخفش ....فسأَلت أَبی عن شَکْل النبی، صلى الله علیه و سلم، أَی عن مَذْهَبه و قَصْده، و قیل: عما یُشَاکِلُ أَفعالَ

[9] . Social chronic stress 

[10] . Prescription

[11]. Affective reasoning

[12]. Dichotomus thinking

[13]. Personalizing

[14]. Blaming

[15]. Overgeneralizing

[16]. Regret orientataion

[17]Morgan

[18] The Beck Depression Inventory

[19] Reliability & Validity 

[20] closed- ended questions

[21] Likert

[22] Split- half

[23] Spearman- Brown

[24]Content validity

[25] Convergent

[26] independenee test

نویسندگان:

سیده فاطمه موسوی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، گروه معارف اسلامی، شیراز، ایران

  سید حسین موسوی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون، گروه الهیات، کازرون، ایران

  سید منصور زارع: دانشگاه جامع علمی کاربردی شیراز، گروه مدیریت، شیراز، ایران

نظر شما